دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جامعه شناسی جهانی و جهان جامعه شناسی

No image
جامعه شناسی جهانی و جهان جامعه شناسی

جامعه شناسي جهاني، جامعه مدني، اجتماع

مهدی امام بخش

باید برای ایجاد جامعه شناسی جهانی از مرزهای ملی فراتر رفت

انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری انجمن بین المللی جامعه شناسی و حمایت شماری از نهاد‌های پژوهشی داخلی و خارجی «همایش منطقه ای تفکر اجتماعی و جامعه شناسی در خاورمیانه معاصر» را برگزار کرد. این همایش که حاصل برنامه ریزی بلند مدت این انجمن بود با حضور اساتید خارجی نیز همراه بود که در آن گفت وگوهای زیادی بین جامعه شناسان ایرانی و خارجی شکل گرفت.

مایکل بوروی، رئیس انجمن جهانی جامعه شناسی: «منظور ما از جامعه شناسی جهانی چیست؟»

جامعه شناسی کلاسیک به طور سنتی در چارچوب دولت ـ ملت محدود شده بود. امروزه ما باید جهانی فکر کنیم، اما نباید اهمیت محدوده‌های ملی را نادیده بگیریم. در گام نخست، این به معنای مقایسه کشور‌های مختلف با یکدیگر است، اما گام مهم تر این است که تلاش کنیم جهان را به عنوان یک واحد برای خود ببینیم که در آن سازمان‌ها، شبکه‌ها و جنبش‌هایی وجود دارند که از مرزهای ملی فراتر می‌روند. در این زمینه منظورمان از جامعه شناسی جهانی چیست؟ ما باید اول این سوال را بپرسیم که: جامعه شناسی چیست؟ جامعه شناسی از منظر جامعه مدنی می‌نگرد، درست همان گونه که اقتصاددانان از منظر بازار و دانشمندان علوم سیاسی از منظر دولت می‌نگرند. جامعه شناسی مدنی نخستین بار در پایان قرن نوزدهم در اروپا و در واکنش به گسترش ویرانگر بازارهای ملی، بویژه بازارهای کار به وجود آمد. امروزه، اقتصاد سرمایه داری یک خصیصه جهانی فرض می‌شود، اما خصیصه ای جهانی با نیرویی که خارج از کنترل دولت‌های ملی است. ویرانگری این موج کنونی بازاری کردن از مرزهای ملی فراتر می‌رود، همان گونه که آن را در پدیده هایی مانند بحران‌های مالی، گرم شدن زمین و قاچاق انسان می‌بینیم. در مبارزه با این ویرانگری، جامعه مدنی نیز باید از مرزهای ملی فراتر رود، همان گونه که به صورت بالقوه در جنبش‌های اجتماعی، سازمان‌های مردم نهاد و دین چنین می‌کند. به عقیده مایکل بوروی یک چنین جامعه مدنی پذیرفته شده ای خواهان جامعه شناسی ای است که تنها متکی بر جامعه مدنی محلی یا ملی نباشد، بلکه ابعاد جهانی به خود بگیرد. این جامعه شناسی جهانی بسیار متفاوت از پروژه هژمونیک جامعه شناسی‌های ملی است که به اشتباه خودشان را جهانی جلوه می‌دهند. همین طور، این جامعه شناسی مستلزم این است که جامعه شناسی‌های ملی را از پایین به هم متصل کنیم. این جامعه شناسی نیازمند اجتماعی از جامعه شناسان است که از مرزهای ملی فراتر می‌روند، ولی از طریق گفت وگوی میان جامعه شناسی‌های ملی ایجاد می‌شود.

دکتر ناصر فکوهی: «چشم انداز سیاسی خاورمیانه جدید و نقش علوم اجتماعی در آن»

خاورمیانه در طول نیم قرن اخیر در آن واحد مرکز استراتژیک تامین انرژی جهان برای رشد صنعتی کشورهای در حال توسعه نوظهور و در عین حال، بستری برای رشد اقتصادهای غیر صنعتی عمدتا مالی و خدماتی در کشورهای توسعه یافته بوده است. دقیقا به همین دلیل، خاورمیانه با نقشه سیاسی ای که پس از جنگ جهانی دوم ترسیم شد، به مثابه عرصه ای برای سیستم‌های سیاسی، نظامی و قبیله ای وابسته به قدرت‌های غربی تقسیم شد و این نقشه تا زمان سقوط شوروی پیشین تقریبا بدون مشکل چندانی به پیش رفت. وجود یک جنگ دراز مدت، یعنی جنگ اعراب و اسرائیل، و حرکت‌ها و فرآیندهای سیاسی، ملی گرایانه یا دینی نظیر بعث گرایی، پان عربیسم، وهابیت و... در این منطقه به نوعی جزئی تفکیک ناپذیر از این نقشه سیاسی به حساب می‌آمد که در آن هر چند مردم منطقه به نهایت زیر فشار فقر و توسعه نایافتگی و حتی جنگ و خشونت‌های آشکار تنش‌های درونی و جنگ‌های منطقه ای قرار می‌گرفتند، اما منافع قدرت‌های بزرگ عمدتا در حوزه اقتصادی نفتی و تسهیلاتی حفظ می‌شد. اما مجموعه ای از داده‌های جدید برون آمده از انقلاب اطلاعاتی دهه‌های 1980 و 1990، ترکیب جدید جمعیتی منطقه، بالارفتن سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی در آن و در عین حال، فروپاشی شوروی و فرورفتن قدرت‌های بزرگ جهانی در بحران‌های ساختاری عمیق و دراز مدت از نیمه دهه 1990، شرایط تغییر خاورمیانه را فراهم کردند و فشاری از پایین آغاز شد که عموما در یک تنش نا متقارن میان قدرت‌های پیشین این منطقه و سیستم‌های اجتماعی آن شروع به بروز کرد. پاسخ اولیه، موقت و بی شک غیرکارا پاسخی نظامی بود که در طول یک دهه به خشونت با بدترین شکل ممکن انجام شد: تقویت رژیم‌های آمرانه منطقه و نابود کردن یا تضعیف رژیم سرکش و خود بزرگ بین. این پاسخ کافی نبوده و همچون یک بمب ساعتی به انفجاری انجامید که امروز شاهدش هستیم. این انفجار هر چند شرایط از میان برداشته شدن نقشه سیاسی پیشین منطقه را فراهم می‌کند، اما لزوما نمی تواند بدون اندیشه سیاسی عمیق درباره آینده منطقه به نتایج مثبتی، چه از لحاظ سیاسی و چه بویژه از لحاظ اجتماعی، برسد. در این حال، علوم اجتماعی و در راس آنها جامعه شناسی می‌توانند نقشی تعیین کننده در چشم انداز آینده این منطقه داشته باشند که بسیار فراتر از نقش دانشگاهی و پژوهشی آنها می‌رود، اما نباید این نقش را تضعیف یا تخریب کند. با طرح این موضوع و ارائه خطوط کلی است که می‌توان میان یک استراتژی آکادمیک از یک سو و یک جامعه شناسی فعال سیاسی از سوی دیگر، آینده بهتری برای مردم منطقه ترسیم کرد.

دکتر مقصود فراستخواه: «متن به مثابه یک مساله و بخشی از راه حل دلالت‌های اجتماعی»

تمدن اسلامی، متن ـ بنیاد تکوین یافت و عمیقا گرانبار از متن بود. متن دینی ( به طور خاص قرآن و در معنای عام آن، نصوص دینی) در مرکز ماجراهای فکری جوامع متعلق به این حوزه تمدنی قرار داشت. از همین رو بود که دلیل آوری‌های نخست دینی نیز در صدر تاریخ اسلامی این جوامع، عنوان کلام به خود گرفت. چون اولین جرّ و بحث‌ها درباره کلام الهی بود. متن، یک حقیقت تمام تلقی می‌شد. حضور الهی در جامعه دینی با مرکزیت متن بازنمایی می‌شد. از طریق مکان متن در مرکز تاریخ و جوامع اسلامی بود که نبوّت نسل به نسل و عصر به عصر، جاری و ساری می‌شد و جاودانه می‌ماند.

با تحولات جدید (از حدود 200 سال گذشته) این وضع بحث انگیز شد. شرایط نوپدید جوامع عرب، نخبگان را به اندیشه واداشت و از اینجا باب تازه ای از تفکر درباره متن گشوده شد. متن این بار یک مساله شده بود. پرسش‌های تازه ای به میان می‌آمد؛ این که دلالت خود متن به چیست؟ و پرسش‌های بسیار دیگری پدید آمد.

سیر تحول اندیشه متفکرانی مانند طهطاوی، سید جمال، عبده، عبدالرزاق، طه حسین، امین خولی، محمد عابد جابری، نصر حامد ابوزید و محمد ارکون درباره متن، از تفاسیر نوگرایانه و خوانش متن آغاز می‌شود و به رویکردهای ادبی به متن، هرمنوتیک متن، تحلیل گفتمانی متن و نقد متن بسط پیدا می‌کند. در این آرا، هنوز بخشی از راه حل نیز در متن و با متن طلب و تمنا می‌شده است. در عین حال، رویکردهایی نیز مایل به عبور از آن بودند. روش بررسی تاریخی و مقایسه ای به کار رفته و تاکید اصلی از یک سو، خاستنگاه‌های جامعه شناختی و از سوی دیگر، دلالت‌های اجتماعی نظریات معطوف به متن است.

دکتر محمدامین قانعی راد:«توازی‌های معنا شناختی بین تفکر اجتماعی و فرهنگ جامعه شناختی در ایران»

باید مناسبات دو فضای معرفتی یعنی تفکر اجتماعی و فرهنگ جامعه شناختی را در شرایط اجتماعی و تاریخی جامعه ایران مورد مطالعه قرار داد. انواع مناسبات بین تفکر اجتماعی و اندیشه‌های جامعه شناختی را می‌توان با استمداد از مقوله روابط نمادین یا معنادار توضیح داد و برای مثال، می‌توان از وجود یا فقدان سازگاری‌ها و همسازی‌های نمادین و معنا شناختی یا شباهت‌ها و تفاوت‌های سبک در بین این دو قلمروی فکری سخن گفت. کاربرد مفهوم فرهنگ جامعه شناختی که علاوه بر ابعاد مفهومی، نظری و روش شناختی در اندیشه جامعه شناسان، مدل ها، تمثیل‌ها و استعاره‌های مورد استفاده آنان را نیز در بر می‌گیرد، مقایسه این دو فضای معرفتی را تسهیل می‌کند.

مایکل بوروی: با فراروی از جامعه شناسی کلاسیک محدود در چار چوب «دولت ـ ملت» باید جهانی فکر کرد اما نباید اهمیت محدوده‌های ملی را نادیده گرفت. در گام نخست این به معنای مقایسه کشورهای مختلف با یکدیگر است اما گام مهم تر این است که تلاش کنیم جهان را به عنوان یک کل ببینیم

روش مورد استفاده در این مطالعه باید کاربرد تحلیل استعاره‌ها باشد که شیوه ای از تحلیل متون برای فراتر رفتن از مفاهیم صوری و نزدیک شدن به فضای ادبی و تعبیری آنهاست. برای تحلیل متون، مجموعه ای از نوشته‌های متفکران اجتماعی ـ با تاکید بر 2 مفهوم مدرنیته و جهانی شدن ـ برگزیده و استعاره‌های موجود در این متون به عنوان بازنمایی دریافت‌های نویسندگان از مقولات اجتماعی و فرآیندهای دگرگونی جامعه، توصیف و طبقه بندی می‌شوند. هدف دیگر مطالعه ارتباط این فضاهای معرفتی ـ از یک سو متفاوت و از سوی دیگر همگون با یکدیگر ـ با موقعیت‌های تاریخی ـ اجتماعی و کارکردهای آشکار و پنهان آنها بویژه در زمینه‌های مقاومت و انتقاد، حفظ قدرت و ثبات، و تامین انگیزش و اطمینان است. نتیجه آن است که تفکر اجتماعی و فرهنگ جامعه شناختی در ایران به طور تاریخی هنوز اولویت یافتن ایده‌ها و ذهنیت‌ها بر ساختارها و عینیت‌ها را تجربه نکرده اند و بنابراین از نوعی شئ وارگی اندیشه و از خود بیگانگی فکری رنج می‌برند. مردمان ـ به عنوان افراد عادی، متفکران اجتماعی یا متخصصین دانش اجتماعی ـ بر مبنای این حالت ذهنی، در هر دو حالت انفعالی و فعال خود، خویشتن را تحت تاثیر عوامل و ضرورت‌های بیرونی و تاریخی می‌یابند. این تصور شئ گونه از آینده با تبدیل افراد و گروه‌های اجتماعی به بازیگران طرح‌های از پیش مقدر شده، همراه است. چنین تصوراتی اندیشمندان را از عبور از گذرگاه‌های تجربه اجتماعی به تفکر اجتماعی و سرانجام آگاهی نظری به وضعیت جامعه و شناخت چالش‌ها و گزینه‌های پیشرو باز می‌دارد.

مایکل کوهن، مدیر شبکه جهانی دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی:«شبکه جهانی علوم اجتماعی و انسانی»

پس از آن که اتحاد شوروی مخالفت نظام‌های اجتماعی را به مخالفت دولت‌های ملی برای قدرت جهانی تبدیل کرد و برای مساله کارآیی، نظام جامعه غربی را برای رقابت دولت‌های ملی موفق تر یافت، مدل جامعه غربی به صورت موفقیت آمیزی جهان را به یک بازار جهانی تبدیل کرد، که اغلب بسادگی لیبرالیسم نو خوانده می‌شود. با آن که «پایان جهان» اعلام شده است، شرایط بازار جهانی و لیبرالیسم اقتصادی همه انواع مخالفت‌های جدید را ایجاد کرده است. این مخالفت‌ها اغلب از طرف نیروهای سیاسی بلندپروازی صورت می‌گیرد که در بسیاری از موارد در مقابله با اتحاد شوری از حمایت شدید ایالات متحده برخوردار بودند. آخرین ولی نه کم اهمیت ترین آنها بخشی از جهان اسلام است و همین طور اتحادیه اروپا و کشورهایی در آمریکای لاتین.

به بیان کوهن، جهان علوم اجتماعی امروز آینه جنبش‌های مخالفت جدید علیه ادعای عام گرایی علمی، یا سلطه یک نظام علمی جهانی و علیه نظریه‌ها و مقوله هایی است که در زمینه مدل غربی «تمدن»، که امروز اندکی غیرتاریخی شده و «مدرنیته» خوانده می‌شود، آفریده شدند. واقعیت، «جهانی شدن»، عام سازی جهان بینی بومی این مدل کاملاغربی جامعه را آشکار می‌سازد. مخالفت علمی علیه نظام جهانی علم غربی نشان می‌دهد که این نظام در موارد زیادی چگونه با منشا معرفت شناسانه خود در علوم غربی مخالفت می‌کند. چارچوب تحلیلی دولت‌های ملی از موضع سیاسی مخالفت می‌کنند و مدعی اند در مقابل چشم انداز جهانی مسلط غربی، بومی‌های مختلف وجود دارند.

دکتر سوسن باستانی: «بررسی جایگاه زنان در الهیات اسلامی با مراجعه به آراء علامه طباطبایی»

هدف من بررسی جایگاه زنان در آراء علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان بوده است و دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین مفسران شیعی معاصر از اهمیت و تاثیر بسیار برخوردار است. هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش، دین را واجد عناصر سازنده و رهایی بخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز می‌داند و به کنکاش در الهیات می‌پردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب می‌شوند، بیابد و مورد توجه و استفاده قرار دهد. نظریه اجتماعی هر متفکر از هستی شناسی و انسان شناسی او متاثر است، بنابراین برای آشنایی با نظریه اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان باید ابتدا نگاه هستی شناختی و انسان شناختی و سپس نگاه او به زن در 3 حوزه ازدواج، طلاق و ارث را مورد بررسی و نقد قرار دهیم. در تفسیر علامه همه موجودات زوج آفریده شده اند جز خدا که یگانه است. علامه جنسیت خدا را با توحید خداوند در تضاد می‌داند و از نظر او به طور منطقی خدا به دلیل یگانگی و وحدتش نمی تواند پدر و مادر یا فرزند باشد و جنسیت داشته باشد. از نظر علامه افراد انسان از نظر «حقیقت انسانیت» یکسانند، سهم زن و مرد در خلقت یکسان است و هیچ کدام تمایزی در این امر بر دیگری ندارد. صفاتی که قرآن برای انسان بر می‌شمرد و هم رابطه ای که انسان با خدا دارد، ویژگی‌های مشترک همه انسان هاست؛ صرف نظر از این که زن باشند یا مرد. بر مبنای تفسیر علامه، در پایان حیات بشر نیز همه افراد، اعم از زن و مرد، با یک میزان سنجیده می‌شوند و به صورت برابر در مقابل خداوند قرار می‌گیرند. بررسی نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شان و شخصیت انسانی می‌داند. به عقیده این جامعه شناس، نظریه اجتماعی علامه از هستی شناسی و انسان شناسی فلسفی او فاصله می‌گیرد. از دیدگاه او، زن و مرد از نظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و در نتیجه این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. مرد بر حسب طبیعت خود فاعل و عاقل و زن نیز بر حسب خلقت خود منفعل و احساساتی است. در حقوق اجتماعی، علامه برابری را برخورداری هر کدام از زن و مرد از حقوق متناسب با وضعیت طبیعی شان می‌داند و چون مردان از مزیت‌های طبیعی بیشتری نسبت به زنان برخوردارند، پس هم مردان از حقوق بیشتری نسبت به زنان برخوردارند و هم بر آنها قیمومیت دارند. از مقایسه نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه با نظریه اجتماعی او می‌توان یک دوگانه زن آسمانی ـ زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن می‌گوید، زیرا همه را در همه زمان‌ها و مکان‌ها تابع وضعیت زیستی شان می‌بیند، در حالی که در عالم واقع، زن و مرد خاص که تحت شرایط اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافته اند و تربیت شده‌اند، وجود دارند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS