نویسنده: آیت اله شیخ مجتبی تهرانی
تربیت فرزند و غیرت انسانی و الهی- 23
بحث ما راجع به تربیت، یعنی روش رفتاری و گفتاری دادن بود و گفته شد انسان به طور غالب و معمول در چهار محیط خانوادگی، آموزشی، رفاقتی و شغلی ساخته میشود و روش میگیرد. فضای پنجمی هم حاکم بر آن چهار محیط است که بعدا بحث میکنیم. بحث ما به محیط سوم، یعنی محیط رفاقتی رسید و اینکه در بین این محیط ها، محیط رفاقتی قوی ترین محیط است که از نظر تربیتی و روش گرفتن، در ابعاد گوناگون وجودی انسان، اعم از بعد اعتقادی و نفسانی و عملی بر روی او اثر میگذارد.
در جلسه گذشته آیاتی را در باب انتخاب رفیق مطرح کردیم که خداوند در چند بعد نهی میفرماید از اینکه برخی افراد را به عنوان دوست و رفیق انتخاب کنید. در بعد اعتقادی میفرماید: «یا ایهاالذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین». (مائده/ 51) در بعد عملی هم میفرماید: «و ذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیاه الدنیا». (انعام/ 70) که اینها از نظر عملی افراد لاابالی هستند. در جلسه گذشته بعد اعتقادی و بعد عملی بحث شد.
آزمودن دوست در بعد نفسانی
در این جلسه بعد نفسانی را مطرح میکنیم. انسان باید در بحث صداقت و رفاقت این را در نظر داشته باشد که با هر کسی رفیق نشود و با او بساط دوستی را پهن نکند. روایتی از امام صادق(ع) است که حضرت فرمود: «لاتسم الرجل صدیقا سمه معروفه حتی تختبره»؛ کسی را به نام دوست نخوان تا اینکه او را بیازمایی؛ یعنی کسی را به عنوان اینکه دوست تو است نخوان به طوری که مردم بگویند فلانی رفیق فلانی است، یا خودت بگویی، رفیقم فلانی است؛ اصلا این کار را نکن، «حتی تختبره». نکته اینجا است که باید او را بیازمایی و امتحانش کنی. اختبار یعنی آزمودن. حالا به چه چیز او را امتحان کنی؟ حضرت سه چیز را مطرح میفرماید؛
اول: «تغضبه فتنظر غضبه یخرجه من الحق الی الباطل»؛ خشمش را آزمایش کن، ببین آیا این از افرادی است که وقتی عصبانی میشود، مرزی را رعایت نمی کند؟ آیا خشم، او را از حق به سوی باطل میکشاند؟ آیا آنجاهایی که عصبانی میشود، چه در بعد گفتاری اش و چه در بعد رفتاریاش لجامی از شرع به دهانه نفسش زده است؟ یا نه، چون عصبانی شده هر چه به دهانش بیاید، میگوید و هر کاری که از دستش بر آید، میکند؟ این اشاره به بعد نفسانی است. رفیق میخواهی بگیری، از نظر خشم، امتحانش کن. چون ممکن است - نعوذ بالله- یک مقدار رذالت داشته باشد؛ لذا اول ببین آیا مثل حیوان میماند یا انسان است؟ چون حیوان است که وقتی خشمگین میشود هر کاری میکند؛ هم گاز میگیرد، هم لگد میزند. انسان که این کارها را نمی کند. حالا که انسان است و زبان دارد، ببین آیا موقع خشم هر چه به زبانش میآید را میگوید؟
حضرت به عنوان دومین ملاک برای آزمودن فرد پیش از دوستی میفرمایند: «و عند الدینار و الدرهم».(بحار/ 47/ 180) این خشم نیست، این میل است؛ میل نسبت به مال است. یعنی امتحان کن، ببین این شخص راجع به پول چگونه است؟ آیا مرزهای شرعی را رعایت میکند یا اصلاً به حرام و حلال کاری ندارد؟ این را امتحانش کن. همین طوری او را رفیق خود نخوان و نگو فلانی رفیق ما است.
اینجا یک نکته طلبگی بگویم؛ ظاهر این روایت در مورد روابط اجتماعی است. چون اگر او را به خودت نسبت دهی و بگویی فلانی رفیق من است، تو هم در اجتماع خراب میشوی. چون وقتی مردم جامعه ببینند این شخص در جایی خرابکاری کرد، آبروی تو هم میرود. اگر دیدند جایی عصبانی شد و حرفهای بی ربط و قبیح و ناپسندی گفت، یا دیدند که هر جایی که رسیده مال مردم را میخورد، میگویند رفیق تو است و کارهای ناپسند او آبروی تو را هم میبرد. تازه اینها همه مربوط به ظاهر است؛ یعنی حضرت درباره ظاهرش این طور میفرمایند؛ چه رسد به باطن. چون باطن مهم تر است. لذا میگوییم به طریق اولی وقتی میخواهی رفیق انتخاب کنی، ببین ازنظر درونی اش چگونه است. ازنظر درونی و باطنی اولویت دارد که ببینی این شخص کیست. چون تو میخواهی با انسان رفیق شوی و رابطه درونی پیدا کنی، نه با حیوان!
اول آزمون، بعد دوستی
ما در معارفمان مساله ای داریم که در این روایت هم بود که حضرت فرمودند: «حتی تختبره». مطلب این است که در باب دوست یابی ما به طور کلی مساله «اختبار» را داریم؛ یعنی با هرکه میخواهی رابطه رفاقتی برقرار کنی، قبلش او را آزمایش و امتحان کن.
روایتی از علی(ع) است که فرمودند: «لاتثق بالصدیق قبل الخبره». (غرر الحکم/ 614) اگر میخواهی به عنوان صداقت به رفیق اعتماد کنی، قبل از آنکه او را بیازمایی هیچ وقت اعتماد نکن. قبل از اینکه او را بیازمایی، به او دل نبند. ممکن است سوال کنید چرا؟ جهتش این است که اگر قبل از اختبار و امتحان با او دوستی کردی و رابطه ات تنگاتنگ شد، محبت او در دل تو تشدید میشود و این رابطه محبتی موجب میشود که این رفاقت در ابعاد گوناگون اعتقادی و نفسانی و عملی ات، چه رفتاری و چه گفتاری بر روی تو اثر بگذارد؛ چون گفتار هم، عمل است؛ گفتار، عمل زبان است. این یک مطلب.
مطلب دوم آن است که اگر انسان بدون اینکه قبلاً آزمایشی کرده باشد، با شخصی در رفاقت رابطه محبتی برقرار کند- اصلاً رفاقت بر مبنای محبت است- اگر کسی «قبل الاختبار» بیاید رفیق شود، این محبت رفیق در دل او آمده است و اینجاست که دیگر نمی تواند تشخیص بدهد که آن شخص دوست خوبی است یا خیر. اگر بخواهم قبل از آنکه آن رشته محبتی رفاقتی بین من و شما تقویت شود شما را بیازمایم، میتوانم؛ چون میتوانم چه در بعد اعتقادی، چه در بعد عملی و چه در بعد نفسانی شما دقیق شوم که آیا باهم، هم سو هستیم یا نیستیم. آدم عصبانی مزاجی هستی، افسارگسیختهای یا نه؟ در بعد شهوتی ات، کسی هستی که به اسارت شهوت رفته یا نه؟ حالا چه شهوت مالی باشد، چه جنسی باشد، فرقی نمی کند. در بعد عملی خارجی میتوانم بفهمم که آیا انسان متشرعی هستی یا نه، بی بند و بار و لاابالی هستی؟ اگر هم شخص متدین بی غرض و بی مرضی که درباره تو اطلاعاتی دارد مطلبی بگوید، از او میپذیرم. قبل از دوستی است که میتوانم اینها را تشخیص دهم؛ اما اگر بعد از اینکه رفیق شدی، آن وقت بخواهی آزمایش کنی، بدان که حالا کور و کر هستی. نه میتوانی عیب هایش را ببینی، نه میتوانی بشنوی.
چند روایت در این زمینه بخوانم. علی(ع) فرمودند: «عین المحب عمیه عن معایب المحبوب»؛ چشم کسی که دیگری را دوست دارد، از اینکه عیب های او را ببیند کور است. در ادامه میفرمایند: «و ادنه صماء عن قبح مساویه». (غررالحکم/ 184) یعنی گوشش هم به خاطر حب، کر است. کر است از اینکه بخواهد عیب ها و زشتی های او را بشنود. این یک قانون کلی است. این روایت را از پیغمبر اکرم(ص) بخوانم که حضرت فرمودند: «حبک للشیء یعمی و یصم». (بحار/ 47/ 166) حب شیء انسان را کور و کر میکند. اینجا شیء است، آنجا بحث محب و محبوب بود. اینکه این همه به ما در باب دوست یابی سفارش میکنند که آقا مراقب باش، برای این است که رفاقت بر محور محبت است و محبت چنین کاری میکند که میفرمایند تو را کور و کر میکند.
دین بر محور محبت است
شما نگاه کنید که در مسئله دین هم میگویند که اصلا دین بر محور محبت است. روایتی از امام باقر(ع) است که حضرت فرمود: «الدین هوالحب و الحب هوالدین». (بحار/ 66/ 238) یعنی اصلا اینها با هم تفاوت ندارند. یعنی این قدر نقش محبت قوی است؛ لذا در باب مسئله رفاقت، «اختبار قبل الرفاقه » را مطرح میکنند. با هر کس میخواهی دوستی کنی، به صرف ظواهر بسنده نکن. در ابعاد سه گانه اعتقادی، نفسانی و عملی او را آزمایش کن؛ وگرنه بدان که رفاقت چون نقش سازندگی و نقش تخریبی اش بسیار قوی است، تاثیرش خیلی زیاد است. حالا من از اینجا وارد شوم در این جهت که در روایاتمان هم زیاد داریم که میفرمایند بروید با اولیاءالله رفیق شوید. حبتان نسبت به اولیاءالله باشد، جهتش معلوم و مشخص است؛ چون این محبت است که مظهر رفاقت است. این محبت اولیاءالله نقش سازندگی دارد.
در روایتی از علی(ع) است که حضرت فرمود: «ایاک ان تحب اعداءالله»؛ از محبت نسبت به دشمنان خدا بپرهیز. آنهایی که دشمن خدا هستند، یک وقت رشته محبتی با اینها برقرار نکنی. «او تصفی ودک لغیر اولیاءالله». (غررالحکم/204) یعنی بپرهیز از اینکه محبتت را برای غیردوستان خدا خالص کنی. جهتش این است که این رابطه تنگاتنگ، محبت آور است؛ محبت که آمد خطرناک است. البته آنجایی که بدون اختبار و آزمودن در سه بعد اعتقادی، عملی و نفسانی باشد خطرناک است؛ ولی اگر اختبار و آزمایش شد، بهترین نقش سازندگی را بر روی انسان دارد. عرض کردم در روایات داریم که یک وقت با غیر اولیاء خدا خیلی صمیمی نشوی! چون تعبیر به «او تصفی» داشت؛ یعنی محبتت را برای غیر اولیای خدا خالص نکنی!
حب علی، نشانه مؤمن
پیغمبر اکرم فرمودند: «عنوان صحیفه المومن حب علی بن ابی طالب». (بحار/ 27/ 142) «عنوان» یعنی تیتر و سرخط. منظور از «صحیفه» هم نامه عمل است؛ صحیفه مومن که میگویند، یعنی نامه عمل مومن. در صحیفه چیست؟ در آن همه چیز هست. چه مسائل اعتقادی، چه مسائل ملکات و چه اعمال خارجی، همه در آن صحیفه هست. ولی ظاهرش راجع به اعمال است؛ اعم از جوارحی و جوانحی. روز قیامت نشر صحف میشود؛ حالا این تعبیر پیغمبر یعنی چه؟ تعبیر پیغمبر جنبه کنایی دارد. «عنوان صحیفه» یعنی اگر تیتر صحیفه عمل هر کس این بود که این شخص محب علی(ع) است، معلوم میشود که تمام صحیفه اش خوب است؛ یعنی این حب علی در ابعاد گوناگون انسانی، چه بعد اعتقادی و چه بعد نفسانی و جوارحی، نقش سازندگی دارد.
این را هم دقت داشته باشید که حتماً نباید از نظر فیزیکی با حضرت مواجهه پیدا کنیم تا با ایشان رفیق شویم؛ رفاقت رشته محبتی بین دو موجود است. ممکن است اینجا نباشد، اما دوستش داشته باشم، هر چند او را نبینم. بیا با علی(ع) رفیق شو! بیا محبت علی را در دلت جای بده که تو را در سه بعد میسازد. لذا اگر روز قیامت مومن بیاید، همان تیتر نامه عملش را که نگاه میکنند، دیگر قضیه تمام میشود. همان تیتر را نگاه میکنند و میبینند این با علی(ع) رفیق بوده است. اگر با علی(ع) رفیق بوده، حتماً حب علی(ع) هم در دلش بوده و مسلم است که این شخص مسائل شرعی را هم رعایت میکرده است. حالا این بحث دیگری است که اگر غفلتاً خطاهایی یا لغزش هایی از او سر زده چه میشود که در جلسه آخر بحث میکنیم.