دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پیوند محرم و اربعین حسینی

No image
پیوند محرم و اربعین حسینی

پيوند محرم و اربعين حسيني

اسدالله افشار

اشاره: بار دیگر چرخ نگونسار و زمانه ناسازگار، زخمی به مضراب دل دلشدگان و عاشورایان زد و در پی آن فلک به نیل نشست و جامه سوگ بر تن کرد. آری عاشورا اندیشان دل ریش، هر ساله با دمیدن ماه محرم- که به راستی بهار ماتم است- خشکزار جان را جلوه و جلامی بخشند و به یاری آموزه‌های آن جان جهان و نهان جان خویش را پربار می‌سازند. در فرهنگ دینی و هنجارهای اجتماعی و باور مذهبی ما، محرم به یاد آ ورنده قیامی خونبار است که هنوز از پرتو رخشان آن دیده ستمگران و یزیدیان زمان ناسور است و چشم شب پرستان تیره درون از دیدن آن کور. نوشته‌ای که پیش رو دارید درباره پیوند محرم و اربعین حسینی است. نگارنده کوشش کرده است به تحلیل و باز نمود جاودانگی و رازناکی پدیده عاشورا و نقش قیام امام حسین(ع) در تاریخ بپردازد. باور نویسنده بر این است که عاشورا و حرکت حماسی سالار شهیدان(ع)، ققنوس تاریخ اسلام است که هر بار آغازی تازه و زایشی نو دارد. امید است یادکرد و بزرگداشت این مناسبت‌ها، زمینه رشد و تعالی امت اسلامی را فراهم سازد، ان شاءالله.

تعبیر اربعین در متون دینی:

نخستین مسئله‌ای که در ارتباط با «اربعین» جلب توجه می‌کند، تعبیر اربعین در متون دینی است. اربعین واژه‌ای است عربی که در متون دینی ما زیاد به آن توجه شده است. به گونه‌ای که این کلمه از قداست خاصی برخوردار است. در رقم اربعین خصوصیتی وجود دارد که در سایر ارقام، آن خصوصیت وجود ندارد.

یک نمونه آنکه سن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در زمان مبعوث شدن، چهل بوده است. گفته شده که عدد چهل در سن انسان‌ها، نشانه بلوغ و رشد فکری است. از ابن عباس (گویا به نقل از پیامبر (ص)) نقل شده که اگر کسی چهل ساله شد و خیرش بر شرش غلبه نکرد، آماده رفتن به جهنم باشد. در نقلی آمده است که مردمان طالب دنیایند تا چهل سالشان شود، پس از آن در پی آخرت خواهند رفت. (مجموعه ورام، ص 35)

در قرآن آمده است «میقات» موسی با پروردگارش طی چهل روز حاصل شده است. در نقل است که حضرت آدم چهل شبانه روز بر روی کوه صفا در حال سجده بود. (مستدرک وسایل، ج 9، ص 329)،. درباره بنی اسرائیل هم آمده که برای استجابت دعای خود چهل شبانه روز ناله و ضجه می‌کردند (مستدرک ج 5، ص 239). در نقلی آمده است که اگر کسی چهل روز خالص برای خدا باشد، خداوند او را در دنیا زاهد کرده و راه و چاه زندگی را به او می‌آموزد و حکمت را در قلب و زبانش جاری می‌کند. بدین مضمون روایات فراوانی وجود دارد.اعتبار حفظ چهل حدیث که در روایات فراوان دیگر آمده، سبب تالیف صدها اثر با عنوان اربعین در انتخاب چهل حدیث و شرح و بسط آنها شده است. در این نقل‌ها آمده است که اگر کسی از امت من ، چهل حدیث حفظ کند که در امر دینش از آنها بهره برد، خداوند در روز قیامت او را فقیه و عالم محشور خواهد کرد. در نقل دیگری آمده است که امیر مومنان (علیه السلام) فرمودند: اگر چهل مرد با من بیعت می‌کردند، در برابر دشمنانم می‌ایستادم (الاحتجاج، ص 84).

مرحوم کفعمی نوشته است: زمین از یک قطب، چهار نفر از اوتاد و چهل نفر از ابدال و هفتاد نفر نجیب، هیچ گاه خالی نمی شود. (بحارالانوار، ج 53، ص 200)

درباره نطفه هم تصور بر این بوده که بعد از چهل روز علقه می‌شود. همین عدد در تحولات بعدی علقه به مضغه تا تولد در نقل‌های کهن به کار رفته است، گویی که عدد چهل مبدا یک تحول دانسته شده است.

در روایت است که کسی که چهل روز طعام حلال بخورد، خداوند قلبش را نورانی می‌کند. نیز رسول خدا (ص) فرمود: کسی که لقمه حرامی بخورد تا چهل روز دعایش مستجاب نمی شود. (مستدرک وسایل، ج 5، ص 217). اینها نمونه ای از نقل هایی بود که عدد اربعین در آنها به کار رفته است.

دلیل بزرگداشت اربعین:

باید دید در کهن ترین متون مذهبی ما، از «اربعین» چگونه یاد شده است. به عبارت دیگر دلیل بزرگداشت اربعین چیست؟ مهمترین نکته درباره اربعین، روایت امام عسکری(ع) است. حضرت در راویتی که در منابع مختلف از ایشان نقل شده فرموده اند: نشانه‌های مومن پنج چیز است:

1- خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب+11 نماز شب+23 نوافل)

2- زیارت اربعین

3- انگشتری در دست راست

4- وجود آثار سجده بر پیشانی

5- بلند خواندن بسم الله در نماز.

این حدیث تنها مدرک معتبری است که جدای از خود زیارت اربعین که در منابع دعایی آ مده به اربعین امام حسین(ع) و بزرگداشت آن روز تصریح کرده است.

منشا اربعین در منابع موجود:

در منابع (اربعین) بیشتر به دو رویداد اشاره دارد:

1- روز مراجعت اسرای کربلااز شام به مدینه

2- روزی که جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین (ع) مشرف شد.

اما در اینکه در این روز اسرای کربلااز شام به کربلارسیده باشند تردیدی جدی وجود دارد.

شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است: «روز اربعین روزی است که اهل بیت امام حسین(ع) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند و نیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت امام حسین (ع) وارد کربلا شد.

شیخ طوسی در مصباح المتهجد و ابن اعثم در الفتوح نیز همین مطلب را ذکر کرده‌اند.

میرزا حسین نوری می‌نویسد: از عبارت شیخ مفید استفاده می‌شود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند، نه آنکه در آن روز به مدینه رسیدند.

در این میان سید بن طاووس در »لهوف« اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. ایشان می‌نویسد: »وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق برگشتند به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آنها به محل شهادت امام حسین(ع) آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گریه و زاری پرداختند...« ابن نمای حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلاو ملاقات آنها با جابر و عده ای از بنی هاشم ذکر کرده است. بسیاری از بزرگان از جمله نوری، شهید مطهری، رسول جعفریان، مرحوم آیتی و ... این روایت سید بن طاووس را (که البته بدون ذکر سند است) نپذیرفته و به نقد آن پردخته‌اند.

میرزا حسین نوری از جمله مهمترین کسانی است که پس از نقل قول سید بن طاووس به نقد آن پرداخته است.

منبع و ماخذ دیگری که در این‌باره به بحث و استدلال پرداخته کتاب: »تحقیق درباره اول اربعین حضرت سید الشهدا(ع)« تالیف آیت الله قاضی طباطبایی است. وی بر خلاف نظر علامه نوری معتقد است که اولین اربعین در 20 ماه صفر سال 61 هجری بوده است و سعی دارد با رد دلایل علامه نوری این مطلب را به اثبات برساند.

باید به این نکته توجه داشت که قاضی طباطبایی، کتاب لهوف را از معتبرترین مقاتل می‌داند و در این خصوص بحث‌های زیادی مطرح کرده است. اما با توجه به اینکه علامه نوری از کتاب دیگر سید بن طاووس یعنی »اقبال« به نقد لهوف پرداخته لذا قول و استدلال ایشان (علامه نوری) در این باره صحیح‌تر به نظر می‌رسد. رسول جعفریان در این خصوص می‌نویسد: »شهید محراب مرحوم حاج سید محمد علی قاضی طباطبایی کتابی مفصل درباره اربعین نوشت ... هدف ایشان در این کتاب این بود که ثابت کند: آمدن اسرا از شام به کربلا در نخستین اربعین بعید نیست ... اما به نظر می‌رسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مولف محترم کشیده، چندان موفق نبوده است ... چرا که به فرض که طی این مسیر برای یک کاروان در زمان کوتاهی با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که اصل این خبر در منابع تاریخی از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمی‌کند. علاوه بر این علمای بزرگ شیعه و سنی به آن اشاره نکرده‌اند. شیخ مفید در ارشاد، ابو مخنف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و ابن سعد در الطبقات الکبری اشاره‌ای به بازگشت اسرا به کربلا نکرده‌اند. بلکه بر عکس تصریح کرده‌اند و نوشته‌اند روز اربعین روزی است که اهل بیت امام حسین‌(ع) وارد مدینه شده یا از شام خارج شده‌اند. محمد ابراهیم آیتی و شهید مطهری‌(ره) نیز آمدن اسرای کربلا را در روز اربعین به کربلا انکار کرده‌اند. شهید مطهری‌(ره) در این رابطه می‌نویسد: «آمدن اسرای کربلا در اربعین به کربلا جز در لهوف که آن هم نویسنده‌اش در کتاب‌های دیگرش آن را تکذیب کرده و لااقل تائید نکرده، در هیچ کتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تائید نمی‌کند.» شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا، بسیار بعید می‌داند.

نخستین زائران اربعین حسین (ع):

در نخستین اربعین شهادت امام حسین (ع)، جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند. بنا به برخی نقل‌ها، در همان اربعین، کاروان اسرای اهل بیت (ع) در بازگشت از شام و سر راه مدینه، از کربلا گذشتند و با جابر دیدار کردند. البته برخی از مورخان نیز آن را نفی کرده و نپذیرفته‌اند. از جمله مرحوم محدث قمی در «منتهی الآمال» دلایلی ذکر می‌کند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده است. به هر حال، تکریم این روز و احیای خاطره غمبار عاشورا، رمز تداوم شعور عاشورایی در زمان‌های بعد بوده است.

در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال 61 هجری به کربلا، به نظر می‌رسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد. شیخ طوسی می‌نویسد: «روز اربعین روزی است که جابربن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا از مدینه برای زیارت قبر امام حسین (ع) به کربلا آمد و او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد. در این روز زیارت امام حسین (ع) مستحب است و زیارت اربعین همین است.

فردی که در این روز به همراه جابر در این روز به کربلاآمده «عطیه بن سعد عوفی کوفی» است. عطیه شخصیتی است که امام علی (ع) این نام را برای او برگزیده است.

سخنان جابر با امام حسین (ع) در روز اربعین:

در کتاب «بشاره المصطفی» آمده است: «عطیه عوفی می‌گوید: به همراه جابر بن عبدالله انصاری به منظور زیارت قبر امام حسین(ع) وارد کربلاشدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت، غسل کرد و لباس‌های نیکو پوشید ... سپس به طرف قبر مطهر حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را بر نمی‌داشت الا اینکه ذکر خدا می‌گفت تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت: مرا به قبر برسان. من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آ ب روی صورتش پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین. سپس گفت: ای حسین چرا جواب مرا نمی دهی؟ بعد به خودش گفت: چگونه می‌توانی جواب دهی در حالی که رگ‌های گلوی تو را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت می‌دهم که تو فرزند خاتم النبیین و سید المومنین ... و پنجمین فرد از اصحاب کسا هستی ... درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین‌(ع) حرکت کرد و گفت: السلام علیکم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین ... اشهد انکم اقمتم الصلاه و اتیتم الزکاه و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر ...»

جابر کیست؟

وی پانزده سال پیش از هجرت، در مدینه به دنیا آ مد. او و پدرش «عبدالله» از پیشتازان اسلام بودند؛ پدرش در جنگ احد به شهادت رسید. جابر از یاران با وفای پیامبر (ص) بود که در 19 غزوه شرکت کرد و احادیث فراوانی از آن حضرت نقل نموده؛ لذا مورد احترام همه فرقه‌های اسلامی است. وی همواره از مدافعان اهل بیت علیهم السلام به شمار می‌آمد. جابر سرانجام در سال 78 (74 یا 79) هجری از دنیا می‌رود و پیکرش در «قبرستان بقیع» دفن می‌شود. (فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص 127 و 128)

عطیه عوفی کیست؟

سعد بن جناده انصاری (پدر عطیه) در کوفه نزد علی (ع) آمد و گفت: ای امیر مومنان، خدا به من پسری داده، لطفا شما او را نامگذاری کنید. علی (ع) فرمود: «هذا عطیه الله» این پسر عطیه خداست. حضرت با بیان این جمله در واقع او را نامگذاری کرد. وی از رجال علم و حدیث شیعه است که در کتاب‌های رجالی اهل سنت نیز توثیق شده است. عطیه در زمان خلافت امام علی (ع) (40-36 هجری) در کوفه به دنیا آ مد و نامش هم توسط آن حضرت انتخاب شده است. وی از شیعیان راستین و علمای بزرگ بوده که هماره به نشر معارف قرآنی و اهل بیتی می‌پرداخت؛ به گونه ای که از سوی عوامل حکومتی بنی امیه مورد شکنجه و آزار قرار گرفته بود. عطیه علاوه بر نقل احادیث- بویژه خطبه فدکیه فاطمه زهرا علیها السلام- از بزرگ ترین مفسران بوده و تفسیری در 5 جلد به نگارش در آورده است. وی بعد از آشنایی با جابر بن عبدالله به رتبه شاگردی اش مفتخر گردید که متاسفانه برخی در گفتار و نوشتار خود عطیه را غلام جابر معرفی کرده اند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS