10 تیر 1397, 15:21
وقتی میخواهیم کار خوب انجام دهیم، باید خیلی دقت کنیم تا همه اسباب و لوازم به درستی فراهم آید، اما وقتی میخواهیم کاری بد انجام دهیم، تنها نیاز است یکی از اسباب و معدات را به هم زنیم تا بدی تحقق یابد.
کسانی هستند که از سخت بودن کارهای خوب گلایه میکنند و میگویند تا میخواهیم کار خوبی انجام دهیم، با چندین مشکل و مانع روبه رو هستیم ولی وقتی میخواهیم کار بد و زشتی را مرتکب شویم همه چیز به سادگی و آسانی تحقق مییابد. گاه چنان کار خوب انجام دادن سخت میشود که آدم از فکر آن هم پشیمان میگردد.
از قدیم گفته اند راهی که به بهشت میرود پر از سنگلاخ است و آدمی را میهراساند، ولی راه دوزخ پر از گل و گیاه است که آدمی را مجذوب خود میکند.
اصولاً انجام یک کار خوب افزون بر این که حسن فاعلی و نیت پسندیده و پاک و بی منت میخواهد، نیازمند اموری است که این حسن فعل تحقق یابد و کار نیک به سرانجام برسد. مثلاً برای این که نماز بخوانید میبایست چندین شرط را فراهم آورید تا ماشین تکاملی نماز ساخته و سرهم بندی شود؛ بدین معنی که باید نیت تقرب به خدا را داشته باشید، وضویی بسازید و جامه ظاهر و باطن را از آلودگی ها و نجاسات پاکسازی کنید و رو به قبله ارکان نماز یا همان «قنترس» یعنی قیام، نیت و تکبیره الاحرام و رکوع و سجود را بی کم و بیش عمدی و سهوی به جا آورید تا نمازی تحقق یابد و دستگیره و سبب و وسیله ای برای کمال فراهم آید.
اما برای خراب کردن همین نماز نیاز نیست تا کاری کنید، همین که ریا آمد، نماز پرید. از این جهت با کوچک ترین اراده ای میتوان کار خوبی را خراب کرد و خوب را به بد تبدیل نمود.
اصلاح رابطه با خدا و تفویض و واگذاری امور به او
اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه خود را از این مشکل و معضل نجات دهیم و بتوانیم کار سخت و دشوار خوب بودن و نیکی کردن را به سادگی و آسانی انجام دهیم؟
براساس آموزههای قرآنی، برای حل این مشکل میتوان راهی یافت که از آن به راه میانبر یاد میشود که همه امور سخت و دشوار را آسان میکند و همان گونه که کارهای بد به آسانی انجام میشود، کارهای خوب نیز آسان شده و در برابر انجام کارهای بد دشوار میشود. این راه همان واگذاری و تفویض امور به خداوند است تا خداوند در مقام تزکیه انسان بنشیند و خود عامل انجام کارها شود. البته این نیازمند این است که انسان خودسازی کند و به عنوان یک فراهم کننده، مقدماتی را فراهم آورد تا خداوند او را تزکیه یعنی پاکسازی کند و خود در مقام عامل و فاعل بنشیند.
برای رسیدن به این مهم لازم است تا انسان صداقت را در پیش گیرد و بداند که خداوند مالک و رب اوست و خود را واگذار به خدا کند تا خداوند کارهای او را به عهده گیرد و انجام دهد. این صداقت انسانی موجب میشود تا میان خدا و بنده اصلاحاتی انجام پذیرد و رابطه خدا و بنده از حالت معمولی خارج شود و به یک رابطه دیگری تبدیل شود به گونه ای که خداوند فاعل کار شود، چنان که در آیه 17 سوره انفال درباره تیر انداختن پیامبر(ص) آمده است.
امیرمومنان علی(ع) میفرماید: من اصلح ما بینه و بین الله اصلح الله ما بینه و بین الناس، و من اصلح امر آخرته اصلح الله له امر دنیاه، و من کان له من نفسه واعظ کان علیه من الله حافظ؛ کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد نمود؛ و کسی که امر آخرتش را اصلاح کند، خدا امر دنیایش را اصلاح خواهد کرد؛ و کسی که از درون جانش واعظی داشته باشد، خداوند حافظی برای او قرار خواهد داد. (نهج البلاغه، کلمه86)
بنابراین، کوتاهترین و سادهترین راه برای این که خوبی و نیکی کردن برای آدمی آسان، و بدی و زشتی کردن برای او سخت و دشوار شود، این است که رابطه خود با خدا را براساس صداقت اصلاح نماید و خود را به خدا واگذار کند و او را وکیل خویش قرار دهد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان