6 تیر 1397, 0:0
در فرمایشهای مقام معظم رهبری تصریح شده است که حتی دشمنان، بعضی از مطبوعات ما را برای خودشان پایگاه قرارداده اند، تا از آنها برضد اسلام و نظام اسلامی استفاده کنند. مطبوعات داخل کشور به دست بعضی از افراد خود فروخته، که چه بسا بعضی از آنها با بودجه بیت المال اداره میشوند، پایگاه آمریکا یا بعضی دشمنان دیگر و صهیونیستها شده اند و اغراض آنها را پی میگیرند، و آنان را درتوطئه هایشان کمک میکنند. کاری که به فرمایش مقام معظم رهبری - بی. بی. سی، یا رادیو آمریکا باید انجام دهد، اینان انجام میدهند. این تنها بخشی از اقداماتی است که دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی ترتیب میدهد. اما برای مقابله با این نوع توطئهها چه میتوان کرد؟ مقابله با این حرکت مرموز شیطانی و فعالیت گسترده و حساب شده، نیازمند تفکر و اندیشه فراوان است. این موارد است که باید ما را به فکر وادارد که مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر را در این قبیل مسائل جدی تر بگیریم. دراین مقام، سخن از گناه فردی ای درمیان نیست که کسی مرتکب شود و شخصی دیگر به او تذکر دهد. چه بسا این منکر، کیان اسلام را به خطر اندازد و روزی فرا برسد که همه چیز به دست دشمن بیفتد. ما نیز نباید دشمن را کوچک بشماریم. البته باید به لطف خدا و توجهات وجود مقدس ولی عصر(عج) دلگرم باشیم؛ ولی معنای این دلگرمی آن نیست که آرام بنشینیم و به کاری دست نزنیم؛ باید با توکل برخدا و اعتماد به یاری او بکوشیم و بدانیم که نصرت خدا ثابت است. ان تنصروا الله ینصرکم؛ 2«اگر خدا را یاری کنید، او نیز شما را یاری خواهد کرد». اما نصرت خدا مشروط است به اینکه ما آنچه درتوان داریم، در طبق اخلاص بگذاریم؛ آن گاه خداوند خود، کاستیهای ما را جبران خواهد کرد.
تهاجم فرهنگی، که تا حدودی ناشی از ضعفهای فرهنگی جامعه مسلمانان است، از جمله مهلک ترین خطرهایی است که از سوی دشمنان، جامعه اسلامی را تهدید میکند. به تعبیر مقام معظم رهبری، در تهاجم فرهنگی، دشمنان، ایمان مردم را هدف قراردادهاند. 3 این سخنی جدی است و بر زبان کارشناسی جاری شده که این گونه مسائل را بهتر از هرکسی درک میکند. درچنین شرایطی نمیتوان تنها به وظایفی فردی همچون نماز و تعلم بسنده کرد و از این امور کناره گرفت. دولت نیز نمیتواند از این وظیفه، شانه خالی کند. جناحهای مختلف نیز نباید تنها درپی درگیری میان خود باشند، وهرچه رهبر مسلمانان فریاد بزند که به فکر تهاجم فرهنگی باشید و چاره ای برای اسلام کردن دانشگاهها بیندیشید، کسی توجه نکند.
اگر چه دولت، اسلامی است و ولی فقیه در راس نظام قراردارد، ممکن است کسانی که باید مجری فرمانهای او باشند، درانجام وظیفه کوتاهی کنند. آیا در این زمان، میتوان دست روی دست گذاشت و سکوت کرد، تا مبادا این کار خشونت نامیده شود؟ آیا میتوان تساهل و تسامح پیشه ساخت، در حالی که مقام معظم رهبری پیوسته سخن از شبیخون فرهنگی به میان میآورند؟ آیا در وضعیتی که دشمن، ایمان جوانان را آماج حملههای پی درپی قرارداده است، باز هم نباید احساس وظیفه کرد!؟ اگر شخصی درخانه خود و در بستری گرم و آرام خوابیده باشد، و ناگهان صدای گوش خراشی فریاد بزند که سیل آمده است! فرار کنید! ممکن است بیدارشود و خواب آلوده بگوید: این موقع شب چه کسی فریاد میزند؟! و دوباره بخوابد. اما زمانی که کاملاً از خواب بیدار شد و چند بار این فریاد را شنید، مسئله را جدی میگیرد، و بعدها از آن کسی که فریاد میزد، به سبب نجات او و خانواده اش تشکر میکند، یا اگر درمحلی آتش سوزی شده باشد و کسی فریاد بزند؛ آتش! آتش! و مردم را نیمه شب از خواب بیدار کند،فرد پس از اینکه متوجه خطر شد، میفهمد که آن شخص چه خدمت بزرگی کرده است، و هیچ گاه به او اعتراض نمیکند. امور مادی این گونه است و اگر کسی مردم را متوجه خطر زلزله، سیل، آتش و بمباران کند،آنان فایده را میفهمند و از او تشکر میکنند. اما امور معنوی این گونه نیست و اهمیت آنها به آسانی درک نمی شود، و همه مردم از شخص خیرخواه و دلسوزی که هشدار میدهد، استقبال نمی کنند و شاید او را خشونت طلب بخوانند و به آرامش دعوت کنند. اگر هنگام خطر، و به ویژه خطرهای معنوی که مردم حساسیت چندانی درباره آنها ندارند، آرام سخن بگویند، کسی بیدار نمی شود؛ زیرا طبیعت بشر بیشتر با امور حسی انس دارد و آنچه فراتر از حساسیت او باشد، زود باور نمیکند.
اگر به ما بگویند که اموال ما را میبرند، به سرعت میفهمیم. ولی اگر بگویند دینمان را به تاراج میبرند، باور نمیکنیم و به نماز خواندن و روزه گرفتنمان دل خوش میداریم، و درک نمیکنیم که چگونه دین ما را میبرند.
در حالی که اگر توجه کنیم میبینیم ایمان سال گذشته ما با ایمان امسال تفاوت دارد. سال گذشته به خدا و پیامبر (ص) یقین داشتیم، اما امسال شک میکنیم. برای نمونه، امسال گاهی ممکن است به ذهن ما خطور کند که شاید آنچه عالمان دین میگویند، صحیح نباشد؛ زیرا کسانی سخنانی متناقض با سخنان روحانیان میگویند که در دانشگاههای لندن درس خوانده اند و شاید بهتر از این روحانیان مسائل را بفهمند. دین انسان این گونه به تدریج رنگ میبازد، و او وقتی به خود میآید که دیگر از دینش چیزی باقی نمانده است. اما کسی که بیدار و هوشمند است، از دور حضور دشمن را درک میکند و میتواند هدف و حرکات او را ارزیابی کند و میتواند حدس بزند که اکنون به چه کاری مشغول است. این گونه متوجه کردن جامعه به خطر دشمن، گونه ای نهی از منکر است. خطرهای بزرگی ایمان جامعه را تهدید میکند که اگر به آنها توجه نشود،ضررشان دامان همه مردم را میگیرد؛ زیرا اگر جوانان بی ایمان شوند، مفاسد اخلاقی، از جمله اعتیاد، ایدز، جنایت و قاچاق جامعه را فراخواهد گرفت.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان