نویسنده: ابراهیم حسن زاده
سبک فرانسوی و آمریکایی در نگارش مقاله و پایان نامه، دو سبک متفاوت است. در سبک فرانسوی هرم در شکل طبیعی آن ساخته میشود. به این معنا که نخست به تبیین موضوع و مسئله، ضرورت، اهداف و مانند آن پرداخته میشود و هرم با قاعده ای بزرگ و مناسب ساخته میشود تا راس در نوک آن درجای خود بروز مناسبی پیدا کند. در حقیقت هدف در هرم، آن سطح بالاو راس هرم است و همه قاعده برای تثبیت آن راس است.
در سبک آمریکایی که از آن به هرم وارونه یاد میشود، راس و قاعده جابه جا میشود و به ظاهر شکل منطقی خود را از دست میدهد؛ زیرا به طور طبیعی میبایست قاعده ساخته و راس بر آن پایه گذاری شود، ولی از آن جایی که هدف گذاری بسیار مهم تر و اساسی میباشد، نخست هدف نهایی معرفی میشود و سپس اندک اندک قاعده ساخته و تبیین میشود.
مقالات و فیلمها براساس هرم وارونه تدوین میشود. این سبک جاذبه هایی نیز دارد، زیرا شخص را در همان وهله اول مجذوب و میخکوب خود میکند. شاید بسیاری از کسانی که فیلمهای هالیوودی را دیده اند، در همان پنج دقیقه اول چنان مجذوب میشوند که میخواهند در ادامه داستان فیلم را ببینند.
تفاوتهای فکری و عملی
باید دو مقام فکر و عمل را از هم این گونه جدا کرد. در مقام فکر بویژه در حوزه روشنگری ها، میبایست هرم وارونه را بهترین شیوه ارایه تفکر قرار داد؛ زیرا بیان راس و هدف نهایی و غایی به شخص کمک میکند تا موقعیت خود را نسبت به هدف دریابد و برای آن برنامه ریزی منطقی داشته باشد.اما در مقام عمل میبایست از هرم طبیعی مبتنی بر ساخت قاعده برای رسیدن به راس استفاده کرد. به این معنا که آن دورنمایی که در هرم وارونه فکری به نمایش درآمده است، میبایست بر اساس هرم طبیعی در عمل به آن رسید و به راس دست یافت.
تفاوتهای مکی و مدنی سورهها
قرآن نیز از همین تفاوتها استفاده کرده است. از آن جایی که هدف اصلی و راس هرم اسلام، معرفت الله است تا انسان با شناخت آن، مسیر متاله و خدایی شدن را به عنوان هدف آفرینش خویش بشناسد، آموزههای قرآنی در مکه مبتنی بر تبیین راس هرم بوده و لذا همه آموزههای آن در چارچوب معرفت شناسی و تبیین و روشنگری آفرینش هستی، انسان و مانند آن هدف اصلی سورههای قرآنی که در مکه نازل شده، تبیین راس هرم بوده و اصلابه حوزه قاعده سازی نپرداخته و یا کمتر پرداخته است.
در سورههای مدنی، بیش ترین توجه به قاعده سازی هرم است. از این رو شریعت در آن اصالت مییابد و فقه و حقوق بیش ترین مباحث آیات را تشکیل میدهد. البته از آن جایی که همه این هرم میبایست راس را مورد توجه قرار دهد، هر بخشی از شریعت که ارایه میشود ناظر به راس، اندازه گیری شده و راس به عنوان هدف در آن تبیین میشود تا کسی که سرگرم قاعده سازی است چشم انداز اصلی و راس را فراموش نکند و همه چیز قاعده را براساس آن سامان دهی و اندازه گیری نماید.
از این رو در همه آیاتی که مرتبط با شریعت است، فلسفه آن بیان میشود تا دانسته شود که این شریعت چه نسبتی با راس دارد و تا چه اندازه دست یابی به راس هرم را آسان میکند.
آن چه در آیات مکی به عنوان اساس و اصول تبیین و فکر آن ارایه شده، در جامعه مدنی پیریزی و ساخته میشود. بنابراین، در آیات مکی همواره بر معرفت تکیه میشود و فکرهای بلند تبیین و روشن میگردد تا هدف، جلوه خوب و کاملی بیابد و در آیات مدنی شریعت با همان توجه به راس هرم تبیین میشود و در مقام عمل پی ریزی میگردد.
تناسب فکر و عمل
در آموزههای قرآنی چون هرم خاصی به عنوان سبک زندگی ارایه میشود تا بشر براساس آن خود را متاله سازد، یک دستگاه کامل ارایه شده است.
در این دستگاه که از آن به دین یاد میشود، انسان به عنوان محور قرار میگیرد تا خدائی (متاله) شود و در مقام خلافت الهی قرار گیرد. برای رسیدن به این مقصد و مقصود آفرینش میبایست از مقام عبودیت به ربوبیت برسد و این عبودیت نیازمند انسان عاقل متفکری است که هدف را به طور کامل بداند و راه را بشناسد و از همه ابزارها بهره گیرد.
از آن جایی که دنیا دارای دو ظرفیت متضاد برای انسان است، لازم است تا حق از باطل باز شناخته شود. این حق نیز دارای مراتب و سطوح گوناگونی است که از حق به معنای خدا آغاز میشود و تا حقوق طبیعی و حقوق عقلایی و اخلاقی ادامه مییابد. آگاه سازی نسبت به حق، کاری است که معرفت شناسی انجام میدهد.
شناخت جنبههای ظاهری حق و باطل، در اشکالی چون ایمان و کفر، استکبار و استضعاف و مانند آن بروز و ظهور اجتماعی مییابد. آموزههای اسلامی به گونهای است که هم فکر انسان را روشن میسازد و هم عمل آدمی را به گونهای سامان میدهد که آن حق شناخته شود؛ چرا که اسلام براین باور است که ارتباط تنگاتنگی میان فکر و عمل است و تناسب دراین دو میتواند انسان را به هدف و راس هرم برساند.
از نظر اسلام، ذکرالهی موجب افزایش ثروت وتوانمندی آدمی است؛ چرا که ذکرالهی به معنای شناخت یابی وبه یاد آوردن اسمای الهی است که شخص میبایست خود را بدان متخلق کرده و مظهر آن شود. هراسمی از اسمای الهی موجب میشود تا انسان در زندگی جهت خویش را فراموش نکند.
این که خداوند نماز را ذکرالله میداند، از آن روست که اسمای الهی را به یاد آدمی میآورد و او را برای همانند شدن برمی انگیزاند. نماز به عنوان یکی از مصادیق ذکرالله موجب میشود تا انسان در مقام عمل ومعاملات و زندگی اجتماعی از فحشاء ومنکر باز داشته شود. شخصی که نماز میخواند به یاد میآورد که خداوند مالک، رب، محاسب ومعاقب است و این زندگی در مسیر هدفی چون آخرت و معاد در حرکت است. چنین شخصی در مقام عمل کار خویش را محاسبه میکند و از هرچیزی که خلاف عدالت و اخلاق و هنجارهای اجتماعی و عقلانی و عقلایی است پرهیز میکند. این گونه است که عبادت وی درزندگی اجتماعی و عمل خودنمایی میکند و او را از زشتی بازمی دارد و جلب رحمت الهی میشود و زندگی اش دراثر تقوای الهی بهبود مییابد.
لزوم توجه به هرم طبیعی و وارونه درمقام علم و عمل
درمقام علم برماست که ازهرم وارونه استفاده کنیم واگر میخواهیم بیاموزیم، به جای احکام و شریعت نخست به سراغ اصول دین ومعرفت برویم ومتمرکز در آیات مکی شویم واگر میخواهیم به کسی نیز چیزی بیاموزیم به جای شریعت میبایست به سراغ معرفت برویم.
جوانان ما وهمه مردم جهان اکنون تشنه معرفت اسلامی هستند و باید این آموزه ها، تبلیغ و آموزش داده شود. بنابراین آموزش هایی که بعضاً درحوزههای علمیه رایج است خلاف این سنت خداوندی و پیامبر(ص) است؛ زیرا سالها وقت طلبه خارجی به احکام بله زیر ساخت فهم شریعت چون ادبیات عرب، اصول فقه و فقه استدلال گرفته میشود، درحالی که او و نیز مخاطب خارج از کشورش، تشنه معرفتهای اسلامی هستند.
دانشجویان ایرانی و بلکه جامعه ایرانی نیز اکنون تشنه این معارف است و هنوز این معارف را نیاموخته وی را سرگرم احکام وشریعت میکنیم و این گونه است که نمی توانیم مانند بهشتی و یا مطهری باشیم. در مقام عمل وجامعه سازی باید پس ازتثبیت معارف و ایجاد انگیزه و ارایه چشم انداز بلند متاله شدن و خدایی گشتن فرد و جامعه، شریعت را با تمام زیرساختهای آن تبیین و ارایه کرد و چون پیامبر (ص) مدنی وار در مدینه به ساخت جامعه اسلامی همت گماشت.
به نظر میرسد که درجهان آموزش و نیز تبلیغ به بیراهه میرویم و آن چه اکنون بدان نیاز داریم هرم وارونه است که بر راس و معارف ومعرفت تاکید دارد؛ زیرا کسی که شناختی نسبت به هدف ندارد؛ هیچ انگیزه ای برای ساخت وعمل یعنی همان شریعت نخواهد داشت.