7 تیر 1397, 0:0
به اعتقاد ما کسی که در راس هرم حکومت اسلامی قرار میگیرد، جانشین پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) است و اگر کسی بخواهد چنین مقامی را امر به معروف و نهی از منکر کند، باید به گونه ای عمل کند که سبب توهین به جامعه و نظام اسلامی نگردد و اصل مشروعیت نظام زیر سوال نرود. بدین منظور، در ساختار جمهوری اسلامی، یک دستگاه قانونی به نام کمیسیون هیئت تحقیق در مجلس خبرگان برای نظارت بر عملکرد رهبری قرارداده شد تا با کمترین ضرر، اشتباه محتمل رهبری کانون توجه قرار گیرد و بررسی شود. اگر ثابت شود که این مطلب صحت دارد و رهبری دچار انحراف از مسیر اصلی انقلاب گردیده است، خودبه خود از مقامش کنار میرود و این مطلب را مجلس خبرگان به اطلاع مردم میرساند. بنابراین باید در امر به معروف و نهی از منکر جوانب مختلف را در نظر داشت. وظیفه شرعی ما این است که چه مسئول و چه غیرمسئول را در صورت تخطی امر و نهی کنیم. دایره امر به معروف و نهی از منکر وسیع است و همه امت را، از رهبر گرفته تا هر فرد دیگر، در بر میگیرد. انتقاد از هر مقامی در جمهوری اسلامی هیچ اشکالی ندارد و همه مردم، هم حق و هم تکلیف دارند که از مسئولان انتقاد کنند. اما باید توجه داشت که این انتقاد نباید تبدیل به تخریب و تضعیف ولایت فقیه، مبارزه با نظام و براندازی آن شود. اشکالات مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید به آنان گوشزد شود؛ اما این دلیل نمی شود که از آنان بدگویی، و به آنها توهین شود. یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که به طرف مقابل توهین نشود، مگر اینکه جلوگیری از فساد اجتماعی، بدون آن امکان پذیر نباشد.
یکی از مراجع عظام میفرمود که در زمان مرحوم میرزای شیرازی، روضه خوانی در منزل ایشان منبر رفت و در روضه خود مطلبی گفت که برخلاف واقع بود. یکی از آقایان که کنار مرحوم میرزای شیرازی نشسته بود، گفت: مگر این دروغ نیست؟ فرمود: چرا. گفت: چرا نهی از منکر نمیکنید؟ فرمود: باید به تو بگویم که نهی از منکر میکنم؟! اگر من الآن به او تذکر دهم، این فرد از فردا از هستی ساقط میشود و دیگر نمیتواند در جامعه زندگی کند. بنابراین میرزای شیرازی برای پرهیز از اهانت به روضه خوان، تذکر را در جلسهای خصوصی مطرح میکرد تا لازمه این نهی از منکر، فساد دیگری نباشد و به شخصیت کسی توهین نشود. وقتی که میرزای شیرازی، در امر به معروف و نهی از منکر تا این حد رعایت یک روضه خوان و فرد عادی را میکند، آیا رواست که کسی در مقابل بزرگ ترین شخصیت عالم اسلام، بدون آنکه قداست مقام ایشان را در نظر بگیرد، در روزنامه، تریبونهای عمومی، و رسانههای گروهی به گونهای سخن بگوید که سبب وهن این مقام و تضعیف قداست آن شود؟
معروف است که وجوب امر به معروف و نهی از منکر، مشروط به احتمال تاثیر است، و در صورتی که احتمال تاثیر امر و نهی نمی رود، تکلیف از انسان ساقط میگردد. اما در اینجا باید توجه داشت که ممکن است اگر کاری به تنهایی انجام پذیرد، تاثیری از خود بر جای نگذارد، اما اگر به صورت جمعی و تشکیلاتی صورت پذیرد، تاثیر خود را خواهد داشت. در این صورت نمیتوان شانه از بار مسئولیت خالی کرد و کنار نشست. گاهی ممکن است که امر به معروف و نهی از منکر اگر به صورت انفرادی انجام پذیرد، تاثیری نگذارد، لیکن با انجام ارتباط میان یکدیگر میتوان تاثیرگذار بود؛ حال ممکن است این تاثیر با ارتباط میان افراد معدودی همچون 5 نفر محقق شود و ممکن است با ارتباط میان هزاران نفر امکان پذیر گردد. اگر آن ارتباط لازم برقرار گردد و کار به صورت دسته جمعی و برنامه ریزی شده انجام گیرد، قطعاً اثر خود را خواهد داشت.
با کمی تامل متوجه خواهیم شد که قدرت بر امر به معروف و نهی از منکر، فقط قدرت شخصی نیست، بلکه انسانها به منظور امر به معروف و نهی از منکر میتوانند قدرتشان را متمرکز کنند و با جمع کردن قدرت هایشان، قدرتی را ایجاد نمایند که بتوانند در مقابل قدرت فساق و فجره، عوامل بیگانه در کشور، و بالاخره نوکران شیطان مقاومت کنند.
اگر همه ما نیروهایمان را یکی کنیم و تشکل صالحی را بنا کنیم، قطعاً شاهد تاثیر امر به معروف و نهی از منکر خواهیم بود. انقلابهای حق یا باطلی که در قرون گذشته شاهد آنها بوده ایم، نشان از آن دارد که وقتی اراده جمعی شکل گیرد میتواند در برابر سلاحهای قدرتمندان پیروز شود؛ به ویژه این امر را در تحقق انقلاب اسلامی ایران به خوبی شاهد بوده ایم. دستگاه جهنمی ساواک آن چنان بر کشور مسلط بود که کسی جرئت نمی کرد حتی با بستگان نزدیک خود در درون خانه بر ضد رژیم پهلوی سخنی بگوید. در خانوادههایی، به دلیل تسلط دستگاه ساواک، حتی خواهر و برادر جرئت نمیکردند که برخلاف منافع رژیم با یکدیگر سخنی بگویند. با وجود چنین دستگاه حاکمه مخوفی، زمانی که گروهی از مردم با ندای امام خمینی(ره) احساس مسئولیت کردند و از خواب غفلت بیدار شدند، پی بردند که امر به معروف و نهی از منکر فقط همان نیست که کسی در کوچه و خیابان از فرد دیگری خواهش کند که از ارتکاب معصیت دست بردارد و در مقابل هم، آن شخص بگوید به تو ربطی ندارد و در کار من دخالت نکن. با آگاه شدن مردم از وضعیت کشور و با هدایتهای امام راحل(ره) مردم پابرهنه، بدون هیچ گونه تجهیزات و حمایت خارجی به میدان آمدند و با احساس مسئولیتی که داشتند، انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند. همین که آنان از امام خود شنیدند که اسلام در خطر است، بر خود وظیفه دیدند که جان و مال خود را در طبق اخلاص گذارند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر خویش را به انجام رسانند. آنان به جای نشستن در خانه و فریاد «وا اسلاما» سر دادن، فریادهای خود را در هم ادغام کردند و با تجمعات و تظاهرات، صداها را در هم فرو بردند. همین گونه از امر به معروف و نهی از منکر بود که کاخهای ستبر رژیم را لرزاند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان