2 مهر 1386, 0:0
كلمات كليدي : عزم، اهمیت عزم، ترک گناهان، انجام واجبات، آداب شریعت
نویسنده :امام خمینی
اهمیت عزم در ترک معاصى
مـنـزل دیـگـر کـه بـعـد از تـفـکـر از بـراى انـسـان مـجـاهـد پـیـش مـىآیـد، مـنـزل عـزم اسـت .
بـعـضـى از مـشـایـخ مـا (أطـال الله عمره) ، مىفرمودند که عزم جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است ، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است .
و عزمى که مناسب با این مقام است عبارت است از بناگذارى و تصمیم بر ترک گناهان ، و انجام واجبات ، و جبران آنچه از او فوت شده در ایام حیات ، و بالاخره عزم بر اینکه ظاهر و صـورت خـود را انـسـان عـقـلى و شـرعـى نـمـایـد کـه شـرع و عـقـل بـه حـسب ظاهر حکم کنند که این شخص ، انسان است . و انسان شرعى عبارت از آن است کـه مـوافـق مـطـلوبـات شـرع رفـتـار کـنـد، و ظـاهـرش ظـاهـر رسـول اکـرم ، صلى الله علیه و آله ، باشد، و تأسى به آن بزرگوار بکند در جمیع حـرکـات و سـکنات و در تمام افعال و تروک . و این امرى است بس ممکن ، زیرا که ظاهر را مثل آن سرور کردن امرى است مقدور هر یک از بندگان خدا.
و بـدان کـه هـیچ راهى در معارف الهیه پیموده نمىشود مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شـریـعت . و تا انسان متأََََدّب به آداب شریعت حقّه نشود، هیچیک از اخلاق حسنه از براى او بـه حـقـیـقـت پیدا نشود، و ممکن نیست که نور معرفت الهى در قلب او جلوه کند و علم باطن و اسرار شریعت از براى او منکشف شود. و پس از انکشاف حقیقت و بروز انوار معارف در قلب نـیـز مـتـأدّب بـه آداب ظـاهـره خـواهـد بـود. و از ایـن جـهـت دعـوى بـعـضـى بـاطـل اسـت کـه بـه ترک ظاهر. علم باطن پیدا شود. یا پس از پیدایش آن به آداب ظاهره احـتـیـاج نباشد. و این از جهل گوینده است به مقامات عبادت و مدارج انسانیت .
اى عـزیـز، بـکـوش تـا صـاحب عزم و داراى اراده شوى ، که خداى نخواسته اگر بى عزم از این دنیا هجرت کنى ، انسان صورى بیمغزى هستى که در آن عالم به صورت انـسـان مـحـشور نشوى ، زیرا که آن عالم محل کشف باطن و ظهور سریره است . و جرئت بر مـعـاصى کم کم انسان را بى عزم مىکند، و این جوهر شریف را از انسان مىرباید. استاد مـعـظم ما، دام ظله ، مىفرمودند بیشتر از هر چه گوش کردن به تغنیّات سلب اراده و عزم از انسان مى کند.
پـس اى بـرادر، از مـعـاصـى احـتراز کن ، و عزم هجرت به سوى حق تعالى نما، و ظاهر را ظـاهـر انـسـان کـن ، و خـود را در سـلک اربـاب شـرایـع داخـل کـن ، و از خـداونـد تـبـارک و تـعـالى در خـلوات بـخـواه کـه ترا در این مقصد همراهى فـرمـایـد، و رسـول اکـرم ، صـلى الله عـلیـه و آله ، و اهـل بـیت او را شفیع قرار ده که خداوند به توفیق عنایت فرماید و از تو دستگیرى نماید در لغـزشـهـایـى که در پیش دارى ، زیرا که انسان در ایام حیات لغزشگاههاى عمیقى دارد کـه مـمـکن است در آن واحد به پرتگاه هلاکت چنان افتد که دیگر نتواند از براى خود چاره بـکـنـد، بـلکـه در صـدد چـارهجـویـى هـم بـرنـیـایـد، بـلکـه شـایـد شـفـاعت شافعین هم شامل حال او نشود. نعوذبالله منها.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان