انتخابات مجلس شوراي اسلامي، جامعه ي روحانيت مبارز، مجمع روحانيون مبارز، ائتلاف مستضعفين و محرومين، شوراي نگهبان، امام خميني، علوم سياسي
نویسنده : محمد علی زندی
سومین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی در فروردین و اردیبهشت 1367 در شرایطی برگزار شد که گروههای رقیب در قالب دستههای مختلف اسلامی به رقابت پرداختند. در این شرایط، گروههای اسلامی که قبلا حول جمهوری اسلامی و جامعهی روحانیت مبارز تجمع یافته بودند، به دلیل اختلاف سلیقههای مختلف با نگرشهای متفاوت تقسیم شدند. جامعهی روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز و ائتلاف مستضعفین و محرومین سه تشکل مهم و فعال در انتخابات بودند. با توجه به فضای تبلیغاتی حاکم بر انتخابات و گرایش مردم به جناح چپ (مجمع روحانیون مبارز) و به دلیل شعارهای عدالتخواهانه و مساواتجویانه و دفاع از محرومین و مستضعفان از طرف مجمع روحانیون مبارز، منجر به پیروزی چشمگیری جناح چپ در انتخابات شد به طوری که تقریبا دو سوم کرسیهای مجلس سوم را نیروهای متمایل به جناح چپ اشغال نمودند.
از ویژگیهای سومین دورهی انتخابات مجلس شورای اسلامی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1. عدم حضور حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی به دلیل انحلال آنها.
2. حضور تشکل جدید مجمع روحانیون مبارز بعد از انشعاب در جامعهی روحانیت مبارز به دلیل اختلاف سلیقهها.
3. اختلاف شورای نگهبان و وزارت کشور در مورد تأیید معتمدین و شرکت هیئتهای اجرایی انتخابات و هیئتهای نظارت شورای نگهبان پیش از برگزاری انتخابات و بازشماری آرا و تأیید صندوقهای رأی پس از برگزاری انتخابات.
4. توجه جدی به مسایل اقتصادی و تأثیرپذیری از شرایط اقتصادی جنگی، به طوری که کاندیداها در تبلیغات بیشتر روی محورهای اقتصادی تأکید داشتند.
5. جلوگیری از حضور نهضت آزادی در انتخابات.
6. برگزاری انتخابات این دوره در شرایط خاص و حساس جنگ شهرها.
ثبتنام کاندیداها و بررسی صلاحیت آنها
ثبتنام کاندیداهای نمایندگی مجلس سوم از تاریخ چهارشنبه 19 اسفند 1366 به مدت یک هفته یعنی تا ساعت 30/14 دقیقه روز سهشنبه 25/12/1366 صورت گرفت[1] که تعداد 1999 نفر ثبتنام کردند.[2]
بر اساس برنامهی تعیینشده پس از پایان مهلت ثبتنام به مدت 5 روز صلاحیت کاندیداها بررسی میشد. یکی از تفاوتهای این دوره با دورهی قبل، اختلافنظر میان شورای نگهبان و وزارت کشور بود که کدام یک از نهادها از نظر قانون حق دارند به صلاحیت داوطلبان رسیدگی کنند. طبق مادهی 50 قانون انتخابات و تبصرهی یک آن، مدیریت اجرایی انتخابات موظف بود پس از ثبتنام، نسبت به احراز صلاحیت کاندیداها از طریق مراجع قانونی ذیصلاح اقدامات لازم را به عمل آورده و اسامی آن عده از کاندیداهایی را که حائز شرایط قانونی بودند، اعلام نمایند. از سوی دیگر شورای نگهبان مدعی بود بر اساس اصل 99 قانون اساسی حق نظارت بر تشخیص صلاحیت کاندیداها را دارد و صلاحیت کاندیداهای نمایندگی باید توسط شورای نگهبان نیز مورد بررسی قرار گیرد. در مورد حق نظارت شورای نگهبان بر تشخیص صلاحیت کاندیداها، وزارت کشور مدعی بود احراز صلاحیت به عهدهی هیئتهای اجرایی است و فقط کسانی که صلاحیتشان تأیید نشده در هیئت نظارت استان و یا هیئت مرکزی مطرح میشوند.[3]
بالاخره ستاد انتخابات وزارت کشور که ادامهی اختلافنظرها و کشمکشها با هیئت مرکزی نظارت شورای نگهبان را باعث به تعویق افتادن زمان برگزاری انتخابات، اعمال فشار نظامی بیشتر رژیم بعثی عراق، تشدید جنگ شهرها و بیثبات نشان دادن نظام جمهوری اسلامی ایران میدانست، سعی کرد با تأمین نظرات هیئت مرکزی نظارت شورای نگهبان بر اختلافنظرها پایان دهد. هرچند که همچنان اصرار داشت، هیئتهای نظارت از موضع قانونی و بیطرفی خود خارج شده و به سمت جانبداری آشکار از یک جناح گرایش یافتهاند.[4]
در مجموع صلاحیت 1666 نفر مورد تأیید مراجع قانونی قرار گرفت و 333 نفر رد صلاحیت شدند[5] که درصد رد صلاحیت شدهها 66/16 درصد بود.[6] از میان تأییدشدگان، 206 تن نمایندگان دورهی دوم مجلس بودند.[7] حوزهی انتخابیهی تهران با 154 و تبریز با 34 کاندید و حوزههای انتخابیهی سلماس، خوی و میناب هر کدام با دو کاندیدا به ترتیب دارای بیشترین و کمترین کاندیدا بودند. تعداد کاندیداهای اقلیتهای مذهبی در این دوره 16 نفر بود که برای اولین بار یک خانم از میان اقلیتهای مذهبی خود را برای راهیابی به مجلس کاندید نموده بود.[8] همچنین در حوزهی انتخابیهی تهران 14 خانم، و در مشهد، یزد و تبریز نیز یک خانم جز داوطلبان نمایندگی مجلس سوم بودند. در میان 154 نفر کاندیدای حوزهی انتخابیهی تهران 27 نفر نمایندهی دورهی دوم و 24 نفر آنها نمایندهی مردم تهران بودند.[9] 22 درصد داوطلبان لیسانس و 8 درصد آنها فوق لیسانس و دکتری بودند. روحانیون 20 درصد داوطلبان را تشکیل میدادند که 63 درصد بین 26 تا 30 سال، 7/26 درصد بین 31 تا 35 سال، 7/19 درصد بین 36 تا 40 سال، 9/12 درصد بین 41 تا 45 سال، 1/9 درصد بین 46 تا 50 سال و 8/10 درصد بین 51 تا 75 سال سن داشتند.[10]
مواضع احزاب و جناحهای سیاسی
در زمان انتخابات سومین دورهی مجلس شورای اسلامی هیچ حزب رسمی در ایران فعالیت نداشت. فعالیت تنها حزب رسمی کشور یعنی حزب جمهوری اسلامی،[11] حدود ده ماه قبل از برگزاری مرحلهی اول انتخابات[12] با موافقت امام خمینی تعطیل شده بود.[13] پیش از این تاریخ نیز امام خمینی در مهر 1365 با انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، موافقت نموده بودند.[14] با انحلال این دو، در کل هفت گروه و تشکل مهم در انتخابات سومین دورهی مجلس فعالیت میکردند که عبارت بودند از: جامعهی روحانیت مبارز، مجمع روحانیون مبارز، دفتر تحکیم وحدت، خانهی کارگر، انجمن اسلامی معلمان ایران، انجمن اسلامی وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها.[15]
جامعهی روحانیت مبارز:
جامعهی روحانیت مبارز، با انتشار اطلاعیهای با امضای محمدرضا مهدوی کنی در روزهای قبل از انتخابات لیست کاندیداهای مورد حمایت خود را منتشر کرد.[16] جامعهی وعاظ تهران، جامعهی اسلامی مهندسین، جامعهی زینب، جامعهی انجمنهای اسلامی بازار و اصناف تهران و انجمن اسلامی دانشجویان مجتمع تکنولوژی انقلاب از جمله گروههایی بودند که از لیست جامعهی روحانیت مبارز حمایت نمودند.[17]
مجمع روحانیون مبارز
مهمترین دستهبندی در جناح روحانیون که ریشه در اختلافات فکری آنها در مجلس اول و دوم داشت تحت عنوان، روحانیت مبارز و روحانیون مبارز، با نگرش متفاوتی که در حل مسائل و معضلات نظام داشتند، در عرصهی سیاسی کشور ظهور پیدا کرد که انشعاب در بین روحانیت در اسفند 1366 در اواخر دورهی مجلس دوم و در آستانهی آمادگی گروههای سیاسی برای انتخابات رخ داد.[18] ریشههای این انشعاب را باید در مجلس اول و دوم و در اختلاف نگرشهای مختلف روحانیون اسلامگرا جستجو کرد که دربارهی مسایلی همچون، میزان نقش دولت در اقتصاد، بحث فقه پویا و فقه سنتی، نحوهی نگرش به ولایت فقیه و اختیارات وی و... اختلاف در خصوص لوایح و قوانینی همچون، مالیات، اصلاحات ارضی، تعاونیها، قانون کار، تجارت خارجی، مبارزه با احتکار و سیاستهای اقتصادی دولت میرحسین موسوی، اختلاف نظر داشتند. و این اختلافنظرها به تدریج در مجلس دوم، دو جریان مختلف را در داخل مهمترین تشکل روحانیت که تحت عنوان، جامعهی روحانیت مبارز فعالیت میکرد، به وجود آورد.[19]
این اختلافات در دوران حیات مجلس دوم ادامه یافت و در آستانهی انتخابات مجلس سوم پیش از پیش شدت یافت.[20] در آستانهی انتخابات مجلس سوم و هنگامی که جامعهی روحانیت اقدام به تهیهی لیستی از کاندیداهای پیشنهادی برای مجلس سوم نمود، این اختلافات تشدید شد. طیف اکثریت جامعهی روحانیت مبارز از قرار دادن نامهای، هادی غفاری و مرتضی الویری در لیست نامزدهای مورد حمایتشان خودداری کردند.[21] این امر اعتراض طیف اقلیت (که از سیاستهای دولت موسوی حمایت میکردند) را که احساس کردند توسط اکثریت در حال کنار گذاشتن میباشند، برانگیخت. و سرانجام در پی ملاقات سید محمد خاتمی و سید محمد موسوی خوئینیها با مهدی کروبی، پیشنهاد انتخاب و تشکیل یک تشکل روحانی مستقل از جامعهی روحانیت را مطرح کردند و پس از مطرح شدن این ایده با حضرت امام خمینی، ایشان موافقت خود را با انشعاب تشکیل مجمع روحانیون مبارز اعلام نمودند.[22]
امام خمینی دربارهی این انشعاب فرمودند: «انشعاب تشکیلاتی به معنای اختلاف نیست، اختلاف در آن موقعی است که خدای نکرده هر کس برای پیشبرد نظرات خود به دیگران پرخاش کند... البته دو تفکر هست، باید هم باشد... سلیقههای مختلف باید باشد. لیکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد... اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقص است، اختلاف باید باشد... لکن نتیجه آن نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم». امام خمینی همچنین، دستور پرداخت کمک مالی ماهانه به تشکل جدید را صادر کردند. با این تأییدهای امام خمینی بود که مجمع روحانیون مبارز خود را خط امام معرفی کردند.[23]
پس از این انشعاب، مجمع روحانیون مبارز، لیست جداگانهای از کاندیداهای مورد حمایتشان را با اولویتهای: 1- دفاع از محرومین و مستضعفین و تحقق منشور انقلاب، 2- پشتیبانی از نهادهای اجرایی پیرو خط امام، 3- اقتدار دادن به مجلس با انتخاب صحیح نمایندگان، برای انتخابات مرحلهی اول مجلس سوم، ارائه نمودند.[24] این لیست (تهران) در دوازده مورد با لیست جامعهی روحانیت مبارز، مشترک بود.[25] اعضای این گروه از روحانیون در نهایت موفق شدند در قالب این تشکل جدید، و با شعارهای عدالتخواهانه و مساواتجویانه در انتخابات مجلس سوم به پیروزی قاطعی دست یابند.[26]
ائتلاف مستضعفین و محرومین
ائتلاف مستضعفین و محرومین در ابتدا شامل دفتر تحکیم وحدت (اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور) و انجمن اسلامی معلمان ایران بود، که تشکیلات خانهی کارگر ایران نیز به آنها پیوست. از نظر فکری این ائتلاف به مجمع روحانیون مبارز نزدیک بود. بنا به اظهارات یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، ائتلاف مستضعفین و محرومین در مورد معیار و موازین انتخاب کاندیداهای این ائتلاف با الهام از رهنمودهای امام خمینی رهبر انقلاب، آیتالله منتظری قائم مقام رهبری، آیتالله مشکینی و سایر علما و روحانیون و شخصیتهای مبارز سعی کردند، افرادی را که متعهد، انقلابی، جوان، ملتزم عملی به قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی، پیرو مقام رهبری، مردمی، درد آشنا، با شعور سیاسی، متخصص در مسایل اجرایی، دارای سابقهی انقلابی، دارای جهتگیری صحیح و روشن در مسایل اجتماعی، آگاهی از مسایل جهانی، مسلح به دید تاریخی و نداشتن گرایش به رفاه باشند، انتخاب کنند.[27]
از نظر ائتلافکنندگان، این افراد در سه خصوصیت اسلامشناسی، تعهد و تخصص اشتراک داشتند و به علاوه اینکه محور قرار دادن خط امام توسط کاندیداهای این ائتلاف نیز مد نظر بود. این ائتلاف از نظر طرز تفکر و خطمشی به مجمع روحانیون مبارز نزدیک بود و کاندیداهای این ائتلاف در 25 مورد با لیست روحانیون مبارز در تهران مشترک بود، در حالیکه با لیست روحانیت مبارز، تنها در 9 مورد اشتراک داشت.[28]
جلوگیری از شرکت نهضت آزادی در انتخابات
نهضت آزادی اعلام کرد که در انتخابات دورهی سوم مجلس شرکت خواهد کرد. به همین علت آقای محتشمی وزیر کشور، نامهای به محضر امام خمینی فرستاد و دربارهی شرکت نهضت آزادی در انتخابات سوال کرد. علت ارسال این نامه و استفسار از امام خمینی به موضوع بررسی صلاحیت اعضای نهضت آزادی بر میگشت. نهضت آزادی به علت داشتن مواضع لیبرالگرایانه و اعتقاد به داشتن رابطه با امریکا مورد سوءظن بود.[29] امام خمینی در بهمن 1366 نامهای در مورد نهضت آزادی و شرکت آنان در انتخابات برای سران سه قوه و همچنین وزارت اطلاعات ارسال نمودند. در آن نامه امام خمینی بعد از یادآواری سوابق و عملکرد نهضت آزادی، شرکت آنان در انتخابات و سایر امور کشور را رد کردند و اعلام نمودند، نهضت آزادی برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی صلاحیت ندارند. بدین ترتیب از شرکت نهضت آزادی در انتخابات جلوگیری شد.[30]
فعالیتهای تبلیغاتی کاندیداها
فعالیتهای تبلیغاتی در این دوره شامل، نصب عکس، پوستر، پلاکارد، پردههای تبلیغاتی و انتشار آگهیهای تبلیغاتی در روزنامهها بود. تشکلها و گروهها به صورت جمعی یا انفرادی به فعالیت میپرداختند و در سطح شهر ستادهای تبلیغاتی ایجاد کردند.[31] به طور کلی آنچه شرایط سومین دورهی انتخابات مجلس را از شرایط دو دورهی دیگر متمایز میساخت، توجه جدی به مسائل اقتصادی و تأثیرپذیری از شرایط اقتصاد جنگی جامعه بود.[32] به طوری که کاندیداها در تبلیغات خود، بیشتر روی محورهای اقتصاد نظیر، سرعت بخشیدن به تصویب لوایح مهم خود در مجلس جهت کمک به استمرار و پیریزی نظام اقتصادی، تلاش در جهت رفع معضلات ریشهای مانند اشتغال، تورم و تقویت صادرات، فعال کردن بخشهای کشاورزی و خصوصی، توزیع عادلانه ثروتها و... تأکید داشتند. در حالیکه انتخابات مجلس اول و دوم، به شدت از شرایط سیاسی جامعه متأثر بود و جناحبندیهای انتخاباتی حول نگرشهای سیاسی شکل گرفته بود.[33]
پیام امام خمینی دربارهی اهمیت انتخابات مجلس سوم و بازتابهای آن
امام خمینی در آستانهی انتخابات مجلس دورهی سوم، پیامی به مردم ایران اعلام داشتند که به 3 بخش تقسیم شده بود. در بخش اول، امام خمینی با اشاره به اهداف دشمنان در ایجاد تفرقه بین مردم ایران، همهی مردم را به وحدت دعوت نمودند و با اشاره به جنگ شهرها و شرایط خاص کشور اعلام نمودند، که اینجانب تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنم. در بخش دو امام خمینی تأکید کردند مردم در انتخابات آزادند و کسی حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند و مردم به نمایندگانی رأی دهند که متعبد به اسلام باشند و طعم تلخ فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان، اسلام مستضعفین و.... و در یک کلمه مدافع اسلام ناب محمدی(ص) باشند و افرادی که طرفدار اسلام آمریکایی هستند را طرد نمایند. در بخش سوم امام خمینی کاندیداهای نمایندگی مجلس را به رعایت حریم و قوانین تبلیغاتی و توهین نکردن رقبا به هم توصیه کردند و همچنین به علت شرایط خاص کشور و جبههها، مردم را به حضور بیشتر و چشمگیر در جبهههای جنگ دعوت کردند.[34]
تأکید حضرت امام بر اسلام ناب محمدی که در تضاد با اسلام آمریکایی، یعنی اسلام راحتطلبی، و اسلام سرمایهداری و اسلام مرفهین بیدرد بود، سرآغاز یک چالش سیاسی برای جناح راست شد.[35] حضرت امام برای اولین بار در سال 1362 واژهی اسلام آمریکایی را در سخنانشان به کار بردند[36] و بعد از آن نیز معمولا در سخنرانیهای مهم و راهبردیشان و یا در فرمانهایی که برای تشکیل نهادهای مختلف انقلابی صادر میکردند،[37] مسئولان را از افتادن به دام اسلام آمریکایی برحذر میداشتند.[38]
بعد از این پیام امام خمینی، جامعهی روحانیت مبارز و جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم به دلیل دیدگاههای اقتصادیشان به عنوان نماد اسلام آمریکایی در جامعه مطرح شدند. حجتالاسلام ناطق نوری، عضو جامعهی روحانیت مبارز تهران در این باره در خاطرات خود مینویسد: «...آقایان [روحانیون مبارز] چون کارهای ژورنالیستی و تبلیغاتی را بهتر از ما بلد هستند، اینگونه جا انداختند که جامعهی روحانیت مبارز و جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم ضد امام هستند و اسلام آنها نیز آمریکایی است.»[39]
در آستانهی انتخابات مجلس سوم، جناح چپ با استفاده از امکانات رسانهایاش، جناح راست را متهم به طرفداری از اسلام آمریکایی کرد. جناح راست مخالف برنامههای دولت میرحسین موسوی بود که بر اقتصاد دولتی تأکید داشت و به همین دلیل از سوی جناح چپ متهم به طرفداری از سرمایهداری میشد. از این رو با مطرح شدن این تقسیمبندی از جانب حضرت امام (اسلام آمریکایی و اسلام ناب) شرایط روانی جامعه به گونهای شکل گرفته بود که جناح راست، مصداق حمایت از اسلام آمریکایی تلقی شد[40] و همین امر یکی از اصلیترین دلایل شکست جناح راست و بالطبع جامعهی روحانیت مبارز به عنوان اصلیترین گروه سیاسی این جناح، در انتخابات بود.[41]
جنگ شهرها و توطئههای دشمنان در آستانهی انتخابات
رژیم بعث عراق از تاریخ 19/12/1366 حمله به شهرها و مناطق مسکونی ایران را با زدن موشک و بمباران هوایی آغاز کرد[42] که این حملات موشکی و هوایی رژیم بعثی عراق تا دو ساعت مانده به انتخابات مرحلهی اول (19/1/1367) ادامه داشت و شهرهای تهران، اصفهان، کرج، قم را مورد حملات موشکی و تبریز، ایلام، باختران (کرمانشاه)، درفول، هندیجان، کوهدشت، مسجدسلیمان، شوشتر، پل دختر و همدان را مورد حملات هوایی قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران نیز به تلافی اقدامات رژیم بعثی عراق، حملههای موشکی به بغداد و چند شهر غیرمذهبی عراق را شروع نمود که مجموعهی این حملات به جنگ شهرها معروف شد.[43]
همزمان با جنگ شهرها، رسانههای غربی و بیگانه علیه انقلاب اسلامی، انتخابات و مجلس شورای اسلامی شروع به تبلیغات و ایجاد جو مسموم نمودند و سعی کردن تا با حرکات تبلیغاتی و سیاسی انتخابات را با شکست روبهرو سازند. در کنار این حرکات تبلیغاتی- سیاسی رسانههای خارجی، عدهای نیز در داخل انتخابات را تحریم کرده بودند.[44]
برگزاری انتخابات مرحلهی اول و نتایج آن
مرحلهی اول انتخابات سومین دورهی مجلس شورای اسلامی در روز جمعه 19/1/1367 برگزار شد.[45] در حدود سیهزار شعبهی اخذ رأی که بیش از 2600 شعبهی آن به تهران اختصاص داشت، در 193 حوزهی انتخابیه در سراسر کشور آمادهی اخذ رأی از مردم بودند.[46] رأیگیری در پنج حوزهی انتخابیهی آبادان، دهلران، مهران، دشت آزادگان، قصر شیرین و خرمشهر به طور غیر مستقیم برگزار گردید. برای رأیگیری از رزمندگان در جبههها، صندوقهای ثابت و سیار به اندازهی کافی در نظر گرفته شده بود.[47]
آمار اعلام شده توسط دستگاههای ذیربط و وزارت کشور نشان میداد که با وجود 736/986/27 نفر واجدین شرایط رأی دادن، 403/004/17 نفر در سراسر کشور برای انتخابات 270 نماینده در انتخابات مجلس سوم شرکت کردهاند.[48] تعداد شرکتکنندگان به جز حوزهی انتخابیهی تهران 300/342/15 نفر و در تهران تعداد شرکتکنندگان بیش از 000/560/1 نفر بود.[49] تعداد نمایندگان منتخب در مرحلهی اول در سراسر کشور 180 نفر بود که از این تعداد 166 نفر از حوزههای انتخابیهی غیر از حوزهی انتخابیهی تهران بودند.[50] از حوزه انتخابیه تهران از 30 نمایندهی مورد نیاز 14 نفر حد نصاب لازم را به دست آوردند و انتخاب 16 نفر باقیمانده به مرحلهی دوم کشیده شد.[51] حضور مردم در انتخابات نسبت به دورههای گذشته افزایش یافته بود. حتی آرای مردم مناطق مورد حملهی موشکی و هوایی که توسط عراق صورت گرفته بود، از افزایش قابل توجهی نسبت به دورهی دوم مجلس برخوردار بود و در برخی نقاط تا 58 درصد افزایش داشت.[52] در مرحلهی اول انتخابات مجلس، 40 درصد نمایندگانی که آرای لازم را برای ورود به مجلس کسب کردند، در دورهی دوم مجلس نیز نماینده بودند.[53]
بیشتر منتخبان از تهران و شهرستانها از لیستای ارائه شده توسط مجمع روحانیون مبارز، دفتر تحکیم وحدت، انجمن اسلامی معلمان ایران، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و خانهی کارگر بودند. در حقیقیت کاندیداهای معرفی شد توسط جامعهی روحانیت مبارز و کسانی که اندیشههای مشابه با جامعهی روحانیت مبارز داشتند، رأی کمتری آوردند و تعدادی از چهرههای شاخص و مورد حمایت آنها به دور دوم کشیده شدند. با وجود این، 9 نفر از 14 نفر منتخب مرحلهی اول حوزهی انتخابیهی تهران، جزء کاندیداهای مورد حمایت مشترک جامعهی روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز بودند. پنج کاندیدای باقیمانده (فخرالدین حجازی، هادی غفاری، گوهرالشریعه دستغیب، عائقه صدیقی و محمد سلامتی) از چهارده کاندیدای منتخب مرحلهی اول، مورد حمایت جامعهی روحانیت مبارز نبودند.[54]
ابطال برخی از حوزههای انتخابیهی مرحلهی اول توسط شورای نگهبان
شورای نگهبان در جلسهی یکشنبه 18/2/1367 و دوشنبه 19/2/1367، پروندهی بعضی از حوزههای انتخابیه را بررسی و صحت انتخابات برخی از حوزههای انتخابیه را تأیید نکرد و در نتیجه ابطال گردید که عبارت بودند از:
بوئین زهرا و آوج، جیرفت، بیجار، الیگودرز، گرگان، مسجدسلیمان، کردکوی، درهگز، خمینیشهر و فلاورجان. نفر اول حوزهی انتخابیهی نیشابور نیز به علت مشمولیت نظام وظیفه از سوی شورای نگهبان ابطال گردید. که این ابطال مورد قبول وزارت کشور نبود و بر سر آن اختلافاتی روی داد.[55]
در کل بین وزارت کشور و شورای نگهبان بر سر ابطال برخی از حوزههای انتخابیه اختلاف افتاد. وزارت کشور (علیاکبر محتشمیپور) در این زمان اصرار داشت که هیئت نظارت شورای نگهبان بیطرفی خود را نقض کرده و به جانبداری از جناح خاصی (جامعهی روحانیت مبارز و گروههای همفکر آن) گرایش یافته است. امام خمینی در روز 16 اردیبهشت 1367 طی حکمی حجتالاسلام محمدعلی انصاری را به عنوان نمایندهی خودشان در زمینهی انتخابات مجلس منصوب نمودند. بعد از بررسیهای آقای انصاری، مسئله تمام شد.[56]
مرحلهی دوم انتخابات مجلس
مرحلهی دوم انتخابات مجلس دورهی سوم قرار شد در روز جمعه 23/2/1367 مصادف با روز قدس در 20 استان کشور برای انتخاب 82 نماینده برگزار شود. حوزههای انتخابیه در این مرحله عبارت بودند از:
اردبیل، تبریز، کلیبر، ورزقان، مرند، مغان، ارومیه، بوکان، مهاباد، ایلام، دهلران، فریدون، لنجان، نائین، نطنز، سنقر و کلیائی، قصر شیرین، کنگاور، صحنه، هرسین، دشتی، تنگستان، دیر، کنگان، تهران، شهریار، رباط کریم، بروجن، لردگان، بجنورد، خواف و رشتخوار، کاشمر، مشهد، آبادان، ایذه، اهواز، اندیمشک، دشت آزادگان، رامهرمز، تاکستان، خدابنده، قزوین، خاش، زابل، سروستان، شیراز، رشت، رودبار، لنگرود، دورود و چاپلق، اراک، بابل، رامیان، گنبد کاووس، قائمشهر، علیآباد کتول، رزن، بندرعباس و یزد. نمایندگان استانهای سمنان، کرمان، کردستان و کهکیلویه و بویراحمد در مرحلهی اول انتخاب شده بودند.[57]
فعالیت انتخاباتی مرحلهی دوم، از روز 15 اردیبهشت 1367 آغاز و تا 24 ساعت قبل از برگزاری انتخابات ادامه داشت. در تهران و سایر نقاطی که قرار بود انتخابات مرحلهی دوم در آن شهرها برگزار شود، داوطلبان با نصب عکس، پوستر، پلاکارد و پردههای تبلیغاتی، فعالیتهای خود را برای کسب موفقیت، که شرط پیروزی در آن صرفا کسب آرای بیشتر توسط داوطلبان بود، آغاز کردند. مهمترین گروهها و تشکلهای فعال در این مرحله مانند مرحلهی اول، مجمع روحانیون مبارز، جامعهی روحانیت مبارز و ائتلاف مستضعفین و محرومین بودند.[58]
نتایج انتخابات مرحلهی دوم
در 23 اردیبهشت 1367 حدود 706/056/4 نفر در انتخابات مرحلهی دوم شرکت کردند.[59] در تهران 16 نفر انتخاب شدند که از بین آنها، به جز سعید رجایی خراسانی، علیاکبر ناطق نوری و محمدرضا باهنر، بقیهی سیزده نفر از لیست کاندیداهای مورد حمایت مجمع روحانیون مبارز بودند. از لیست مورد حمایت جامعهی روحانیت مبارز پنج نفر، از لیست مورد حمایت ائتلاف مستضعفین و محرومین 11 نفر به مجلس راه یافتند.[60] در کل همانند مرحلهی اول، در مرحلهی دوم نیز اکثر رأیآورندگان، طرفدار مجمع روحانیون مبارز یا همفکر با این تشکل بودند. بنابراین طرفداران جناح حزباللهی یا رادیکال (چپ سنتی) در برابر جناح راست یا محافظهکار اکثریت را در مجلس سوم کسب کردند. جناح راست نیز یک اقلیت 100 نفری را در مجلس تشکیل داد.[61]
ابطال چند حوزهی انتخابیه توسط شورای نگهبان در مرحلهی دوم
شورای نگهبان در مرحلهی دوم انتخابات مجلس سوم، حوزههای انتخاباتی، گلپایگان و خوانسار، بندرعباس، ابوموسی و قشم، لنجان، تالش و هشتیر، کوهدشت و چگینی را ابطال کرد. در بعضی از این حوزهها، مانند بندرعباس، گلپایگان و خوانسار، ابطال انتخابات با اعتراضات مردم همراه بود و با درخواست از امام خمینی، خواستار بررسی و تجدیدنظر در این امر شدند.[62]
پایگاه اطلاعرسانی رسمی وزارت کشور، تعداد کل شرکتکنندگان دورهی سوم مجلس را با تعداد واجدین شرایط 736/986/27 نفر را 281/714/16 نفر اعلام نمود که درصد مشارکت مردم 72/59 درصد بود.[63]
انتخابات میاندورهای مجلس سوم
در طول دورهی سوم مجلس شورای اسلامی چند انتخابات میاندورهای برگزار شد. که از میان آنها انتخابات میاندورهای در تاریخ 7 آبان 1367 و 24 آذر 1368 مهمتر هستند.
انتخابات میاندورهای 7 آبان 1367: در انتخابات سراسری مرحلهی اول و دوم، انتخابات پانزده حوزه بنا به دلایلی توسط شورای نگهبان باطل گردید و نیز اعتبارنامهی نمایندهی منتخب حوزهی بروجرد نیز در مجلس رد شد و بدین ترتیب 16 حوزهی مجلس شورای اسلامی فاقد نماینده بودند. بنابراین انتخابات این میاندوره در 16 حوزهی انتخابیه از بین 111 داوطلب برگزار گردید.
انتخابات میاندورهای 24 آذر 1368: این انتخابات در شش حوزهی انتخابیهی تهران برای 4 نماینده، و کرج، کاشان، کرمان، کردکوی و بندرترکمن، کوهدشت و چگینی هر کدام یک نماینده از بین 73 داوطلب برگزار شد. پنج نماینده که از تهران و کاشان میبایست به مجلس راه یابند، باید جایگزین نمایندگانی میشدند که پس از انتخابات ریاستجمهوری دورهی پنجم و تشکیل هیأت وزیران، از نمایندگان مجلس استعفا و به سمتهای دیگر انتخاب شده بودند. کرج به خاطر استعفای نماینده از سمت نمایندگی، در کرمان به جای نمایندهی فوت شده، در کردکوی و کوهدشت نیز به واسطه عدم تأیید صحت انتخابات به وسیله شورای نگهبان به انتخابات میاندورهای کشیده شد.[64]