26 بهمن 1396, 15:40
آشنایی با نظام فکری بوناونتورا، اندیشمند ایتالیایی قرن سیزدهم میلادی میتواند مقدمهای باشد برای ورود به جهان اندیشه مسیحی قرون وسطی که یکی از مبانی شکل دهنده تفکر غرب است، فیلسوفی که با ترکیب آگاهانه فلسفه یونان و کلام و عرفان مسیحی نظام فکری منسجمی از این آموزهها ایجاد کرده است. حبیباللهی در کتاب «فلسفه بوناونتورا، فلسفه عشق» کوشیده است به جهان اندیشگی این فیلسوف مهم قرون وسطی که هفتمین رئیس فرقه رهبانی فرانسیسی نیز بود پرداخته و تصویری تاحد ممکن دقیق از فلسفه قرن سیزدهم میلادی با تمرکز بربوناونتورا ارائه کند. وی کتاب خود را در سه فصل اصلی تدوین کرده است. فصل اول به معرفی زندگی و آثار بوناونتورا اختصاص دارد که در آن با توجه به دورههای مختلف زندگی این فیلسوف، آثار بوناونتورا مورد بررسی قرار گرفتهاند.
فصل دوم به آرا و افکار بوناونتورا اختصاص یافته و نخست به نظرات و تفاسیر مختلفی که مورخین فلسفه در خصوص مکتب بوناونتورا ارائه کردهاند پرداخته شده است. پس از آن نظر این فیلسوف درباره سه بحث خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در بحث خداشناسی پس از مشخص شدن عقلانیت بوناونتورا که عقلانیتی اشراقی است آشکار میشود که در واقع براهین بعد از تجربه در اثبات وجود خدا، برای او تنها دارای اهمیتی تنبیهیاند. در بحث جهانشناسی بعد از پذیرش خدا به عنوان علت فاعلی، مثالی و غایی، بحث خلقت بررسی میشود و در نهایت در بحث انسانشناسی، انسان به عنوان موجودی که دارای قوه نطق است معرفی میشود. عنوان فصل سوم، بررسی و تحلیل رساله «سیر نفس به سوی خدا» اثر بوناونتوراست. در این فصل مباحثی چون رابطه عقل و ایمان، زبان حاکم بر کتاب، نقش الهام و مکاشفه، مسیحشناسی، عارف یا سالک باطنی و انواع تاملات روحانی در باب خدا، نفس و طبیعت مطرح میشوند و نشان داده میشود که آنچه بوناونتورا به دنبال آن است، ترکیب آگاهانه فلسفه، کلام و عرفان مسیحی با یکدیگر است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان