20 تیر 1397, 14:8
یک اشخاصی هستند که از این چاه [نفس] بیرون آمدهاند، هجرت کردهاند. « و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله»[1] یک احتمالش این است که این هجرت یک هجرت از خود به خدا باشد، بیت، نفس خود انسان باشد، یک طائفهای هستند که خارج شدهاند و هجرت کردهاند به آنجایی که «ادرکه الموت»، به مرتبهای رسیدهاند که هیچ دیگر از خود چیزی ندارند، موت مطلق و اجرشان هم «علی الله» است، دیگربهشت مطرح نیست، دیگر تنعّمات نیست، فقط الله است، ... یک طایفهای هم مثل ما هستند که اصلا هجرتی نیست در کارشان، در همین ظلمتها هستیم، ما به دنیا و به طبیعت بالاتر از آن انانیت خودمان، در این چاه محبوسیم، ما در، بیت، هستیم! یعنی در نفسانیت [ و هجرت نکردهایم]! و نمیبینیم مکر خودمان را، هر چه میخواهیم برای خودمان میخواهیم، خود است، غیر از خود هیچ[ مطرح] نیست، ما تا حالا به فکر این نیفتادهایم که هجرتی بکنیم، ما هر چه فکر داریم صرف همین جا میشود، ما به همین جا[ یعنی دنیا] فکرمیکنیم. تمام نیروهای الهی که به ما امانت دادهاند انطوری که هست ردشان نمیکنیم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان