نویسنده: آیت الله جوادی آملی
آثار بر جای مانده از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) به عنوان سندی جامع در تفسیر آیات نورانی قرآن کریم و مدیریت تفکر دینی ایفای نقش نموده و جامعه اسلامی را به کاوشی دوباره در مسیر هدایت الهی وا میدارد. صحیفه سجادیه که منبعی سرشار از معرفت دینی و شاهراهی مستحکم و مستمر برای پیوند میان خلق و خالق است، با مضامین عالی و محتوای ژرف خود توحید ناب در مقام خوف و رجاء را همواره پیش روی سالکان کوی طریقت قرار میدهد.
غوّاصی در بحر عمیق عرفان و ساحت قدس دعا، در قاموس اندیشه تابناک حضرت سید السّاجدین، امام زین العابدین(ع) با نگاه محقّقانه حکیم متالّه و عارف فرزانه، حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظلّه العالی) راهگشای خوبی در باز نمودن دریچه فهم دینی و معرفت شناسی ربوبی خواهد بود.
وجود مبارک امام سجاد(ع) با این دعاهای نورانی چندین کار مثبت انجام داد و رابطه جامعه با قرآن را زنده کرد. شما وقتی این ادعیه نورانی را بررسی میکنید، ملاحظه میفرمایید که غالب این ادعیه صبغه تفسیر قرآن دارد. یعنی آیات قرآن را دارد معنا میکند، یک. و این گزارهها که به صورت خبری است، آن را به ما تعلیم میدهد در جملههای انشائی که با دعا از خدای سبحان بخواهیم، این دو. هم با تفسیر قرآن، قرآن را به ما نزدیک میکند، در دسترس ما قرار میدهد و هم با دعا ما را به دامن قرآن میکشاند که آنچه را که خدا گفت ما عمل بکنیم و صاحب آن بشویم. در بسیاری از آیات که اوصافی را خدای سبحان برای مومنان ذکر میکند که اینها به صورت جمله خبریه است، غالب آنها به صورت جمله انشائیه در ادعیه حضرت است. این تبدیل خبر به انشاء برای آن است که دست ما را بگیرد و به راه ببرد و کسی که اهل دعاست و میخواهد به آن معارف قرآن کریم برسد، این راهی لی الله است و در بستر صراط مستقیم. این سیر اجمالی در صحیفه سجادیه است که حضرت آیات را تفسیر میکند، اوّلاً؛ و گزارههای تفسیری را که جمله خبریه است به صورت دعا که جمله انشائیه است در میآورد، ثانیاً؛ به ماها میفرماید: این مطالب را انشاء کنید و از خدا بخواهید، ثالثاً؛ که شما بشوید مصادیق آن آیات الهی، رابعاً. این میشود وجود قرآنی یک جامعه.
درود و صلوات خداوند بر مومنان در قرآن
در سوره مبارکه احزاب ذات اقدس له بر پیامبرش درود فرستاد و فرمود: انّ الله و ملاکته یصلّون علی النّبی در همان سوره ذات اقدس له بر مومنین هم صلوات میفرستد و میفرماید: هو الّذی یصلّی علیکم و ملاکته لیخرجکم من الظّلمات الی النّور. خدا و ملائکه خدا بر شما صلوات میفرستند تا شما را نورانی کنند. چه مقامی برای انسان هست، مخصوصاً عالمان دینی!
یک وقتی مرحوم خواجه نصیر طوسی آنطوری که مرحوم بحرالعلوم نقل میکند در کلاس درس مطلبی را از سید مرتضی نقل کرد و گفت: قال السّید المرتضی و سپس ادامه داد: صلوات الله علیه. حاضران در مجلس درس مرحوم خواجه نصیر یک مقدار تعجب کردند که چطور خواجه نصیر درباره سید مرتضی میفرماید: صلوات الله علیه! مرحوم خواجه همانجا فرمود: کیف لایصلّی علی المرتض؟ چگونه ما بر کسی که دین او عقیده او، اخلاق او مورد رضای خداست صلوات نفرستیم؟! این بیان ناظر به همین آیه دوّم سوره مبارکه احزاب است که فرمود: هو الّذی یصلّی علیکم و ملاکته لیخرجکم من الظّلمات الی النّور. خداست که میگوید: اصلّی علی کذا، ملائکه است که میگویند : اللّهمّ صلّ علی کذا. این کم مقامی نیست! ما با داشتن این مقامها که این سفره پهن است، اگر خدای ناکرده از اینها محروم بشویم، بدا به حال ما !
درود و صلوات امام سجاد (ع) بر پیروان انبیاء
این آیه را وجود مبارک امام سجاد کاملاً تحلیل میکند. شاید 2 ـ 3 صفحه درباره همین آیه به صورت دعا دارد بحث میکند. به حسب ظاهر دعاست، امّا وقتی شما دقیقاً ملاحظه میفرمائید، میبینید که حضرت دارد این آیه را تفسیر میکند، یک ؛ بعد دست ما را میگیرد، با جملههای انشائیه میگوید این خبر را انشاء کن و بخوان دو؛ تا برسیم، مصداق بشویم، سه.
دعای چهارم صحیفه سجادیه درباره صلواتی است که وجود مبارک امام سجاد(ع) نسبت به پیروان انبیاء دارد بااین عنوان: الصلاه علی اتباع الرّسل ومصدّق یهم. این عنوان دعا به ما میفهماند که آیه دوّم سوره مبارکه احزاب مخصوص به امت مرحومه نیست؛ همه انبیاء که شاگردان اینها شدند، مشمول لطف خدای سبحان بودند و وجود مبارک امام سجاد هم که خلیفه الله است نسبت به شاگردان همه انبیاء من لدن آدم لی خاتم دارد اظهار لطف میکند.
پس معلوم میشود انّ الله و ملاکته یصلّون علی النّبی، یعنی یا ایها الآدم ! حکم این است، یا نوح ! حکم این است؛ یا داود، یا سلیمان، یا ابراهیم، یا موسی، یا عیسی! حکم این است، درباره رسول خاتم (ص) هم حکم همین است. ما از کجا میفهمیم این آیه عام و مطلق است و همه را شامل میشود ؟ به برکت دعای امام سجاد که این دعا مفید آن است که این آیه عام است، مطلق است و فراگیر و گذشته و آینده را شامل میشود.
درخواست درود بر مجاهدان راه خدا
آنها که پیرو وحیاند دو گروهند. یک وقت است در حال هدنه و صلح پیرو وحی اند، آنها یک مقدار مشمول رحمتند. یک وقتی در موقع شبیخون و تهاجم فرهنگی و معارضه و مبارزه با دین، پیرو وحیاند. وجود مبارک امام سجاد این گروه را بالصّراحه و بالختصاص ذکر میکند و میفرماید: آنهائی که عند معارضه الدّین قد علم کردند، دارند دین تو را یاری میکنند و پیرو دین تواند، درود خدا بر آنها ! الآن شما میبینید یک عدّهای کمر بستند به هتک حرمت ذات مقدّس رسول خدا! به جای اینکه توبه کنند، یکی پس از دیگری همین هتک حرمت را گسترش میدهند. هتک حرمت در اذهان تاثیر روانی اش این است که اوّل آن جلال و شکوه را کم میکند، بعد کاحد من النّاس میشود ! در این دعا آمده است که: خدایا ! صلواتت را بر کسانی نازل بکن که عند معارضه الدّین قد علم کردند، دارند دین تو را یاری میکنند و از آن پیروی میکنند.
آثار صلوات الهی بر مؤمنان
وجود مبارک حضرت این صلوات را توسعه میدهد. گذشته از اینکه آن صلوات عام است و مطلق، من لدن آدم لی خاتم است؛ معنا میکند که صلوات خدا چه میکند با آدم. یعنی آیا فقط گناهان آدم را میآمرزد ؟ آیا آدم را از جهنّم نجات میدهد؛ یا نه، در جهات گوناگون اثر دارد؛ هم دفعاً، هم رفعاً، هم رفعتاً!
توضیح اینکه: انسان یا به جائی میرسد که سعی میکند آلوده نشود، گناه نکند که این یک نورانیتی میخواهد. این نورانیت از برکت صلوات خدا پیدا میشود؛ که آدم زشتی گناه را احساس بکند، بدی خلاف را احساس بکند و گناه نکند. یا نه؛ اگر گناه کرد، توفیق آن را داشته باشد که گناه آمده را دفع کند، یا توفیق دفع دارد که گناه نکند، یا توفیق رفع دارد که گناه آمده را بر طرف کند. یا نه، از حیطه گناه گذشته است و بالاتر از اینهاست؛ لکن با رفعت درجه همراه است، میخواهد ترفیع درجه پیدا کند. رفعت درجه مال علماء است که: یرفع الله الّذین آمنوا منکم و الّذین اوتوا العلم درجات.
وجود مبارک امام سجاد(ع) در این دعا این صلوات را که تفسیر میکند، عرض میکند: خدایا! بر اینها صلوات بفرست: صلاهً تعص مهم عن معصیتک؛ که اینها از یک عصمت نسبی برخور دارند. حالا عصمت مطلق را کسی توقع ندارد، مقدور او نیست؛ درباره غیر معصومین یک عدالت کامل و یک عصمت نسبی متوقّع است و مقدور هم هست. کسی که گناه نکرد، از عذاب مصون است، امّا در مورد ترفیع درجه میفرماید: و تفسح لهم فی درجات جنّاتک. در درجات بهشت، منازل وسیعی به اینها عطا میکند.
درخواست توحید درخوف و رجاء برای مومنان
در خوف و رجاء هم اینها موحد باشند، طوری که جز به تو امید نداشته باشند و جز از تو نترسند. اینها را در خوف و رجاء موحد بکنی ! این نکته برای ماها خیلی مهم است. قرآن کریم مهمترین شرطی که برای مبلّغان اسلامی قرار میدهد، این است که اینها در خوف و رجاء موحدند. در سوره مبارکه احزاب که مبلّغان الهی را میستاید، میفرماید: الّذین یبلّغون رسالات ربّهم و یخشونه و لایخشون احداً لاالله، آنان فقط از خدا میترسند.
اگر کسی در خوف موحد بود، یقیناً در رجاء هم موحد است. مهمترین شرط یک مبلّغ آن است که جز از خدا نترسد، قهراً غیر از خدا هم به احدی امیدوار نیست. این توحید در خشیت و رجاء، وصف رسمی مبلّغان الهی است که انبیاء اینچنین بودهاند. همین معنا را که وصف رسمی مبلّغان است، وجود مبارک امام سجاد در آن دعا دارد که خدایا اینها را کمک کن که اینها فقط از تو هراسناک و به تو امیدوار باشند.
ترغیب امام سجاد(ع) به عمل برای آخرت
بخش دیگری از برکات این صلوات آن است که فرمود : و تزهّدهم فی سعه العاجل.خدایا اینها را زاهد کن تا عمرشان را درباره چیزی که میگذرد صرف نکنند ؛ درباره چیزی که میماند و به همراه اینها میرود و یک عدّهای را هم راهی این راه میکند، صرف بکنند. یک روحانی، یک عالم دینی با تاسیس حوزه علمیه، با تدریس، با تالیف، با تصنیف، با تبلیغ؛ چندین کار میکند. او محصول کار خودش را پیشاپیش فرستاده و دنبال آن میرود و کار او، او را رها نمیکند؛ یک عدّه زیادی را هم به همراه میبرد، دو. این طور نیست که یک مدرسه ساختن، یا یک کتاب نوشتن، یا درس گفتن، یا تبلیغ کردن کار سادهای باشد؛ عدّه زیادی را هم راهی این راه میکند. فرمود: اینها هم به دنبال آن دارند میروند.
اگر یک عدّهای به نام عالمان دین، باقیاند، سرّ بقاء شان همین است: العلماء باقون ما بقیالدّهر. فرمود : اینها کار را برای متاع زود گذر نکنند ! کاری که باید رها بکنند و با دست تهی بروند، این کار را نکنند! کاری انجام بدهند که به همراه خودشان باشد، با دست پر بروند. آدم میتواند محصول عمر خودش را با دست خودش ببرد! آن بقایا سایه کار اوست که به دیگری میرسد. امّا کسی که برای دنیا کار کرده، هر چه کار کرده گذاشت و رفت. این مثل آن متحرّکی است که بعد از یک مدّتی میپوسد.
این حرکتها را گفتند دو قسم است ؛ شما میبینید یک اتوبوس ممکن است 20 سال، 30 سال حرکت بکند، یک درخت هم 20 سال، 30 سال حرکت میکند. آن اتوبوس حرکت میکند، محصول کار خود را پشت سر میگذارد. این درخت که حرکت میکند، محصول کار خودش را زیر پای خود نگه میدارد، پایه خود قرار میدهد. این بعد از 30 سال میوه دستش است، آن بعد از 30 سال آهن قراضه است و آن را میاندازند دور!
یک وقت کسی عمرش را، جوانیاش را به بازی میگذراند؛ این مثل اتوبوسی است که بعد قراضه میشود؛ یک وقت است به تحصیل علم میگذراند، این مثل شجره طیبهای است که: اصلها ثابت و فرعها فی السّماء میماند. آن یکی حرکتش را پشت سر گذاشته، این یکی حرکتش را زیر پا میگذارد، یعنی پایه قرار میدهد؛ روی همین حرکت استوار است. عالمان دین این جورند؛ اینکه فرمود: العلماء باقون ما بقیالدّهر؛ کلّ روزگار ممکن است زیر و زبر بشود، ولی عالمان دین باقیاند برای اینکه معارف الهی از بین رفتنی نیست : و تحبّب الیهم العمل للاجل. ببینید همه اینها که ما 2 ـ 3 سطر از این عبارات نورانی آن حضرت را نقل کردیم، 2ـ 3 صفحه است ؛ بازگشتش به تفسیر همین یک جمله است. فرمود: این صلواتی که خدای سبحان نسبت به مومنین دارد، یکی از برکاتش این است که عمل برای آخرت را محبوب اینها قرار میدهد. اینها نه برای تکلیف بلکه برای تشریف انجام میدهند.
این دعاها ابن طاووسها را تربیت میکند که ابن طاووس میگوید: من جشن تشریف دارم، نه مکلّف! خدا را شاکرم که نمردم، و مشمول خطابات الهی شدم که خدا میفرماید: یا ایها الّذین آمنوا کتب علیکم الصّیام ، اقیموا الصّلاه و مانند آن. قبل از بلوغ ،خدا مرا مخاطب قرار نمیداد، چیزی از من نمیخواست؛ الآن مرا مخاطب قرار میدهد، چیزی از من میخواهد؛ این چه شرفی بالاتر ؟! این بیاناتی که مرحوم ابن طاووس و امثال ابن طاووس دارند، از این ادعیه گرفته شده چون انس ایشان به ادعیه زیاد بود.
تبیین علاقهها و محبتهای صادق و کاذب در قرآن کریم و تحبّب ا لیهم العمل للاجل؛ عمل برای آخرت را محبوب اینها قرار بدهی نه مورد تکلیف. همه اینها ناظر به سوره مبارکه حجرات است. در سوره آل عمران، زینتها و محبوبهای باطل را ذکر میکند، در سوره حجرات محبوبهای حق را ذکر میکند. میفرماید: محبوبهای باطل یا جماد است یا نبات است یا حیوان است یا انسان. انسان به غیر خدا و به غیر دین که دل ببندد ؛ یا به دامداری، یا به کشاورزی یا به زرگری و بانکداری و امثال اینها یا به همجنسهای خود دل میبندد. از این چهار تا بیرون نیست؛ یا جماد است یا نبات است یا حیوان است یا انسان. این چهار تا را فرمود: اینها شهوتند، نه محبت!
در آیه معروف سوره مبارکه آل عمران فرمود: زین للنّاس حبّ الشّهوات ؛ حبّ الشّهوات را تقسیم کرده به اقسام چهار گانه. من النّساء و البنین که انسان است، و القناطیر المقنطره من الذّهب و الفضّه که جماد است، و الخیل المسوّمه و الانعام که حیوان است، و الحرث که کشاورزی است؛ دیگر از این بیشتر که نیست، کمتر هم نیست ! بعضیها گرفتار هر چهار تا هستند، بعضی گرفتار سه، بعضی گرفتار دو، بعضی گرفتار یکی هستند. فرمود : اینها شهوت است، اینها » محبت » نیست! آن که محبت است در سوره مبارکه حجرات تبیین شده : حبّب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم
آیا آدم عاقل به دنبال شهوت میرود، یا به دنبال محبت ؟! شهوت در حیوانات هست، در گیاهان هم هست! این محبت است که مخصوص انسان است و اجر رسالت است :قل لااسئلکم علیه اجراً الاالمودّه فی القربی. چیزی که میتواند مزد رسالت باشد، آدم این را رها میکند؛ آنوقت به دام چیز دیگر میافتد؟! لذا وجود مبارک امام سجاد(ع) در این بخش فرمود: تحبّب ا لیهم العمل للاجل، عمل برای آخرت را محبوب اینها قرار بده.