15 اردیبهشت 1397, 18:19
اشاره: دین مبین اسلام بسان شجره طیبهای است که آموزههای اعتقادی به منزله ریشه، احکام و موازین فقهی به مثابه شاخ و برگ و اخلاق به منزله میوه آن است. اینکه در ارتباط با خدا، افراد جامعه، طبیعت و دیگر پدیدههای عالم هستی چگونه باید فکر و عمل کرد، از جمله مباحثی است که اخلاق را در جایگاه مهمترین امور زندگی بشری قرار میدهد. روایت معروف نبوی «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» حکایت از اهمیت اخلاق در جهت گیری دعوت انبیاء دارد. در نوشتار قبل در خصوص مفهوم شناسی اخلاق و پژوهش و اخلاق پژوهشی مطالبی بیان شد. همچنین به برخی از اصول اخلاقی در فرایند پژوهش همچون «اصل تقدم فهم کامل قبل از نقد» اشاره نمودیم. در این نوشتار نیز به توضیح دیگر اصول اخلاقی در فرایند پژوهش میپردازیم.
یکی از اصول مهم اخلاقی در گستره پژوهش و تحقیق، اصل نقدپذیری است. نقد گفتگوی اثربخشی است که امکان چالش دو نظرگاه و روی آورد را فراهم میآورد. تلاش برای برخورداری از طرز تلقی و رهیافت دیگران، ناگفتهها را اعم از مواضع قوت و یا خلل، به میان میآ ورد و محقق را از تک بعدی نگری و تحویل انگاری مصون میدارد. شرط اثربخشی و کارایی آن مسبوقیت گوش بر زبان و سعی در فهم روشن، کامل و بی کم و کاست مدعای گوینده است. نقد را ردیه انگاشتن و تنها به گفتار خویش توجه کردن و ناقد را قاصر در فهم مطالب پنداشتن مانع اثربخشی و کارایی گفتگوی نقادانه است و محقق را از عمل به توصیه گرانقدر و روش شناختی «کونوا نقّاد الکلام» باز میدارد.
نقد جاده دوطرفه است. محقق از طرفی محتاج و ملزم به نقادی فرضیههای رقیب و نظریههای مختلف است و از طرف دیگر به عنوان کسی که فرضیه و نظریهای را به میان میآورد و ادعایی را مطرح میکند، ملزم به شنیدن موثر نقدهاست... محقق با ارائه گزارش تحقیق خویش، عده ای را مورد خطاب قرار میدهد. این خطاب به صورت طبیعی و نه قراردادی، حقوقی را ایجاد میکند. مهمترین حق مخاطب، نقادی سخنان محقق است. بنابراین، محقق باید خود را نسبت به شنیدن نقد موظف بداند. واکنش پرخاشگرانه ناشی از فقدان هوش هیجانی لازم، غیر اخلاقی است. منتقد را به انواع تبکیتهای بیرونی و غیر معرفتی نواختن و او را به غرض ورزی متهم کردن و امثال آن از علائم مواجهه غیر اخلاقی با نقد است. کسانی که به لحاظ شخصیت از هوش هیجانی لازم برخوردار نیستند و یا خودکامه و مستبد میاندیشند، تحمل نقد شدن را ندارند. قرآن کریم همگان را به بردباری و تحمل و مدارا توصیه کرده و سزاوارترین افراد به رعایت این اصل اخلاقی مهم را اندیشمندان خوانده است: «و لاتستوی الحسنه و لاالسیئه ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوه کانه ولی حمیم».
یکی از نکات ناشایست اخلاقی در باب اخلاق پژوهش، بحث سرقت علمی است. رعایت حق مالکیت فکری در برخورداری از اطلاعات به دست آمده، یکی از مصادیق امانتداری است. فرانسیس بیکن در بیان اهمیت اطلاعات و پردازش در فرایند تحقیق، بیان تمثیلی معروفی دارد؛ وی اهل تحقیق را بر سه دسته میداند: مورچگان، عنکبوتان و زنبوران عسل. برای تعمیم دادن به تمثیل وی، میتوان گفت: آنان که محقق انگاشته میشوند، چهار گروه هستند: «گروه نخست: مورچگان هستند که صرفاً به جمع آوری اطلاعات بسنده میکنند و اگر هنر ورزند، از داده به اطلاعات میرسند. گروه دوم عنکبوتانند که بدون جمع آوری اطلاعات و با فقر اطلاعاتی، به تحلیل و پردازش میپردازند که حاصل آن، چیزی جز یاوه سرایی نیست. زنبوران عسل گروه سوم هستند که ابتدا به جمع آوری اطلاعات اهتمام میورزند و آن گاه اطلاعات خود را با تجزیه و تحلیل، به عصاره علم مبدل میسازند. گروه چهارم نیز مگس صفتها هستند که بر سفره تحقیقات دیگران مینشینند و به انتحال و آلوده سازی تحقیق پژوهشگران میپردازند. مرحوم زرین کوب در این باره میگوید: »اما محقق را هیچ آفتی از این بدتر نیست که به سرقت و انتحال کار دیگران عادت کند«.
یکی از اصول مهم اخلاقی در گستره پژوهش و تحقیق، اصل طمانینه و پرهیز از عجله و شتابزدگی است. عجله و شتابزدگی، اگر چه برای همه اقشار در بخشهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، آثار سوء فراوان دارد، لکن در فرایند تحقیق و پژوهش، منشا آفات و خطرات بیشتری خواهد بود. امام علی (ع) در فرمان خویش به مالک اشتر میفرمایند: «ایاک و العجله بالامور قبل اوانها؛ ای مالک بپرهیز از شتابزدگی در کارها پیش از آنکه زمانش فرا رسد». در معنای لغوی »عجله« چنین بیان شده است: «خواستن چیزی و در جستجوی امری برآمدن، پیش از آنکه وقت آن فرا برسد»، یعنی قبل از آنکه شرایط، لوازم و مقدمات کافی برای انجام امری فراهم گردد، کسی وارد آن کار بشود و اقدام نماید.
شتابزدگی اقسام متعددی دارد. یکی از اقسام شتابزدگی که در حوزه تحقیق و پژوهش و بویژه نقد، دارای مصداق است، قضاوتهای شتابزده یا تلقی و برداشتهای عجولانه نسبت به یک ادعا یا نظریه است. بدین معنی که قضاوت نمودن در مورد یک نظریه، یا رسیدن به یک برداشت و تلقی در مورد یک ادعا، متوقف بر دستیابی به پارهای قراین، شواهد، مدارک و اسناد است و اینها همه به منزله مقدمات پیدایش آن قضاوت و برداشت هستند. اگر کسی بدون ملاحظه آن مقدمات و یا غفلت از پاره ای از آنها به قضاوت یا برداشت قاطعی برسد، میگوییم، گرفتار قضاوت عجولانه و برداشت شتابزده شده است.
شتابزدگی در قرآن کریم و روایات معصومین(ع) به شدت مورد تقبیح و نکوهش قرار گرفته است. در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است: »تانی و آرامش از خداست و شتابزدگی از شیطان است«. در کلام امیرالمومنین علی(ع) شتابزدگی موجب ندامت و پشیمانی معرفی شده است: »از شتابزدگی بپرهیزید که پشیمانی به بار میآورد«. پاره ای از روایات نیز، فرد عجول و شتابزده را در نیل به مطلوب خویش ناکام معرفی مینماید: «شتابزدگی را واگذارید زیرا شتابکار خواستهاش به دست نیاید و پایان کارش پسندیده نباشدنیز» فرمودند: «شتابزدگی انسان را از رسیدن باز میدارد». بیتردید پژوهش در هر زمینه علمی نیازمند تحصیلات و مطالعات و کسب آگاهیهای کافی و لازم در آن زمینه و احیاناً زمینههای همسو است. پر واضح است که تعجیل و شتابزدگی در انجام یک تحقیق و پژوهش انسان را از جمع آوری اطلاعات لازم و پردازش صحیح آنها باز میدارد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان