استعمار، بهائيت، امام خميني
میثم آقادادی
مواضع سیاسی- مذهبی امام خمینی (ره)دربرابر فرقه ضاله بهائیت
2- دولتهای متخاصم
امام خمینی (ره) در جمع نمایندگان فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی در خارج از کشور فرمودند: «... امروز دولتها میخواهند ایران را به صورت زنندهای به دنیا معرفی بکنند. رسانههای گروهی و سازمانهای آنچنانی وقتی پیروزی ایران و اسلام را میبینند و یا وقتی میفهمند عراق آن همه به ما ظلم کرده است به دروغ مسئله نقض حقوق بشر را در ایران عنوان میکنند و ادعا میکنند که بهائیان در ایران هیچ آزادی ندارند و به خاطر بهائی گری زندانند... »(همان، ج18،ص398)
3- اعلام مخالفت صریح
3-1- برخورد قاطعانه
امام خمینی (ره) در دیدار با یکی از سر دفتران اسناد رسمی (که ساواک با گزارش خیلی محرمانه آن را ارسال کرده بود) فرمودند: ما با اسرائیل و بهائیها نظر مخالف داریم و تا روزی که مسئولین امر، دست از حمایت این دو طبقه بر ندارند ما به مخالفت با این دو ادامه میدهیم. لازم به ذکر است این سخنان در تاریخ 12/6/41 گفته شده و این در حالی است که در روزهای آخر نهضت هم امام بر این موضع پا فشاری میکردند. ازجمله در تاریخ 7/10/57، در جواب به مصاحبه آقای کرکگروفت (در پاریس) ]استاد دانشگاه روتکرز آمریکا[ که پرسیده بود: آیا برای بهائیان در حکومت آینده آزادیهای سیاسی و مذهبی وجود دارد؟ فرمودند: آزادی برای افرادی که مضر به حال مملکت هستند داده نخواهد شد.
مصاحبه کننده: آیا آزادی هایی برای مراسم مذهبی آنها داده خواهد شد؟ - خیر. (همان، ج5،ص291)
3-2- انتقاد از تهیه امکانات برای بهائیان
در پی انتشار اخبار حضور بهائیان ایران در کنگره جهانی لندن با همکاری رژیم پهلوی در مطبوعات سال 1342مجله اخبار امری (ارگان رسمی محفل ملی بهائیان ایران)مورخ اردیبهشت و خرداد1342ویژه نامه ای به مناسبت گردهمایی بهائیان در لندن منتشر نمود و در قسمتی از آن به انعکاس اجلاس لندن در مطبوعات آن روز ایران پرداخت.
مطالعه این بریده روزنامهها نشان میدهد که چگونه امام خمینی (ره)با درایت سیاسی و هوشمندی نسبت به اوضاع جاری مملکت متوجه توطئه مشترک بهائیت و رژیم پهلوی و اسرائیل برای تشکیل اولین هیئت رهبری بهائیان شدند.
اخبار امری در بخش پایانی این مجله از قول مطبوعات ایران چنین مینویسند: روزنامه هفتگی «دنیا » در شماره741 مورخ 7 اردیبهشت ماه 42 :« ...تا دیروز دو هزار نفر از زن و مرد ایرانی با هواپیماهای کامت شرکت هواپیمایی لبنان موسوم به میدل ایست رهسپار لندن شدند. دوهزار زن و مرد ایرانی وابسته به یکی از فرقههای مذهبی که از پانزده روز قبل را ه لندن را در پیش گرفتند. هر روز سه تا چهار هواپیما از فرودگاه مهر آباد تهران بر میخاست و از طریق بیروت راهی لندن میگردید. هر هواپیما گنجایش یکصد تا یکصد وبیست مسافر داشت و شرکت میدل ایست مبلغ قابل توجهی تخفیف منظور داشت و بهای بلیت دوسره (تهران -لندن -تهران )را مبلغ چهل هزار ریال میباشد فقط دو هزار و نهصد و هشتاد تومان دریافت نمود...» (سایت بهائی پژوهی)
امام خمینیپ(ره) در جمع روحانیون قم، اقدام دولت ]علم[ را در تهیه امکانات مالی برای سفر بهائیان مورد انتقاد شدید قرار میدهند و نیز در جمع روحانیون و مردم همدان نیز گفتند: دولت شما میخواهد، به دست بهائیها و اسرائیلیها شما را از بین ببرد. شرکت نفت به ثابت پاسال بهائی، پنج میلیون تومان استفاده رسانیده که با این پول، مخارج اعزام بهائیان به لندن و تبلیغات بهائی تامین بشود.(صحیفه امام ج1،ص227)لازم به ذکر است امام خمینی فرستادن دو یا پنج هزار بهائی به لندن و تهیه امکانات و دادن ارز به آنها و... را و از طرف دیگردر مضیقه قرار دادن حجاج بیت الله الحرام را در چندین نامه و پیام مورد انتقاد قرار میدهند. اعلام مخالفت صریح امام با بهائیان، استثنائاتی هم داشته است که میتوان موارد ذیل را برشمرد:
3-3- هوشیاری در مبارزه و مخالفت با دشمن
امام خمینی (ره)در جمع ایرانیان مقیم پاریس با تیز بینی حکیمانه، تعرض دولت به اقلیتها از جمله یهودیان و مسیحیان و همچنین بهائیان را محکوم کردند و آن را عاملی برای شورانیدن علیه مسلمین دانستند. البته موضوع اصلی سخنرانی امام خمینی محکوم کردن ورود اسرائیل به ایران است که فرمودند: اسرائیل اگر آمد و خواست نفت را ]صادر[ کند، بر همه مسلمانان واجب است که اینها را بیرون کنند و بکشند همه شان را. اینها با اسلام در جنگند ... غلط میکند اسرائیلی که میآید... به اعتصابتان ]کارمندان شرکت نفت[ ادامه بدهید.(همان، ج5،ص242)
3-4- استفتائات و پاسخهای امام
3-4-1- جواز کمک به مستبصرینی که بهائی بودهاند:
امام خمینی (ره)در اجازه نامه به آقای هادی روحانی (نماینده امام در بابل) که پرسیده بودند:... آیا اجازه هست از سهم مبارک امام به بعضی جدید الاستبصارها از فرقه ضاله بهائیه به عنوان تشویق یا برای رفع احتیاج کمک شود؟
امام خمینی(ره) هم در نجف مرقوم فرمودند: «تمام مراتب مسطوره را مجازید و لکن نصف از سهم مبارک را برای ادامه حوزه نجف بفرستید»(همان،ج1،ص92)
3-4-2-کافر بودن بهائیان
امام در پاسخ به استفتاء آقای علی گرامی در مورد بهائیت در قم فرمودند: این طایفه ضاله، کافر و نجس هستند و ازدواج با آنها مجاز نیست و به حمام مسلمین نباید وارد شوند.(همان، ج1،ص237) ضمناً امام خمینی (ره)در تلگرافی به وزارت امور خارجه در 7/8/41 نوشتند: «... علمای اعلام و اهالی شیعه کراچی تلگراف کردهاند که بهائیها دختر بچهای را به نام فرخنده دهقان یزدی، که سید و شیعه است ربوده و در پاکستان میخواهند به ازدواج در آورند و در اثر اعتصاب عمومی، دادگاه آنجا، ازدواج را توقیف کرده. بهائیها به سفارت ایران تشبث کردهاند ]:پناه بردهاند[ لازم است فوراٌ دستور دهید، سفارت از ازدواج غیر مشروع، شدیداٌ جلوگیری کند و دختر را از آنان بگیرد و به ایران مسترد و به اولیایش تحویل دهند. نتیجه را اطلاع دهید.» (همان، ج21،ص479) امام خمینی(ره) در پاسخ به این سئوال که ازدواج زن مسلمان با مرد بهائی چه صورت دارد، فرمودند: ازدواج با فرقه ضاله بهائیت باطل است. نیز در جواب شخصی که پرسیده بود: قراین قطعی دلالت میکند که هژبر یزدانی، بهائی است و شاید کمتر از نصف سهام بانک صادرات و بعضی بانکهای دیگر ... مربوط به اوست. آیا در این صورت از این بانک سود را تماما بگیرند و به فقرا بدهند یا خیر؟ فرمودند: مانعی ندارد بگیرند و به فقرا بدهند.
با توجه به برخورد شدید حضرت امام به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1340 که در آن به اقلیت هاو زنان نیز حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در انجمنهای مذکور، داده شده بود، بسیاری از ناظران جریان تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی میکردند که احتمالاٌ بعد از انقلاب، امام از نوعی عدم تساوی در حقوق سیاسی حمایت خواهد کرد: اما امام ضمن رد این ادعاها که عمدتاً در مصاحبه خبرنگاران خارجی با وی مطرح میشد، تاکید میکرد که همه شهروندان در مقابل قانون برابرند. به نظر میرسید مخالفت امام در آن مقطع مخالفت با اصل تساوی حقوق سیاسی زنان و اقلیتها نبود، بلکه ایشان شرکت زنان در انتخابات را مستلزم فساد میدانستند و اجازه دادن به اقلیتها را مستلزم گسترش بهائیان و صهیونیستها در ارکان کشور قلمداد میکردند و اکنون که در حاکمیت جدید این استلزام از بین رفته است، امام دلیلی برای مخالفت با حضور زنان و یا برابری اقلیتها در مقابل قانون با مسلمانان نداشتند.(فوزی ،تحولات سیاسی اجتماعی بعد ازانقلاب،ج1،ص284) امام خمینی بر رفتار برابر با اقلیتهای مذهبی تاکید دارند و معتقدند: در اسلام ما بین اقشار ملتها هیچ فرق نیست... تمام افراد عالم را بشر میداند و حق بشری برای آنها قائل است. اقلیتهای مذهبی نه تنها آزادند، بلکه دولت اسلامی موظف است از حقوق آنان دفاع کند و دیگر اینکه هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد. مسلمان یا مسیحی یا یهودی و یا مذهب دیگر فرق ندارد. (صحیفه امام، ج3،ص311)
نتیجه گیری
بررسی و تدقیق در سخنان امام خمینی(ره) در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن و در اوج عزت و قدرت به عنوان رهبر جامعه اسلامی میرساند که امام خمینی(ره) لحظهای از این نکته غفلت نکردند که «دشمن همیشه در حال دشمنی است» و بارها این مطلب را مستقیم و غیر مستقیم اشاره میکردند.
البته امام خمینی بهائیت را به عنوان یک (فرقه مذهبی) قبول نداشتند و آن را ساخته استعمار میدانستند و افراد این فرقه را نیز (عمال اسرائیل و عمال استعمار) میخواندند ولی به هر حال وجود بهائیان در کشور ایران را به عنوان افرادی که در جامعه نیازهایی هم دارند، قبول داشتند. در یک جمع بندی کلی میتوان گفت نظر امام خمینی (ره) در مورد بهائیان، در دو مورد خلاصه میشود:
اول: امام خمینی (ره)اکثریت بهائیان ایران را به خاطر اینکه سابقه سوء سیاسی داشتند و با رژیم اشغالگر قدس، صهیونیستها و نیز شیطان بزرگ، آمریکا در ارتباط بودند، و نیز به خاطر اعتقادات خرافی و احکام متناقض آنها و نیز بدعت هایی که در دین اسلام گذاشتند، علاوه بر حکم کافر بودن آنها، حکم جاسوس بودن را هم بر آنها نهادند و خواستار مقابله هر چه بیشتر با اینها شدند و در بیانات ، سخنرانی ها، احکام حکومتی و فقهی، جواب به استفتائات مردم و در هر موقعیتی این افراد از بهائیان را سرکوب میکردند.
دوم: حضرت امام در قبال بخشی از بهائیان که صرفاٌ انحراف عقیدتی پیدا کرده بودند و از نظر مذهبی به احکام و عقاید بهائیت گرایش داشته بودند را فقط به عنوان کافر و نجس میشناختند و از اینکه همه بهائیان را بلااستثناء جاسوس و عمال استعمار بخوانند، پرهیز داشتند و حتی بهائیانی که به عنوان ابزار در دست حکومت قرار گرفته اند که حکومت با سرکوبی آنها اختلاف میان مسلمانان بیندازد را با بهائیان جاسوس، تفاوت بین این دو گروه گذاشته و علت حبسها و احیاناٌ کشتن بهائیان را نه صرفاٌ اعتقادات انحرافی مذهبی آنها بلکه به خاطر حزب سیاسی وابسته به استعمار بودن آنها و اقدامات علیه جمهوری اسلامی ایران میدانستند.