24 اردیبهشت 1390, 0:0
انقلاب اسلامي، جهان اسلام
دكتر منوچهر محمدی
انقلاب اسلامی ایران به دلیل جاذبیت در شعارها، اهداف، روشها، محتوا و نتایج حرکتها و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقهای و بین المللی، پدیدهای اثر گذار در جهان اسلام بوده است. این مایههای اثربخش به طور طبیعی و یا ارادی و برنامه ریزی شده و از طریق کنترلهایی چون ارگانهای انقلابی سازمانهای رسمی دولتی و اداری، ارتباط علمی و فرهنگی، مبادلات تجاری و اقتصادی، در کشورهای مسلمان بازتاب یافته و دولتها و جنبشها و سازمانهای دینی را در آن جوامع به درجات مختلف متاثر کرده است.
امروزه نه تنها علاقه مندان و شیفتگان انقلاب اسلامی؛ حتی دشمنان و مخالفان انقلاب تردیدی ندارند و معترف اند که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سقوط رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی در سال 1357 ش (1979 م) نقطه عطف مهمی نه تنها در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی جهان اسلام و حتی جهان بشریت بوده است. این انقلاب از یک طرف به نظام مستبد و وابسته شاهنشاهی پایان داد و به رغم پیش بینیها ـ ایجاد یک نظام لیبرال ـ دموکراسی مشابه آنچه در غرب یا کشورهای جهان سوم مانند هندوستان وجود دارد، یا دیکتاتوریهای مستبد کمونیستی ـ و در کمال شگفتی ناظران و اندیشمندان جهانی، نظامی بر پایه ارزشهای اسلامی و مذهبی بعد از گذشت هزار و چهارصد سال از ظهور اسلام و نداشتن نمونه ای در عصرهای گذشته مستقر شد و توانست با وجود همه مشکلات، توطئهها و فشارهای خارجی و داخلی دوام آورد، استحکام یابد و کارایی خود در دنیای مدرن متکی بر سکولاریسم و لائیسم را به اثبات برساند.
از سوی دیگر این انقلاب به چند قرن خمودی و انحطاط تمدن اسلامی خاتمه داد و موجب بروز نوعی بیداری و احیاگری اسلامی بر پایه بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام شد و بازار همه ایسمهای وارداتی ـ اعم از ناسیونالیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم و... ـ را کساد کرد و به جای آن نوعی شیفتگی و بازگشت به افکار و اندیشههای اسلامی بویژه در نسل جوان، به وجود آورد. پس از انقلاب اسلامی، دولتهای اسلامی به درجات متفاوتی احساس کرده اند برای دوام خود نیازمند نوعی مشروعیت دینی و مردمی اند، لذا هر دولت به شکلی برای رفع این نیاز واکنش نشان داده است. ملتهای مسلمان نیز نوعا به این نتیجه رسیده اند، که نقشی در قدرت و مشروعیت دارند، لذا هر کدام به فراخور درک خویش تلاش کرده اند از حقوق و مزایای این توانمندی بهره مند شوند و مطالبات بیشتری مطرح نمایند. امروزه نهضتهای آزادی بخش غیراسلامی در جهان اسلام رنگ باخته و نهضتهای اسلامی اصولگرا به سرعت رشد کرده. قدرت یافته است و در واقع حرف اول را در تحولات سیاسی اجتماعی معاصر منطقه میزنند.
بی تردید احیاگری و بیداری جهان اسلام با پیروزی انقلاب اسلامی معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرد و از مرحله نظر به عمل و واقعیت رسید. اگر چه از حدود یک قرن قبل اندیشمندانی چون سید جمال الدین اسدآبادی در جهان اسلام ظهور کردند که ندای بازگشت به اسلام و رویارویی با فرهنگ غرب را سر میدادند و در این مسیر نهضتها و گروههایی نیز شکل گرفت؛ پیروزی انقلاب اسلامی به همه مسلمانان ثابت کرد بازگشت به اسلام تنها یک خیال نیست و میتواند واقعیت هم داشته باشد. میتوان ادعا کرد اولین بازتاب پیروزی انقلاب اسلامی ناشی از شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و تداوم اقتدار آن در رویارویی با بحرانها و توطئههای گوناگون، بخصوص در تقابل با دنیای قدرتمند غرب، بود که روز به روز بر امید و اعتماد مسلمانان جهان افزود و آنها را نسبت به بازگشت به عصر شکوهمند اسلامی امیدوارتر کرد. در واقع آنچه آرنولد توین بی در کتاب تمدن در بوته آزمایش در سال 1949 پیش بینی کرده بود، با پیروزی انقلاب اسلامی عینیت یافت.پان اسلامیسم خوابیده است، با این حال ما باید این امکان را در نظر داشته باشیم که اگر پرولتاریای جهان (مستضعفین) بر ضد سلطه غرب به شورش برخیزد و خواستار یک رهبری ضد غربی شود، این خفته بیدار خواهد شد. بانگ این شورش ممکن است در برانگیختن روح نظامی اسلام و حتی اگر این روح به قدر خفتگان هفتگانه در خواب بوده باشد اثر روحی محاسبه ناپذیری داشته باشد. زیرا ممکن است پژواکهای یک عصر قهرمانی را منعکس سازد. اگر وضع کنونی بشر به یک جنگ نژادی منجر شود اسلام ممکن است بار دیگر برای ایفای نقش تاریخی خود قیام کند.
البته میزان تاثیر و بازتاب انقلاب اسلامی بر همه جوامع اسلامی یکسان و یکنواخت نبوده؛ بلکه با توجه به قرابتهای فکری، فرهنگی و جغرافیایی درجه تاثیر آن متفاوت بوده است و چون این انقلاب بر پایه تعالیم دین اسلام و مکتب اهل بیت به پیروزی رسید، زمینه تاثیر گذاری آن با توجه به همین امر متفاوت بود.
انقلاب اسلامی بر مسلمانانی که پیرو مکتب اهل بیت بودند ـ شیعیان جهان ـ تاثیر فوق العاده و شگفتی گذاشت. میتوان ادعا کرد جایگاه شیعیان جهان را از حاشیه به مرکز ثقل تحولات جهان اسلام منتقل کرد. شیعیانی که در طول چند قرن همواره در اقلیت و آماج حملات شدید تبلیغاتی، به ویژه توسط حکام و خلفای بلاد اسلامی، بودند و با تکیه بر اصل تقیه حتی از بروز اندیشههای خود هراس داشتند، با این پیروزی جانی دوباره گرفتند و در صف اوّل مبارزه با امپریالیسم و استکبار ایستادند. شرق شناسان و اسلام شناسان غربی که تا این زمان توجه چندانی به مکتب تشیع نداشتند و اسلام را از دریچه اکثریت میدیدند و مطالعات و تحقیقات خود را بیشتر بر پایه شناخت اسلام از دیدگاه اهل سنت و جماعت قرار داده بودند، ناگهان متوجه این غفلت بزرگ شدند و احساس کردند در شناخت مکتب تشیع دچار ابهام شدیدی اند. در همین راستا بود که مسیر تحقیقات خود را تغییر دادند و با تشکیل کنفرانسها و سمینارهای مختلف و متعدد و انتشار مقالات و کتب گوناگون تلاش وسیعی را برای شناخت بهتر این مکتب آغاز کردند.
به جرات میتوان ادعا کرد که شناخت اسلام از دید غیرمسلمانان که قبلاً معطوف به شناخت تعالیم اسلامی با تعبیر اهل سنت و جماعت بود، تحول اساسی پیدا کرد و گرایش به درک اسلام از دید مکتب تشیع بیشتر شد. اگر چه آمار دقیقی در دسترس نیست؛ اطلاعات موجود گویای این واقعیت است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تعداد کسانی که از دریچه مکتب اهل بیت به دین اسلام گرویده اند، به طور چشمگیری افزایش یافته است؛ در حالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی صرفا کسانی اسلام را از این مسیر انتخاب میکردند که در اثر آشنایی و برخورد تصادفی با ایرانیها یا شیعیان تحت تاثیر قرار میگرفتند.
از همه مهمتر تاثیر و بازتاب عظیمی بود که انقلاب اسلامی میان شیعیان لبنان به وجود آورد و آنها را که با وجود داشتن اکثریت نسبی، در شرایط سیاسی و اجتماعی اسفناکی به سر میبردند، ناگهان بیدار کرد و از آنها که جامعه لبنان به عنوان محرومین شناخته میشدند بمبهای متحرکی ساخت که توانستند در برابر اشغالگران، در مدت کوتاهی، پنج قدرت بزرگ غربی را بدون دادن کوچک ترین امتیازی وادار به فرار از این کشور بنمایند و امروز در حقیقت حزب اللّه لبنان به عنوان نماد خارجی بازتاب انقلاب اسلامی چون ستاره ای میدرخشد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان