نویسنده: سیدباقر حکیمی
برادری بعنوان یک رابطه اجتماعی که بر گرفته از فطرت انسانی میباشد دارای آثاری است که میتواند بر نوع زندگی افراد تاثیر شگرفی داشته باشد، منبع پنهانی ارزش که با تقویت و پرورش آن رسیدن به رشد مستمر آسان میگردد. که در این دوران با دور شدن از اخلاق و فرو رفتن در خودخواهی ناشی از تفکر مادیگری نسبت به آن غافل شدهایم.
دراین مقاله برآنیم که ضمن تعریف برادری از دیدگاه اسلام و بیان شاخصهای آن با توجه به آیات و روایات، آثار اقتصادی آنرا مورد توجه قرار داده و اهمیت آنرا در بعد اقتصادی روشن نمائیم. شاید بتوان با حاکم کردن این روحیه میان افراد لذت زندگی در این جهان فانی را بیشینه و با کمینه کردن هزینههای اجتماعی شاهد از بین رفتن فقر و کمبودها باشیم.
اینک با هم مطلب را از نظر میگذرانیم:
یکی ازتعالیم برجسته ادیان آسمانی چگونگی برخورد افراد با یکدیگر میباشد که در ادیان مختلف به صور گوناگون به آن پرداخته شده است. این مفهوم در یهودیت به عبارت هم دین گره خورده است که درپرتو آن چگونگی برخورد افراد با هم درجامعه یهودی معنا مییابد و دراسلام نیز در ضمن مفهوم اخوت که شامل معنای وسیعتر از برادری خونی و حتی برادری مذهبی یهودیت است شکل ویژهای به روابط اجتماعی میان افراد میدهد.
از لحاظ لغوی اخوت مصدر اخ و به معنای برادری، دوستی و مصاحبت میباشد. برخی نیز بر این باورند که معنای اصلی اخوت قوت و نیرو است که درآن مفهوم الفت، عطوفت و دوستی لحاظ شده است.
در ادبیات اقتصادی سرمایه اجتماعی بعنوان یک از شاخصهای کیفی تاثیر شگرفی بر متغیرهای اقتصادی دارد، بر اساس روحیه برادری شکل گرفته است. آنچه در این مقاله سعی شده مورد التفات قرارگیرد، تعریف نوع رابطه برادری در اسلام و تاثیر آن بر رفتارهای اقتصادی خواهد بود. تا بر اساس آن به سوی جامعه آرمانی رهنمون گردیم. جامعه ای که در آن دیگر منیت جای ندارد و فرد مشکل دیگری را مشکل خود میداند و در حل آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی شود.
برادری در قرآن
در قرآن کریم برادری بعنوان یکی از نعمتهایی است که خداوند برای مومنان در دنیا و آخرت قرارداده است که تاثیر زیادی بر زندگی اجتماعی و روابط بین آنان و در نتیجه نحوه اداره جامعه اسلامی دارد.
قرآن با بیانهای زیبا و شگرف وجود رابطه برادری را بین مسلمانان گوشزد میکند و در بخشهای مختلف به بیان شاخصهای برادری میپردازد که شاید با عمل به آنها زندگی مملو از خیر و خوبی برای خود به ارمغان بیاورند و زمینههای تحقق جامعه اسلامی که براساس وحدت و انسجام شکل میگیرد را ترسیم نماید. بالاخره با بیان انما المومنون اخوه به صورت صریح نوع رابطه بین مومنان را یادآور میشود که لازمه تحقق جامعه آرمانی میباشد. جامعهای که در آن اصلاح و عدالت، مشارکت و تعاون، ایثار و مساوات، صلح و دوستی حاکم است جامعهای دور از تهمت و غیبت. ظلم و فساد، کینه و بغض، حسد و بخل. امت واحده که برای رضایت الهی گام برمی دارد درحالیکه برای هم طلب آمرزش میکنند.
اقسام برادری در قرآن
1- برادری اعتقادی: این نوع برادری نشان دهنده نوع پیوند و ارتباط میان همه کسانی است که بر رای و عقیده واحد میباشند که در ضمن آیه 11 سوره حشر رابطه بین منافقان و کفار را نشان دهنده سوء نیست و نزدیکی آنها میباشد را بیان میکند. از سوی دیگر رابطه بین تبذیر کنندگان -کسانی که بیهوده و نابجا خرج میکنند - و شیطان را نوعی برادری میداند چرا که تبذیر را کنشی شیطانی و رفتاری نابهنجار میداند که نشان دهنده همراهی و هم عقیده بودن میان آنها در ناسپاسی و کفران نعمتها میباشد. از آنجا که اعتقاد عام است فلذا شامل رابطه بین مومنان نیز میشود تا جائیکه براساس آن در روابط و برخوردهای خود نمونه از نعمت الهی برخود را ترسیم مینمایند و با حاکم شدن روحیه رحمت و مهربانی درمیان خود سعی در پیشبرد اهداف عالیه اسلام دارند. این نوع برادری یکی از کارآمدترین راهها برای اتحاد اجتماعی و همگرایی میان امت و بهترین راه برای گریز از زیانهای تفرقه و اختلافات است چرا که در سایه آن اتحاد و هم دلی و همکاری معنا مییابد و با حفظ توازن اجتماعی، عدالت و کاهش فاصله طبقاتی رخ میدهد. قرآن محور اصلی اتحاد و وحدت را در جامعه اسلامی، برادری اعتقادی میداند. ارتباطی که از ارتباط خونی قویتر و اساسی تر است و هوی و هوس درآن خللی نمیتواند وارد کند.
2- برادری قومی: این نوع برادری نشان دهنده نوعی پیوند اجتماعی است که موجبات همبستگی ملی میان جوامع و نزدیکی همه افراد جامعه با هر عقیده و مذهبی به هم میشود و از آن جهت که برادری خونی را به تلاش وامی دارد تا به گردهم آمدن و همکاری نیازهای خود را برطرف سازند و برای رسیدن به سعادت دنیوی گام بردارند، مهم میباشد. این نوع برادری در قرآن با بیان برادری میان پیامبران الهی و قومشان بیان شده است.
3- برادری خونی: این نوع برادری که نشان دهنده معنای لغوی برادری است در ضمن داستان حضرت موسی (ع) و هارون به بهترین و کاملترین نوع ترسیم شده است تا آنجا که حضرت موسی برای پیروزی در ماموریت خود از پروردگار میخواهد که هارون را بعنوان پشتوانه و همراه او در عرصه این مسئولیت سنگین قرار دهد تا در سایه این همراهی و همکاری یاد خدا و تسبیح او زیاد گردد.
ژاک آنالی نویسنده فرانسوی با اشاره به برادری میان آنها مینویسد: «در کتاب مقدس نخستین زوج برادری که رقیب و دشمن یکدیگر نیستند زیرا هر یک برای انجام وظیفهاش نیاز به موفقیت آن دیگری دارد، موسی و هارون است که پس از پایان دوران تبعید و خروج از مصر، زمانی که در صحرای سینا مردمان کوچگر به سرزمین موعود او نزدیک میشوند، این نوع برادری، خود را نشان میدهد.
برادر بزرگ تر، هارون، از اینکه خداوند برادر کوچکترش را به عنوان پیامبری از سوی خود برگزیده حسادتی در دل ندارد و موسی که الکن است نیاز به هارون دارد تا با مردمش گفتگو کند. آن دو بواسطه روابطشان با هم تمامی شرایط ضروری برای پیدایش لحظات پیام آوری را فراهم میآورند و به برادری مفهومی تازه و کامل میدهند.»
نمونه دیگر برادری در قرآن چگونگی برخورد هابیل با قابیل است. آنجا که در برابر تهدید به قتل قابیل، هابیل میگوید: ترس از پروردگار مرا به نیکی در برابر بدی میدارد چرا که عمل تو از روی حسد است و حسد از متقین دور است.
در جای دیگر یوسف در برابر تمامی سختیها و ناملایماتها که به خاطر حسد برادران متوجه او شده است هنگامی که به قدرت میرسد دست به انتقام نمیزند و از تقصیر و ظلم آنها نسبت به خود میگذرد و آنها را میبخشد و به آنها غله کافی میداد تا در آن قحطی و خشک سالی در رفاه و آرامش باشند. قرآن با اشاره به این قطعههای تاریخی نمایشی زیبا از برادری ترسیم مینماید که نمایانگر عفو و گذشت در موضع قدرت و رفع کینه و حقه میباشد تا بر اساس آن روحیه عطوفت و برادری نسبت به هم افزایش یافته و به سوی جامعه عاری از تنش و ظلم گام برداریم.
در تعالیم قرآن رعایت اخلاق نسبت به دیگران ذاتی است. به خلاف یهودیت که رعایت اخلاق را نسبت به غیر از هم دینان لازم نمیشمارد بلکه بخاطر مصالح آنرا جایز میداند. قرآن مادامی که افراد به مقابله با دین نپرداخته اند و مومنان را از دیار و کاشانه شان بیرون نکرده اند از خوبی و رعایت عدالت نسبت به آنها نهی نمی کند و رعایت برادری را نسبت به هم نوعان لازم میشمارد. چرا که اسلام تنها سبب برتری را تقوی میداند14 نه چیز دیگر.
برادری در روایات
در روایات برادری با عنوان اخوت مطرح میگردد و ضمن برشمردن پاره از ویژگیهای برادری حقوق آنها را نسبت به هم بیان میکند. نمونه آشکار آن در حدیثی از امام صادق(ع) است که نسبت برادری بین مومنان را همانند رابطه بین اعضا بدن میشمارد چنانکه اگر یکی از اعضا دچار عارضه شود درد آنرا جاهای دیگر بدن نیز احساس میکنند و با آن همدردی میکنند.
در روایتی دیگر مومن را کسی میداند که چشم و راهنمای برادر خود باشد. نسبت به او خیانت و ستم روا نمی دارد، فریبش نمی دهد و اگر وعده ای داد به آن عمل میکند.
در جای دیگر بدترین برادر را آن کسی میداند که مایه رنج و زحمت باشد. از سوی دیگر برای تشویق انسانها به حفظ رابطه برادری و افزایش روحیه همکاری و همیاری بین آنها برای برآورده کردن حوائج مومن ثوابهای بزرگی را یاد میکند تا افراد برای برطرف کردن حوائج مادی و معنوی برادران خود تلاش کافی را انجام دهند و در عوض آن خداوند را یار و مدد کار خود قرار دهند. در این حالت است که هر فردی خوشبختی خود را در خوشبختی دیگری مییابد که این همان مفهوم برادری است.
در رساله حقوق امام سجاد(ع) برادر را باعث عزت و قوت فرد میشمارد که هم اوست در مبارزه با دشمن او را تنها نمیمگذارد و با پند و اندرز او را در راه رسیدن به مطلوب یاری میرساند.
حقوق برادری
آنچه از روایات و آیات به دست میآید تقسیم حقوق برادری به شرح ذیل است:1
1- کمک مالی: که بالاترین رتبه آن رفع حاجت برادر و مقدم کردن آن بر خویشتن است. و حد پایین آن برآورده کردن نیاز او بدون اینکه درخواستی نماید، میباشد.
این نوع حقوق از مهمترین بعدهای برادری اسلامی است که در اسلام بر آن توجه خاص شده است تا جایی که برادری در بعد اقتصادی را از واجبات میداند و برخی معتقدند هیچ چیز همچون کمکهای مالی نمی تواند نگاهبان برادری باشد.
فلذا ثروتمندان باید آنچه را که برادران مومن ایشان بدان نیاز دارند از قبیل خوراک و پوشاک، وسائل زندگی و درمانی و تعلیم و تربیت در اختیار آنان قرا ردهد تا آنها نیز در رفاه و آسایش قرار گیرند و کمبودی در زندگی خود احساس نکنند چرا که مال خود وسیلهای است برای آزمایش آنان که میتواند بهشت برین را برای آنان به ارمغان بیاورد.
2- کمک بدنی: تلاش در رفع نیازهای برادران و یاری رساندن به آنها حتی با یک لبخند میباشد فلذا محبوبترین مردمان نزد باری تعالی کوشاترین آنها در رفع نیازهای دیگران میباشد و برای آن پاداش و ثوابی عظیم قرار داده شده است. در دوستی خود ثابت قدم باشد و با اندک ناملایمتی آن را قطع نکند بلکه با اغماض و ایثار آن را استحکام بخشد تا جائیکه در تاریخ آمده پیامبر نسبت به دوستان حضرت خدیجه نیز بعد از رحلت آن بانو محبت روا میداشت.
3-کمک زبانی: به زبان ابراز دوستی و دلسوزی نماید. او را نصیحت کند، اسرار او را حفظ نماید در برابر او تفاخر نکند و آینه تمام نمای او باشد. و سبب رحمت و مهربانی نسبت به او باشد نه رنج و زحمت و اینکه آبروی او را آبروی خود بداند و در حفظ آن بکوشد. عذر او را بپذیرد و از لغزشهای او بگذرد. برای او در ایام حیات و پس از مرگ او همانگونه که برای خانواده خود دعا میکند، دعا کند.
با نهادینه شدن این خصوصیتها در درون افراد از نابهنجاریها کاسته میشود و در پرتوی آن مشارکتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهروندان افزایش مییابد که این خود زمینه ساز توسعه پایدار میباشد.
برادری و اقتصاد، در متون دینی
آنچه به صورت اجمالی میتوان به صورت صریح درباره رابطه برادری اسلامی و اقتصاد بیان کرد اضافه بر حقوق مالی واجبی که بر عهده هر مسلمان است مواردی است که به آن اشاره میکنیم.
1) برآوردن حاجت دیگری: اسلام برای برطرف کردن نیازهای دیگران اهمیت خاصی قائل شده است تا آنجا که ثواب آن را بیش از اعتکاف یک ماه در مسجدالحرام قرار داده است. و با بیانهای گوناگون این وظیفه خطیر را به آنان گوشزد میکند چرا که شکرگذاری از نعمتی را استفاده صحیح از آن و بخشش آن به نیازمندان میداند، چنانچه امام علی(ع) میفرمایند: مومن نمیتواند سیر باشد درحالیکه برادر او گرسنه است. و یا اینکه مسلمان نیست کسی که صبح کند درحالی که برای حل مشکل دیگران اهتمام نداشته باشد. فلذا آنچه در اسلام مطرح است علاوه بر رعایت اخلاق، پشتوانه بودن نسبت به هم و کمک به حل گرفتاریهای دیگران میباشد تا دیگر هیچ ظلمی واقع نشود.
2) مواسات با نیازمندان: در حدیثی از امام صادق(ع ) آمده است که سزاوار است مسلمانان نسبت به هم عطوفت داشته باشند و با نیازمندان مواسات داشته باشند که با برقرار شدن اصل مواسات و هم پشتی اقتصادی و معیشیتی روحیه برادری در میان آنها استحکام مییابد. درجایی دیگر حق مسلمان را بر برادرش این میداند که اگر برادرش گرسنه بود سیر نخورد، اگر تشنه بود سیراب نشود و اگر جامه و لباس نداشت جامه زیادی نپوشد. تا بتوانند سختیهای او را درک کند و در حل مشکلات او را یاری رساند چنانچه امام علی(ع) میفرماید: دین سامان نمی یابد مگر با انصاف در برخورد و شریک کردن برادران در مال خود.
3) ایثار مالی مقدم کردن برادر بر خود و کمک برای حل مشکلات مالی دیگران تا در سایه آن فقر و بیچارگی ازبین برود و هر فرد خوشحالی خود را در خوشبختی دیگران جستجو کند تا جائی که حتی هزینه زندگی یکدیگر را تامین کنند. اینجاست که در تعالیم دینی احتکار و ربا منع شده است و کمترین حق مومن بر برادرش این دانسته شده است که چیزی را او بدان بیشتر نیازمند است نزد خود نگاه ندارد. تا براساس آن جامعه به سوی کمال خود رهنمون گردد و با شکر نعمت ها، نعمت فزونی یابد و زمین و آسمان برکاتش را برما ارزانی دارد.آثار اقتصادی برادری اسلامی
1- رشد و توسعه: از آنجا که برادری پایه و اساس سرمایه اجتماعی است و این سرمایه به عنوان ثروت مولد جمعی و پنهانی مکمل سرمایههای فیزیکی است، پس با حاکم شدن آن در کنشهای اجتماعی تنشها کاسته میشود و انسجام و وحدت اجتماعی شکل تازهای میگیرد که در این حالت هزینه مدیریتی کاهش مییابد فلذا زمان و سرمایه بیشتر به فعالیتهای اصلی و پر بازده سوق پیدا میکند و با استحکام و پایداری بیشتری میتوان رو به رشد و توسعه همه جانبه گام برداشت.
با حاکم شدن روحیه برادری مشارکت و تعاون، مساوات، اعتماد و امنیت معنا پیدا میکنند که پایه و اساس رشد و توسعه اقتصادی اند. از سوی دیگر با حاکم شدن برادری آنچه بیش از سود و منفعت فردی حائز اهمیت است، منفعت جمعی و حاکم شدن سعادت و خوشبختی در جامعه است که در پرتوی آن منفعت فرد نیز افزایش مییابد و سبب میشود که جامعه با سرعت بیشتری به سوی رشد و توسعه همه جانبه گام بردارد...
برادری اضافه بر اثرات ساختارگرایانه بر جامعه و فراهم کردن زمینههای لازم اجتماعی برای رشد و توسعه میتواند مشکلات سرمایهای طرحهای اجتماعی را با کمترین هزینه حل نماید و سرمایههای مادی مورد نیاز آنها را تامین کند. چنانچه در اسلام قرضالحسنه، مشارکت و دیگر عقود اسلامی مطرح میگردد که متناسب با فعالیتهای اقتصادی سود افراد تعیین میشود و بار مالی اضافی ناشی از بهره در آن جایگاهی ندارد.
2- عدالت و رفع فقر: اسلام براساس روحیه برادری جامعه را ترسیم میکند که براساس آموزههای آن تمامی مردم برای اقامه قسط و عدالت کوشش نمایند. چرا که با حاکم شدن روحیه ایثار و خیرخواهی دیگر حسد، حرص و خودخواهی جایی در میان روابط بین افراد نخواهد داشت و با توزیع مجدد درآمدها از طریق حقوق مالی واجب و مستحبی کاهش فاصله طبقاتی امکان پذیر میگردد. چرا که در نظام برخواسته از برادری و نوع دوستی، مصرف به خودی خود هدف نمی باشد بلکه ابزاری برای رشد و تکامل است که در حد کفاف مورد توجه قرار میگیرد. فلذاست که فردی هنگامی که خود را در برابر محرومان و فقرا مسئول بداند سعی در برطرف کردن نیازهای آنان به طرق مختلف مینماید و هر فردی از استفاده دیگران از نعم الهی خشنود شده چرا که رفع فقر را سبب بهره مندی بیشتر از مواهب الهی میداند.
ژاک آتالی مینویسد: برادری مفهومی انسانی به ابدیت میدهد و برای هر نسلی فرصتی فراهم میآورد که خوشبختی خود را در خوشبختی دیگری بجوید و برای دیگری دنیایی بهتر از آنچه خود دریافت کرده باقی بگذارد.
برادری سبب میشود که فرد با تصویر دیگری از زندگی، سعادت خود را سعادت دیگری بداند آنچنانکه منفعت کسی که از تلفن برخوردار است در اینست که افراد بیشتری تلفن داشته باشند چرا که در اینصورت منفعتی که نصیب او میشود، بیشتر خواهد بود. فلذا با حاکم شدن برادری هر فرد برای اینکه از زندگی خود لذت ببرد خواهان رفع فقر و فلاکت میباشد که این بدون توزیع مجدد درآمدها و برقراری عدالت امکان پذیر نمی باشد.
3- افزایش درآمد ملی: یک نمونه برادری که قرآن از آن بعنوان برادری منفی یاد میکند برادری مبذرین و شیاطین است که سبب از بین رفتن منابع لازم میگردد که این خود سبب عدم کارایی میباشد. از سوی دیگر در تابع مصرف کل جامعه اسلامی طبق تعالیم اسلامی، مصرف مستقل از درآمد ملی است و در حد کفاف میباشد و متناسب با هر فرد تغییر میکند. با حاکم شدن روحیه برادری دیگر منابع به صورت غیربهینه هدر نمیرود بلکه باتوجه به نیازها مصرف میشود. حاکم شدن روحیه نوع دوستی و عدم تمامیت خواهی و خیرخواهی سبب گسترش امنیت در جامعه میشود که این خود تاثیر شگرفی بر رشد سرمایه گذاری و در نتیجه افزایش درآمد ملی دارد. از سویی شاخصهای برادری دارای اثرات غیر مستقیم زیادی بر افزایش تولید و درآمد و کاهش هزینهها دارد. سرمایه اجتماعی بعنوان یک دارائی جمعی که تحت مالکیت فرد نمیباشد بلکه از همراهی و همدلی آنها با یکدیگر بدست میآید زمینه ساز استفاده بهینه از سرمایههای انسانی و فیزیکی و در نتیجه افزایش بازدهی آنها میشود که این خود سبب بالفعل شدن تواناییهای بالقوه جامعه و افزایش درآمد ملی میگردد.
4- اشتغال: یکی از آثار برادری، تلاش در رفع نیازهای دیگران است. چه بسا بتوان با سرمایههای کوچک اشتغال ایجاد نمود و با آموزش و بالابردن سطح معلومات زمینههای مناسب برای کارآفرینی را ایجاد نمود. از سویی ممکن است افراد خود توانایی برای ایجاد اشتغال داشته باشند که با بدست آوردن سرمایههای مورد نیاز خود آن طرحها ایجاد گردد. نه اینکه با حاکم شدن ربا در جامعه بسیاری از طرحها فاقد توجیه اقتصادی باشند که در این صورت بسیاری از افراد با استعداد از کار باز بمانند.
سرمایه اجتماعی بعنوان یک منبع غیررسمی میتواند بسیاری از ضعفهای دولت را در تامین مالی صنایع و ایجاد اشتغال جبران کند چنانکه دکتر محمد یونس در بنگلادش با تاسیس بانک GRAMEEN برای تامین مالی کشاورزان فقیر توانست نقش تاثیرگذاری بر رشد و اشتغال در مناطق محروم داشته باشد. باید توجه داشت با وجود فقر وام گیران در حدود 98% وامها باز پرداخت شدند در حالیکه چیزی جز اعتماد که برخاسته از روحیه برادری است باتوجه به حداقل شرایط ضمانتی در ادامه کار این بانک تاثیر نداشته است.
5- رفاه: مکاتب مختلف به طرق گوناگون خواهان حاکم شدن رفاه و خوشبختی در جامعهاند در حالیکه غافلند که میتوانند با حاکم کردن روحیه برادری در جامعه رفاه را با کمترین هزینه در جامعه ایجاد نمایند. چرا که در این حال هر فردی بفکر رفاه و خوشبختی دیگری است. چرا که سعادت خود را در گرو سعادت دیگری میداند و خود آنان در پی ایجاد آن بوسیله طرحهای اجتماعی عام المنفعه میباشند همچنانکه در اسلام سنت وقف براساس روحیه برابری و برادری شکل گرفته است تا افراد با کمترین هزینه منافع جمعی را بیشینه نمایند و لذت بهره مندی را به همدیگر بچشانند.
آنچه در اسلام بعنوان شاخصهای برادری بدان تاکید شده است اموری است که انسانها را برای تحقق جامعه آرمانی خالی از هرگونه زشتی یاری میدهد تا در پرتو آن زندگی دنیایی را به بهترین وجه تجربه نمایند. برادری در تعالیم اسلام در یک کلام خلاصه میشود و آن پسندیدن هر آنچه برای خود میخواهیم برای دیگران تا بهشت در زمین ترسیم گردد.
آنچه در ادبیات امروز اقتصادی بعنوان سرمایه اجتماعی مطرح است خود برگرفته از همین تعالیم است که مشترک تمامی ادیان آسمانی است از این رو است که برادری را هدفی برای تمدن و نه حالتی از طبیعت میدانند که باید براساس آن قوانین حاکم بر بازار نیز تغییر یافته و به رشد و سعادت انسانها توجه نماید.
با حاکم شدن روحیه برادری دیگر شاهد قتل و عام، عقب ماندگی و کمبودها نخواهیم بود چرا که با عقب ماندگی گروهی، خود را از سعادت دور میبینیم. پس میتوان گفت تنها راه برون رفت از مشکلات پیش روی بشر ایجاد انگیزه برادری میان افراد و ملتها میباشد تا خودخواهیها و ظلم از جهان محو شود و همگان به سعادت دنیوی و اخروی رهنمون گردند تا با لذت بردن دیگران اززندگیشان خود نیز زندگی بهتری را تجربه کنند.
روزنامه کیهان، شماره 19757، 13/7/89، صفحه 6