دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تاریخ کلیسا قرن بیستم 1 church history; the 20th century

No image
تاریخ کلیسا قرن بیستم 1 church history; the 20th century

كلمات كليدي : تاريخ، كليسا، شوراي دوم واتيكان، پاپ‏ها، شوراهاي جهاني كليسا

نویسنده : محمد صادق احمدي

قرن بیستم قرنی بود که چند دستگی و پاره‌پاره شدن کلیساهای مسیحی را از قرن گذشته به ارث برده بود. بنابراین مهم‌ترین کار برای کلیساها در این قرن جستجوی راهی برای پیوند مجدد بود، پیوندی که برای شکافی که از چهار قرن پیش شروع شده بود، ضروری به نظر می‌رسید. علاوه بر این کلیساها پس از ورود به سرزمینهای غیر مسیحی و تبشیر ایشان، بیشتر متوجه ضعف خود که همان انشقاق درونی میان کلیساهای مسیحی بود گردیدند. در نتیجه تلاشهایگسترده‌ای برای وحدت کلیساهای مسیحی مختلف آغاز شد.

کلیسای کاتولیک هم که طی چهار قرن گذشته همواره کوشیده بود تا راه نجات را در خود منحصر بداند، در این قرن همزیستی مسالمت‌آمیز را بهترین شیوه دید و با برگزاری شورای دوم واتیکان، به دیگر ادیان و مذاهب، روی خوش نشان داد.شورای دوم واتیکان از حوادث مهم و نقطه عطفی در تاریخ کلیسا به شمار می‌رود.

 

شورای دوم واتیکان

شورای دوم واتیکان در واقع پاسخی بود به دو امر:

نخست تجدد و روحیه نوگرایی حاکم بر جهان معاصر بود. البته امواج تجدد از چند قرن پیش شروع شده بود، اما کلیسا به سرکردگی پاپ‌ها همواره در برابر تجدد مقاومت کرده بود. اما این موج نوگرایی کار خود را کرد و برخی اندیشمندان کاتولیک را نیز با خود همراه کرد. آلفردلوئازی و جورج تیرل دو اندیشمند کاتولیک بودند که تقریبا تمامی نقدهای وارد بر کتاب مقدس و آموزه‌های کلیسا را پذیرفتند و تنها امتیازی که برای کلیسای کاتولیک داشتند دفاع از انتقادات پروتستان‌ها بود.

اما پرواضح بود که کلیسا به زمامداری پیوس نهم، لئوی سیزدهم، پیوس دهم و دیگر پاپ‌ها به مخالفت جدی با این نواندیشان پرداختند و تفکرات آزاد را سرکوب کردند و در نتیجه مطالعات انتقادی در مورد کتاب مقدس را در کلیسای کاتولیک متوقف ساختند.

جنگ جهانی دوم نیز نتوانست تاثیری جدی بر این جو خفقان کلیسا بگذارد. اما در نیمه دوم قرن بیستم و با به قدرت رسیدن پاپ یوحنای بیست و سوم شرایط تا حدی تغییر کرد. گرچه با وجود سن و سال بالای او انتظار تغییر شرایط و بهبود وضعیت نمی‌رفت.

مسأله دوم نیز قدرت بدون حد و مرز پاپ بود که توسط پاپ پیوس نهم به تایید رسمی کلیسای کاتولیک رسیده بود. البته در همان زمان نیز در مورد این مساله مخالفت‌هایی وجود داشت، اما پاپ شورا را پیش از موعد و به سرعت پایان داد. اما با وجود پاپ یوحنای بیست و سوم در این مورد نیز انتظار بهبود شرایط می‌رفت.

یوحنای بیست و سوم که در هفتاد و هفت سالگی به این سمت رسیده بود در نخستین اقدام خود پروتستان‌ها را برادران جدا شده از کلیسا خواند و نه عده‌ای شرور بدعتکار.[1]پس از این و در سال 1961 نیز دستور تشکیل شورای دوم واتیکانرا صادر کرد. اینگونه اقدامات پاپ یوحنا همگان را به تغییر مواضع کلیسا امیدوار کرد.

این شورا در سال‌های 1962 تا 1965 برگزار شد و "هانس کونگ" که بعدها ازکلیسا طرد شد نیز در این شورا مشاور الهیاتی پاپ بود. در این شورا برخیتغییر مواضع آشکار در کلیسای کاتولیک رخ داد که محور آنها در این امور است:

1-مکاشفه به عنوان مکاشفه خدا از خویشتن و نه صرفا مکاشفه آموزه‌ها تعریف شد.

2- انجیل تنها منبع نجات‌بخش محسوب می‌شود که از راه سنت و انجیل مکتوب به ما رسیده است.

3-سنت امری اضافه بر کتاب مقدس نیست و در مورد همه حقایقی که مکشوف شده کلیسا فقط بر اساس کتاب مقدس اطمینان نمی‌یابد. این یعنی اینکه سنت امری خارج از کتاب مقدس نیست و کتاب مقدس باید در پرتو سنت تفسیر شود.

4- مسأله مصون از خطا بودن کتاب مقدس نیز در این شورا تصریح شد:

«بنابراین از آنجا که باید پذیرفت هر آنچه نویسندگان الهام‌یافته یا نگارندگان مقدس تصدیق کرده‌اند همان چیزی است که توسط روح‌القدس تصدیق شده؛ باید پذیرفت که کتابهای عهدین با صراحت،با امانت و بدون خطا حقیقتی را که خدا می‌خواسته است تا ما به جهت نجات یافتن از آن آگاه شویم در خود جای داده‌اند».

5- خواندن کتاب مقدس برای غیر روحانیون نیز مجاز و روا دانسته شد، مشروط به اینکه تحت نظارت و مراقبت کلیسا باشد و تفسیر آن به تفکر کلیسا وفادار باشد.

در کنار این مسائل به موضوع جایگاه مریم مقدس و نقش او در مورد نجات نیز پرداخته شد.

پس از همه این بحث‌ها "زندانی واتیکان" به ستاره‌ای محبوب تبدیل شده بود و کاتولیک‌ها هم نسبت به گفتگو با دیگر مذاهب دینیدید بازتری داشتند.[2]

بنابراین کاتولیک‌ها از این پس نه تنها به هم‌کیشان ارتدکس و پروتستان خود نزدیکتر شدند، بلکه برای مسلمانان و یهودیان نیز راهی بسوی نجات ترسیم کردند. در این شورا اسلام به عنوان دین به رسمیت شناخته شد و نگرش ناهمدلانه پیشین مسیحیت کاتولیک به همسازگرائی و همدلی میل یافت و در بیانیهپایانی نیز به مسیحیان توصیه شد که مطابق همین گرایش مشی کنند. البته مدتی طول کشید تا اثرات این بیانیه به پیکره مسیحیت تزریق شود ولی رفته‌رفته، پیامدهای این تجدیدنظر در چگونگی مواجهه مسیحیت با مسلمان‌ها در زمینه‌های مختلف از جمله استشراق و اسلام‌شناسی به چشم خورد و اینگونه مطالعات از روح صلیبی فاصله گرفت.

 

پاپ‌ها

پس از پاپ پیوس نهم کلیسا در انتظار پاپی بود که بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد. پاپ لئوی سیزدهم همان کسی بود که کلیسا انتظارش را می‌کشید."لئو" روابط کلیسا با امپراتوران را مجددا بهبود بخشید و سعی داشت اصلاحاتی در کلیسا برقرار سازد، اما کوشش او بی‌ثمر بود.

در سال 1903 که یکی از کاردینال‌های فرانسوی به پاپ گفته بود: «فرانسه کشوری ضد مذهب نیست، تنها اقلیتی کوچکند که به ایذا و آزار کلیسا می‌پردازند»، پاپ به او جواب داد: «یقینا، اما این اقلیت کوچک در رأس هستند و آزادانه به جفای کلیسا مشغولند.» و در جای دیگری نیز گفت:« حقیقتا اختیار ما در دست دیگران است و نه در دست خودمان.»[3] این گفتگو روشنگر علل عدم موفقیت وی در اصلاحات است.

پس از لئو نیز پیوس دهم در راس کلیسا قرار گرفت. او با مدرنیسم در کلیسا به شدت مبارزه کرد و بیانیه‌هایی نیز علیه روحانیون مدرن صادر کرد و مشاجراتی را که در مورد آموزه‌های شورای ترنت وجود داشت برای همیشه پایان بخشید.

پس از پیوس نیز "بندیکت پانزدهم" در خلال جنگ جهانی اول زمامدار کلیسا بود. در مورد او گفته شده که هیچ پاپی به اندازه او مورد اهانت و استهزایهمگان واقع نشده است.[4]

از دیگر پاپ‌های موثر در این قرن پیوس دوازدهم بود که اعلامیه‌ای را با عنوان:Munificentissimus_Deus صادر کرد و در آن تعریف کلیسا از صعود مریم را بیان کرد.[5]

اما در کنار همه پاپ‌های قرن بیستم موثرترین شخص کسی جز "جان بیست و سوم" نمی‌تواند باشد که با راه‌ندازی شورای دوم واتیکان منشا تحولات بزرگی در زمینه روابط واتیکان با سایر مسیحیان و سایر ادیان شد. وی در خطابه افتتاحیه شورای دوم واتیکان در سال 1959 گفت: «کلیسا نباید با محکوم کردن و تکفیر، بلکه باید با حقایق ایمانی در قبال زمانه جدید واکنش نشان دهد.»[6]

 

شورای جهانی کلیساها

نهضت اتحاد کلیساهای مسیحی که از اواخر قرن نوزده شروع شده بود، در اوایل قرن بیستم با جدیت بیشتری شروع شد. ابتدا چند شورای منطقه‌ای کار وحدت کلیساها را آغاز کرد، اما از سال 1948 و با تشکیل شورای آمستردام کار وحدت بخشی کلیساها به بعد جهانی هم رسید.

در قرن بیستم، شش شورای جهانی اتحاد کلیسا برگزار شد[7]:

1-شورای آمستردام:

این شورا با حضور نمایندگان 147 کلیسا از 44 کشور جهان در آمستردام تشکیل شد.

2- شورای اوانستون، ایلی نویز:

در این شورا تبشیر مسیحیت به کشورهای غیر مسیحی بیشتر تاکید شد.

3-شورای نیودلهی[8]:

 این شورا که در سال 1961 در دهلی نو بگزار شد نخستین گردهمایی بود که در غرب تشکیل نشد و کلیسای ارتدکس شرق نیز برای اولین بار در آن شرکت کرد. علاوه بر این کلیسای کاتولیک نیز نخستین بار در این مراسم شرکت کرد، اما شرکتش با فرستادن پنج ناظر به این شورا بود.[9]

4- شورای اوپسالا:

شورای اوپسالا در سال 1968 تشکیل شد و در آن به جنبه‌هایی از مسیحیت مانند نجات و چگونگی آن پرداخته شد. اما مباحث مطرح شده در شورا مورد تایید همگان نبود و این مساله سبب اختلافات و نزاع‌های بعدی شد.

انتقاداتی از سوی کلیسای ارتدکس و مسیحیان انجیلی و مسیحیان آلمانی و کلیسای کاتولیک نیز مطرح شد. پس از یکی از کمیسیون‌هایی که برای رفع اختلافات این شورا برگزار شده بود، ناظر کلیسای کاتولیک گفت: «من نشنیدم که کسی درباره عادل شمردگی توسط ایمان سخن بگوید. من نشنیدم کسی در مورد حیات ابدی سخن بگوید. پس موضوع غضب خدا علیه گناه چه می‌شود؟»

اما در نهایت با همه تلاش‌هایی که در این زمینه انجام شد، توافق قابل توجهی میان کلیساها حاصل نشد.

5- شورای نایروبی:

این شورا در سال 1975 برگزار شد و همان رویه‌ای که در اوپسالا پیگیری شد، در این شورا نیز ادامه یافت. زیرا در انتهای کارِ شورا، میان انجیلی‌ها و کلیسای کاتولیک و شورای جهانی کلیساها اختلاف نظر همچنان وجود داشت.

6-شورای ونکوور:

این شورا که در سال 1983و در ونکوور کانادا برگزار شد، آخرین شورای جهانی و مورد قبول کلیساها در این قرن بود. در این شورا آن شکافی که پیش از این در شوراهای پیشین دیده می‌شد، وجود نداشت.

این اقدام برای کلیساهای مسیحی که تا چند قرن پیش‌تر خون یکدیگر را ریخته و برخی برخی دیگر را می‌سوزاندند، حرکت بسیار مثبتی تلقی می‌شد، گرچه به لحاظ عملی قدمی برای اتحاد برداشته نشد و وحدت فقط در بعد نظری باقی ماند.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS