نویسنده: حمیدرضا عسگریان
نگاهی به مسئله معاد و روز حساب
معاد یکی از اصول سه گانه دین مبین اسلام و از ضروریات بدیهی آن به شمار میرود. توحید، عدل و معاد از اصول مهم و اساسی دین اسلام میباشد که التزام به این اصول از الزامات تفکیک ناپذیر شریعت اسلام است که دارای آثار و تبعات شایانی در زندگی دنیوی و حیات اخروی بشر میباشد. خداوند متعال تمامی انسان ها را پس از مرگ، دوباره زنده میگرداند و به حساب اعمالشان رسیدگی فرموده، نیکوکاران را پاداش نیک و نعمت جاوید میبخشد و بدکاران را به سزای کردارشان میرساند.
در واقع مرگ یک مرحله انتقالی مهم در زندگی انسان میباشد که باید در آن لحظه، تمام پیوندهای خود را با جهانی که سالیان دراز با آن خو گرفته است قطع کرده و در عالمی پا بگذارد که برای او کاملاً تازه و اسرار آمیز است. از این روست که بسیاری افراد در مقابل پدیده مرگ احساس ترس مینمایند. بی تردید مرگ، پایان زندگی بشر نبوده بلکه مرحله ای نوین و شکلی دیگر باره از حیات وغایت آفرینش محسوب میگردد.
انسانها بعد از سالیان متمادی زندگی در دنیای مادی، و انجام اعمال خیر و بد با تجربهای منحصر به فرد تحت عنوان «مرگ» روبه رو شده و نتیجه و سزای اعمال خود را در جهان آخرت و روز حساب میبینند. در مورد روز رستاخیز در حدیثی آمده است: «کما تنامون تمون و کما تستیقضون تبعثون». همان گونه که میخوابید میمیرید و همان گونه که از خواب بر میخیزید، زنده میشوید. در حدیثی دیگر خواب به برادر مرگ تشبیه شده است.
شریعت اسلام معتقد است که انسان پس از مردن به طرز خاصی زنده میشود. اگر نیکوکار است از نعمت و سعادت برخوردار و اگر بدکار است معذب و با فاسقان محشور خواهد شد. هنگامی که قیامت بر پا میگردد، تمامی انسانها برای حساب عمومی در پیشگاه خداوند حاضر میشوند. عالمی که انسان پس از مرگ تا روز قیامت در آن زندگی میکند. برزخ نامیده میشود. غالباً بعضی از دیدگاه ها مرگ را به معنی فنا و نیستی میدانند.
بی تردید چنین رویکردی در زندگی بشر تبعات سوء و مخربی داشته که میتوان به احساس پوچ گرایی و نا امیدی اشاره نمود. ولی مرگ از نظر قرآن یک امر وجودی است یک انتقال از جهانی به جهان دیگر است. مرگ برای مومنان آغاز یک زندگی نوین و انتقالی به جهانی وسیعتر و سرشار از مواهب الهی است. ولی این حالت انتقالی برای هیچ انسانی آسان نیست زیرا که روح سالیان دراز با این تن خو گرفته است واعمال نیک و عنایت و لطف الهی لازم است تا انسان با گذر از این مرحله، احساس آرامش نماید.
به یقین خداوند برای نیکوکاران ، انسانهای صالح و انسانهایی که زندگی اشان را با یاد خداوند و در مسیر اطاعت از وی و کمک به خلق او سپر ی نموده اند، انتقال به جهان پس از مرگ را به سهولت و راحتی میسر خواهد نمود. در بعضی روایات آمده است که سه روز برای انسان وحشتناک است: روز تولد، روز مرگ و روزی که وارد عرصه محشر میشود. در واقع این سه روز نوعی ارتباط متقابل با یکدیگر دارند و اعمال انسان هاست که این سه روز را تحت الشعاع خود قرار داده و سرنوشت انسان را در این سه روز مشخص مینماید. در دنیای طبیعی چند نوع حیات و مرگ است: حیات و مرگ نباتی یعنی نمو و رشد و ازبین رفتن. حیات و مرگ حیوانی یعنی احساس و حرکت و بالاخره مرگ. حیات و مرگ انسانی و روحانی یعنی زندگی، مرگ و زندگی دوباره.
قرآن کریم بعد از مسئله توحید بیشترین توجه را به مسئله معاد داده است. در واقع وجود معاد و جهان آخرت به صورت مستقیم مسئله عدل الهی را توجیه میکند؛ و عدالت الهی در روز حساب و در معاد به منصه ظهور میرسد. این مسئله به قدری در قرآن اهمیت دارد که به گفته بعضی از مفسرین، 1200 آیه از قرآن پیرامون معاد وجود دارد. در معاد انسان ها از قبرها برخاسته و برای حساب و جزا در محضر عدل الهی حاضر میشوند. در بعضی دیگر از آیات، معاد جسمانی نیز مطرح شده و منظور از معاد جسمانی این است که روح و جسم تواماً مبعوث میشود و آیات فراوانی از قرآن این مسئله را بیان نموده است.
قرآن کریم در آیات خود معاد را به مردم تذکر میدهد و هر گونه شک و ریب را از آن نفی میکند و در موارد زیادی برای افزایش بصیرت و رفع استبعاد آفرینش، قدرت مطلق خداوندی را به مردم یادآوری مینماید:« این استخوانهای پوسیده را چه کسی زنده میکند؟ بگو آنها را، کسی که روز نخستین از نیستی به وجود آورده است». گاهی افکار مردم را به زنده شدن و رفتن در بهار پس از مرگ زمستانی هدایت کرده و قدرت خدا را تذکر میدهد. و گاهی از راه استدلال عقلی پیش آمده نهاد خدادادی انسان را برای اعتراف به این حقیقت بیدار میکند و متذکر میگردد که کارهای خداوند عبث و بی هدف نیست. اگر جهان دیگری در بین نباشد که در آن هر کدام از صالحان و فاسقان به جزا و پاداش مناسب رفتار و کردار خودشان برسند هر دو دسته پیش خدا یکی خواهند بود و این منافی عدل الهی است. اعتقاد به عدم وجود جهان پس از مرگ، تمامی معادلات دنیوی و حسابگری ها را زیر سئوال برده و فلسفه اعمال نیک و بد را مخدوش مینماید.
برای اعتقاد به معاد دلایل علمی و الهی زیادی وجود دارد. اعتقاد به معاد یک امر فطری است. عشق عمومی انسان ها به بقاء و جاودانگی و اینکه هیچ انسانی تمایل به عدم و نیستی ندارد و خواهان جاودانگی در این عالم است و چون بعضی از افراد مرگ را پایان زندگی میدانند، فکر عدم و نیستی، ترس و وحشت را در آنها ایجاد میکند. حس علاقه به جاودانگی در همه انسان ها یکسان بوده و عمومیت دارد. پس برای این عالم بزرگ، وجدان و دادگاهی لازم است که به حساب ها رسیدگی نماید. بازتاب معاد در زندگی انسانها در بسیاری از صفات و خصوصیات آدمی دیده میشود و همین اعتقاد به معاد است که عامل موثری در تشویق به نیکی ها و مبارزه با زشتیها محسوب میشود. مسلم است بین این جهان و جهان دیگر فاصله زیادی است و حوادث و قوانین این دو جهان با یکدیگر تفاوت اساسی دارند و سنن و قواعد حاکم بر هرکدام متمایز و متفاوت است. عدالت و قوانین الهی که در جهان آخرت حاکم است در این دنیا با عدالت و اصول انسانی قابل مقایسه نیست. بهشت، کانون انواع مواهب الهی اعم از مادی و معنوی است و دوزخ، کانونی است از شدیدترین عذاب ها در هر دو جهت. برای اثبات معاد از طرق دلایل عقلی، چهار برهان وجود دارد:
برهان حکمت: اگر زندگی این جهان را بدون جهان دیگر در نظر بگیریم پوچ و بی معنی خواهد بود و از حکمت خداوند دور است.
برهان عدالت: دقت در نظام هستی نشان میدهد که تمامی امور این عالم، حساب شده است. لذا با قبول عدل خدا، وجود معاد ثابت و محقق است. برهان هدف: هدف از خلقت، تکامل است و این تکامل با وجود دنیایی دیگر و جاودان میسر میشود. و بدون جهان آخرت، نیل به اهداف آفرینش، ناقص و ابتر میماند.
برهان نفی اختلاف: برای از بین بردن اختلافات مکتب ها جایی باید این حقیقت روشن شود.
وجود معاد و دنیای پس از مرگ در بسیاری از ادیان و ملل آمده است. همه ادیان و مذاهبی که به پرستش خدای متعال دعوت میکنند و بشر را به نیکوکاری امر و از بدکاری نهی مینمایند، برای انسان معاد و زندگی دیگری پس از مرگ قائلند. زیرا هرگز تردید نمی کنند که نیکوکاری وقتی ارزش خواهد داشت که پاداش نیکی به دنبال خود داشته باشد و چون این پاداش در این جهان مشهود نبوده و در موارد بسیاری قابل تحقق نیست، ناگزیر پس از مرگ در جهان دیگر و با زندگی دیگری خواهد بود. گذشته از آن در مقابر باستانی که کشف میشود علائم و آثاری دیده میشود که دلالت دارد بر اینکه انسان قدیم به زندگی دیگری پس از مرگ ایمان داشته و به حسب اعتقاد خود برای این که مرده در آن جهان آسایش داشته باشد، تشریفاتی انجام میداده اند. تا بدانجا که برخی از لوازم شخصی افراد را در مزار آنان دفن مینمودند.که این حاکی از اعتقاد به جهان آخرت است.
از نظر اسلام، انسان آفریده ایست که از تن و روان تشکیل یافته است. تن انسان روزی به امر خدای متعال پیدایش یافته روزی نیز تجزیه شده از بین میرود. ولی روان انسان مادی نیست، صفات روحی و صفاتی نظیر علم و احساس، فکر و اراده قابل مشاهده و مادی نیستند و اثرات آن در زندگی انسان جاویدان است. پیغمبر اکرم درباره مرگ میفرماید: «شما نابود نمی گردید. بلکه از خانه ای به خانه دیگر منتقل میشوید». معنی مرگ از نظر اسلام این است که روان انسان فناپذیر است و زمانی که ارتباط خود را از تن قطع کند جسم آدمی از بین میرود و روان بدون تن به زندگی خود ادامه دهد.