20 آذر 1396, 16:42
پرسش: در یکی از آیات قرآن به تعدد زوجات اشاره شده و فرموده اگر عدالت بورزید می توانید دو یا سه یا چهار همسر برگزینید اما در آیه دیگری می فرماید: هرگز نمی توانید میان همسرانتان عدالت برقرار کنید که نتیجه این دو آیه این می شود که نباید تعداد زوجات صورت گیرد آیا این دو آیه در ظاهر متناقض نیستند؟
پاسخ: یکی از ابعاد عظمت و حقانیت قرآن این است که در عین حالی که در طول 23 سال و به تدریج بر پیامبر خدا نازل شد در آیات آن هیچگونه تعارض و اختلافی وجود ندارد. خداوند در این زمینه می فرماید: «ولوکان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلفا کثیرا:[1]اگر (قرآن) از جانب غیرخدا می بود حتماً در آن اختلاف بسیاری می یافتند.»
علاوه بر تأکید خداوند بر این مسأله باید بدانیم که اگر چنین تعارضاتی در قرآن وجود داشت همین مساله برای رد آسمانی بودن قرآن از سوی مشرکانی که همواره به دنبال مخدوش ساختن ساحت مقدس قرآن بودند کفایت می کرد با این حال هیچ یک از مشرکان به تناقض میان آیات اشاره نکرده و عظمت قرآن روز به روز افزون تر گشته است.
اما در بین بعضی از آیات تعارضات ظاهری- نه حقیقی- وجود دارد که این تعارض نه از ناحیه خود قرآن بلکه از عدم آگاهی مخاطبان نسبت به قواعد و ابزارهای فهم آیات سرچشمه می گیرد که برای رفع این اختلافات ظاهری به دامن اهل بیت پیامبر و آگاهان به تفسیر قرآن متوسل می شویم، یا خود کمر همت برمی بندیم و از ابزارها، قواعد و منابع فهم قرآن آگاهی می یابیم. براساس روایات پرسش فوق در زمان معصومین(ع) نیز مطرح بوده و پاسخ آن نیز توسط معصومین داده شده و در کتب حدیثی شیعه ثبت شده است. باتوجه به جذاب بودن حکایت این سؤال ترجمه آن را عیناً از کتب حدیث و تفسیر نقل می کنیم.
در کتاب «فروع کافی» آمده است که ابن ابی العوجا (از دگراندیشان عصر امام صادق«ع») از هشام بن حکم سؤالاتی کرد از آن جمله گفت: مگر نه این که خدای تعالی حکیم است؟ هشام گفت: بله او از هر حکیمی حکیم ترست. ابن ابی العوجاء گفت: اگر چنین است پس بگو ببینم چگونه از یک طرف فرمود: «با زنان پاک ازدواج کنید دو یا سه یا چهار همسر، و اگر می ترسید عدالت را رعایت نکنید تنها به یک همسر قناعت نمایید.»[2]
اما در آیه دیگری فرمود: «هرگز نمی توانید در میان همسران خود عدالت برقرار سازید هرچند کوشش نمایید...»[3]
کدام حکیم است که این طور سخن بگوید. از یک طرف گرفتن زنان متعدد را برای کسانی که بتوانند عدالت را رعایت کنند تجویز کند و از سوی دیگر بگوید اصلا شما نمی توانید عدالت را برقرار سازید؟ هشام نتوانست جواب دهد ناگزیر به مدینه سفر کرد و به حضور امام صادق«ع» رسید و قصه را بازگفت. امام فرمود: آیه اول مربوط به نفقه است و می فرماید: اگر نمی توانید نفقه چند همسر را به طور مساوی بدهید به یک زن اکتفا کنید اما آیه شریفه دوم مربوط به میل درونی و محبت قلبی به زنان است.
هیچ کس نمیتواند محبت درونی خود را بین چند همسر به طور مساوی تقسیم کند و چنین چیزی در شرع هم واجب نشده تا با آیه قبلی منافات داشته باشد.
همین که هشام این جواب را برای ابن ابی العوجاء آورد او گفت: به خدا سوگند این پاسخ از خودت نیست.[4]
این نکته نیز قابل ذکر است که در آیه دوم پس از آنکه خداوند می فرماید: «هرگز نمیتوانید بین زنان عدالت برقرار کنید...» اضافه می نماید: «حال که چنین است پس تمام تمایل خود را متوجه یک طرف نسازید که دیگری را به صورت بلاتکلیف درآورید.»
بنابراین از ادامه آیه دوم نیز چنین به دست می آید که چون عدالت مطلق و کامل قلبی هرگز امکان پذیر نیست، پس حداقل عدالت نسبی را که عبارت از تمایل و محبت به هر دو طرف است را از دست ندهید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان