نویسنده: جواد پوریا
یکی از صفات ناپسندی که قرآن کریم و روایات آن را مورد نکوهش قرار داده اند، تهمت و افتراست. از دیدگاه علمای اخلاق، تهمت و افترا از غیبت هم بدتر است؛ زیرا غیبت اظهار عیب واقعی یک شخص برای دیگران است؛ اما در تهمت، عیبی را که در واقع، شخص متهم ندارد، به او نسبت میدهند. از این رو، از این کار بسیار زشت و زیانبار، در قرآن کریم، در موارد بسیار، نهی و نکوهش شده است. روشن است که اگر چنین کاری در جامعه رایج شود، امنیت و آبروی افراد تهدید میشود. در اجتماعی که افراد آن، به خود حق بدهند که به دیگران تهمت بزنند و نسبتهای دروغ و ناروا به آنان بدهند، اعضای آن، احساس امنیت و آرامش نمیکنند، پیوسته در اضطراب به سر میبرند، نسبت به هم احساس بدبینی میکنند و با این وضع، جامعه رو به ویرانی مینهد. چنین افرادی نمیتوانند با هم انس بگیرند و مهربان باشند و نمیتوانند همکاری، همیاری و همزیستی خوبی داشته باشند و در راه تحقق اهداف اسلام با هم تلاش کنند. خداوند در اینباره میفرماید:
«و من یکسب خطیئه او اثما یرم به بریئا فقد احتمل بهتانا و اثما مبینا»
هر آن کس که خود کار نادرستی انجام داده، آن را به شخص دیگری نسبت دهد (و مسئولیتش را به عهده دیگران بیندازد تا خود را تبرئه کند) چنین کسی بهتان زده و مرتکب گناهی آشکار شده است»(نساء: 112)
و در آیه دیگری میفرماید:
«والذین یوذون المومنین و المومنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتانا و اثما مبینا»
«کسانی که به مردان و زنان مومن کارهای زشت و زنندهای رانسبت بدهند که انجام ندادهاند و از این راه به ایشان اذیت و آزار برسانند، حقاً که تهمت زدهاند و مرتکب گناه آشکاری شدهاند»(احزاب: 58).
در آیه دیگر، خداوند، مورد خاصی را که در زمان رسول خدا(ص) اتفاق افتاد، یعنی داستان افک معروف و تهمتی که به دو مسلمان زدند، یادآوری کرده، با تعبیرات بسیار شدیدی آن را محکوم میکند و در ضمن آن، دستورات آموزندهای میدهد:
«لولا اذ سمعتموه ظن المومنون و المومنات بانفسهم خیرا و قالوا هذا افک مبین»
«چرا مردان و زنان مومن هنگامی که این تهمت را شنیدند، گمان خیر به خودشان نبردند و چرا نگفتند که این یک تهمت آشکار است»(نور:12).
در این آیه، جمله «چرا گمان خیر به خودشان نبردند» تعبیر بسیار لطیفی است و اشاره دارد به اینکه مومنان باید همه اعضای جامعه خود را، که افراد مومنند، یکی بدانند و همگان را از خود حساب کنند و هر چه را که درباره خود نمیپسندند، درباره آنان هم نپسندند؛ زیرا گمان بد بردن درباره دیگر مومنان را گمان بد درباره خودشان برشمرده است.
پس مومن همان طور که وضع خودش برای خودش روشن است، به خود گمان بد نمیبرد و از حیثیت و آبروی خویش به سختی دفاع میکند، باید به مومنان دیگر نیز گمان بد نبرد و از حیثیت ایشان به سختی دفاع کند. بنابراین، نخستین وظیفه مومن در برابر چنین جریانی آن است که آن را تکذیب کند و با قاطعیت بگوید که این یک تهمت و افترای آشکار است. دومین وظیفه او این است که به گسترش آن دامن نزند و شایعه پراکنی نکند و بداند که این کار گناه سنگینی است. خداوند در ادامه میفرمایند:
«اذ تلقونه بالسنتکم و تقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم و تحسبونه هینا و هو عندالله عظیم»
«اگر فضل خدا نبود شما را عذاب سختی در میگرفت) آن هنگام که این تهمت نابه جا را که به آن علم نداشتید، از زبان یکدیگر میشنیدید و دریافت میکردید و با دهان خود، آن را به دیگران منتقل میکردید و این کار (یعنی ریختن آبروی دیگران) را بیاهمیت و ساده به حساب میآورید، در صورتی که این کار نزد خداوند گناهی است بزرگ»(نور:15)
عرض و آبروی مومن، مانند خون و جان او محترم است و حریم مومن حریم خدا است، چیزی نیست که هر کس به سادگی وارد آن شود، حرمت مومن را هتک کند، حریمش را در هم بشکند و هر چه میخواهد، بگوید. خداوند به این مسئله بسیار اهمیت داده و به دنبال آن میفرماید: «چرا وقتی این شایعه را شنیدید، نگفتید: ما حق نداریم چنین حرفی بزنیم. ای خدای پاک و بی عیب! این تهمت بزرگی است. خداوند شما را نصیحت میکند که اگر مومن هستید، هرگز چنین کارهایی را تکرار نکنید، در ریختن آبروی دیگران و نشر شایعات مشارکت نداشته باشید».
آیات به روشنی دلالت دارند بر اینکه هر جا آبروی مومنی در خطر است، دیگران موظف به دفاع از او هستند و باید به طور صریح و قاطع آن نسبت را تکذیب کنند و بگویند که چنین چیزی نیست و ما حق نداریم این حرفها را بزنیم. در پی این آیه، آیه دیگری درباره حفظ آبرو و صیانت از شخصیت مومنان، آمده که بسیار آموزنده و با اهمیت است. این آیه میفرماید:
«ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره والله یعلم و انتم لاتعلمون»
کسانی که دوست دارند کارهای زشت و ناروا در میان مومنان رایج گردد (و انجام آن عادی شود) در دنیا و آخرت گرفتار عذابی دردناک خواهند بود.