9 فروردین 1397, 12:14
حضرت آیت الله خامنهای در جلسه درس خارج فقه روز گذشته، ذیل بحث موارد استثنا از حکم حرمت غیبت، در پاسخ به سوالی پیرامون صدق غیبت در مواردی چون نوشته، وبلاگ یا ضبط صوت و تصویر و انتقال آن، به نکات مهمی اشاره فرمودند. این بخش از بیانات معظم له به شرح ذیل است:
این که اصلا این کار [غیبت] جایز است یا جایز نیست و لو به قصد اصلاح باشد، این را نمیشود به طور مطلق یک چنین چیزی را پابند شد؛ که ما بگوئیم ما چون میخواهیم در امر جامعه اصلاح کنیم، پس زیدی را، عمروی را یا یک جریانی را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهیم، غیبت کنیم؛ حالا آن کسانی که این کارها را میکنند، خیلی اوقات به غیبت هم اکتفا نمیکنند؛ خب، ملاحظه میکنید دیگر. گاهی چیزهایی را میآورند که معلوم نیست حد غیبت (1) بر او صادق باشد؛ شاید مصداق تهمت است، مصداق افترا است، مصداق قول به غیر علم است. مصداق سب و شتم است؛ نمیشود این را گفت که اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراین، این جایز است برای او، نه؛ موارد استثنا همان مواردی است که [در کتب فقهی] ذکر شده است.
منتها باید این موارد صدق کند، احراز بشود. این خیلی مهم است. واقعا یکی از چیزهایی که ما همه مان [باید توجه کنیم] به مردم هم باید بگوئیم، یاد بدهیم که توجه بکنند این است که: به صرف توهم این که حالااین کار مصلحت دارد، دستشان را، یا قلمشان را، یا وبلاگشان را آزاد نکنند که هرچه به دهنشان آمد، آن را بگویند؛ اینجور نیست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همین حکم است. یعنی خواندن وبلاگ هم مثل خواندن کاغذ است، کتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غیبت شامل همه اینها میشود؛ یعنی ملاک استماع در اینها وجود دارد مسلما. شنیدن به گوش خصوصیتی ندارد، خواندن تو نامه هم عین همان است که ما در بحث استماع این را تاکید کردیم و عرض کردیم.
خب، دوربین هم همین جور است. فرض کنید که اگر چنانچه انسان یک خطایی را از کسی دید، این را رفت با دوربین ثبت کرد، بعد آمد یک جایی نشان داد؛ این هم همان است دیگر، چه فرقی میکند؟ یعنی بایستی واقعا به اینها توجه کرد. محیط را باید محیط اخلاقی کرد. ما اگر بخواهیم جامعه را اصلاح بکنیم، این اصلاح فقط به این نیست که انسان از افراد غیبت بکند. راههای دیگری هم وجود دارد. حالا من غیبت را عرض میکنم. فضلا(2) از تهمت و افترا و اینها.
بنده یک وقتی به یک مناسبتی در یک صحبت عمومی عرض کردم به مردم که قرآن کریم میفرماید: «لولااذ سمعتموه ظن المومنون و المومنات بانفسهم خیرا»؛ (3) یعنی وقتی افک (4) را شنیدید چرا به همدیگر حسن ظن نداشتید؟ یعنی از اول رد کنید افک را. ]اگر[ آمدند به یک نفری تهمت زدند، یک چیزی را گفتند- حالا یا با عنوان تهمت یا به عنوان غیبت- چرا قبول میکنید؟ ببینید این کلمه لولای تحذیریه در قرآن و در کلام عرب خیلی معنای وسیعی دارد، فقط معنایش «چرا» نیست، که ما بگوئیم چرا این کار را نکردی. چرای با تاکید است. یعنی آه، وای، چرا؛ معنای «لولا» این است؛ تحذیریه است. }چرا{ «لولااذ سمعتموه ظن المومنون و المومنات بانفسهم ]خیرا[»؛ یعنی چرا به هم ظن نیک ندارید، چرا به هم حسن ظن ندارید. تا فورا کسی آمد، شما بگوئید بله، احتمال درستی اش هم اگر بود، آدم به صورت یقین آن را بداند و نقل بکند. این درست نیست، این ممنوع است. این چیزی که امروز مورد ابتلاست در جامعه ما، از همان چیزهایی است که بایست از همین ادله غیبت بفهمیم که درست نیست؛ این وضعی که وجود دارد درست نیست. البته انتقاد منطقی، گفتن حرف صحیح این قدر حرفهای آشکار وجود دارد که انسان اگر ذکر آنها را بکند، اصلا هم غیبت نیست، و میتواند انسان نقد بکند. بله مسلم است، امروز یک جریان صحیح و حقی در جامعه ما وجود دارد، جریانهای باطلی هم وجود دارد که به انواع و اقسام طرق میخواهند جامعه را خراب کنند، انقلاب را منحرف کنند؛ در این شکی نیست. آدمهایی هم در راس این جریانات هستند. چه لزومی دارد که انسان به این آدمها تهمت بزند. چه لزومی دارد که غیبت اینها را بکند. حرف آشکار اینقدر دارند؛ همان حرفهای آشکار را بیان بکنند، تبیین بکنند، توضیح بدهند، مطلب روشن خواهد شد؛ هیچ نیازی به غیبت کردن نیست که آدم بگوید حالا ما برای اصلاح مثلاغیبت میکنیم.
بنابراین به نظر من همین ادلهای که در باب غیبت خواندیم، این تمام المراد را به ما نشان میدهد؛ یعنی واقعا همانی که باید بفهمیم از شرع مقدس همین را انسان میفهمد و تشخیص میدهد. باید بر طبق همین هم عمل کرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان