28 اردیبهشت 1395, 23:58
امام هادي(ع) فرمود: المصيبه للصابر واحده و للجازع اثنتان. بلا و مصيبت براي شخص صبرکننده يکي است و براي شخص کم تحمل و کم طاقت، دو تا خواهد بود. (منتهي الامال ج 2 ص 574)
ظاهرا دو تا بودن مصيبت جزع کننده و انسان کم تحمل، يکي اصل مصيبت وارده بر اوست و دومي مصيبت نابودشدن اجر و پاداش اخروي وي است. علاوه اينکه بي تابي کردن، خود نوعي درد و رنج روحي است و غم آدمي را شدت مي بخشد. (همان) ضمن اينکه بي تابي کردن، شان و منزلت و عزت آدمي و اطرافيان وي را ضايع مي کند و به قول معروف آبروي انسان را برباد مي دهد. مطابق تعريف محقق طوسي صبر عبارت است از نگاه داشتن نفس و خودداري انسان از جزع و بي تابي نمودن به هنگام ناگواري ها و سختي ها و بلاهاست. (درس هايي از اخلاق ص 103) صبر در واقع ناشي از معرفت و نوع نگاه انسان به جهان است و ميزان صبوري و مقاومت آدمي بستگي کامل دارد به ميزان درک و يقين او.
نقل مي کنند که کسري بر بوذرجمهر حکيم غضب کرد و دستور داد او را در جاي تاريکي حبس کنند و به دست و پايش زنجير ببندند. پس از مدتي کسي را فرستاد که از او خبر بياورد و حالش را جويا شود. مامور وقتي آمد او را با سينه گشاده و نفس آرميده ديد. از او پرسيد تو دراين زندان با سختي زندگي مي کني اما چنان وانمود مي کني که گويا در آسايش و راحتي بسر مي بري؟ حکيم گفت: من معجوني ساخته ام از شش چيز و آن را مصرف مي کنم لذا مرا بااين حال خوش، مشاهده مي کني. مامورگفت: آن معجون را به ما نيز ياد بده تا استفاده کنيم.
لذا بيخود نبايد نگران شد. در همين رابطه امام کاظم(ع) فرمود: اگر صبر کني سود مي بري و اگر صبر نکني خدا مقدرات خود را عملي مي کند خواه راضي باشي يا نه. همچنين امام اول(ع) فرمود: اگر صبر کني آنچه مقدر الهي است خواهد شد و تو ثواب خواهي داشت و اگر بي تابي کني باز هم مقدر الهي خواهد شد و از براي تو وزر و وبال خواهد بود. (معراج السعاده ص 705-703)
آنچه خدا خواست همان مي شود
و آنچه دلت خواست نه آن مي شود
( علامه طباطبايی)
چون اين مطلب را به کسري اطلاع دادند امر کرد او را از زندان و بند رها کردند و وي را احترام نمودند. (منتهي الامال، ج 2 ص 575
( از امام صادق(ع) نقل مي کنند: وقتي مومن را در قبر مي گذارند، نماز در طرف راست و زکات در سمت چپ او قرار مي گيرد و نيکي و احسان، مشرف بر او مي ايستد و صبر نيز درناحيه اي ديگر قرار مي گيرد. هنگامي که دو فرشته سوال مي آيند، صبر خطاب به نماز و زکات و نيکي مي گويد: صاحب خود را دريابيد و پاسخ دو ملک را بدهيد، هرگاه کم آورديد و ازپاسخ ناتوان گشتيد، من در کنار ميت هستم و به او کمک خواهم کرد. (همان) صبر تلخ آمد وليکن عاقبت
ميوه شيرين دهد پرمنفعت
خداوند به پيامبر(ص) فرمود: هرگاه يکي از بندگان خود را به مرضي مبتلا سازم و او صبر پيشه کند و شکايت خود را پيش عيادت کنندگان مطرح ننمايد، گوشت و خون بدن وي را به گوشت و خوني بهتر از آني که داشت تبديل مي کنم. بنابراين اگر او را شفا دادم، همه گناهانش را مي آمرزم و اگر جان او را گرفتم، قطعا مشمول رحمت خود مي گردانم. (معراج السعاده ص 700)
شهيد مطهري نقل مي کند: ابوطلحه از ياران پيامبر(ص) زني به نام ام سليم داشت. آنها پسري داشتند که بسيار موردعلاقه آن دو بود. از قضا بر اثر بيماري فوت مي کند. مادر جنازه را در پارچه اي پيچد و آن را در اتاقي مخفي کرد و سپس غذايي مطبوع تهيه نمود و خود را نيز آراسته و خوشبو کرد. ساعتي بعد شوهر آمد و پرسيد: بچه چه شد؟ گفت: او آرام گرفت. زن غذا را آورد و با هم خوردند. لحظاتي بعد ام سليم گفت: آيا اگر به تو اطلاع دهم که امانتي نزدما بود و آن را به صاحبش رد کرديم، ناراحت مي شوي؟ مرد گفت: نه، ناراحتي ندارد. امانت مردم را بايد پس داد. زن گفت: سبحان الله، خداوند فرزند ما را که پيش ما امانت بود، پس گرفت و برد. شوهر از بيان زن تکاني خورد و گفت: به خدا سوگند من از تو که مادر هستي بايد بيشتر صابر باشم. بلند شد و دو رکعت نماز خواند و خدمت رسول خدا رسيد و تمام ماجرا را شرح داد. حضرت فرمود: خداوند امروز شما را قرين برکت کند و نسل پاکيزه اي نصيب شما گرداند. خدا را سپاس که در امت من امثالي مانند شما مردان و زنان صبور قرار داد. (حکايت ها و هدايت ها ص 270)
روزنامه كيهان، شماره 21039 به تاريخ 1/2/94، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان