دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جاودانگی ارزشهای اخلاقی‌

اشاره: در یادداشت قبلی، دیدگاه استاد شهید مطهری را درباره جاودانگی اصول اخلاقی بیان کردیم. در این نوشتار به تبیین دیدگاه آیت الله جوادی آملی در این خصوص می‌پردازیم.
جاودانگی ارزشهای اخلاقی‌
جاودانگی ارزشهای اخلاقی‌
نویسنده: سید حسین رکن الدینی

اشاره: در یادداشت قبلی، دیدگاه استاد شهید مطهری را درباره جاودانگی اصول اخلاقی بیان کردیم. در این نوشتار به تبیین دیدگاه آیت الله جوادی آملی در این خصوص می‌پردازیم.

ایشان مراد خود را از جاودانگی چنین بیان می‌کنند که «اگر چیزی خوب است، برای همه در هر عصر و نسلی خوب است و مردم هر زمان و زمینی باید این فضیلت را تحصیل کنند و اگر چیزی بد است نیز برای همه ... بد است و همگان در همیشة تاریخ باید از آن بپرهیزند». سپس جاودانگی اخلاق را با سه تفسیر تبیین می‌کنند:

الف ـ ادراک معانی کلی توسط نفس: تبیین ایشان را می‌توان به شکل زیر ارائه کرد:

1. تمام حقیقت‌ها در خارج هستند و عوض نمی‌شوند. چون ما واقعیت متغیر و نسبی نداریم و اگر تغیر دارند، تغیرشان هم دائمی است. چنین نیست که یک واقعیت با حفظ همه حدود و شرایط با مقیاس‌ها و سنجش‌های گوناگون به صورت واقعیت‌های متعدد درآید. توضیح اینکه وقتی در امور محسوس، مانند قلم و غیرمحسوس، مانند محبت جستجو می‌کنیم، «کلی» را درک می‌کنیم که بر تمام مصادیقش قابل صدق بوده و بر آنها حمل می‌شود. این مفهوم کلی که منتزَع از مصادیق عینی و جزئی است، امری ذهنی است که با تمام مصادیقش در معنا شریک بوده و از این رو، مشترک معنوی هستند. البته باید توجه داشت که آنچه در خارج به عنوان یک حقیقت و واقعیت شناخته می‌شود، امری کلی است نه اینکه مراد از حقیقت موجود در خارج، مصادیق کلی باشد که مساوق با جزئیت است و این دو امر با هم منافاتی ندارند. بر این اساس، حقیقت موجود در خارج و غیرقابل تغییر است، چون واقعیتِ متغیر و نسبی نداریم. اگر تغیر داشته باشند، تغیرشان هم دائمی است. این طور نیست که یک واقعیت با حفظ تمام حدود و شرایط، با مقیاس‌ها و سنجش‌های گوناگون به صورت واقعیت‌های متعدد درآید.

2. ویژگی «کلی» این است که اولاً: قابل حمل بر تمام مصادیقش می‌باشد، ثانیاً: بین تمام مصادیقش مشترک معنوی است (نه لفظی) هم در علوم نظری و طبیعی و هم در حکمت عملی و اخلاق. 3. ذهن، «کلی» را درک می‌کند و بخشی از مسائل «کلی» در ذهن وجود دارد.4. «کلی» را روح مجرد درک می‌کند. 5. روح مجرد امری جاودانه است. 6. اگر امری جاودانه شد، برای تطهیر و تهذیب آن به مسائل جاودانه نیاز است.

نتیجه: اخلاق مسئله ای جاودانه است؛ یعنی ثابت و لایتغیر است.

ب) تجرد روح و اثبات اوصاف نفسانیتبیین و تفسیر دوم ایشان را می‌توان به شکل زیر ارائه کرد:

1. روح انسان و کمالات آن مجرد است، یعنی معرفت خدا، ایمان، عقل، عدالت و سایر ملکات نفسانی مجرد هستند، چون مکان و زمان ندارند و قابل تقسیم به نصف و ثلث و ... نیستند و اگر ملکات نفسانی مجرد باشند، روح نیز که موصوف اینهاست، یقیناً مجرد است. 2. تمام قوای حسی، خیالی و وهمی انسان نیز مجرد است. (حکمت متعالیه، تجرد روح و تمام شئون آن، از جمله قوای نفس را ثابت کرده است. هر چند تجرد درجاتی دارد و درجات برترش مخصوص قوه عاقله و درجه وسط و پایین آن هم مربوط به «واهمه»، «متخیله»، «خیال»، «حس مشترک» و ... است). 3. با تجرد قوای انسان، تمام کارهای علمی و عملی انسان ثابت خواهد بود. (یعنی علومی که در حد وهم و خیال فراهم کرده، مجرد است، چون اصولاً اندیشه، مجرد و غیر قابل زوال، تغیر و تقسیم است. آنچه متغیر است «معلوم» است و انسان علم به تغیر دارد). 4. با تجرد علوم و قوا، ملکات فاضله یا رذیله ای که همتای این علوم در حد احساس یا تخیل یا توهم ... هستند، مجرد می‌باشند. 5. تجرد، ابدیت و دائمی بودن را به همراه دارد.

نتیجه: مسائل اخلاقی با این ابدیت که با تجرد روح انسانی همراه است، تضمین می‌شود. «پس چون روحِ مجرِد تغییرناپذیر در همه انسان‌ها وجود دارد و در گرو زمان و مکان نیست، فضایل اخلاقی هم که برای تهذیبِ روحِ ثابتِ مجرد است ، قهراً اصولی ثابت، پایدار، کلی و نامحدود است.»

ج ـ ادراک قضایای جزئی توسط نفستبیین و تفسیر سوم ایشان چنین است:

1. نفس، قضایای جزئی را نیز مانند کلیات درک می‌کند. 2. نفس، کارها را بر وفق قضایای جزئی انجام می‌دهد. 3. قضایای جزئی ابتدا صبغه مادیت دارند. 4. با وارد شدن این قضایای جزئی به دالان ورودی روح، با روح متحد شده و با آن حرکت می‌کنند. 5. به دلیل همراهی این قضایای جزئی با روح و حرکت با آن، «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» شده و به مقام تجرد می‌رسند.

6. ملکات و اوصافی که در متن آن تعبیه شده و همگام با روح، سیر و حرکت جوهری یافته اند نیز «روحانیة البقاء» و مجرد می‌شوند.

نتیجه: این ملکات و اوصاف به دلیل کسب تجرد «برای همیشه در روح می‌ماند و جاویدان می‌شود.» ‌

همان طور که ملاحظه می‌شود ایشان جاودانگی اصول اخلاقی را با سه بیان متفاوت تبیین کردند که وجه مشترک هر سه بیان ایشان به مسئله تجرد روح و تغییرناپذیر بودن آن برمی گردد؛ به این معنا که چون روح انسان مجرد است، مدَرکات آن نیز در نهایت مجرد خواهند بود و هر امر مجردی جاودانه است، از جمله فضایل و رذایل اخلاقی که نفس انسان آنها را به صورت کلی یا جزئی درک می‌کند. اینکه ایشان واقع گرا هستند و گزاره‌های اخلاقی را از سنخ جملات خبری می‌دانند، تردیدی نیست، از این رو، این مطلب را به عنوان یک اصل موضوعه درباره ایشان می‌پذیریم و از طرفی تمام تلاش ایشان در تبیین‌های سه گانه فوق، بر این بوده است که جاودانگی اخلاق و گزاره‌های اخلاقی را اثبات کنند. لکن آنچه مهم است پاسخ به این سئوال است که بر اساس دیدگاه ایشان، جاودانگی اخلاق و اصول ارزش‌های اخلاقی(مطلق گرایی) چگونه از واقع گرایی استنتاج می‌شود؛ به عبارت دیگر، بر اساس این دیدگاه، چگونه مطلق گرایی از لوازم واقع گرایی به حساب می‌آید؟ به نظر می‌رسد نحوه استنتاج چنین باشد: ایشان معتقد هستند که حقایق در خارج تغییر نمی‌کنند، چون ممکن نیست چیزی واقعیت و حقیقت باشد، در عین حال، متغیر یا نسبی باشد. از طرفی تمام حقایق در خارج کلی هستند و روح مجرد، کلی را درک می‌کند و چون روح به سبب تجردش جاودانه است، برای تطهیر و تهذیبش به امور جاودانه (فضایل اخلاقی) نیاز دارد.

پس اخلاق، جاودانه است و با توجه به اینکه ایشان در هر سه تبیین خود بر تجرد روح و تغییرناپذیر بودن آن تاکید دارد، شاید بتوان به گونه‌ای بیان فوق را با اندکی تغییر در هر سه تبیین ایشان جاری دانست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS