مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
راهبرد نیایش در صحیفه سجادیه (قسمت اول)
11 اردیبهشت 1387, 0:0
راهبرد نیایش در صحیفه سجادیه (قسمت اول)
نویسنده: على اصغر الهامىنیا
امام سجاد(ع) با زیباترین روش یعنى ارتباط صادقانه همراه با شور و احساس وصف ناشدنى نیایش جانانه با خدا به شکل زنده و عملى، عالىترین و کاملترین نوع تکامل را به منصه ظهور گذاشت و به مردم آموخت که چگونه باشند، چگونه بیندیشند، چگونه تصمیم بگیرند و چگونه زندگى کنند.
چکیده
همپایى قرآن و عترت حاوى این نکته است که تفسیر قرآن را باید از عترت جست. همین موضوع ضرورت آشنایى بیشتر با سخنان اهل بیت را آشکار مىسازد و صحیفه سجادیه، خود ترجمان قرآن است. آشنایى بهتر با این کتاب آسمانى از نظر سند، شرحهاى آن، زمان، معارف مندرج درآن، ساختار و سرانجام کتابهاى دیگرىکه در حکم جلدهاى بعدى آن هستند، از اهداف این نوشته است و امیدوار است به این پرسشها پاسخ دهد که صحیفه سجادیه چگونه کتابى است و امام سجاد(ع) چرا معارف بلند الهى را در قالب نیایش بیان کرده است و سرانجام راهبرد نیایش در این زبور آل محمد (ص) چیست؟ مقاله «توصیفى» است و به روش کتابخانهاى تهیه و تدوین گردیده است و اشاره به عناوین معارف بلندى را که در صحیفه موجود است، مىتوان از نکتههاى محورى تحقیق بر شمرد، از جمله: ژرفاى توحید، نبوت، امامت، تمسک به قرآن مجید.
مقدمه
فرهنگ غنى و بى پایان دین جاوید و جهانى اسلام، توانایى اشباع و ارضاى نیازهاى فکرى همه اندیشمندان تا فرجام دنیا را دارد. امام زین العابدین(ع)، از آیات قرآن مجید با عنوان گنجینههاى اسرار الهى یاد مىکند:
آیاتُ القُرآنِ خَزائِنٌ فَکُلَّما فُتِحَت خَزائِنَهُ یَنبَغى لَکَ اَن تَنظُر مَا فِیهَا.
آیات قرآنى گنجینههایى است که هر گاه گشوده مىشود شایسته است که در آنها دقت کنى.
رسول خدا(ص) کلیدهاى رمز این گنجینههاى بى پایان را به «عترت» سپرده و در حدیث قطعى و متواتر «ثقلین» قرآن و عترت را همتایانى نامیده که هرگز از یکدیگر جدا نمىشوند تا در روز رستاخیز کنار حوض کوثر به پیامبر بپیوندند. همتایى قرآن و عترت، موضوعى ظاهرى و شعارى نیست، بلکه حقیقتى است که از زبان پیامبر خدا بیان شده و هیچ فرد دیگرى شایستگى همتایى قرآن را ندارد، چنانکه هیچ پدیده دیگرى جز قرآن، شایسته همتایى عترت نیست. به تعبیر امیر مؤمنان(ع):
نَحْنُ اَهْلَ البَیْتِ لا یُقاسُ بِنا اَحَدٌ؛ فَبِنا نَزَل القُرآن وَ فینا مَعْدِنُ الرِّسالَةِ.
ما اهل بیتى هستیم که هیچ کس با ما مقایسه نمىشود، قرآن در میان ما فرود آمده و کانون رسالت نیز در میان ماست.
همپایى قرآن و عترت نیز نکته ظریف و حقیقت دیگرى است که در خور توجه شایان اهل نظر است و آن، این که پیروان عترت باید پا به پاىِ قرآن به تفسیر و تبیین و شرح و اجراى آن بپردازند و حقایق و احکام و گنجینههاى آن را براى دیگران باز گویند. مفهوم نزول قرآن در میان اهل بیت نیز همین است که دیگران ـ هر اندازه از علم و عقل و نبوغ برخوردار باشند، هرگز نمىتوانند مانند اهل بیت، به همه معارف قرآن دست یابند و گنجور گنجینههاى قرآن کسى جز عترت نخواهد بود.
بهترین دلیل بر مدعاى ما آثار به جاى مانده از عترت معصوم و پاک پیامبر است که جملگى چون درّ شاهوار در میان آثار اسلامى مىدرخشد و هیچ کلام و مرامى همسنگ کلام و مرام آنان نبوده و نیست و به تعبیر آیة اللّه حسن زاده آملى «معجزات قولى» است؛
«معجزات قولى علوم و معارف و حقایقى است که بهتعبیر حضرت امیر(ع) ـ در خطبه اشباح نهج البلاغه ـ از ملائکه اهل امانت وحى، از حظائر قدس ملکوت بر مرسلین نازل شده است. سرسلسله معجزات قولى، قرآن مجید است و معارف صادر از اهلبیت عصمت و وحى و منطق صواب و فصل خطاب چون نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و جوامع روایى، تالى آن است.
و همان گونه که امام معصوم «قران ناطق» است، سخنان آنان نیز ترجمان قرآن است و در میان آنها «صحیفه سجادیه» حضرت سیدالساجدین(ع) از لطافت خاصى برخوردار است.
در این دفتر آسمانى هرگونه جسم و جان عالم را سود است که چون خداشناس شدید، هر خیر و سعادت از او بطلبید به شما عطا مىکند بلکه هر چه به شما عطا کرد، سعادت خیرخود را در آن مشاهده مىکنید. این دفتر، خلاصه درس مقام رضا و تسلیم در مقابل فرمان سلطان حقیقت است و جهان را بر شما بهشت رضوان مىگرداند وهر رنج و آلام عالم را بر شما راحت و نعمت مىسازد و کیمیایى است که هر ناراحتى و سختى و بدبختى را راحتى و خوشبختى مىگرداند و این عالم پر رنج و الم را بر شما بهشت برین مىکند و کار آن جهان ابد و عالم آخرت را هم در صورت علم و عمل به این صحیفه شریفه در کمال خوبى اصلاح مىکند.
با این امید نخست بر آستان سراسر قدس و قدیس حضرت زین العابدین(ع) سر مىساییم سپس با استمداد از روح زیباى بهترین پرستندهاش براى ورود به گلستان توحیدى صحیفه سجادیه استمداد مىطلبیم.
موقعیت استثنایى صحیفه
سوگمندانه باید گفت وضعیت اسلام و مسلمانان در نیم قرن دوم حیات خود بسیار تأسفبار و خطرناک شد، به گونهاى که بى محابا احکام اسلامى بازیچه دست بنى امیه قرار گرفت و جرأت و جسارت آنان به جایى رسید که نوه پیامبر را به شکلى فجیع به قتل رساندند و کفر و الحاد خویش را بر ملا ساختند و همگان نیز نظارهگر شدند. ایمان مردم به مبانى دین سست شده بود، دستگاه جبار اموى، مسلک جبر را ترویج مىکرد و هرگونه تفسیر و تبیین صحیح مسائل دینى در طول بیست سال حکومت معاویه ممنوع شده بود. از سوى دیگر فساد و فحشاى درباریان به کل جامعه سرایت کرده، همان گونه شد که امام حسین(ع) تحلیل کرده بودند:
وَ عَلَى الاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ قَد بُلیَتِ الُاَمةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ.
هنگام خداحافظى با اسلام فرا رسیده چرا که امت، رهبرى چون یزید دارد؟!.
امام صادق(ع) وضع دینى، فرهنگى و اخلاقى مردم را پس از حادثه عاشورا در یک جمله چنین بیان مىکند:
اِرْتَدَّ الناسَ بَعْدَ الحُسَینِ(ع) اِلاّ ثَلاثَةٌ، اَبُوخالِدٍ الکابُلى، یَحیىَ بنُ اُم الطَّویِل، وَ جُبَیرَ بنَ مُطْعِم. ثُمَّ اِنَّ النَّاسَ لَحقوا و کَثْروا.
مردم پس از (حضرت امام) حسین(ع) از دین خارج شدند جز سه نفر؛ ابو خالد کابلى، یحیى بن ام طویل و جبیر بن مطعم. سپس مردم (بازگشتند و) ملحق شدند و جمعیت مسلمانان فراوان شد.
و نیز مردم آن قدر از اهل بیت(ع) فاصله گرفته بودند که از امام سجاد(ع) نقل شده که فرمود: «در شهر مکه و مدینه بیست نفر یافت نمىشود که ما را دوست داشته باشند.»
درچنین وضعیتى، مسئولیت حفظ اسلام، تبیین صحیح معارف دینى و بازگرداندن مردم بهسوى دین درحالى برعهده امام سجاد(ع) قرار گرفت که حتى کمترین وسائل وامکانات تبلیغى در اختیار امام نبود و به تعبیر مقام معظم رهبرى ـ حضرت آیةاللّه خامنهاى ـ :
اختناق در آن دوران و نامساعد بودن وضع، اجازه نمىداد که امام سجاد(ع) با آن مردم بى پرده و صریح حرف بزند، نه فقط دستگاهها نمىگذاشتند، مردم هم نمىخواستند، اصلا آن جامعه یک جامعه نالایق و تباه شده و ضایع بود که باید بازسازى مىشد.»
تنها راهى که پیش روى امام باز بود، دعا و نیایش و سخن گفتن با خدا بود و ایشان از هیمن راه به بازسازى جامعه پرداخت و معارف عالى دین را در قالب دعا منتشر ساخت و دلها و ذهنهاى تشنه را از آبشخور وحى سیراب نمود و صحیفه سجادیه ـ نه یک کتاب دعا بلکه ـ دانشگاه عمیق و روحانى و فراگیرى شد که مرزهاى اختناق و تعصب و کفر و الحاد و زور و تزویر را در نوردید و خورشید وش بر آسمان فرهنگ و دانش برآمد و جامعه مرده را نور و گرماى معنویت و دیانت بخشید و یخهاى جمود و تعصب را ذوب کرد و زمینه بازگشت مردم را فراهم ساخت؛ همانطور که در انتهاى حدیث امام صادق(ع) یاد شد که مردم کم کم روشن شدند و بازگشتند و تعداد انسانهاى فهمیده و روشن بین فزونى گرفت. مرحوم محمد جواد مغنیه در این باره مىنویسد: «صحیفه سجادیه تنها یک کتاب دعا نیست بلکه مدرسهاى است که درس توحید و عقیده و صبر و فداکارى و گذشت و مهربانى مىدهد و آدمى را در برابر بدى و تباهى ـ به هر شکل و رنگى که باشد ـ به انقلاب وا مىدارد»
و برخى دیگر از نویسندگان نوشتهاند: «مجموعه صحیفه سجادیه ـ که در 19 باب جمعبندى و به صورت فهرست موضوعى ارائه شده، نشان دهنده یک تشکیلات سازمانى انسان ساز است که ظاهرش دعا و باطنش ساختن گروههاى ویژه مقابلهگر با ظلم و ستم است، حتى عنوان اول دعاها نیز پوشش است، یعنى عناوین بازگو کننده محتوا نیست؛ محتوا سازنده است و عنوان دعا و التجا... به نظر مىرسد صحیفه ـ که امام سجاد(ع) آن را بر فرزندانش امام باقر(ع) و زید املاء کرده و پس از آن امام باقر(ع)، امام صادق(ع) زید و یحیى همگى خود را موظف مىدیدند آن را حفظ کنند تا به دست دیگران به خصوص زمامداران نیفتد ـ یک جزوه سازمانى و تشکیلاتى بوده که در صورت دسترسى دشمن به آن، تلاشهاى امام سجاد(ع) و ائمه بعد(ع)، خنثى مىشده است و گرنه دعا به معناى آنچه مرتکز اذهان است (نه به معناى آنچه در صحیفه و امثال آن آمده) دلیلى بر اخفاى آن وجود ندارد... پس باید گفت صحیفه عنوان دعا داشته ولى در حقیقت کار دیگرى را انجام مىداده است.»
مطلب را از منظر دیگر مىتوان چنین تحریر کرد که نهایت تعلیم و تربیت الهى و عالىترین آرمان انبیا و عالمان ربانى، بسط توحید و آشنا کردن مردم با مبانى توحیدى و توجه آنان به ساحت قدس ربوبى است، همان طور که ساختار همه شرایع و مذاهب الهى و به تعبیر قرآنى شاکله اصلى دین چیزى جز توحید ناب نیست و تعالیم و تزکیه، مبارزه، جهاد، شهادت، نیایش، احکام و مقررات و قوانین و... همگى در پرتو اصل توحید معنا پیدا مىکند:
آنچه که انبیا براى او مبعوث شده بودند و تمام کارهاى دیگر، مقدمه اوست بسط توحید و شناخت مردم از عالم است که چطور است؟ ارائه عالم به آن طورى که هست ـ نه به آن طورى که ما ادراک مىکنیم و دنبال این بودند که همه تهذیبها، تعلیمها و همه کوششها در این باشد که مردم را از این ظلمتکده هایى که همه عالم ظلمت است، نجات بدهند و به نور برسانند، غیر حق تعالى نور نیست، همه ظلمتند...»
و خدا خدا کردن امام در صحیفه در حدود چشاندن محبت او به جامعه شرک زده و طاغوت زده و آشنا ساختن آنان با صفات و اسماى حسناى الهى است که سرچشمه اصلاح همه مفاسد و در رأس آنها حکومت فاسد طاغوتى و غیر اسلامى است. اگر بر تاریکخانه دل مردم نور خدا بتابد و ایمان زینتبخش آن گردد طبیعى استکه ظلمت فساد و فحشا و ستم و ستم پذیرى و انحراف رخت بربندد و جامعه رو به صلاح و تکامل رود؛
وَ لَـکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الاْءِیمَـانَ وَ زَیَّنَهُو فِى قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ أُوْلَـآلـءِکَ هُمُ الرَّ شِدُونَ (حجرات: 7)
و لیکن خدا ایمان را براى شما دوست داشتنى گردانید و آن را در دلهاى شما بیاراست و کفر و پلیدى و سرکشى را در نظرتان ناخوشایند ساخت، آنان (که چنین اند) ره یافتگانند.
امام سجاد(ع) با زیباترین روش یعنى ارتباط صادقانه همراه با شور و احساس وصف ناشدنى نیایش جانانه با خدا به شکل زنده و عملى، عالىترین و کاملترین نوع تکامل را به منصه ظهور گذاشت و به مردم آموخت که چگونه باشند، چگونه بیندیشند، چگونه تصمیم بگیرند و چگونه زندگى کنند و او نماینده خدا بود که ایمان و ارتباط با خدا را در دل مردم محبوب مىساخت و زینت بخشید تا به رشد کافى برسند و رسم و آیین و حکومت جاهلى را کنار بگذارند وزندگى پاک و نوینى را براساس مترقىترین قانونى که امکان تدوین یافته ـ یعنى اسلام ـ پى ریزى کنند. در دعاى نخست صحیفه مىخوانیم:
اِبْتَدَع بِقُدرَتِهِ الخَلقَ ابتِداعا و اختَرَعَهُم عَلى مَشِیتِه اِختراعا ثُمَّ سَلَکَ بِهِمْ طَریقَ اِرادَتِهِ وَ بَعَثَهُمْ فى سَبیل مَحبَّتِهِ...
او آفریدگان را به شکلى بدیع (و بدون نمونه قبلى) آفرید و در واقع آنها را بر اساس مشیت خویش اختراع کرد و سپس در شاهراه اراده خود به حرکت درآورد و در راه محبت خویش برانگیخت.
سند صحیفه
صحیفه کامله سجادیه از جمله کتابهایى است که انتسابش به امام زین العابدین(ع) ثابت شده و علماى بزرگ شیعه از آن در «اجازات روایت» خویش نام برده و به افراد مورد اعتماد اجازه نقل آن را دادهاند.
سند صحیفه معروف به اتفاق آرا از عالىترین موقعیت برخوردار است و به حضرت امام باقر(ع) و برادر شهیدش ـ زید بن على ـ منتهى مىشود و راویان آن عبارتند از:
1. سید نجم الدین بهاء الشرف محمد بن حسن علوى حسینى.
2. ابو عبداللّه محمد بن احمد بن شهریار خزانه دار آستان مقدس امیر مؤمنان(ع)
3. ابو منصور محمد بن محمد بن احمد بن عبدالعزیز عکبرى.
4. ابوالمفضل محمد بن عبداللّه بن مطلب شیبانى.
5. شریف ابوعبداللّه جعفر بن محمد (از نوادههاى امام حسن مجتبى(ع)).
6. عبداللّه بن عمر بن الخطاب الزیات.
7. على بن نعمان اعلم.
8. عمیر بن متوکل؛ از پدرش
9. متوکل بن هارون.
متوکل بن هارون پس از انجام مناسک حج با یحیى بن زید بن على(امام سجاد(ع)) ملاقات مىکند و پس از پرسشهایى، یحیى از متوکل پرسید: آیا مطلب مکتوبى از پسر عمویم ـ امام جعفر صادق(ع) ـ همراه دارى؟ متوکل برخى از مطالب مهم از جمله مجموعه دعایى را به او نشان داد که از امام صادق(ع) فرا گرفته بود. یحیى نسخهاى از آن دعاها را براى خود نوشت. آنگاه صحیفهاى را از صندوق بستهاى بیرون آورد، آن را بر چشم نهاد، بوسید و گریست و گفت بیم آن دارم که این صحیفه به دست نااهلان بنى امیه بیفتد، این را به عنوان امانت نزد خود نگه دار و به پسر عموهایم ـ محمد و ابراهیم فرزندان عبداللّه بن حسن بن حسن بن على(ع) ـ تحویل بده.
متوکل مىگوید: صحیفه یحیى را نزد خود نگه داشتم. طولى نکشید که یحیى در مبارزه با بنى امیه به شهادت رسید. من به مدینه رفتم و به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم و داستان یحیى و صحیفه را برایش نقل کردم. امام بر حال یحیى رقت کردو فرمود: خدا پسر عمویم را رحمت کند و با پدرانش محشور سازد. آنگاه صحیفه را طلبید وقتى چشمش بر آن افتاد فرمود: به خدا سوگند به خط عمویم زید و دعاى جدم على بن الحسین است. سپس به فرزندش اسماعیل دستور داد تا صحیفهاى را آورد که شبیه صحیفه یحیى بود. امام نیز آن را بوسید و بر چشمش نهاد و فرمود: این خط پدرم و املاى جدم است که در حضور من نوشته شد.
متوکل مىگوید: از امام صادق(ع) اجازه گرفتم و دو صحیفه را با یکدیگر مقابله کردم، دیدم هر دو یکى است و حتى یک واو با هم تفاوت ندارند. آنگاه امام، محمد و ابراهیم پسران عبداللّه را خواست و صحیفه یحیى را به آنان تحویل دادیم و امام صادق(ع) به آنها سفارش کرد که در شرایط آن روز، صحیفه را از مدینه خارج نسازند چرا که امکان دارد مانند یحیى به دست بنى امیه کشته شوند و صحیفه به دست نا اهلان بیفتد. سپس امام(ع) ادعیه صحیفه را بر من املا کرد و من آنها را یادداشت کردم، مجموع آن دعاها 75 باب بود که 11 باب آن مفقود شد و من تنها 64 باب آن را حفظ کردم.
سند دیگر که به «سند مطهرى» معروف است بدین صورت است. 1. ابوالمفضل 2. محمد بن حسن بن روزبه ـ ابوبکر مدائنى کاتب، 3. محمد بن احمد بن مسلم مطهرى 4. عمیر بن متوکل بلخى از پدرش 5. متوکل بن هارون
گرچه علمایى که صحیفه سجادیه را با دو سند بالا ذکر کردهاند، خدشهاى بر آنها وارد ندانستهاند ولى گفتنى است که متن محکم، معارف بلند، اسلوب زیبا و بدیع و آهنگ عرفانى و عالى هر یک از دعاهاى گویاى آن است که از زبان عصمت تراویده و به عرش اعلا صعود کرده است و کسى جز معصوم را یاراى ابداع چنین دعاهایى نیست. مرحوم مغنیه براى دفع چنین دخل مقدرى گفته است: «ممکن است کسى بگوید: گرچه متن صحیفه جملگى نغز و پر مغز و حق است، ولى ممکن است در نسبت آن به امام سجاد(ع) تردید کرد. پاسخ این است که آنچه در صحیفه آمده بهترین دلیل است که همگى از آن امام همام صادر شده هم از جنبه لفظى هم از جنبه محتوایى چرا که کلمه به کلمه آن دعاها نفسهاى پاک آن امام را با خود دارد و منعکس کننده حالت با صفا و پاک آن امام معصوم است و اگر به جز آن حضرت نسبت دهیم، جاى انکار و استفهام است.»
شیخ آقا بزرگ تهرانى در این باره نوشته است: «صحیفه سجادیه نخستین، سندش به امام زین العابدین(ع) مىرسد و از آن به «اخت القرآن، انجیل اهل بیت و زبور آل محمد(ص)» تعبیر مىشود که به «صحیفه کامله» مشهور است و علماى شیعه به روایت کردن آن و اختصاص دادن آن به اجازه روایت اهتمام مىورزیدند. صحیفه سجادیه از روایات متواتر است به علت همان اجازه روایت و شیوع آن در هر یک از طبقات راویان در هر زمان و سند روایت منتهى مىشود به امام باقر(ع) و شهید زید بن على(ع) ـ فرزند گرامى امام سجاد(ع) و هر دو برادر از پدرشان امام زین العابدین(ع) روایت مىکنند.
گفتنى است که امام سجاد(ع)، دعاهاى صحیفه را به شکل مکتوب و تصنیف به دو فرزند خویش املا کرده و آن دو آنها را نوشته و نزد خود نگه دارى کردهاند. ابن شهر آشوب گفته است؛ «اولین کسى که (در اسلام) کتاب نوشت حضرت على(ع) بود، دوم سلمان فارسى، سوم ابوذر، سپس اصبغ بن نباته و عبیداللّه بن ابى رافع. آنگاه نوبت به نوشتن صحیفه سجادیه رسید.»
مرحوم میرزا عبداللّه تبریزى اصفهانى، معروف به افندى و فاضل اصفهانى، سومین صحیفه سجادیه را گرد آورى کرد. وى مىنویسد: «دعاهاى امام سجاد(ع) با همه فراوانى از دیگر دعاهاى معصومین(ع) ممتاز است و در آن، اسلوب تضرع و اظهار کوچکى و نیاز به درگاه خدا موج مىزند و باید گفت خداوند، حضرت امام سجاد(ع) را به رقت قلب و سوز و گداز در دعا اختصاص داده به ویژه در دعاهاى صحیفه کامله که حتى از دیگر دعاهاى امام(ع) برجستهتر است چرا که فضایل بىشمار آن حتى الفاظ دعاها بر این گواه است که از سوى آن امام صادر شده، همین طور بروز فصاحت و بلاغت و شکوهى که دارد.»
صحیفه یا صحایف؟
آنچه در میان علما و مردم، مرسوم و مشهور به «صحیفه سجادیه» است، همان صحیفه معروفى است که با سند و اجازه روایت به امام باقر(ع) و برادرش «زید» مىرسد و هر یک از دو نسخهاى که نزد امام صادق(ع) و یحیى فرزند زیده بوده مطابق یکدیگر و عین املاى امام سجاد(ع) به هریک از دو فرزند خویش است.
چنان که از سخنان متوکل بن هارون ـ راوى صحیفه ـ بر مىآید، تعداد ابواب یا دعاهاى صحیفه نخستین 75 باب بوده که 11 باب آن نزد متوکل مفقود شده و او تنها 64 باب آن را حفظ و روایت کرده است ولى صحیفه معروف ـ که به صحیفه کامله موسوم است ـ اینک 54 باب است و اطلاعى از ده باب دیگر آن نیست؛
آیا به مرور زمان، بابها در یکدیگر ادغام شده است؟ یا ده باب از صحیفه متوکل جدا شده است؟ کسى پاسخ آن را نمىداند. شاید تدوین صحیفههاى دیگرى ـ غیر از صحیفه کامله ـ در پاسخ به این پرسشها انجام گرفته یا انگیزههاى مقدس دیگرى سبب تدوین چندین صحیفه دیگر شده است که به معرفى تعداد صحیفههاى موجود مىپردازیم:
1. صحیفه سجادیه ثانیه: چنان که از نامش پیداست نخستین صحیفه پس از صحیفه سجادیه کامله است که توسط محدث بزرگ، مرحوم شیخ حرّ عاملى ـ مؤلف کتاب پر ارج وسائل الشیعه ـ تدوین یافته است. او دعاهایى را از کتابهاى مورد اعتماد استخراج کرده و گفته است: اینها دعاهاى امام سجاد(ع) است که در صحیفه سجادیه معروف موجود نیست و نام آن را نیز «اخت الصحیفه» گذاشته است و در ماه رمضان سال 1053 ق آن را به پایان رسانده است.
2. صحیفه سجادیه ثالثه: این صحیفه توسط میرزا عبداللّه افندى ـ شاگرد علامه محمد باقر مجلسى ـ جمعآورى شده و نام آن «الدرر المنظومة المأثوره» است و در سال 1364 ق به چاپ رسیده است.
3. صحیفه سجادیه رابعه: این صحیفه را محدث نورى تدوین کرده و تعداد 77 دعا که در سه صحیفه پیشین یافت نمىشود در آن گرد آورده و به چاپ رسانده است.
4. صحیفه سجادیه خامسه: تدوین این صحیفه در سال 1330 ق انجام گرفته و در همان سال نیز به چاپ رسیده و گردآورنده آن مرحوم سید محسن امین ـ نویسنده پرتلاش اعیان الشیعه ـ است. این صحیفه مجموع دعاهاى صحیفه سوم و چهارم را در خود دارد و 52 دعا نیز خود بر آن اضافه کرده و در مجموع 183 دعا را شامل مىشود: طولانىترین دعاى آن به «مناجات انجیلیه کبرى» موسوم است و کوتاهترین دعاى آن نیز یک جمله است که در آخر کتاب آمده. این دعا در مسجد الحرام در کنار کعبه ایراد شده است. عبدالملک ـ خلیفه اموى ـ مشغول طواف خانه خدا بود و امام سجاد(ع) نیز در حال طواف بود و هیچ توجهى به عبدالملک نمىکرد. پس از اتمام طواف، خلیفه امام را طلبید و اظهار داشت: من که قاتل پدرت نیستم، چرا نزد ما نمىآیى تا از دنیاى ما بهرهمند شوى؟! امام(ع) نشست و عبایش را روى زمین پهن کرد و گفت: «خدایا منزلت دوستانت را به او نشان بده» در این هنگام عباى ایشان با جواهراتى که از درّ و جواهر پر شد چشمها را خیره ساخت. آن گاه بر عبدالملک گفت: «کسى که چنین منزلتى نزد پروردگار دارد چه نیازى به دنیاى تو باید داشته باشد؟ سپس گفت: خدایا اینها را بردار من نیازى بدانها ندارم.»
مرحوم امین در تاریخ شوال 1323 ق در دمشق، صحیفه پنجم را به پایان رسانده است.
5. صحیفه سجادیه سادسه: گردآورنده این صحیفه مرحوم محمد صالح مازندرانى حائرى است.
6. صحیفه سجادیه جامعه: گرد آورنده این صحیفه محمد باقر ابطحى اصفهانى است. مؤلف در مقدمه آن مىنویسد: «من کوشش کردهام که دعاهاى امامسجاد(ع) را بهگونهاى جمع آورى و تنظیم کنم که نظم دعاهاى صحیفه کامله محفوظ بماند و دعاهایى که با هر یک از ادعیه موجود در صحیفه مناسبت داشته استخراج و بر آن اضافه کردهام مثلا دعاى 44 و 45 که مربوط به ماه رمضان است، من 27 دعاى دیگر را که مربوط به ماه رمضان بوده در پى آنها آوردهام.»
مجموع دعاهاى این صحیفه به عدد 270 ختم مىشود و علاوه بر شماره گذارى کلى، شمارههاى دعاهاى صحیفه کامله نیز به طور جداگانه مشخص شده است و چاپ دوم آن به تاریخ دوم ذى القعده 1413 ق است.
زبور آل محمد(ص)
«امام» به معناى واقعى کلمه، که همان انسان کامل و معصوم است، در مسیر تکامل بشر و قرب الى اللّه، همیشه و در هر حال و کمالى پیشتاز و پیشواى همه انسانها است و امکان ندارد که کمال و درجه قرب و منزلتى نصیب کسى جز امام شود و امام فاقد آن باشد.
حتى هر کمال و منزلتى که نصیب دیگران مىشود از طریق انسان معصوم باید برسد و معارف دینى، احکام و شریعت، اخلاق و معنویت و توفیق عرفان و سیر الى اللّه و... جملگى توسط انسان کامل به دیگران مىرسد.
امیر مؤمنان(ع) حتى در مورد سخن گفتن مىفرماید: «اِنّا لَاُمَراءُالکَلامِ» (ما فرمانروایان سخن هستیم) پس هیچ کس مانند امام، سخن نیز نمىتواند بگوید و امام در ایمان، عقیده، عمل، اخلاص، اجراى اسلام... و سخن گفتن امام همه است و دیگران در مرتبه بعد قرار دارند. معصومین در عین اینکه بهترین سخن را به بهترین شیوه ادا مىکنند، حال و موقعیت سطح فکر و اندیشه مخاطبان را نیز در نظر مىگیرند. رسول گرامى اسلام(ص) فرمود:
اِنّا مَعاشِرُ الاَنبِیاءِ اُمِرنا اَنْ نُکَلِّمُ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ
ما گروه پیامبران فرمان یافتهایم که با مردم به اندازه خردشان سخن بگوییم.
ولى در دعا و سخنگفتن با خدا چنین محذورى در کار نیست ومعصوم(ع) آنچه در دل و توان دارد با خدا در میان مىگذارد و آن را با سوز و گذاز و عشق و احساس مىآمیزد.
آیة اللّه حسن زاده آملى در این باره مىنویسد:
ادعیه مأثور هر یک مقامى از مقامات انشائى و علمى ائمه دین است. لطائف شوقى و عرفانى و مقامات ذوقى و شهودى که در ادعیه نهفتهاند و از آنها مستفاد مىشوند در روایات وجود ندارند و دیده نمىشوند، زیرا در روایات، مخاطب مردم اند و با آنان مجاورت داشتند و بر فراخور عقل و فهم و ادراک و معرفت آنان با آنان تکلم مىکردند و سخن مىگفتند نه با کنه عقل خودشان... اما در ادعیه و مناجاتها با جمال و جلال و حسن مطلق، و محبوب و معشوق حقیقى به راز و نیاز بودند، لذا آنچه در نهانخانه سرّ و نگارخانه عشق و بیت المعمور ادب داشتند به زبان آوردند و به کنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند.»
وقتى چنین است، درک و فهم ادعیه ائمه به آسانى درک روایات نیست امام راحل (ره) بر این نکته دقیق اشاره کرده، مىفرماید:
ادعیه ائمه ما(ع)، به حسب تعبیر بعضى مشایخ، «قرآن صاعد» است و هرچه مسائل بخواهید در ادعیه هست، زبان ادعیه با زبان عادىاى که احکام مىخواهند بگویند دو تاست، زبان ادعیه با زبان فلسفه هم دوتاست، با زبان عرفان علمى هم دوتاست، یک زبان دیگرى است مافوق اینها، منتها زبان فهم مىخواهد، باید کسانى که آن زبان را مىفهمند توجه کنند.»
با سخن امام، تکلیف این مقاله با صحیفه سجادیه نیز روشن مىشود! و باید گفت.
جایى که عقاب پر بریزد از پشه لاغرى چه خیزد؟!
با این وصف از لطف خدا ناامید نمىشویم و در حد توان و گنجایش این مکان، خوشه چین زبان فهم هایى مىشویم که در اقیانوس بیکران معارف اهل بیت(ع) به غواصى پرداختهاند و گوهرهاى بى شمارى را صید نمودهاند و برخى از آن معارف را واگویه مىکنیم همان طور که رهبر عزیزمان ـ حضرت آیة اللّه خامنهاى دام عزه ـ فرمودند:
صحیفه سجادیه... در بین قدما به زبور آل محمد(ص) معروف است، دعاهاى این بزرگوار ضمن اینکه در حد اعلا استغاثه به خداست، از معارف اسلامى هم پر است، یعنى صرفا دعا نیست، بلکه در لباس دعا، همه معارف اسلامى؛ توحید، نبوت و... تعلیم داده شده است.
قطعا آنچه در این مقال در پى بیان آنیم، همه آنچه در صحیفه سجادیه آمده، نیست بلکه دورنمایى از آن بوستان باطراوت و همیشه سبز است که در معنویت و شادابى و روح بخشى تنه به بهشت برین مىزند و روح و جان و دل را صفا مىبخشد؛ چرا که با انفاس قدسى فرزند وحى همراه است و قادر است تشنگان معنویت و حقیقت را دمادم سیراب سازد.
ـ معارف صحیفه سجادیه
1. ژرفاى توحیدى
معصوم(ع)، همان گونه که در حیطه اجراى دین خدا و امر و نهى تشریعى او خلیفه و نماینده خداست، در حیطه شناخت و معرفت و حکمت نظرى نیز نماینده اوست. شناخت صحیح معارف الهى نیز تنها از طریق انسانهاى معصوم به دست مىآید چرا که معصومین(ع) به دلیل داشتن افکار صائب و قلوبى پاک شایستگى دریافت معارف عمیق و بلند الهى را دارند و دیگران موظف اند معارف ناب و صواب را از ناحیه ایشان دریافت کنند؛ در غیر این صورت گرفتار شرک و انحراف و التقاط و ارتداد مىگردند و از صراط مستقیم فکرى و عملى الهى فاصله مىگیرند.
نیز غیر معصوم، همان گونه که در عمل مصون از خطا و اشتباه نیست از نظر فکرى نیز کم و بیش دچار لغزش خواهد شد بویژه در موضوعات مهمى چون شناخت ذات و صفات الهى، عالم غیب و آخرت، جهان ملکوت مانند آن. به همین دلیل خداوند چنین مسئولیتى را بر عهده بندگان «مخلص» یا همان معصومین نهاده، و در واقع از دیگران سلب مسئولیت کرده و فرموده است:
سُبْحَـانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الُْمخْلَصِینَ
خدا منزه است از آنچه در وصف آورند به استثناى بندگان پاکدل خدا.
امام سجاد(ع) در لابه لاى دعاهاى صحیفه به این مهم پرداخته و مسائل ژرف توحیدى را به خوبى بیان کرده است. در دعاى 47 مىخوانیم:
أَنْتَ الَّذِی قَصُرَتِ الْأَوْهَامُ عَنْ ذَاتِیّتِکَ، وَ عَجَزَتِ الْأَفْهَامُ عَنْ کَیْفِیّتِکَ، وَ لَمْ تُدْرِکِ الْأَبْصَارُ مَوْضِعَ أَیْنِیّتِکَ. أَنْتَ الّذِی لَا تُحَدَّ فَتَکُونَ مَحْدُوداً، وَ لَمْ تُمَثّلُ فَتَکُونَ مَوْجُوداً، وَ لَمْ تَلِدْ فَتَکُونَ مَوْلُوداً.
فیلسوفى چون محى الدین الهى قمشهاى در شرح این فراز دعا چنین آورده است:
از درک کنه ذاتت، عقل و فکرتها عاجز و از کیفیت اوصافت فهم و دانشها قاصر است، بصرها و بصیرتها از ادراک انیتات محروم است، یعنى چون چشم سر و دیده خیال مىخواهد خدا را در این و مکان مشاهده کند و نمىداند که «هُوَ فى کُلِ مَکانٍ وَ لا فى شَىءآٍ مِنَ المَکانِ» خدا در هر مکان هست و در هیچ مکان نیست به این معنا که به نحو احاطه وجودى در هر مکان هست و به نحو محاطیت در هیچ مکان نخواهد بود. او از زمان و مکان مجرد و از ماده و مدت منزه است چنانکه روح ما هم مجرد و حد زمان ومکان در او منطوى است، وجود برتر از محوطه تنگ ماده ومدت است که:
زیر و بالا پیش و پس وصف تن است بى جهت آن جان پاک روشن است
پس چشم حسّ و خیال که خدا را در مکان مىطلبد از دیدن حق متعال، محجوب و محروم است، بلکه چشم و عقل و فکرت هم تا او را به اشاره عقلى محدود گرداند در حجاب ابد خواهد ماند.
هر چه اندیشى پذیراى فناست آنچه در اندیشه ناید، آن خداست
تو (اى خدا) آن ذات یکتاى بى حد و نهایتى که در هیچ حدّ محدود نخواهى بود و در اندیشه متمثل نخواهى شد تا موجود (متناهى) شوى و مانند مخلوق چیزى از ماهیات ممکنه که به وجود موجود است باشى بلکه حقیقت ذات یکتایت کل الوجود و وجود کل بى حد و نهایت و فوق بى نهایت است که ابدا به ماهیت محدود نیستى، بلکه صرف الوجود و وجود صرف بلا مهیت و بلاحد و نهایت خواهى بود از چیزى ذات بسیطت تولید نیافته تا مولود و حادث و محتاج به علت باشى، چون خدا علت اولى و مبدأ اول آفرینش است: پس اگر مولود چیزى باشد معلول اوست و محتاج به علت در وجود و حادث ذاتى و متأخر الوجود و ممکن الوجود (خواهد بود) و چنین چیزى البته خدا ـ که مبدأ اول و علت کل آفرینش است ـ نخواهد بود.»
چنانکه ملاحظه مىکنید امام(ع) مسائل مهمى چون؛ أیْن، کیف، ماهیت، حدّ، صرف الوجود، وجود صرف، ذات بسیط، علت اولى، مبدأ اولى، حادث، متأخر الوجود، ممکن الوجود، کل الوجود و... را که از مباحث مهم فلسفى است در عبارتى ساده و رسا و بدون تکلف بیان کرده بدون اینکه نیازى به چنین اصطلاحاتى داشته باشد و یا در صدد بیان فلسفه یا عرفان نظرى باشد.
2. تبیین حقیقت امامت
موضوع جانشینى رسول خدا(ص) و امامت، پس از ارتحال آن حضرت با چالش جدى روبرو شد و منافقان و بدخواهان اسلام ناب آن را از مسیر صحیح خود منحرف کردند و چنین چالشى با قتل حضرت سید الشهداء(ع) در سال 61 هجرى به اوج خود رسید و مىرفت تا در نسل سوم، اسلام به فراموشى سپرده شود. از این رو حضرت امام سجاد(ع) وظیفه خود مىدانست که آن را احیا سازد و دسیسه غاصبان خلافت به ویژه حزب اموى را نقش بر آب نماید به تعبیر رهبر عزیز انقلاب ـ حضرت آیة اللّه خامنهاى ـ:
مسأله امامت که یک مسأله مهجورى شده و کلا از ذهنها دور شده، باید معنا شده، براى مردم تشریح و در ذهنهاى مردم بازسازى شود؛ امامت یعنى چه؟ کى باید امام باشد؟ امام چه شرایطى دارد؟ امام سجاد(ع) باید براى مردم، معناى امامت را، جهت امامت را، شرایط امامت را، آن چیزهایى که امام ناگزیر از آنهاست، و آن چیزهایى که اگر نباشد، کسى نمىتواند امام باشد، اینها را براى مردم تشریح کند.
براى انجام این مهم، امام در دعاهاى متعدد صحیفه به تبیین حقیقت امامت پرداخت از جمله در دعاى 47 مىگوید:
بار خدایا در هر زمان دین خود را به وسیله امامى تأیید کردهاى که او را براى بندگانت به عنوان علم و نشانه و در شهرهایت به عنوان چلچراغ هدایت برافراشتهاى و چنین مهمى پس از آن انجام گرفته که رشته ارتباط او را به رشته خودت پیوند زدهاى و او را وسیله خشنودى خود قرار دادى و اطاعتش را واجب و از نافرمانى اش برحذر داشتهاى و به فرمانبردارى از اوامرش فرمان دادى و نیز خوددارى از نهى اش را و اینکه هیچ کس بر او پیشى نگیرد و از همراهى اش باز نماند. بنابراین او نگهدار پناهندگان، ملجأ مؤمنان، تکیه گاه متمسکان و جمال و زیبایى جهانیان است.
و به وسیله او کتاب خود و حدود و شرایعت و سنتهاى پیامبر را ـ که درود تو اى خدا بر او و خاندانش باد ـ بر پاى دار و آنچه را که ستمگران از نشانههاى دینت از بین بردهاند زنده کن و توسط او زنگارهاى جور و ستم را از شریعت خویش بزداى و نیز به وسیله او پیچیدگىهاى راه خویش را برطرف ساز و منحرفان از صراط خود را از میان بردار.
ادامه دارد/
راهبرد نیایش در صحیفه سجادیه (قسمت اول)
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
راهبرد نیایش در صحیفه سجادیه (قسمت اول)
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
اعتقادی
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
سخنرانی استاد فرحزاد با عنوان محبت حضرت زهرا علیه السلام
29 دی 1393, 17:31
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS