دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مستشرقان و مهدویت (قسمت دوم-قسمت پایانی)

این مقاله می‌کوشد در این نوبت، به تبیین فعالیت‌های علمی و پژوهشی شرق‌شناسان در زمینة مهدویت- با تکیه بر فعالیت ادوارد براون - بپردازد...
No image
مستشرقان و مهدویت (قسمت دوم-قسمت پایانی)
تالیفات ادوارد براون ادوارد براون تالیفات متعددی در زمینه ادبیات و زبان فارسی و فرقههای بابیت و بهائیت دارد. به تعبیر برخی اندیشمندان همچون آیتی، آثار او در زمینه بابیت و بهائیت از بهترین آثار در زمینه شناخت این فرقهها تلقی میشود. از آنجا که تألیفات او در اینباره سفرنامهای و وقایعنگارانه است، اطلاعات درخشانی در اینباره به خوانندگان میدهد. به علاوه، آثار او در زمینه ادبیات و زبان فارسی نیز مورد توجه متخصصان حوزه ادبیات فارسی قرار گرفته است. پارهای از آثار و تالیفات ادوارد براون، در زمینه ادبیات و فرهنگ ایرانی عبارتند از: 1. تاریخ ادبیات ایران18: این کتاب به چهار بخش تقسیم میشود که تاریخ ادبیات ایران از زمان باستان تا عصر جدید را شامل میشود. 2. پزشکی عربی19: شامل چهار سخنرانی وی در دانشکده سلطنتی انگلیس در سال 1921م است. 3. تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت. 4. سلسله مقالههایی در "مجله انجمن سلطنتی آسیایی". 5. تذکره الشعراء، اثر دولتشاه، 1901م. 6. لباب الالباب، تألیف عوفی، 1906م. 7. شرحی بر نهایه الأرب فی أخبار الفرس و العرب، 1900م. 8. ملاحظاتی درباره نوشتهها و عقاید حروفیه، 1898م. 9. توصیف یک نسخه قدیمی تفسیر قرآن، 1894م. 10. ترجمه "چهار مقاله" نظامی عروضی سمرقندی، 1899م. 11. کتاب نامههائی از تبریز، شامل نامههای ادوارد براون به دیگران است که قریب به اتفاق آنها برای تقی زاده نوشته شده است.20 آثار ادوارد براون دربارة فرقه‌های منسوب به مهدویت علاوه بر آثار مذکور که بخشی از مهمترین تألیفات او در زمینه ادبیات و فرهنگ ایرانی - اسلامی به شمار می‌آید، وی در زمینه شناخت فرقه بابیت و بهائیت نیز آثاری دارد که از بهترین مستندات تاریخی در شناخت این فرقهها محسوب میشود. ما در اینجا به سبب ارتباطی که این آثار، با مسأله مهدویت دارد، به توصیف آنها می‌پردازیم: 1. یک سال در میان ایرانیان21: جریان دیدار او از شهرها و گفتوگوهایش با رهبران زرتشتی و فرقه بابی است که به صورت سفرنامه نوشته شده است. 2. ترجمه مقاله سیاح به زبان انگلیسی22: این اثر، تألیف عباس افندی، پسر حسینعلی بهاء (رهبر فرقه بهائیت) است که به وسیله براون ترجمه، تصحیح و حاشیه‌نگاری شده است.23 3. ترجمه کتاب تاریخ جدید، تألیف میرزا حسین همدانی به زبان انگلیسی: این کتاب، در شرح احوال علی محمد باب شیرازی و ماجرای دعوت او نوشته شده است.24 4. ترجمه رساله مجمل بدیع در وقایع ظهور منیع از میرزا یحیی نوری (صبح ازل جانشین علی محمد باب) به زبان انگلیسی: این رساله، پس از ترجمه به وسیله ادوارد براون، به آخر کتاب تاریخ جدید میرزا حسین همدانی افزوده شده است.25 5. چاپ، تصحیح و حاشیه نویسی بر کتاب نقطة الکاف، تألیف حاجی میرزا جانی کاشانی: این کتاب، پیش از انشعاب بابیه به ازلی (پیروان صبح ازل) و بهائی (پیروان حسینعلی بهاء) نوشته شده و به افکار مشترک آنها پیش از جداشدن از یکدیگر اشاره دارد.26 6. مقالههایی در مجله انجمن سلطنتی آسیایی درباره بابیت (J.R.A.S): مقاله "بابیان ایران" در جلد 21، (1889م)، مقاله "فهرست و شرح 27 نسخه خطی مربوط به بابیه " در جلد 24، (سال 1892م)، و مقاله " خاطراتی از شورش بابیان زنجان در سال 1850م" در جلد 29، (1897م).27 دلایل گرایش ادوارد براون به تحقیق دربارة فرقه بابیت و بهائیت ادوارد براون، سفری به ترکیه داشت که سبب شد برای نخستینبار از نزدیک با تمدن شرقی آشنا شود. به اقرار خود وی، در مقدمه نقطة الکاف28 یکی از مهمترین عوامل علاقه وی به پژوهش درباره فرهنگ و ادبیات ایرانی و آشنایی با فرقه بابیت و بهائیت و حتی مسافرت به ایران، خواندن کتابی بود که کنت دو گوبینو29، سفیر فرانسه در ایران، با عنوان ادیان و فلسفه‌ها در آسیای وسطی30 نوشته بود.31 وی، همانطور که در مقدمه نقطة الکاف میگوید، هنگامی که به مطالعه تصوف مشغول بود، با دیدن کتاب دو گوبینو در کتابخانه کمبریج به سبب احتمال یافتن مطالبی درباره تصوف، به مطالعه آن مشغول می‌شود. به طور اتفاقی بخش دیگر کتاب -که درباره تاریخ بابیه و چگونگی پیدایش و انتشار این فرقه بوده- توجه او را جلب میکند. با خواندن این بخش از کتاب -که حدود سیصد صفحه بوده است- تحت تاثیر سخنان دو گوبینو قرار میگیرد و به شدّت علاقهمند به شناخت فرقه بابیه می‌شود؛ به طوری که آرزوی دیدار سران بابیه در او پدید می‌آید و این امر، سرآغاز سفرهای علمی، گفتوگو با سران فرقه بابیه و بهائیت و تحقیق در زمینه آنها میشود.32 خواندن کتاب دو گوبینو و علاقهمندی ادوارد براون به ایران و میل به آشنایی با سران بابیه -که از جریانهای نوبنیاد مذهبی ایران در عصر قاجار بود- سبب شد وی در ماه صفر سال 1305ق (1887 م) به ایران سفر کند. وی در طول یک سال، به مناطق متفاوت ایران، از جمله شهرهای تبریز، اصفهان، تهران، شیراز، کرمان و دیگر شهرها سفر میکند ولی با فرقههای متفاوت مذهبی، از جمله مسلمانان، بابیها، زرتشتیها همنشینی میکند و درباره آنان اطلاعاتی کسب میکند. با ادبیات و زبان فارسی آشنا میشود و نزد اسد الله سبزواری (یکی از شاگردان ملا هادی سبزواری) با فلسفه شرقی آشنا می‌شود. محصول این سفر، تالیف کتابی با عنوان یک سال در میان ایرانیان33 است. این کتاب همچون سفرنامهای است که در آن، به شرح و توصیف وقایعی می‌پردازد که در این یک سال، با آنها برخورد کرده است.34 این کتاب، به سبب آنکه از نخستین آثار براون، درباره فرهنگ ایرانی است، به قوت آثار بعدی وی، همچون مقدمه کتاب نقطة الکاف نیست و در آن، مطالب و گزارشهای ضعیفی در زمینه موضوعات مذهبی به چشم میخورد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم. اما به هر ترتیب، وی در این کتاب، به علاقه خود به آشنایی با فرقه بابیت را عملی و با برخی بزرگان و پیروان بابیت گفتوگو میکند. ادوارد براون پس از برگشت به انگلستان، تصمیم میگیرد برای دیدار رؤسای اصلی و مدعیان جانشینی مذهب بابیت (دو برادر رقیب؛ یعنی میرزا یحیی نوری، معروف به صبح ازل و حسینعلی نوری، معروف به بهاء الله) به جزیره قبرس و شهر عکا سفر کند. او سال 1307ق برای دیدن میرزا یحیی، حدود پانزده روز در قبرس اقامت گزید و سپس از آنجا برای دیدن حسینعلی نوری، به عکا رفت. 35 وی در قبرس، هر روز، چند ساعت به دیدار میرزا یحیی میرفت و درباره مسائل متفاوت مذهب، تاریخ، آثار بابیه و مسائل متفرقه از او سخنانی میشنید. ادوارد براون، میگوید: میرزا یحیی نوری، هنگام سخنگفتن درباره اختلاف برادرش (حسینعلی نوری) احساس ناراحتی می‌کرد. ادوارد براون، در اینباره حق را به میرزا یحیی داده و میگوید: "در واقع، او شایسته جانشینی علیمحمد باب بود". او میرزا حسینعلی نوری (معروف به بهاء الله) را فریبکار می‌دانست؛ زیرا میرزا حسینعلی نوری و دیگران میدانستند که علیمحمد باب، میرزا یحیی را به جانشینی برگزیده است. ادوارد براون، اظهار تعجب میکند که چگونه ممکن است میرزا حسینعلی نوری که خود را از تابعان و پیروان علی محمد باب میداند، از اطاعت فرمان او -که سخنش را الهام آسمانی میدانست- سرپیچی کند. ادوارد براون معتقد بود اگر حسینعلی نوری (بهاء الله) فرد صادقی بود و به علیمحمد باب ایمان داشت، باید به جانشینی که او تعیین کرده بود، ایمان می‌آورد، نه اینکه منکر او شود.او در اینباره میگوید: اشکالی که هست، در این است که صبح ازل - که بلا شبهه باب، او را جانشین و وصی خود قرار داده بود- به شدت و اصرار هر چه تمامتر، از تصدیق دعوی نابرادری خود امتناع شدید و ابای مستمر نمود؛ بنا براین بهائی که قطعاً باید به "من جانب الله" بودن باب معتقد باشد (چه کسی که به یک ظهوری ایمان آورد باید تمام ظهورات قبل را نیز تصدیق نماید) بالضروره مجبور است اعتراف کند باب- که مظهر مشیت الهی و مبعوث من جانب الله و دارای الهام و علم لدنی بود- عالماً عامداً کسی را برای جانشینی خود انتخاب کرد که بایستی بعد از خودش، نقطه ظلمت و اشد منکرین من یظهره الله گردد.36 از اینرو، جانشین علیمحمد باب را میرزا یحیی (صبح ازل) میدانست و حتی نامهای که علیمحمد باب در وصایت به جانشینی میرزا یحیی برای او فرستاده بود، در مقدمه نقطة‌الکاف می‌آورد. آن نامه، تصویری بود که میرزا یحیی از روی خط باب، استنساخ کرده، و برای ادوارد براون، فرستاده بود.37 ادوارد براون درباره اختلاف این دو نابرادری میگوید: مابین اتباع باب، دو نابرادری بودند، از اهل نور مازندران. بزرگتر، موسوم بود به میرزا حسینعلی و ملقب به بهاء الله و کوچکتر موسوم به میرزا یحیی و ملقب به صبح ازل. بعدها رقابتی که مابین این دو برادر پدید آمد، بابیه را به دو فرقه منشعب نمود: ازلیان، که اکنون از حیث عدد کمترند و بهائیان، که قسمت عمده بابیهاند.38 وی پس از دیدار میرزا یحیی نوری در قبرس، به دیدار میرزا حسینعلی نوری در عکا رفت. او از نخستین دیدار خود با بهاء الله و سخنان او به طور مشروح سخن میگوید و اینکه در این دیدار، بهاء الله به او گفت: الحمدالله که فائز شدی... تو آمدی که این مسجون منفی[زندانی تبعیدی ] را ببینی!... ما به جز صلاح عالم و فلاح امم غرضی نداریم؛ ولی مردم، با ما مثل مفسدین -که شایسته حبس و طرد باشند- رفتار میکنند... تمام ملل، باید صاحب یک مذهب شوند و جمیع مردم، با هم برادر گردند... این نزاعها و جنگها و خونریزیها و اختلافات، باید تمام شود و تمام مردم، مانند یک خانواده با هم زیست کنند... نباید شخص، فخر کند که وطن خود را دوست دارد؛ بلکه باید فخر کند که نوع بشر را دوست میدارد.39 ادوارد براون میگوید: من پس از نخستین جلسه دیدار با میرزا حسینعلی نوری -که بیست دقیقه تا نیم ساعت طول کشید- چهار بار دیگر با او دیدار کردم و پس از این دیدارها -علی رغم اصرار بر ماندن بیشتر- به انگلستان برگشتم و پس از برگشت از این دیدارها و ملاقاتها بود که تصمیم گرفتم تا درباره بابیه کتابی را که خود بابیان نوشتهاند و مورد اعتقادشان است، بدون کاستن و افزودن، برای هموطنانم چاپ و ترجمه کنم. این امر، سبب شد ادوارد براون، به ترجمه و تصحیح آثاری که پیش از این ذکر شد - به ویژه کتاب نقطة الکاف- همت گمارد. در واقع، یکی از قدیمترین و جامعترین آثاری که ادوارد براون درباره بابیت چاپ و تصحیح کرده و در آن، محققانه از بابیت سخن گفته، همین کتاب نقطة الکاف است که به دست شاگرد علی محمد باب، میرزا جانی کاشانی نوشته شده است. او که از 28 نفری بود که در سال 1268ق کشته شد، پیش از انشعاب در بابیه و پیش از اختلاف میان دو فرقه ازلی و بهائی، این کتاب را نوشته است. این کتاب، دربردارنده تاریخ ظهور باب و وقایع هشت سال اول تاریخ بابیه است و با مقدمهای که ادوارد براون بر آن نوشته و به ارزش و اهمیت آن افزوده، از آثار مهم تاریخی، دربارة بابیت و بهائیت به شمار می‌آید. در واقع، این کتاب، تا حد زیادی از شیادی و حیلهگری میرزا حسینعلی (بهاء الله) پرده برمیدارد و جانشینی صبح ازل را اثبات میکند. همانطور که ادوارد براون در مقدمه نقطة الکاف میگوید، میرزا جانی کاشانی، در این کتاب، به نفع صبح ازل و جانشینی او نسبت علیمحمد باب، سخنان مهمی گفته است. ادوارد براون، این کتاب را به صورت اتفاقی، در کتابخانه کنت دو گوبینو در انگلستان مییابد و به احیای آن میپردازد؛ در حالی که پس از پیدایش فرقه بهائیت و کم شدن طرفداران صبح ازل، بهائیان می‌کوشیدند همه آثاری را که بیانگر تبلیغ و ترویج صبح ازل و حقانیت او است، نابود سازند. براون می‌گوید: بهائیان... با تمام قوی سعی کردند که وجود شخص صبح ازل را حتی الامکان تجاهل و تعامی نمایند و کتب و اسنادی را که دلالت بر وصایت بلاشبهه او مینمود، محو کنند...40 به عنوان مثال، یکی از قدیمترین و مستندترین کتابها در زمینه اختلاف جانشینی، کتاب تاریخ حاجی میرزا جانی بود که بهائیان توانستند تمامی نسخههای آن را معدوم کنند.41 وی می‌افزاید: وقتی من، نام صبح ازل را از بهائیان میپرسیدم، بعضی از آنها میگفتند که حتی این اسم را نشنیدهاند.42 و با کمال تعجب از حیلهگری بهائیان در نابودسازی کتاب نقطة الکاف میگوید: خیلی مشکل است تصور این مسأله که یک چنین کتاب مهمی را چگونه با این درجه از سهولت، میتوان محو و نابود نمود، و همچنین خیلی مشکل است تصور این امر که متدینین به یک مذهب -که قطعاً صاحب منتهی درجه قدس و ورع -... هستند، چگونه برای محو یک اثر تاریخی و تدلیس امر و تمویه حق، بدین سهولت با یکدیگر مواضعه و تبانی می‌نمایند...43 من در آن خصوص، قطع دارم و آن این است که هر چه طریقه بهائی بیشتر منتشر میگردد -و مخصوصاً در خارج ایران و بالاخص در اروپا و امریکا- به همان اندازه، حقیقت تاریخ بابیه و ماهیت مذهب این طایفه در ابتدای ظهور آن، تاریکتر و مغشوشتر و مدلستر میگردد.44 مدعیان جانشینی علیمحمد باب ادوارد براون در مقدمه نقطة الکاف ذکر میکند که میرزا یحیی (صبح ازل) یک سال پیش از اعدام علیمحمد باب، به جانشینی او انتخاب شده بود پس از کشته شدن علیمحمد باب (27 شعبان 1266ق) عموم بابیه، او را جانشین و واجب‌الاطاعة میدانستند. پس از اینکه سه تن از بابیها در شوال سال 1268ق به سوی ناصر الدین شاه تیراندازی میکنند، ناصر‌الدین شاه، چهل نفر از شخصیتهای برجسته بابیه را دستگیر میکند. 28 نفر از آنها- از جمله مؤلف کتاب نقطة الکاف، حاجی میرزا کاشانی- را اعدام میکند. در این میان صبح ازل -با لباس مبدل- به بغداد فرار میکند. برادرش (میرزا حسینعلی) هم که در زندان ناصر الدین شاه بود، از زندان رها میشود و به بغداد میگریزد. شخصیتهای زیادی از بابیها در بغداد جمع شده، ده سال در بغداد ماندند. در این مدت، میرزا حسینعلی، مطیع و پیروی صبح ازل بوده و از او فرمان میبرده است. اواخر اقامت بابیها در بغداد، به تدریج، ادعاهای عدهای از آنان که "من یظهره الله" هستند، آغاز می‌شود، که از جمله آنها میرزا حسینعلی است. پس از ادعای او، بعضی از پیروان قدیم بابیه، او را تهدید کرده، بر او سخت میگیرند. او قهر کرد و از بغداد خارج شد. حدود دو سال در کوههای اطراف سلیمانیه زندگی کرد، تا اینکه با درخواست صبح ازل به بغداد بر میگردد. از دیگر کسانی که ادعای "من یظهره الله" و رهبری دینی بابیه را کرد، میرزا اسدالله تبریزی (ملقب به دیان) کاتب آیات صبح ازل بود. پس از مباحثه و مجادله میرزا حسینعلی با او، به پای وی سنگی بستند و او را در شط العرب غرق کردند. پس از این، عدهای، همچون میرزا عبدالله غوغا، حسین میلانی (معروف به حسین جان)، سید حسین هندیانی و میرزا محمد زرندی (معروف به نبیل که بعد، از پیروان میرزا حسینعلی شد) ادعای "من یظهره الله" کردند. کار به جایی رسید که هر کس صبح بلند میشد و ادعای نیابت علی محمد باب را مینمود.45 پس از آن که بابیها از بغداد بیرون رانده و به وسیله دولت عثمانی به اسلامبول و سپس ادرنه فرستاده شدند، . آنها پس از پنج سال اقامت در ادرنه، با ادعای رسمی و عمومی میرزا حسینعلی مواجه شدند بسیاری از بابیها با کمال تعجب و حیرت، سرانجام به وی ایمان آوردند و از اطراف صبح ازل پراکنده شدند.46 به دلیل به وجود آمدن ناامنی از سوی بابیها، دولت عثمانی، میرزا حسینعلی و طرفداران او را به عکا و صبح ازل و اتباعش را به جزیرهای در قبرس تبعید کرد. پس از این انشعاب، کشته شدن برخی طرفداران طرفین، (صبح ازل و میرزا حسینعلی) به وسیله طرف مقابل، بیانگر تصفیه حسابی هر یک از دو طرف، نسبت به خصم خود است.47 با خواندن این بخش از تاریخ فرقه بابیت و بهائیت، انسان به وضوح درک میکند هیچیک از دو فرد (صبح ازل و بهاء الله) در مسیر درست دین و انسانیت نبودهاند و در مسیر نفسانیت خود و فریب پیروان خویش قدم برداشتهاند. آشنایی آنها با علم حروف و ابجد و ظاهر‌فریبی، سبب شد عدهای را گرد خود جمع و ادعاهای ناروا کنند. با خواندن توصیفات ادوارد براون، معلوم می‌شود چگونه برای رسیدن به مقاصد خود، به هر حیلهای- حتی کشتن دیگران - توسل میجستند. هر چند ادوارد براون، حق را به صبح ازل میدهد و در نقطة الکاف، میرزا حسینعلی (بهاء الله) و فرقه بهائیت را مفتضح میکند و از عدم حقانیت او پرده برمیدارد، این به این معنا نیست که وی به صبح ازل وفادار بوده و یا به او اعتقاد دینی داشته است. به نظر میرسد با احیا و چاپ این کتاب، بیش از حقانیت صبح ازل، حیلهگری و شیادی بهاء الله و بهائیان آشکار می‌شود. برخورد خونین و کشتارهایی که هر یک از این دو، تداعیکننده حکومت مأمون و امین، در عصر عباسیان و نشانه استفاده آن دو، از عوام گرایی برخی مردم است، هر چند سرانجام، با مخالفت علما و فقها شیعه روبرو شدند و به مرگشان انجامید. ادوارد براون از خونریزی و کینه میان پیروان بهائیت، احساس ناراحتی میکند و این را مخالف رحمت و شفقت ادیان میشمارد: این تفرقه آخری و حقد و حسد و جنگ و جدالی که از آن ناشی شد، راستی این است که اثر خیلی بدی در ذهن این بنده پدید آورد... در مقابل این همه نصوص الهی از قبیل "عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان" و" همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار" و نحو ذلک، ایشان با اعضای خانواده خودشان با این درجه تلخی و عداوت رفتار می‌کنند؟48 ادوارد براون، بر خلاف برخی نظرات که در کتاب یک سال در میان ایرانیان درباره بابیت، اظهار کرده بود، در مقدمه نقطة الکاف سخنانش را تصحیح و روشمندانه عرضه می‌کند. وی در کتاب یک سال در میان ایرانیان گفته بود: دلیل این که علیمحمد شیرازی را "باب" میگویند، چون معنای مجازی "باب" این است که او معتقد بود، من دروازهای هستم که می‌بایست مردم از آن بگذرند، تا بتوانند که به اسرار بزرگ و مقدس ازلی و ابدی و حقایق پی ببرند.49 اما در مقدمه نقطة الکاف، "باب" را در معنای درست آن (واسطه بین امام غائب و شیعیان) به کار میبرد و میگوید: ولی طولی نکشید که میرزا علیمحمد، از این درجه قدم بالاتر نهاده، ادعا کرد که وی همان قائم موعود و مهدی منتظر و امام ثانی عشر است و لقب باب را به یکی از اتباع خود، ملا حسین بشرویه داد.50 در جای دیگر می‌گوید: میرزا علی‌محمد، تا آن وقت در نوشت‌جات خود، خود را "باب" و " ذکر " و " ذات حروف سبعه" (به مناسبت این که "علیمحمد" هفت حرف است) میخواند؛ ولی از این به بعد، خود را "قائم" و "مهدی" و "نقطه" میخواند.51 داوریهای ادوارد براون دربارة بابیه و بهائیت با توجه به اینکه وی همعصر به پیدایش این دو فرقه بوده، سخنان، مشاهدات و گفتوگوهای او، بسیار حائز اهمیت است. وی آثار گرانقدری را از خود به جای گذاشته است و با تلاشی پیگیرانه آثاری از بابیت را احیا کرد که اگر این کار از سوی او انجام نمیشد، قطعاً بعضی از این آثار به دست ما نمیرسید؛ زیرا همانطور که بیان شد، پیروان بهاء الله میخواستند مستندات تاریخی مذهب بابیه را از بین ببرند، تا ادعای فرقه ازلی در برابر آنها، اثبات نشود. ادوارد براون -بر خلاف بسیاری از شرقشناسان همعصر خویش- بدون نگاه مغرضانه و یکسو‌نگری، توانست خود را از نگاه و شیوه تاریخیگری برهاند. او با رویکردی توصیفی آثار بسیار خوبی به صورت تصحیح یا سفرنامه درباره فرهنگ اسلامی و تاریخ مذاهب به وجود آورد اگر اشتباهاتی نیز از او دربارة اسلام و فرهنگ ایرانی دیده شود، خطاهای روشمندانه و طبیعی است که در هر پژوهشگری ممکن است و لزوماً برپایه بر نگاه مغرضانه نیست، به آن دچار می‌شوند، به گونه‌ای که این خطاها از ارزش آثار او نمی‌کاهد. فهرست منابع - انجمن ایران شناسی فرانسه و ایران، چکیده‌های ایران‌شناسی، طهوری، تهران، س 1383ش. - بدوی، عبدالرحمن، فرهنگ کامل خاورشناسان، شکرالله خاکرند، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375ش. - بدوی، عبدالرحمن، دائرةالمعارف مستشرقان، صالح طباطبایی، روزنه، تهران، 1377ش. - براون، ادوارد، نامه‌هایی از تبریز، حسن جوادی، دوم، خوارزمی، تهران، 1362ش. - ــــــــــــ ، یک سال در میان ایرانیان، ذبیح الله منصوری، کانون معرفت، بی تا، بی جا. - پازوکی، شهرام، یادی از هانری کربن، موسسه پژوهشی حکمت وفلسفه ایران، تهران، 1382ش. - حسینی طباطبائی، مصطفی، نقد آثار خاورشناسان، چاپ بخش، تهران، 1375ش. - دسوقی، محمد، سیر تاریخی و ارزیابی اندیشه شرقشناسی، محمودرضا افتخارزاده، فرزان، تهران، 1376ش. - دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تصحیح محمد معین و سید جعفر شهیدی، دوم، دانشگاه تهران، تهران، 1377ش. - سعید، ادوارد، شرق شناسی، عبد الرحیم گواهی، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، تهران، 1371ش. - صالح حمدان، عبدالحمید، طبقات المستشرقین، مکتبه المدبولی، بی‌جا، بی‌تا. - صالح، هاشم، الاستشراق بین دعاته و معارضیه، دوم، دارالساقی، لبنان، 2000م. - طیباوی، خاورشناسان انگلیسی زبان، سید خلیل خلیلیان، نوید، تهران، 1349ش. - کاشانی، میرزا جانی، نقطة الکاف، تصحیح ادوارد براون، لیدن، هلند، 1910م (1328 ق). - گوبینو، ژوزف کنت دو، سه سال در ایران، ذبیح الله منصوری، فرخی، تهران، بی‌تا. - گیب، همیلتون، اسلام، بررسی تاریخی، منوچهر امیری، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1367ش. - مشکین نژاد، پرویز، فرهنگ خاورشناسان، پژوهشگاه علوم انسانی، تهران، 1382ش. - مونتگمری وات، ویلیام، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان، محمد حسین آریا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، س 1373ش. - نصر، سید حسین، قلب اسلام، مصطفی شهرآیینی، تصحیح شهرام پازوکی، حقیقت، تهران، 1383ش. - نیک بین، نصرالله، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین، دوم، شرکت سهامی کتاب، تهران، 1380ش. پی نوشت: 1. همیلتون گیب، اسلام (بررسی تاریخی)، ص16، منوچهر امیری، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1367ش. 2 . همان، ص 16- 17. 3 . سیدحسن نصر، یکی از اندیشمندان سنتگرا، دربارة نگاه تاریخی شرقشناسان و تحلیل تمدن اسلامی بر اساس این روششناختی، چنین می‌گوید: " در آغاز و انجام مطالعات مستشرقان دربارة اسلام، این پیش‌فرض ناگفته نهفته بود که اسلام، نه یک وحی بلکه تنها، پدیده‌ای است که عاملی انسانی، آن را در موقعیت تاریخی خاصی به وجود آورده است. در میان این گروه همسرایان، صدای کسانی نظیر لویی ماسینیون، اچ. ای. آر. گیپ، هانری کربن و به دنبال آنها، نسلی جدیدتر از محققان همدلشان چون آن‌ماری شیمل، به راستی انگشت‌شمارند. مدتی سپری شد تا این که در نیمه دوم سدة بیستم، مسلمان‌زادگانی آشنا به زبان‌های غربی و روش‌های پژوهش علمی، برای تبیین سنت فکری اسلامی برای مخاطبان غربی، به شیوه‌ای متقن شروع به نوشتن آثار عمیقی دربارة اسلام کردند" (سید حسین نصر، قلب اسلام، ص3، مصطفی شهرآیینی، تصحیح شهرام پازوکی، انتشارات حقیقت، تهران، 1383ش). 4 . علی اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج 9، ص 14229 (ذیل واژه شرق). 5 . محمد دسوقی، سیر تاریخی و ارزیابی اندیشه شرق شناسی، ص 88، محمودرضا افتخارزاده، نشر فرزان، تهران، 1376ش. 1. شهرام پازوکی، یادی از هانری کربن، موسسه پژوهشی حکمت وفلسفه ایران، تهران، 1382ش، ص 167 (مصاحبه با هانری کربن در سال 1355ش). 2. همان، ص 167. 8 . ادوارد سعید، شرق شناسی، ص 95، عبد الرحیم گواهی، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، تهران، 1371ش. 9 . محمد دسوقی، سیر تاریخی و ارزیابی اندیشه شرق شناسی، ص 61. 10 . همان، ص 60-62. 11 . عبدالرحیم گواهی، مقدمه بر کتاب شرق شناسی، تالیف ادوارد سعید، ص 36. 2. fundamentalism. 13 . ویلیام مونتگمری وات، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان، ص 180، محمد حسین آریا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1373ش. 14 . همان. 15 . شرق شناسی، ص 63. 16. Edvard. G. Brown (1862 - 1926) 17 . ر. ک: عبدالرحمن بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، شکرالله خاکرند، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375ش، ص 41 - 43. (این کتاب، همچنین با عنوان دائرة المعارف مستشرقان به وسیله صالح طباطبائی نیز ترجمه شده است). 18. The litrary history of Persisn 19. این کتاب، با نامArabian Medicine به وسیله مسعود رجبنیا، با عنوان تاریخ طب اسلامی به فارسی ترجمه شده است. 20 . عنوان کتابشناسی آن، عبارت است از: ادوارد براون، نامههایی از تبریز، حسن جوادی، چاپ دوم، خوارزمی، تهران، 1362ش. 21. A year Among the Persians, by Edward G. Browne, London, 1893. 22 . عنوان انگلیسی مقاله سیاح -که به وسیله ادوارد براون تصحیح شده- این است: A Travellers Narrative, written to illustrate the episode of the Bab, edited in the original Persian, and transleted into English, with an introduction and explanatory notes, (by Edward G. Browne, Cambridge University Press, 1891). 23 . ادوارد براون، دربارة ترجمه و تصحیح این مقاله، پس از دیدار حسینعلی بهاء و بازگشت به دانشگاه کمبریج، در مقدمه کتاب نقطة الکاف (صفحه یاء) این چنین میگوید: " ایشان (حسینعلی بهاء) را وداع گفته، از عکا به طرف انگلستان حرکت کردم پس از استقرار در کمبریج، خیالم بر این مصمم شد که برای آگاهی هموطنان خود- کما ینبغی- از اوضاع و احوال طایفه بابیه، بهتر آن است که یکی از کتب این طایفه را بدون تصرف متناً و ترجمهً طبع نمایم... ابتدا متن کتاب مقاله سیاح را- که عباس افندی پسر بزرگتر بهاء الله به قصد اعلای کلمه بهاء الله و نشر افکار او و تخفیف درجه باب و تقلیل اهمیت او در حدود سنه 1303 تالیف نموده و یک نسخه بسیار خوبی از آن که بخط زین المقربین از کتاب خوش خط بهائی است، در عکا به من هدیه داده بودند، عین این نسخه را چاپ عکس نمودم و یک ترجمه انگلیسی با حواشی مفصله در توضیح مجملات کتاب نیز بر آن افزودم. متن و ترجمه- هر دو -در سنه 1891 (1308 - 1309ق) از طبع خارج شد. 24 . ادوارد براون، در مقدمه نقطة الکاف (صفحه یا)، دربارة چگونگی ترجمه این اثر میگوید: " پس از فراغت از این کتاب (مقاله سیاح) در صدد طبع ترجمه تاریخ جدید، تالیف میرزا حسین همدانی - که در اوقات اقامت در شیراز (در سنه 1305)، یکی از دوستان بابی به من هدیه داده بود- برآمدم و بالاخره در سنه 1310، طبع آن به اتمام رسید و در ذیل این کتاب نیز حواشی مبسوطه - تأییداً یا تضعیفاً لمضامین الکتاب- افزودهام) 25 . ادوارد براون، دربارة ترجمه این اثر در نقطة الکاف (صفحه یا) میگوید: " نیز رساله کوچکی که صبح ازل به خواهش حقیر در تاریخ اجمال وقایع باب و بابیه تالیف نموده موسوم به " مجمل بدیع در وقایع ظهور منیع " آن را نیز متناً و ترجمهً در آخر کتاب (تاریخ جدید) الحاق نموده ام". 26 . ادوار براون، دربارة تصمیم خود برای چاپ و تصحیح این اثر، در مقدمه همین کتاب (صفحه یا) میگوید: " سابقاً در ضمن اشتغال به ترجمه تاریخ جدید، دیده بودم که مولف آن، مکرر از یک کتاب قدیمتری تالیف حاجی میرزا جانی کاشانی نقل میکند...لهذا؛در صدد برآمدم که این کتاب را نیز به دست آورم و چون قدیمتر است و قبل از تفرقه بابیه به ازلی و بهائی تالیف شده و بنابراین مندرجات آن - بالطبیعه- اقرب به صحت و ابعد از خلط و تدلیس متأخرین است، آن را هم به طبع درآورم....در ضمن تفتیش در کتب بابیه محفوظه در کتابخانه ملی پاریس، اتفاقاً یک نسخه از تاریخ حاجی میرزا جانی را یافتم.... پس از تحقیق، معلوم شد که این نسخه ملکی مرحوم کنت دو گوبینو ... بوده است". 27 . نقد آثار خاورشناسان، ص 19. 28 . میرزا جانی کاشانی، نقطة الکاف، تصحیح ادوارد براون، چاپ لیدن، هلند، 1910م (1328 ق). 29. Comte de Gobineau 30. Les Religions et Ies Philosophies dans I Asie Centrale, par M. ie Comte de Gobineau, Paris, 1865 et 1866. 31 . کنت دو گوبینو، سالهای 1271 - 1274 وزیر مختار دولت فرانسه در طهران و از نخستین خاورشناسانی بود که در بحبوحه پیدایش فرقه بابیت در ایران، در اینباره کتاب نوشت و به شرح و توضیح دربارة جریانهای موجود درباره این فرقه در ایران و چگونگی اعدام اعضای آن پرداخت او نخستین کسی بود که کتابش سبب آشنایی غربیان- از جمله ادوارد براون- دربارة این فرقه شد. علاوه بر کتاب مذاهب و فلسفه، در آسیای وسطی که به زبان فرانسوی است، کتابی دیگر، با عنوان سه سال در ایران نوشته است که به دست ذبیح الله منصوری به زبان فارسی ترجمه شده و کتابشناسی آن به این شرح است: کنت دو گوبینو، سه سال در ایران، ذبیح الله منصوری، مطبوعات فرخی، تهران، بی تا. 32 . نقطة الکاف، (صفحه واو): " من تا آن وقت، از این طایفه هیچ اطلاعی نداشتم. همینقدر مانند سایر مردم میدانستم که بابیه یکی از فرق مذهبی ایران است ... بعد از خواندن این فصل از کتاب کونت دو گوبینو خیالات من به کلی تغییر کرد و شوق شدیدی برای اطلاع از چگونگی حالات این طایفه به طور تفصیل در من پدید آمد و با خود همیشه میگفتم چه می‌شد اگر خود بنفسه این طائفه را میدیدم و تاریخ و سرگذشت مذهبی - که این همه اتباع خود را با قوت قلب به کشتن داده است - از خود ایشان مشافهة استفسار میکردم و وقایعی را که بعد از ختم موضوع کتاب گوبینو، یعنی از سنه 1269 الی زماننا هذا روی داده، در موضعی ثبت می نمودم... ". 33 . ادوارد براون، یک سال در میان ایرانیان، ذبیح الله منصوری، کانون معرفت، بی تا، بی جا. 34 . نقطة الکاف، (صفحه واو): " و اتفاقاً در ماه صفر سنه 1305، اسبابی فراهم آمد که به ایران سفر کردم و قریب یک سال در نقاط مختلف ایران در گردش بودم و شهرهای تبریز، زنجان، طهران، اصفهان، شیراز، یزد و کرمان را سیاحت کردم. با غالب ملل و فرق از جمله مسلمان، بابی و زردشتی درآمیختم..." . 35 . همان، (صفحه، و): " ... سنه 1307، مجدداً به قصد تحصیل اطلاعات صحیحه از تاریخ این طائفه و سماع شفاهی از رؤسای این مذهب، سفری به جزیره قبرس و شهر عکا نمودم و به ملاقات دو برادر رقیب، میزرا یحیی نوری، (معروف به صبح ازل) در قبرس و میرزا حسینعلی نوری (معروف به بهاء الله) در عکا نایل آمدم". 36 . همان، (صفحه مد). 37 . همان، (صفحه لد). 38 . همان، (صفحه لج). 39 . همان، (ص ی) . 40 . همان، (صفحه مه). 41 . همان، (صفحه مه): " یکی از بهترین و قدیمترین اینگونه کتب و اسناد، تاریخ حاجی میرزا جانی بود که چنانکه ذکر شد، در کمال خوبی توانستند جمیع نسخ آن را از روی زمین معدوم سازند و ... اگر اتفاقاً و تصادفاً یک شخص خارجی مقیم طهران- که هر چند معتقد نبود ولی کمال محبت و همدردی با این طائفه داشت یعنی (کونت دو گوبینو)- یک نسخه از این کتاب قبل از آن که مصلحت وقت اقتضای اعدام آن کند تحصیل نکرده و به اروپا نیاورده بود. امروز این کتاب، به کلی از میان رفته و نسخ آن بلل استثناء معدوم شده بود". 42 . نقطة الکاف، (صفحه مه) : " وقتی که راقم حروف، در سنه 1305 در ایران بودم بهائیانی را که در نقاط مختلفه آن مملکت دیدم، عموماً از شناختن صبح ازل تجاهل میکردند و حتی چنین وا مینمودند که اسم او را هم هرگز نشنیدهاند و فقط کتاب مذاهب و فلسفه کونت دو گوبینو- که من سابقاً آن را خوانده بودم و بدان واسطه از اهمیت مقام صبح ازل مسبوق بودم- باعث شد که این مسئله را جداً تعقیب کرده، بالاخره دانستم که وی هنوز زنده است و با وی بنای مکاتبه گذاردم، تا آنکه در بهار سال 1307 در شهر ماغوسا در جزیره قبرس، خود به ملاقات او نایل آمدم". 43 . همان، (صفحه مو) . 44 . همان . 45 . همان، (صفحه م). 46 . ادوارد براون، در مقدمه نقطة الکاف (صفحه مج) دربارة زمان ادعای میرزا حسینعلی میگوید: " تاریخ ادعای "من یظهره الله" نمودن بهاء الله را در بعضی از کتب بهائیه در سنه 1280 نوشتهاند، میرزا محمد زرندی معروف به نبیل در رباعیات تاریخیه خود که برای ماده تاریخ وقایع حیاة بهاء الله ساخته گوید که بهاء الله در حین این ادعا، پنجاه ساله بوده است". 47 . همان، (صفحه مب) . 48 . همان، (صفحه عو) . 49 . اداورد براون، یک سال در میان ایرانیان، ج 1، ص 109. 50 . همان، (صفحه ک.) 51 . همان، (صفحه کا).
فصلنامه انتظار ، شماره 18

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS