13 مهر 1394, 13:51
اقتدار بیگانه ستیزى
خدمتکار شیخ محمّد باقر، چنین نقل مى کند:
«یکى از دوستان مرحوم آیت الله بهارى، خدمت ایشان رسیده، گفتند: آقا! پسرم هفت دانه مروارید از خانه سرقت نموده و در بانک انگلیس فروخته است. من براى مطالبه مرواریدها به بانک انگلیس ها مراجعه کردم، ولى آنان اظهار کردند که معامله صورت گرفته و غیر قابل برگشت است! آقا دستم به دامن شما، مى گویید چه کار کنم؟ مى گوید: آقا فرمود: بروید بگویید شیخ گفت: مرواریدها را پس بدهید، پولتان را بگیرید! او چند بار مراجعه مى کند، اما انگلیسى ها حاضر به فسخ معامله نمى شوند! شیخ قاطعانه به کشور انگلستان تلگراف مى زند. او این جمله پر مغز را مخابره مى کند: «بیایید دزدانتان را از ایران جمع کنید.» انگلیس ها نیز در جواب آقا چنین نوشتند: «اگر دزدى صورت گرفته، خودت مجازات کن!» این جوابیه سندى مى شود در دست آقا به دوستش مى گوید: بروید به آن ها بگویید اگر مرواریدها را پس ندهید، آقا خود به سراغتان خواهد آمد و کشان کشان بیرونتان خواهد انداخت! انگلیس ها چون از تلگراف آقا با خبر بودند نگفته، خودشان خدمت آقا رسیدند، هنوز وارد اتاق نشده بودند که آقا امر کردند: کفشتان را در نیاورید، بروید آن گوشه بنشینید. گوشه اى را با دست نشان داد. در همین حین تاجرى از همدان خدمت آقا رسید. انگلیس ها را با کفش دید که گوشه اتاق نشسته بودند. او نیز خواست با کفش وارد اتاق شود. آقا دستور داد کفش این مرد را در آورید و به کوچه بیندازید! مرد تاجر با لحنى اعتراض گونه گفت: یعنى آن انگلیس ها از ما بهتر است؟! آقا در جواب گفتند: آن ها ارمنى هستند، ترسیدم عرق پایشان اتاق را کثیف کند! اما تو چى؟! تو یک مسلمان هستى! باید مرتب و پاکیزه باشى! به هر روى، با اقتدار کامل مرواریدها را از انگلیس ها باز ستاند و به دوستش برگردانید!([14])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان