13 مهر 1394, 13:51
آیت الله محمّدعلى گرامى درباره تحصیل شهید حیدرى مى گوید:
«کسى که از جهت زمانى، مدت زیادى با او بحث کرده ام، مرحوم حیدرى نهاوندى بود که ده یا دوازده سال پیوسته با هم بحث داشتیم. او پیش از من با آقاى جوادى آملى و آقاى سیّد محمّد خامنه اى هم بحث بود. من و آقاى حیدرى و آقایان سید على و مصطفى محقّق، عضو اصلى مباحثه بودیم که بعد از سال 1352ش. آقاى حیدرى به شهرستان نهاوند رفتند و به عنوان خداحافظى، آقاى حیدرى به دربِ خانه ما آمده بود و گفته بود که دیگر من تنها شدم چون فلانى نیست و پدرم هم فوت کرده است این جا نمى مانم و باید به نهاوند بروم و به کارهایم برسم. به هر حال ایشان در نهاوند ماندنى شد تا این که انقلاب شد. پس از انقلاب هم نماینده و امام جمعه شد و وجودش در غرب کشور مغتنم و نافع بودزیرا افضل از ایشان در منطقه نبودالبته در کرمانشاه حاج آقا عطاءالله چون پیرمرد بود، اقدم بوداما از جهت حضور ذهن و اطلاعات فلسفى و فقه و اصول، آقاى حیدرى خیلى قوى بود و حیف شد».[4]
شهید حیدرى در طى دوران تحصیل، لحظه اى از درس و بحث غافل نماند و عشق و علاقه او به درس، به حدى بود که تا پاسى از نیمه شب در حجره کوچک خود در مدرسه فیضیه بیدار مانده، به تحقیق و تفحص مى پرداخت و تلاش شبانه روزى و جدیّت او در فراگیرى و فهم درس هاى خارج، مورد توجه آیت الله العظمى بروجردى واقع شد و آن مرجع عالیقدر یک دوره کتاب ارزشمند وسائل الشیعه را که در آن زمان بسیار نایاب بود، به عنوان جایزه به وى اهدا کرد.[5]
همسر شهید حیدرى درباره تحصیل وى مى گوید:
«زندگى فقیرانه اى داشتیم. به سختى زندگى را سپرى مى کردیم. شوهرم دائم درس مى خواند. صبح از خانه بیرون مى رفت و بعد از ظهر مى آمدناهار مى خورد و بلافاصله مى رفت تا ساعت دوازده یا یک بعد از نیمه شب بر مى گشت و مى گفت: جلسه درس برقرار است و مباحثه و مطالعه دارم. هنگامى هم که به خانه مى آمد، مقدارى استراحت مى کرد و بعد از نیمه شب مشغول نماز و راز و نیاز مى شد.[6]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان