13 مهر 1394, 13:51
آیت الله خویى در کنار تحصیل علم، به تهذیب نفس و خودسازى پرداخت. فرزانه خوى، عرفان را از آقا شیخ مرتضى طالقانى، آقا سیّد عبدالغفار مازندرانى و میرزا على آقا قاضى فرا گرفت. آنان در سیر و سلوک معنوى و شکل گیرى شخصیت عرفانى آیت الله خویى نقش زیادى داشتند.
آیت الله خویى از آن دوران، چنین مى گوید:
«من در ایامى که در نجف اشرف مشغول تحصیل علوم دینیه بودم، بیشتر مقیّد به آداب و سنن و اوراد و اذکار بودم، و گاهى در مجلس پرفیض مرحوم آیت الله سید على قاضى(رحمه الله) شرکت مى کردم و از انفاس قدسیه آن بزرگوار بهره مى بردم، تا اینکه روزى به ایشان عرض کردم: چیزى به من یاد بدهید و دستور العملى بگوئید که من انجام بدهم ایشان دستور العملى([6]) را دادند و گفتند چهل روز به این دستور، عمل کن! و من مشغول انجام آن اعمال شدم و چون روز چهلم شد، براى من حالت مکاشفه اى رخ داد و من همه حوادث و چگونگى زندگى و آینده خود را مشاهده کرده و دیدم در بالاى منبر درس مى گویم و در منزل نشسته ام، مردم مى آیند و مى روند، نماز جماعت و مراجعات مردم و حالات گوناگون خودم را مانند آیینه اى که در پیش رویم باشد، تماشا مى کنم، تا این که رسید به جائى که یک مرتبه شنیدم کسى بالاى گلدسته حضرت مى گوید: (انا لله و انا الیه راجعون) ایها النّاس! با کمال تأسف آیت الله خویى از دنیا رفت. و در این جا آن حالت از من برطرف شد و به حال عادّى برگشتم.»([7])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان