مرورگر شما از جاوا اسکریپت پشتیبانی نمی کند. این مسئله ممکن است باعث ایجاد عملکرد غیر صحیحی در سایت گردد.
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
خانه
درباره ما
تماس با ما
جستجو
بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی
جستجو
موضوعات
منو
اطلاع رسانی های علمی
معرفی کتاب
تاریخ
تبلیغ
تعلیم و تربیت
حدیث
دین
سیاسی
قرآن
مدیریت
فلسفه
اهل بیت
مهدویت
آداب و احکام اصناف
عمومی
فقه
اخلاق
مجموعه پرسش ها و پاسخ های دانش آموزی
مطالب نقد شده
نقد فیلم و سینما
نقد فیلم
معارف فیلم
تاریخ سینمای ایران
سینمای ایران
سینمای جهان
اندیشه
تلویزیون
مصاحبه ها
علمی
مذهبی
زندگی نامه
سیاسی
اجتماعی
اخلاقی
نشست ها وهمایش ها
معرفی نرم افزار
معرفی نشریات
معرفی مراکز پژوهشی
زندگی نامه
یادداشتها
بانک پژوهشگران وفرهیختگان
زندگی نامه فرهیختگان
معرفی پژوهشگران
اخبار
فرهنگی
حوزه و دانشگاه
اعتقادی
سیاسی
اجتماعی
جامعه
اخبار عمومی
خبرگزاری ها
معرفی سایت ها
پایگاه های علمی
پایگاه های مذهبی
پایگاههای عقائد
پایگاههای فرهنگی
پایگاههای جامع موضوعات
پایگاههای اندیشمندان اسلامی
پایگاه های پاسخ گویی به سوالات
پایگاه های پاسخ گویی به احکام شرعی
پایگاه های تاریخی
پایگاه های آموزشی
اطلاعیه
بانک محتوای تبلیغ
محتوای تبلیغی
سیره اهل بیت علیهم السلام
تربیت در قرآن
شرح جامع نهج البلاغه
مشاوره اسلامی
خانواده
پاسخ به شبهات
اخلاق
حکایات
منبرهای شما
معارف نهج البلاغه
نهج البلاغه
اخلاق وتربیت اسلامی
اخلاق اسلامی
تربیت اسلامی
معارف اسلامی
حلال و حرام
قرآن شناسی
مباحث تفسیری
معرفت در اسلام
ویژگی ایمان ومؤمن
مصادیقی از سبک زندگی اسلامی
علل وعوامل ترس از مرگ
شیطان از منظرقرآن و روایات
دین وجامعه دینی
دنیاو آخرت
تعاون و بررسی مسأله اعانه
توبه و امید به مغفرت
اهتمام به عمر انسان در اسلام
خداشناسی
امامت و ولایت
خطبه فدکیه و فضایل حضرت زهرا (س)
ویژگی های انتظارو عصر ظهور
زیارت و توسل
شرح خطبه قاصعه
فضایل پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)
سیره معصومین (ع)
محبت اهل بیت (ع)
مقامات اهل بیت (ع)
ویژگی ولایت اهل بیت (ع)
راه توشه عاشورائیان
روضه ها
ذکر مصیبت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
ذکر مصیبت فاطمه الزهراء سلام الله علیها
ذکر مصیبت امیرالمومنین علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن مجتبی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
ذکر مصیبت امام سجاد علیه السلام
ذکر مصیبت امام باقر علیه السلام
ذکر مصیبت امام صادق علیه السلام
ذکر مصیبت امام موسی علیه السلام
ذکر مصیبت امام رضا علیه السلام
ذکر مصیبت امام جواد علیه السلام
ذکر مصیبت امام هادی علیه السلام
ذکر مصیبت امام حسن عسکری علیه السلام
ذکر مصیبت متفرقه
آموزش تبلیغ
آموزش فن خطابه
آموزش کلاسداری
روش بیان احکام
سیره تبلیغی علماء وارسته
سیره تبلیغی معصومین
کاربرد جامعه شناسی در تبلیغ
مقالات اخلاق و آداب در تبلیغ
مهارت های آموزش معارف اسلامی
روش تحقیق و منبع شناسی
ویژه نامه ها
ویژهنامه دهه آخر صفر
ویژهنامه محرم
ویژه نامه ماه رجب
رمضان؛ماه نیایش ودعا
اطلاعیه
احادیث موضوعی
عبرهای نجات بخش
سعادت در زیادها
شقاوت در زیادها
سخنرانی ها
سخنران ها
سخنرانی موضوعی
بانک مقالات
نوع مقاله
پژوهشی
نشریات
پاسخ به سوالات
احکام
احکام
جنبشهای معنوی نوپدید
سبک زندگی اسلامی
تربیت دینی
تاریخ
اسلام
ایران
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
تاریخ انقلاب
سیاسی
تاریخ اسلام
اسلام
ایران
تاریخ انقلاب
علوم سیاسی
اجتماعی
زن و خانواده
فرهنگی
ارتباطات
جامعه شناسی
روانشناسی
پیشوایان معصوم
حدیث
فقه
اعتقادی
اخلاق
اندیشه ها و مکاتب
رذایل
فضائل
مبانی علم اخلاق
نامه های اخلاقی
پند و اندرز
حکایات
مدیریت
مدیریت و فقه اسلامی
خلاصه کتب مدیریت
مدیریت اسلامی
آینده پژوهی
مدیریت آموزشی
مدیریت زمان
اقتصاد
فرق و مذاهب
فرق شیعی
فرق غیر شیعی
ادیان
ابراهیمی
غیر ابراهیمی
علوم قرآنی
علوم حدیث
فلسفه
محض
مضاف
فلسفه اسلامی
کلام
اسلامی
جدید
فقه و اصول
حقوق
منتخب نشریات
ارتباطات
فصل نامه تربیت تبلیغی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره اول فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره دوم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره سوم و چهارم فصل نامه تربیت تبلیغی
شماره پنج و شش فصل نامه تربیت تبلیغی
فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره اول فصلنامه مطالعات معنوی
پيش شماره 2 فصلنامه مطالعات معنوی
شماره اول فصل نامه مطالعات معنوی
شماره دوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره سوم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره چهارم و پنجم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره ششم فصل نامه مطالعات معنوی
شماره هشتم و نهم فصلنامه مطالعات معنوی
شماره دهم فصلنامه مطالعات معنوی
فصل نامه سبک زندگی
علوم تربیتی
آئین دوست یابی
خانواده
پرسش و پاسخ
تقویم عبادی
اعمال شب
اعمال شبانهروز
ولادت
شهادت
اعمال ماه ها
اعمال روز
اعمال ماه محرم
اعمال ماه رمضان
اعمال ماه شعبان
اعمال ماه رجب
چند رسانه ای
آلبوم تصاویر
علماء
شخصیتهای برجسته
اماکن
رهبران دینی
انقلاب
جبهه و جنگ
مقاومت
مناسبتها
آرشیو فیلم
سخنرانی
مداحی
مذهبی
آرشیو صوت
مداحی
مذهبی
سخنرانی
علمی
مولودی
مرثیه
اخلاقی
ادعیه
متفرقه
قرآن
معرفی نرم افزار
احادیث
سخنوری
آیات قرآن
صبر
کمک کردن
اخلاق و رفتار
اعمال دینی
فرهنگ علوم انسانی و اسلامی
اقتصاد
اقتصاد خرد
اقتصاد کلان
اقتصاد مالی و بخش عمومی
اقتصاد کشاورزی و منابع طبیعی
اقتصاد توسعه
اقتصاد اسلامی
اقتصاد و ریاضی
تجارت بین الملل
مکاتب اقتصادی
پول و بانکداری
علوم تربیتی
تکنولوژی آموزشی
تحقیقات آموزشی
فلسفه تعلیم و تربیت
علوم کتابداری و اطلاع رسانی
روانشناسی تربیتی
مشاوره و راهنمایی
کودکان استثنایی
مدیریت آموزشی
برنامه ریزی درسی
پیش دبستانی و دبستان
مدیریت
مدیریت صنعتی
مدیریت تحول
فرهنگ سازمانی
مدیریت استراتژیک
نظریه های مدیریت
مدیریت منابع انسانی
مدیریت عمومی
مبانی سازمان و مدیریت
مدیریت بازرگانی
مدیریت دولتی
مدیریت رفتارسازمانی
مدیریت فرهنگی
روانشناسی
روانشناسی عمومی
روانشناسی بالینی
روانشناسی رشد
روانشناسی شخصیت
روانشناسی فیزیولوژیک
روانشناسی یادگیری
روانشناسی صنعتی و سازمانی
روانشناسی اجتماعی
آسیب شناسی روانی
روان سنجی
روان شناسان نامدار
فرا روانشناسی
بهداشت روان
منطق
ارتباطات
جامعه شناسی
ادبیات فارسی
ادبا و نویسندگان
بلاغت
نظم
نثر
تاریخ
تاریخ اسلام
تاریخ ایران
فلسفه تاریخ
علوم سیاسی
مسائل ایران
اندیشههای سیاسی
روابط بینالملل
ادبیات عرب
ادیان و فرق
ادیان ابراهیمی - یهودیت
ادیان ابراهیمی - مسیحیت
ادیان غیرابراهیمی
فقه و اصول
فلسفه
فلسفه علم
فلسفه اسلامی
فلسفه غرب
فلسفه اخلاق
کلام
کلام اسلامی
کلام جدید
قرآنپژوهی
انسان شناسی
پیامبر شناسی
امام شناسی
هستی شناسی
معاد شناسی
خدا شناسی
قصص و تاریخ
اخلاق
احکام و فقه
علوم قرآنی
تاریخ تفسیر و مفسران
تاریخ قرآن
علوم حدیث
درایه حدیث
پیش زمینه حدیث
اصطلاحات حدیث
رجال
اخلاق
فضائل
رذائل
عرفان
نظری
عملی
فرق و مذاهب
خوارج (غیرشیعی)
تصوف (غیرشیعی)
اصحاب حدیث (غیرشیعی)
اشاعره (غیرشیعی)
ماتریدیه (غیرشیعی)
وهابیت (غیرشیعی)
غلات (غیرشیعی)
سایر فرق اهل سنت
معتزله (غیرشیعی)
مرجئه (غیرشیعی)
مشترک
کیسانیه (شیعی)
اثنا عشریه (شیعی)
زیدیه (شیعی)
اسماعیلیه (شیعی)
واقفیه (شیعی)
غالیان (شیعی)
بهائیت (شیعی)
اهل حق (شیعی)
نصیریه (شیعی)
سایر فرق شیعی
اصول فقه
فقه
عبادات
معاملات
ملحقات
حقوق
آیین دادرسی
جرم شناسی
حقوق بشر
مالکیت فکری
حقوق بینالملل
حقوق عمومی
حقوق جزا و جرمشناسی
حقوق خصوصی
ویترین
یادداشتها
تست
خدامحورى در ادبیات امام خمینى
13 خرداد 1387, 0:0
خدامحورى در ادبیات امام خمینى
نویسنده: قدرت اللّه عفتى
امام خمینى داراى جهان بینى اشراقى و شهودى است، هستىشناسى او، هستىشناسى عاشقانه و از سر شیدایى است که از هفت سالگى با آموختن قرآن شروع شد و با تعلیم خط و منطق و بیان و بدیع و عروض و قوافى در خمین و اراک و قم ادامه یافت.
مقدمه
در صدد این نیستیم که ادبیات امام را در قالب گفتار و نوشتار تقسیم نماییم و بگوییم که امام بلندترین مطالب عرفان و اخلاق و سیاست را در قالب محاوره، به زبان ساده بیان مىکرد و در نوشتار، شعرى زیبا و نثرى عالى مىنوشت، و همچنین بر آن نیستیم، که بگوییم نثر امام به سه دسته ذیل تقسیم مىگردد:
الف: نثر مرسل: کتاب چهل حدیث، آداب الصلاة.
ب: نثر مصنوع: نامه عرفانى به حاج احمد آقا و به خانم فاطمه طباطبایى.
ج: نثر محاوره: کتاب کشف الاسرار، تفسیر سوره حمد، وصیت نامه الهى سیاسى.
و همچنین در صدد این نیستیم که بگوییم اشعار امام در قالبهاى شعرى چون:
الف: مسمط مخمس
مژده فروردین زنو بنمود گیتى را مسخّر
جیشش از مغرب بگرفت تا مشرق سراسر
رایتش افراشت پرچم زین مُقَرنس چرخ اخضر
گشت از فرمان وى در خدمتش گردون مقرّر
بر جهان و هرچه اندر اوست یکسر حکمران شد(1)
ب: قصیده
اى ازلیت به تربت تو مخمّر
وى ابدیت به طلعت تو مقرّر
آیت رحمت زجلوه تو هویدا
رایت قدرت در آستین تو مضمر(2)
ج: ترجیع بند
اى نقطه عطف راز هستى
برگیر زدوست جام مستى(3)
و یا اینکه اشعارش را در بیش از 60 غزل، 30 قطعه و قریب 80 رباعى بیاوریم، بلکه مىخواهیم منشأ ادبیات امام را، که از منابع دینى و فرهنگى، دینى سرچشمه مىگیرد و غابت گرایانه از اویى و به سوى اویى است را در دوران تحصیلش تا به عرفان راه یافتن و به وصال رسیدن و به وصال یار نائل شدن و بازگشت من الحق الى الخلق بالحق و در یک کلام، خدامحورى در ادبیات امام را در سه دوره تبیین کنیم.
الف: دوران تحصیل (کودکى، نوجوانى و میان سالى)
ب: دوران مبارزات سیاسى (انقلاب اسلامى)
ج: دوران حاکمیت (جمهورى اسلامى)
ادبیات در یک نگاه
فرق ادبیات با زبان محاوره در این است که انسان در محاوره حرفهایش را با زبان ساده بیان مىکند، کتاب را بیار، دفتر را ببر، بشین، پاشو، بیا، برو؛ ولى ادبیات هنر بیان نیات، در قالبى زیبا، همراه با احساس و عاطفه است که داراى قدرت نفوذ و محرک اندیشه و احساس مىباشد، لذا با کمک استعاره، تشبیه، مجاز و کنایه، کلام آرایش داده مىشود تا تأثیر عمیقى برجا بگذارد.
هر اثر ادبى محدود و محصور به اعتقادات، جهان بینى، تربیت فرهنگى و اندیشه صاحب اثر است. اگر خالق اثر داراى اعتقادى والا باشد، اثر برجا ماندهاش، طبعاً والاست، ولى اگر صاحب اثر از عقیده و تربیت فرهنگى پست و مبتذل برخوردار باشد، اثرش نیز پست و مبتذل خواهد بود؛(4) «از کوزه همان برون طراود که در اوست».
با این نگاه، آثار ادبى با توجه به اهداف و غایت، به سه قسم خودخواه، دیگرخواه، خدا خواه تقسیم مىشود.(5)
الف: ادبیات خودخواه
عدهاى عقیده دارند که هدف و غایت ادبیات، خود ادبیات است و زیبایى پایه و اساس ادبیات است، اگر ادبیات را در خدمت اجتماع قرار بدهیم، از ادبیات منفعت خواستهایم، در صورتى که نباید از ادبیات منفعت خواست، زیبایى باید براى زیبایى باشد؛ با این عقیده هر گونه مسئولیتى از دوش ادبیات و ادیب برداشته شده است و زمینه براى محصور کردن ادبیات به خود فردى «اصالت خود» و خود بزرگتر «اصالت دربار» فراهم مىشود و سیر پرواز ادبیات به شراب و کباب و رباب ختم مىشود،ارزشش به حد تحفه و صله تنزّل مىکند.
کاندرین مدت که بودستم زدیدار تو فرد
جفت بودم با شراب و با کباب و با رباب(6)
با این اندیشه ادبیات در مذبح فرد ذبح مىشود، همچنانکه در مذبح حاکمان ذبح مىشد.
پیروز شه عادل منصور معظم
کز عدل بناکرد دگر بار جهان را
آن شاه سبک حمله که در کفه جودش
بى وزن کند رغبت او حمل گران را(7)
باید ادبیات را از این مذبح شراب و کباب و رباب بیرون کشید تا زنده و با طراوات بماند و به اجتماع طراوت ببخشد.
ب: ادبیات دیگرخواه
وقتى ادبیات، در کنار دیگر وسایل مورد نیاز ادیب دانشمند، براى خلق اثر محرک و با طراوت قرار گرفت، شانه ادبیات و ادیب مانند دیگر علوم و دانشمندش زیر بار مسئولیت مىرود و ادبیات، دیگر خواه مىگردد؛ در این بخش عدهاى عقیده دارند که هدف و غایت ادبیات، هدایت اجتماع به سوى ترقى در قالب زیباى ادبى است.
هنوزم زخردى به خاطر درست
که در لانه ماکیان برده دست
به منقارم آن سان به سختى گزید
که اشکم چو خون از رگ آن دم جهید
پدرخنده بر گریهام زد که هان
وطن دارىآموز از ماکیان(8)
در ادبیات دیگرخواه، همیشه بین اجتماع و ادیب داد و ستد جریان داشته است، هر کدام که برترى داشت، بر دیگرى تأثیر گذاشته و در آن اثراتى پدیدآورده است، گاهى تحولات اجتماعى برترى یافته موجبات ایجاد مکاتب ادبى گردید و گاهى ادیب برترى یافته و موجب تحرک و تحول ادبیات و انقلاب ادبى گردید؛ هرچند که گاهى قدرت حاکم بنام اجتماع بر ادبیات و ادیب برترى مىیابد و ادیب را وادار به عزلت نشینى و ادبیات را وادار به انحطاط مىکند و دور منفى ادبیات را بوجود مىآورد، ولى در مجموع ادبیات دیگرخواه موجب تحرک و تحول اجتماع مىشود.
ج: ادبیات خداخواه
هرچند که ادبیات دیگرخواه مىتواند افراد اندیشمند را تا حدودى اغناء کند ولى همیشه افرادى هستند که بالاتر از اجتماع مىاندیشند، آنها خداپرستانى هستند که اجتماع را در خدمت پیشرفت بشرى مىدانند، هرچند که عدّهاى در این مسیر غرق در تصوف شدند و اجتماع را از یاد بردهاند.
بشنو از من این جهان هیچ است هیچ
هرچه هست اندر زمین و آسمان هیچ است هیچ
غیر آن یکتاى بىهمتاى زاندیشه برون
هرچه در قیدش تو هستى، وارهان هیچ است هیچ
پیچ در پیچست این دنیا و پیچ و مهرهاش
(ناهج) اندر گردش کون و مکان هیچ است هیچ(9)
ولى عدهاى از خداپرستان هستند که براى رسیدن به هدف نهائى خلقت انسان دنیا را وسیله قرار دادند، اینها در صدد ایجاد اجتماعى عالى هستند تا در آن به مرتبه اعلاى انسانیت برسند، و خداوند اینها را در قرآنش امت وسط خواند.(10)
جز سر کوى تو اى دوست ندارم جائى
در سرم نیست بجز خاک درت سودائى(11)
در این ادبیات ادیب بار مسئولیت خلیفة اللهى را براى ترقى بشریت بر دوش دارد و دستورات دین را مجموعهاى از حقیقت مىداند و سعى دارد زیبایى حقیقت دین را در قالب ادبیات زیبا ارائه نماید.
با عنایت و حفظ این مطالب مىتوان گفت که ادبیات امام خمینى در دسته سوم «ادبیات خداخواه» قرار مىگیرد.
دیدهاى نیست نبیند رخ زیباى تو را
نیست گوشى که همى نشنود آواى تورا
رهرو عشقم و از خرقه و مسند بیزار
بدو عالم ندهم روى دل آراى تورا
هیچ دستى نشود جز برخوان تو دراز
کس نجوید بجهان جز اثر پاى تورا
همه جا منزل عشق است که یارم همه جاست
کور دل آنکه نیابد بجهان جاى تورا(12)
الف: ادبیات خدامحورى امام خمینى در دوران تحصیل (قبل از مبارزات)
امام خمینى داراى جهان بینى اشراقى و شهودى است، هستىشناسى او، هستىشناسى عاشقانه و از سر شیدایى است که از هفت سالگى با آموختن قرآن شروع شد و با تعلیم خط و منطق و بیان و بدیع و عروض و قوافى در خمین و اراک و قم ادامه یافت.
قم بدکى نیست از براى محصل
سنگگ نرم و کباب اگر بگذارد
حوزه علمیّه دایر است ولیکن
خان فرنگى مآب اگر بگذارد(13)
و براى رسیدن به مقصد، فقه و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه را تعلیم دید و متعلمانه به خدمت گرفت.
اى حضرت صاحب زمان اى پادشاه انس و جان
لطفى نما بر شیعیان تأیید کن دین مبین
توفیق تحصیلم عطا فرما و زهد بىریا
تا گردم از لطف خدا از عالَمین عاملین(14)
و براى همه خواندهها و دانسته هایش، سرود:
در مدرس فقیه به جز قیل و قال نیست
در دادگاه، هیچ از او داستان نبود
در محضر ادیب شدم، بلکه یابمش
دیدم کلام جز زمعانى بیان نبود(15)
امام خمینى به خوبى دریافته بود که آنچه فهم هستى و درک محضر هستى را فراهم مىکند علم نیست.
در حلقه درویش ندیدیم صفائى
در صومعه از او نشنیدیم ندائى
در مدرسه از دوست نخواندیم کتابى
در مأذنه از یار ندیدیم صدائى
در جمع کتب هیچ حجابى ندریدیم
در درس صحف راه نبردیم بجائى(16)
امام علم را حجاب نورى که با آن راز هستى گشوده نمىشود، مىدانست:
در بر دل شدگان علم حجاب است حجاب
از حجاب آنکه برون رفت بحق جاهل بود
عاشق از شوق بدریاى فنا غوطه وراست
بى خبر آنکه به ظلمتکده ساحل بود(17)
و براى همه مسیر طى شده علمىاش نوشت: در جوانى سرگرم به مفاهیم و اصطلاحات پرزرق و برق شدم که نه از آنها جمعیتى حاصل شد و نه حال، اسفار اربعه با طول و عرضش، از سفر به سوى دوست بازم داشت.(18)
اسفار و شفاء ابن سینا نگشود
با آن همه جرّ و بحثها مشکل ما(19)
نه از فتوحات فتحى حاصل شد و نه از فصوص الحکم، حکمتى دست داد، تا چه رسد به غیر آنها که خود داستان غمگین دارد.(20)
از فتوحاتم نشد فتحى و از مصباح نورى
هرچه خواهم در درون جامه آن دلفریب است(21)
امام خمینى براى رسیدن به وصال یار دائم در تکاپو بود:
از درس و بحث مدرسهام حاصلى نشد
کى مىتوان رسید به دریا از این سراب
هرچه فرا گرفتم و هرچه ورق زدم
چیزى نبود غیر حجابى پس حجاب(22)
تا اینکه با عارف کامل آیت اللّه شاه آبادى آشنا شد.
دست من گیر از این خرقه سالوس رهان
که در این خرقه بجز جایگه جاهل نیست(23)
با اصرار امام خمینى، آیت اللّه شاه آبادى او را پذیرفت.
الا یا ایها الساقى زمى پرساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هواى ننگ و نامم را
از آن مىریز در جامم که جانم را فنا سازد
برون سازد زهستى هسته نیرنگ و دامم را
از آن مىده که جانم را زقید خود رها سازد
به خود گیرد زمامم را فرو ریزد مقامم را(24)
رابطه بین شاه آبادى و امام خمینى، رابطه استاد و شاگردى صرف نبود، بلکه رابطهشان مراد و مریدى بود، عشق دو طرفه نسبت به هم داشتند که آیت اللّه شاه آبادى در هر شرایطى امام را به حضور مىپذیرفت(25) و امام خمینى چنان به او عشق مىورزید که بعد از نامش روحى له الفداء بکار مىبرد،(26) و کلاسشان، کلاس تعلیم و تعلم متعارف نبود، بلکه جنبه اشراقى داشت، عرفان عملى همراه با استاد بود.
کاش روزى بسر کوى تو ام منزل بود
که در آن شادى و اندوه مراد دل بود
تا اینکه رسید به:
چون به عشق آمدم از حوزه عرفان دیدم
آنچه خواندیم و شنیدیم همه باطل بود(27)
امام خمینى حوزه عرفان را صوفیانه طى نکردند، بلکه تمام علوم آموختهاش را به خدمت گرفت، شریعت و طریقت و حقیقت را که در طول تاریخ جدا از هم مطرح شده بود را یکجا جمع نمود، او وصال سالک را در با هم بودن این سه مىدانست و خودشان در اوج وصال، شدیداً به آداب و ظواهر شریعت پایبند بوده(28) و به قله سعادت انسانیت یعنى جامعیت براى ظهور صوراسماء الهیه و محلى براى تجلى اسماء الهى شد و خلیفة اللهى گردید که خداوند فرمود: «انى جاعل فى الارض خلیفة».(29)
این آئینه تمام نماى انسان کامل، در اوج وصال به ملائک تناز زیر پایش مىگوید:
قدسیان را نرسد تا که به ما فخر کنند
قصه علّم الاسما به زبان است هنوز(30)
این واصل حقیقت با دامن دامن عطر وصال به میان خلق برگشت که تاریخ با آن سنگینىاش را تکان داد.
ب: ادبیات خدامحورى امام خمینى در دوران مبارزات (انقلاب)
امام خمینى در سال 1341 دست به سفر من الحق الى الخلق بالحق زد و خود آن ایام را چنین ترسیم مىکند: سال 41 سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانیت اصیل در مرگ آباد تحجر و تقدس مآبى چه ظلمها بر عدّهاى روحانى پاکباخته رفت، چه نالههاى دردمندانه کردند و چه خون دلها خوردند.(31)
امام خمینى، زمانى بین خلق برگشت که متدینین به امید حفظ دین و سیاسیون به امید رسیدن به دنیا، بین دین و سیاست خط حایل ممتدى کشیده بودند که هیچ کس حق عبور از آن را نداشت، و اگر کسى تفکر عبور از آن را مىکرد، دو گروه پایمالش مىکردند.
در این جوّ امام خمینى به روحانیون نوشت: هان اى روحانیون اسلامى، اى علماى ربانى، اى دانشمندان دیندار، اى گویندگان آیین دوست، اى دینداران خداخواه، اى خداخواهان حق پرست، اى حق پرستان شرافتمند، اى شرافتمندان وطن خواه، اى وطن خواهان با ناموس، موعظت خداى جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحى را که پیشنهاد فرمود بپذیرید و ترک نفعهاى شخصى کرده تا به همه سعادتهاى دو جهان نایل شوید و با زندگانى شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید، إن للّه فى ایام دهرکم نفحات ألافتعر ضوالها.(32)
و هنگامى که رژیم پهلوى دست به حبس و اعدام انقلابیون زد، امام خمینى براى انقلابیون نوشت: شما روحانیون حقایق را به مردم بگویید که چه نقشهاى بر علیه اسلام و استقلال مملکت دارند، تا مردم صفوف خود را فشردهتر کنند، مردم زندهاى باشند در برابر حوادثى که پیش مىآید، استقامت داشته باشید و از آنهایى که خداوند فرمود: إن الذین قالوا ربنا اللّه ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألّاتخافوا و لاتحزنوا وابشروا بالجنة التى کنتم توعدون؛خداوند ملائکه را بر شما فرو مىفرستد و قلبتان را آرامش مىبخشد که از کشته شدن و اعدام شدن نگران نشوید، جایگاه ابدى شما بهشت عدن است که خداوند به متقین وعده داده است.(33)
فقر، فخر است اگر فارغ از عالم باشد
آنکه از خویش گذر کرد، چهاش غم باشد؟(34)
این نوشتار امام خمینى براى خلق اثر ادبى نیست، بلکه براى حقایق دستورات الهى در جامعه بشرى است و از سرسوز و ایمان راسخ و اعتقاد قلبى اوست، چنان ایمانى که در جواب شهید سعیدى که گفته بود، بنظرم از این به بعد شما در مبارزاتتان یاران کمترى خواهید داشت، فرمود: آقاى سعیدى چه مىگوید؟! به خدا قسم اگر تمام جن و انس پشت به پشت هم بدهند و در مقابل من بایستند من چون این راه را حق یافتم از پاى نخواهم نشست.(35)
امام خمینى چنان غرق در ایمان شده بود که مبدل به اسلام مجسم شد، و شهید سید محمد باقر صدر مىگفت: در خمینى ذوب شوید چنانکه او در اسلام ذوب شده است.(36)
امام خمینى غرق در خدا بود و لذا همه چیز براى او عادى بود، حتى شهادت پسرش آقا مصطفى، که گفت: اینطور قضایا خیلى مهم نیست، پیش مىآید. براى همه مردم پیش مىآید، خداوند تبارک و تعالى الطافى دارد ظاهر و الطاف خفیه، ما از الطاف خفیهاى که خداوند نسبت به عبادش دارد و انّه لطیف على عباده، اطلاع نداریم که جزع و فزع مىکنیم والا در اینطور چیزهایى که جزئى است و مهم نیست اینقدر بىطاقت نبودیم، مىفهمیدیم که یک مصالحى در کار است، یک الطافى در کار است، یک تربیتهایى در کار است.(37)
غم مخور ایام هجران رو به پایان مىرود
این خمارى از سرما مىگساران مىرود
پرده را از روى ماه خویش بالا مىزند
غمزه را سر مىدهد غم از دل و جان مىرود
بلبل اندر شاخسار گل هویدا مىشود
زاغ با صد شرمسارى از گلستان مىرود
محفل از نور رخ او نور افشان مىشود
هرچه غیر ذکر یار از یاد رندان مىرود
ابرها از نور خورشید رخش پنهان شوند
پرده از رخسار آن سرو خرامان مىرود
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد
روز وصلش مىرسد ایام هجران مىرود(38)
ج: ادبیات خدامحورى امام خمینى در دوران حاکمیت
در زمانى که زهد، گریز کامل از دنیا و توجه محض به آخرت تعبیر مىشد و حکومت گریز کامل از آخرت و توجه محض به دنیا بود، بدترین افراد در رأس هرم حکومت قرار داشتند و از پستترین جنایات باکى نداشتند و بهترینهاى جامعه در کنج دیر و صومعه، خانقا و کلیسا و مسجد عزلت گزیده بودند، امام خمینى با افکار روشن و والاى خود، تار و پود زهد مذموم و منفى را از هم گسست و بدآموزیهاى زهد صوفیانه را کنار زد و اوج زهد و تقوا و پارسایى و توجه کامل به آخرت، توجه به دنیا را براى پیاده کردن حکومت حق و اجراى عدالت ضرورى دانست و خود به این امر اقدام نمود و حکومت تشکیل داد.
جمهورى ما نشانگر اسلام است
افکار پلید فتنه جویان خام است(39)
و زمانى که رأس هرم حکومت قرار داشت و تکیهگاه همه مسئولین نظام بود، در آن کوران مسائل حکومتى که همه را غرق کرده بود، امام خمینى سوز عشقى مىسرود که انسان خیال مىکند او در وسط گلستان نشسته و فارغ از همه هیاهوى سیاسى و اجتماعى و مسائل زندگى است و کارى جز سرودن شعر ندارد.
فرهادم و سوز عشق شیرین دارم
امید لقاء یار دیرین دارم
طاقت زکفم رفت و ندانم چه کنم
یادش همه شب در دل غمگین دارم(40)
همین امام، هنگامى که رزمندگان در جبهه جنگ دست به عملیاتى مىزدند و مارش عملیات از رادیو پخش مىشد، دل هر کس در پشت جبهه به سختى مىتپید و نشاط و شادى در چهره رزمندگان خسته با بدنهاى خونین، بخاطر فتح موج مىزد، به خدایش مىگفت: بارالها! جوانان رزمنده ایران فتح را از تو مىدانند و به قدرت خویش مغرور نیستند، و اگر غرور و سرافرازى هست براى آن است که مورد عنایت و حمایت ذات مقدس تو هستند، تو طمأنینه و سکینه را در دل آنان نازل فرمودى و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنانکه دشمنان اسلامند انداختى، خداوندا هرچه هست از توست.
و همچنین خطاب به رزمندگان مىنوشت: همه باید بدانیم که تمام امور و از آن جمله فتح و نصر بدست خداوند متعال است، «و ما النصر إلّا من عند اللّه العزیز الحکیم».(41)
اى دوست هرآنچه هست نور رخ توست
فریاد رس دل نظر فرّخ توست(42)
و در توصیف جان باختگان عملیات مىگفت: از شهدا که نمىشود چیزى گفت؛ شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانهشان و در شادى وصالشان «عند ربهم یرزقون»اند؛ و از نفوس مطمئنهاى هستند که مورد خطاب «فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى» پروردگارند، اینجا صحبت عشق است و عشق، و قلم در ترسیمش برخود مىشکافد.(43)
باده از دست لطیف تو در این فصل بهار
جان فزاید که در این فصل بهار آمدهام
مطرب عشق کجا رفت در این فصل طرب
که به عشق و طربش بادهگسار آمدهام
در میخانه گشائید که در مسلخ عشق
به هواى رخ آن لاله عذار آمدهام(44) امام خمینى در همه جا و همه حال با یار بود و رخ یار مىخواست:
آید آن روز که من هجرت از این خانه کنم
از جهان پرزده در شاخ عدم لانه کنم؟(45)
و همه چیز را براى یار مىخواست:
دردخواهم دوا نمىخواهم
غصّه خواهم نوا نمىخواهم
عاشقم، عاشقم مریض توأم
زین مرض من شفا نمىخواهم(46)
آنگاه که همه دعاى شفاء مىخواندند، او دعاى پرواز مىخواند:
فرّخ آن روز که از این قفس آزاد شوم
از غم دورى دلدار رهم، شاد شوم
سرنهم بر قدم دوست به خلوتگه عشق
لب نهم بر لب شیرین تو فرهاد شوم(47)
امام خمینى شادمانه پرکشید و ما، در دریایىغم، آخرین کلمات پرامیدش را خواندیدم: با دلى آرام و قلبى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوى جایگاه ابدى سفر مىکنم.(48)
او چه زیبا آرامش و آسایش و اطمینان را در سراسر حیات خویش سارى ساخت و قطران آن را در جامعه جارى نموده تا بشریت در اجتماعى عالى به سوى مرتبه اعلاى الهى حرکت کند.
خمینى در خم ابرویش جام پر ز مىداشت، افسوس که قد عصر ما به آن بلندى نبود که لبىتر کند.
ساقى بریز باده در ساغر حریفان
ما طعم باده عشق از دست او چشیدیم(49)
پىنوشتها: -
1- امام خمینى سید روح اللّه، دیوان امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، بیست و سوم 1378، ص 271.
2- همان، ص 253.
3- همان، ص 285.
4- سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانى دانشگاهها، مجموعه مقالههاى سمینار بررسى ادبیات انقلاب اسلامى، تهران، سمت اول، 1373، ص 3.
5- همان، ص 77 - 71.
6- انوارى، دیوان انوارى، با مقدمه سعید نفیسى، تهران، نگاه، اول 1376، ص 80.
7- انورى ابیوردى، دیوان اشعار.
8- دهخدا، على اکبر، دیوان.
9- قزوینى ناهج، هیچنامه.
10- سوره بقره، آیه 142، وجعلناکم امة وسطا.
11- دیوان امام، ص 186.
12- همان، ص 42.
13- همان، ص 301.
14- همان، ص 262.
15- همان، ص 108.
16- همان، ص 187.
17- همان، ص 104.
18- امام خمینى سید روح اللّه، صحیفه امام، ج 20، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، دوم 1379، ص 165.
19- دیوان امام، ص 44.
20- صحیفه امام، ج 20، ص 165.
21- دیوان امام، ص 51.
22- همان، ص 48.
23- همان، ص 67.
24- همان، ص 40.
25- ستوده امیررضا، پابه پاى آفتاب، ج 4، تهران، پنجره، ویرایش دوم، ص 259 - 240.
26- امام خمینى سید روح اللّه، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، اول 1371، ص 20.
27- دیوان امام، ص 104.
28- مجموعه مقالههاى سمینار بررسى ادبیات انقلاب، ص 330 - 328.
29- سوره بقره، آیه 30.
30- دیوان امام، ص 127.
31- صحیفه امام، ج 21، ص 240.
32- همان، ج 1، ص 23 و 22.
33- همان، ص 162.
34- دیوان امام، ص 86.
35- پابه پاى آفتاب، ج 4، ص 235.
36- حسین حائرى سید کاظم، زندگى و افکار شهید صدر، ترجمه طارمى حسن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، اول 1375، ص 155.
37- صحیفه امام، ج 3، ص 234.
38- دیوان امام، ص 111.
39- همان، ص 195.
40- همان، ص 221.
41- صحیفه امام، ج 16، ص 155.
42- دیوان امام، ص 196.
43- صحیفه امام، ج 21، ص 147.
44- دیوان امام، ص 137.
45- همان، ص 158.
46- همان، ص 160.
47- همان، ص 159.
48- صحیفه امام، ج 21، ص 450.
49- دیوان امام، ص 164.
منبع: سایت شارح
خدامحورى در ادبیات امام خمینى
نظر خود را بنویسید!
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.
برای درج نظر خود درباره
خدامحورى در ادبیات امام خمینى
فیلدهای زیر را پر کنید.
نظر شما
عنوان
این فیلد اجباریست.
امتیاز
-
1
2
3
4
5
این فیلد اجباریست.
نظر شما
این فیلد اجباریست.
اطلاعات شما(اختیاری)
نام شما
آدرس شما
پست الکترونیک
جستجو
این موضوعات را نیز بررسی کنید:
اعتقادی
منتخب نشریات
اردیبهشت 94
جدیدترین ها در این موضوع
رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران
در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزشهای اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شدهاند با تلاشهای خود سعی بر بیارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
30 خرداد 1403, 15:48
تبیین و ضرورتشناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری
در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مسالهی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری
در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
30 خرداد 1403, 15:48
دختر در آینه تعامل با پدر
یهود از پیامبری حضرت موسی علیهالسلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیهالسلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
30 خرداد 1403, 15:47
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل
با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
30 خرداد 1403, 15:47
پر بازدیدترین ها
اگر والدین به فرزندان ستم کنند فرزندان چطور برخورد کنند، بطوری که هم موجب ناراحتی آنها نشود و هم بتوانند آنها را امر به معروف و نهی از منکر کنند، و اگر نصیحت تأثیر نداشت چطور باید با آنها برخورد کرد؟
24 آبان 1393, 14:10
نسبت های چهارگانه (نسب اربع)
24 آبان 1393, 14:8
راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن
قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
11 دی 1396, 13:58
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران
این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نمودهاند.
4 تیر 1390, 0:0
نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی
در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
4 خرداد 1394, 17:28
سایت های پژوهشکده باقرالعلوم
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان
پژوهه تبلیغ
Powered by
TayaCMS