8 فروردین 1397, 16:48
قرآن کریم با تعابیر مختلفی به دوری از کارهای لغو و بی فایده سفارش نموده است. از جمله در آیات نخستین سوره مومنون، پس از اشاره به نماز خاشعانه، دومین ویژگی الهی اهل ایمان را، «پرهیز از لغو» میخواند و مجموعه این صفات را عامل فلاح و رستگاری آنان، میداند:
«قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون و الذین هم عن اللغو معرضون».
همچنین در وصف و تمجید حق طلبان از اهل کتاب میفرماید:
«و إذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه»
وقتی که سخن لغو و بیهودهای بشنوند از آن روی بر میگردانند»(قصص/55).
خداوند در قرآن کریم بیهوده گرایان را زیانکار معرفی نموده است:
«و خسر هنالک المبطلون»
در روز قیامت، اهل باطل زیان خواهند کرد»(مومن/87).
علامه طباطبایی درباره واژه «لغو» میفرماید: «کار لغو آن کاری است که فایده نداشته باشد. کارهای لغو در نظر دین، آن اعمال مباح و حلالی است که صاحبش در آخرت و یا در دنیا از آن سودی نبرد و سرانجام آن، منتهی به سود آخرت نگردد، مانند خوردن و آشامیدن به انگیزه شهوت در غذا، که لغو است؛ چون غرض از خوردن و نوشیدن، گرفتن نیرو برای اطاعت و عبادت خداست. بنابراین اگر فعلی هیچ سودی برای آخرت نداشته باشد و سود دنیایی اش هم سرانجام منتهی به آخرت نشود، چنین فعلی لغو است».
پرهیز از لغو و کارهای بی فایده و بویژه ترک سخنان بیهوده، از جمله اموری است که در روایات به کرات مورد اشاره و تاکید میباشد. در بیانات نورانی معصومین(ع)، پرهیز از امور لغو و بیهوده، نشانه نیکویی اسلام: «مِن حُسن إسلام المرء ترکه ما لایعنیه»، مایه آسایش جان: «راحه النفس ترکُ ما لایعنیها»و زیور پارسایی: «ترک ما لایعنی زینه الورع» معرفی شده است؛ همچنین پرداختن به کارهای لغو و بی ثمر، زمینه ساز خواری و زبونی انسان: «إیاک و الدخول فیما لایعنیک فتذلّ»، و موجب از دست دادن امور سودمند و دارای فایده: «مَن اشتغل بما لایعنیه فاته ما یعنیه»، شمرده شده است. در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است: «پر ارج ترین مردم، کسی است که آنچه را بیهوده است، فرو گذارد»، همچنین به ابوذر غفاری فرمودند: «می خواهی به تو عملی بیاموزم که بر بدن سبک باشد و در ترازوی اعمال، سنگین؟ عرض کرد: بله یا رسول الله. حضرت فرمود: خاموشی و حسن خلق و ترک امور بی فایده». روایت شده است: «روزی پیامبر اکرم(ص) به اصحاب خود فرمودند: اولین کسی که از این در داخل میشود مردی از اهل بهشت است. چون آن مرد داخل شد، اصحاب به او گفتند: ما را از بهترینِ اعمال خود، که بدان امید داری، آگاه کن. گفت: من مردی هستم کم عمل و محکم ترین عملی که به واسطه آن، امیدوار به خدا هستم، سلامتی نفس و ترک امور بی فایده است». در کتاب مناقب ابن شهر آشوب آمده است: «در مدینه دلقکی بود که مردم را میخنداند، گاه اظهار میکرد که این مرد (اشاره به امام سجاد(ع)) مرا خسته کرده، هر چه توان داشتم به کار بردم ولی نتوانستم او را بخندانم. روزی امام سجاد(ع) عبور میکرد، آن دلقک از پشت سر او حرکت کرده و عبای آن حضرت را از دوش مبارکش گرفت، امام سجاد(ع) به او اعتنا نکرد، همراهان به دنبال او رفتند و عبا را از او گرفته و بر دوش امام سجاد(ع) افکندند، امام پرسید: این شخص چه کسی بود؟ عرض کردند: دلقکی از اهالی مدینه بود که مردم را میخنداند. امام فرمود: به او بگویید: إنّ لله یوماً یخسر فیه المبطلون؛ خداوند دارای روزی (به نام قیامت) است که در آن روز بیهوده کاران زیان میبینند».
درباره ترک سخنان لغو و بیهوده نیز روایات بسیاری وجود دارد. امیرالمومنین علی(ع) به مردی که زیاده گویی میکرد، فرمود: «بدان که تو بر دو فرشته نگهبان اعمالت، نوشتهای املا میکنی و به سوی پروردگارت میفرستی. پس، سخنانی بگو که برایت سودمند باشد و از سخنان بیهوده دم فرو بند». نقل شده است: «لقمان حکیم از مولایش دستور گرفت تا بهترین غذاها را آماده کند، زبان گوسفندی را پخت و نزد مولایش گذاشت، سپس مامور شد بدترین غذاها را آماده کند، باز زبان گوسفندی را پخته و پیش مولایش حاضر نمود. مولای لقمان گفت: چطور میشود یک نوع غذا، هم خوب باشد و هم بد؟ لقمان گفت: زبان اگر نیکو سخن گوید و تحت فرمان عقل حرف بزند، بهترین چیزهاست و اگر بد بگوید و تابع هوای نفس باشد، بدترین چیزهاست».
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان