27 بهمن 1395, 7:37
آموزشهایی كه والدین نیاز دارند با توجه به پیشرفت جامعه، بسیار زیاد و متنوع است، اما برای آموزش والدین لازم است در هر منطقه، نیازهای آموزشی آنان به طور دقیق شناسایی شده و براساس آنها برنامه آموزشی طراحی شود.خانواده یك نهاد و واحد اجتماعی و حفظ استحكام و قوام آن نیز محتاج تلاش و همفكری همه اندیشمندان مسئول و دانشمندان علوم انسانی و تربیتی است. یكی از ویژگیهای دنیای امروز، انفجار علم و دانش در همه حوزهها و تاثیر ژرف آن در زندگی فردی و اجتماعی است. به تناسب این گسترش علوم، حیات روانی انسانها پیچیدگی مییابد و برای شناخت بهتر انسانها نسبت به یكدیگر در مناسبات اجتماعی كه خانواده بارزترین و عمیق ترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانشی بیش از گذشته هستیم.این امر، آموزشهای مستمر را برای هر زن و مردی ضروری میسازد، آموزشهایی كه در نتیجه آن ضمن شناخت بیشتر، خانوادهها قادر باشند، نقشها و وظایف خود را در مقابل همسر و فرزندان انجام دهند. وقتی زنی را تعلیم دهیم، در واقع خانواده ای را تعلیم دادهایم. نتایج تحقیقات روانشناسی پس از سالهای 1890 تاكنون، براین نكته تاکید دارد كه پرورش و تكامل كودك در درجه اول با محیط خانوادگی و محل زندگی او رابطه دارد و بین اختلاف زناشویی و هماهنگ نبودن اطفال در اجتماع و به طور كلی جرائم جوانان رابطهای مستقیم وجود دارد.
نقش بسیار مهم خانواده در تربیت فرزندان بر كسی پوشیده نیست. این كانون خانواده است كه اعضای جامعه را میپروراند وتحویل میدهد. فرزندان قبل از سنین مدرسه، در خانواده به سر میبرند، حتی در سنین مدرسه نیز به جز حدود شش ساعت در هر شبانه روز بقیه وقت خود را در خانه میگذرانند و از همه جوانب خانواده، رفتار والدین، گفتارها، كردارها، امر ونهیها تاثیر میپذیرند.در جامعه پیشرفته كنونی، خانواده مسائل و مشكلات گوناگونی دارد. اول از هر چیز، هماهنگی فرهنگ و روشهای رفتاری زن و شوهر است كه پس از تشكیل خانواده ضروری است. پس از آن، مراقبتهای بهداشتی دوران بارداری، مراقبتهای كودك شیرخوار، تنظیم روابط كودك با افراد خانواده، آموزشهای پیش دبستانی و آمادگی كودك برای رفتن به كودكستان و دبستان، امور تحصیلی كودك، رویارویی فرزند با دوران نوجوانی و چگونگی ارتباط با او در این دوران، انتخاب رشته تحصیلی فرزندان و انتخاب دوستان و معاشران، چگونگی گذراندن اوقات فراغت، علایق و گرایشهای عاطفی در فرزندان از جمله مسائلی هستند كه خانواده با آنها روبهروست. در صورتی كه هر یك از این مسائل به طور آگاهانه حل نشود میتواند خانواده را از حالت عادی خارج كرده و مشكل آفرین شود. میتوان اهداف آموزش والدین خانواده را این گونه ذكر كرد: كمك به اولیا در تربیت صحیح فرزندان با توجه به ضرورتها. رفع یا كاهش مشكلات خانوادگی كه پس از ازدواج و تشكیل خانواده بروز میكند. ایجاد هماهنگی بین آموزشهای مدرسه و خانه وتعمیم آموزشهای مدرسه درخانه.اصلاح دیدگاهها وسلیقههای فوری در تربیت فرزندان، آموزش ویژه برای پر كردن اوقات فراغت و ارضای نیازهای روحی والدین و فرزندان آموزش سیاسی ،اجتماعی ومذهبی و آشنا كردن اولیا با تربیت صحیح فرزندان و امور تحصیلی آنان با توجه به وجود تفاوتهای فردی میان فرزندان یك خانواده.
اولین نكته ای كه در آموزش والدین باید مورد توجه قرار گیرد، نیازهای آموزشی آنان است. برخی از موضوعاتی را كه والدین به آموزش آنها نیاز دارند عبارتند از:هدف و مفهوم زندگی، روابط مناسب زناشویی، اقتصاد خانواده، وظیفه زن وشوهر در دوران بارداری و شیرخوارگی فرزندان، مراقبت در تحصیل فرزندان، مسائل تربیتی و پول تو جیبی فرزندان، رابطه پدر ومادر با اولیای مدرسه، بازنشستگی یا تجدید دوران خوش گذشته.آموزشهایی كه والدین نیاز دارند با توجه به پیشرفت جامعه، بسیار زیاد و متنوع است. اما برای آموزش والدین لازم است در هر منطقه، نیازهای آموزشی آنان به طور دقیق شناسایی شده و براساس آنها برنامه آموزشی طراحی شود، زیرا باید به طور دقیق مشخص شود والدین در هر موضوع تربیتی در چه سطحی هستند وسطح مطلوب كدام است؟ كدام یك از موضوعات برای آنها اولویت بیشتری دارند؟ برای تعیین و تشخیص نیازهای آموزشی میتوان از روش مصاحبه و پرسشنامه استفاده كرد و از افرادی كه بیشتر با والدین تماس دارند یا تجربیات بیشتری دارند نظیر معلمان، مسئولان، تعاونیها، روحانیون و مددكاران اجتماعی كمك گرفت.
برای فهمیدن دیگران لازم است اصولی را در نظر بگیریم و آنها را رعایت کنیم. فهمیدن دیگران را در اولویتهای خویش قرار دهیم. کافی است تا بفهمید که مردم از کجا آمدهاند، می خواهند چه بگویند و چه چیزی برایشان مهم است. اگر این موضوع را دریابید، موجب ارتقای روابط خود با دیگران شده اید. در بسیاری از موارد وقتی عمیقا به برخی از مشکلات و مشاجرات موجود در بین افراد توجه کنید، به این موضوع می رسید که در بیشترین موارد، عدم درک و نفهمیدن افراد توسط یکدیگر، موجب بروز مشکلات و ناملایمتی ها می شود. باید یاد بگیرید تا به دیگران گوش دهید تا بدانید که به واقع چه می خواهند و چه انتظاراتی دارند، بدون اینکه بخواهید به پیش داوری و قضاوت بپردازید.شنونده خوب بودن یعنی تمرین کنیم تا حرف دیگران را قطع نکنیم یا اینکه تمام کننده جملات دیگران نباشیم. توجه داشته باشید که گاهی اوقات، باید شنیدن را روش زندگی خود قرار دهیم.این یک مهارت است که بتوانید حالت جواب گویی را کاهش دهید و از طرف دیگر توانایی شنیدن را در خود افزایش دهید. در این صورت به یک موجود صلح جو تبدیل خواهید شد. کسی که بتواند در این زمینه خود را کنترل کند، مهارت مهمی را تجربه کرده است. مهارتی که منافع بسیاری برای خودش و دیگران، به دنبال خواهد داشت.وقتی در اماکن عمومی در تردد هستید، احتمالا با کمی دقت، متوجه خواهید شد که اغلب مردم دائما در حال حرف زدن هستند و کمتر کسی وجود دارد که در حال گوش دادن باشد.اگر دقت کرده باشید، زمانی که روی لبه صندلی در حالتی نا آرام می نشینید و سعی می کنید تا حدس بزنید که طرف مقابل شما می خواهد چه بگوید، مقدار قابل توجهی انرژی از دست می دهید و به وضوح، ممکن است عصبی شوید. در حالی که وقتی با دقت گوش می کنید، هم شما و هم طرف مقابلتان، بدون احساس رقابت، در صلح و امنیت، مکالمه آرام بخشی را ادامه می دهید.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان