كلمات كليدي : صفات خدا، ثبوتيه، سلبيه، ذاتيه، فعليه
نویسنده : احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)
صفات خداوند در یک تقسیم بندی کلّی به دو قسم تقسیم میشوند:
1- صفات ثبوتیه، جمالیه، کمالیه: مقصود آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کمالات خداوند را بیان کرده و جنبۀ ثبوتی و وجودی دارند و نبود آنها نوعی نقص برای خدا محسوب میشود. مانند: علم، قدرت، حیات و... از آنجا که این صفات با واقعیت ثبوتی و کمالی خود، مایۀ جمال و زیبایی موصوفاند «صفات جمالیه» نیز نامیده میشوند.
2- صفات سلبیه، جلالیه، تنزیهیه، تقدیسیه: آن دسته از صفاتی هستند که نقص و کاستی را از خدا نفی میکنند. از آنجا که نقص و کاستی، خود نوعی سلب و نبود کمال است. وقتی ما نبود و سلب کمال را از خدا نفی کنیم به اثبات میرسیم. مثلاً جهل به معنای سلب علم است و سلب جهل به معنای اثبات علم که خود نوعی کمال است میباشد و به این ترتیب همۀ صفات سلبیه به صفات ثبوتیه بازگشت میکنند. صفات سلبیه مانند: غیر جاهل، غیر عاجز و....
این صفات از آن جهت که وجود خدا را از کاستیها منزّه میکنند، صفات تنزیهیّه و تقدیسیّه نیز نامیده میشوند و نیز از آن جهت که شأن خداوند برتر و اجلّ از این است که به نقص و کاستی متصف شود، صفات جلال نیز نامیده میشوند.[1]
شمار صفات ثبوتیه و سلبیه:
از آنجا که هر صفت کمالی را میتوان به خدا نسبت داد و هر فقدان و کاستی را میتوان از خدا سلب کرد -چرا که خدا کامل مطلق است-[2] صفات خداوند را نمیتوان در عدد مشخصی استحصاء کرد بلکه صفات جمال و جلال واجب، همانند خود واجب نامحدود است.
صفات ذاتیه و فعلیه:
صفات خداوند در یک تقسیم کلّی دیگر دو قسم میشوند:
1- صفات ذاتی: آن دسته از صفاتی هستند که از ذات الهی انتزاع میشوند. این صفات را از آن جهت ذاتی مینامند که در انتزاع آنها نیاز به وجود موجودات دیگر نیست و ذات همواره متصف به آنهاست و این صفات نیز همواره با ذات الهی هستند.
صفات ذاتی خود به دو قسم تقسیم میشوند:
الف- صفات نفسی و حقیقی: آن دسته از صفاتی هستند که ذات الهی بدون لحاظ نسبت و اضافۀ به غیر ذات، به آنها متصف میشود مانند: حیات الهی که نیازمند نسبتی خارج از ذات نیست.
ب- صفات (ذات اضافه): صفاتی هستند که به لحاظ مفهومی، مشتمل بر نوعی اضافه و نسبت به غیر است مانند علم و قدرت، که همیشه به چیزی تعلق میگیرند و به طور مطلق به کار نمیروند.
توجه به این نکته ضروری است که صفات ذات اضافه ذاتی گر چه در مفهوم مشتمل بر نوعی نسبت هستند ولی باز هم در زمرۀ صفات و از ذات خدا انتزاع شوند نه از مقام فعل خدا و به عبارت دیگر در مفهوم آنها فقط تصور امری غیر از خدا لحاظ میشود نه وجود امری غیر از ذات و این نکتهای است که عدم توجه به آن موجب خلط بین صفات ذاتی ذات اضافه با صفات فعلی میشود.
2- صفات فعلی: آن دسته از صفات خدا هستند که از ارتباط ذات الهی با مخلوقات او، انتزاع میشوند و به عبارتی برای انتزاع آنها، ذات خدا به تنهایی کافی نیست بلکه باید مخلوقات هم وجود داشته باشند. مانند صفت «خالق» که از وابستگی وجودی مخلوقات به ذات الهی انتزاع میشوند و زمانی خدا به صفت خالقیت متصف میشود که هم خدا و هم مخلوقات و هم رابطۀ میان خدا و مخلوقات در نظر گرفته شود. در این صورت صفت خالقیّت را انتزاع کرده و میگوئیم خداوند خالق موجودات است. به این ترتیب اگر خدا را بدون وجود مخلوقات در نظر بگیریم متصف به خالق و رازق نمیشود ولی در مقابل، برای انتزاع صفات ذاتی نیازی به فرض مخلوقات و موجودی غیر از خداوند نیست.[3]
نحوۀ اتصاف خداوند به صفات فوق:
1- صفات ذاتیه: این صفات عین ذات هستند (همانطور که در توحید صفاتی مورد بحث قرار میگیرد)[4] به این معنا که خداوند به نحو بساطت دارای همۀ صفات ذاتی میباشد و چنین نیست که این صفات زائد بر ذات باشند. چون اگر این صفات زائد بر ذات باشند مستلزم ترکیب خداوند از ذات و صفات است در حالی که در جای خود مورد بحث قرار گرفته که هیچ نوع ترکیبی در خدا راه ندارد.[5]
2- صفات فعلیه: از آنجا که این صفات از مقام فعل خدا انتزاع میشوند، زائد بر ذات خدا هستند و استحالۀ فوق در اینجا راه ندارد؛ زیرا این صفات اختصاص به مقام فعل خدا دارند نه مقام ذات او.
در حقیقت همۀ صفات فعل خدا، چنان که ملاصدرا و به تبع فلاسفۀ حکمت متعالیه و فلاسفۀ معاصر بیان کردهاند به صفت «قیّوم» برگردانده میشوند. یعنی خداوند به گونهای است که وجودات دیگر در خلق و رزق و...نیازمند اویند.[6]
روشی دیگر در تقسیم صفات واجب تعالی:
صقات فوق را به گونهای دیگر نیز تقسیم کردهاند. نتیجه این تقسیم از این قرار است:
صفات خدا ابتدا به ذاتیه و فعلیه تقسیم شدهاند و سپس هر کدام از صفات فوق را به ثبوتیه و سلبیه تقسیم کرده و آنگاه صفات ذاتیه و فعلیه را به حقیقیه و اضافیه تقسیم کردهاند و در نهایت صفات ثبوتیه حقیقیه را به حقیقیه محضه و حقیقیه ذات اضافه تقسیم کردهاند.[7]
نکته: این دو گونه تقسیم بندی از صفات خداوند متعال، فقط در روش با هم متفاوت هستند و گرنه در نتیجه تفاوت چندانی از نظر صفات و نیز از نظر شمار صفات خداوند با یکدیگر ندارند.
نمودار این تقسیم بندی از این قرار است :