دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقبگرد به سوی غضب خدا

No image
عقبگرد به سوی غضب خدا  

 در آياتى از قرآن اين تعبير آمده است كه براى مومنان درجاتى است: «لهُمْ درجاتٌ عِنْد ربِّهِمْ» (انفال، 4)، «لهُمُ الدّرجاتُ الْعُلى‌» (طه، 75)

امّا در اين آيه مى ‌فرمايد: خود مومنان‌ درجات مى‌ شوند. همان‌گونه كه انسان ‌هاى پاك همچون علىّ بن ابيطالب عليهما السلام ابتدا طبق ميزان حركت مى‌كنند و سپس خود آنان ميزان مى ‌شوند، ابتدا دور محور مى ‌گردند، سپس خود آنان محور حقّ مى ‌شوند. أفمنِ اتّبع رِضْوان‌الله كمن باء بِسخْطٍ مِّن‌الله ومأْواهُ جهنّمُ وبِئْس الْمصِيرُ (آل عمران ـ 162)

هُمْ درجاتٌ عِند‌الله واللّهُ بصِيرٌ بِما يعْملُون (آل عمران ـ 163) آيا كسى كه خشنودى خدا را پيروى مى‌كند چون كسى است كه به خشمى از خدا دچار گرديده و جايگاهش جهنم است و چه بد بازگشتگاهى است. [هر يك از] ايشان را نزد خداوند درجاتى است و خدا به آنچه مى‌كنند بيناست.

 آنها كه در جهاد شركت نكردند

أ فمنِ اتّبع رِضْوان‌الله

هنگامى كه پيامبر صلي‌الله و عليه وآله فرمان حركت به سوى احد را صادر كرد، جمعى از منافقان به بهانه اينكه يقين به وقوع جنگ ندارند از حضور در ميدان، خوددارى كردند و بعضى از مسلمانان ضعيف‌الايمان نيز به آنها ملحق شدند. آيه فوق، سرنوشت آنها را تشريح مى ‌كند و مى‌‌گويد: آيا كسانى كه فرمان خدا را اطاعت كردند و از خشنودى او پيروى نمودند، همانند كسانى هستند كه به سوى خشم خدا بازگشتند و جايگاه آنها جهنم و بازگشت و پايان كار آنها، زشت و ناراحت‌كننده است. سپس مى ‌فرمايد هُمْ درجاتٌ عِنْد‌الله؛

 هر يك از آنها براى خود درجه و موقعيتى در پيشگاه خدا دارند، اشاره به اينكه نه تنها منافقان تن ‌پرور و مجاهدان با هم فرق دارند، بلكه هر يك از كسانى كه در اين دو صف قرار دارند به تفاوت درجه فداكارى و جانبازى يا نفاق و دشمنى با حق در پيشگاه خدا درجه خاصى خواهند داشت كه از صفر شروع مى‌ شود و تا ما فوق آنچه تصور شود ادامه مى ‌يابد. جالب توجه اينكه:

در روايتى از امام على بن موسى الرضا عليهما السلام نقل شده كه فرمود: هر درجه‌اى به اندازه فاصله ميان آسمان و زمين است (نور الثقلين جلد اول صفحه 406) و در حديث ديگرى وارد شده كه بهشتيان، كسانى را كه در درجات عليين (بالا) قرار دارند آن چنان مى ‌بينند كه ستاره‌اى در آسمان ديده مى‌ شود (تفسير مجمع البيان ذيل آيه فوق)

 منتها بايد توجه داشت كه درجه معمولاً به پله ‌هايى گفته مى ‌شود كه انسان به وسيله آنها به نقطه مرتفعى صعود مى‌ كند و اما پله ‌هايى كه از آن براى پايين رفتن به نقطه گودى استفاده مى ‌شود درك (بر وزن مرگ) مى‌ گويند و لذا درباره پيامبران در سوره بقره آيه 253 مى‌خوانيم و رفع بعْضهُمْ درجاتٍ و درباره منافقان در سوره نساء آيه‌ 145 مى‌خوانيم: إِنّ الْمُنافِقِين فِي الدّرْكِ الْأسْفلِ مِن النّارِ. در آيه مورد بحث، چون سخن از هر دو طايفه در ميان بوده، جانب طايفه مومنان، گرفته شده و تعبير به درجه شده است (اين طرز بيان را در اصطلاح ادبى تغليب مى‌گويند)

و در پايان آيه مى‌ فرمايد: و‌الله بصِيرٌ بِما يعْملُون: خداوند نسبت به اعمال همه آنها بيناست و به خوبى مى‌ داند هر كسى طبق نيت و ايمان و عمل خود شايسته كدامين درجه است.

 يك روش مؤثر تربيتى‌

در قرآن مجيد بسيارى از حقايق مربوط به معارف دينى و اخلاقى و اجتماعى در قالب سوال، طرح مي‌شود و طرفين مساله در اختيار شنونده گذارده مى ‌شود تا او با فكر خود يكى را انتخاب كند، و اين روش كه بايد آن را روش غير مستقيم ناميد، اثر فوق‌العاده‌اى در تاثير برنامه‌هاى تربيتى دارد زيرا انسان، معمولا به افكار و برداشتهاى خود از مسائل مختلف بيش از هر چيز اهميت مي‌دهد، هنگامى كه مساله به صورت يك مطلب قطعى و جزمى طرح شود، گاهى در مقابل آن، مقاومت به خرج مي‌دهد و همچون يك فكر بيگانه به آن مي‌نگرد، ولى هنگامى كه به صورت سوال طرح شود و پاسخ را از درون و قلب خود بشنود آن را فكر و تشخيص خود مي‌داند و به عنوان يك فكر و طرح آشنا به آن مي‌نگرد و لذا در مقابل آن مقاومت به خرج نمي‌دهد، اين طرز تعليم مخصوصاً در برابر افراد لجوج و همچنين در برابر كودكان موثر است.

در قرآن از اين روش استفاده فراوان شده كه به چند نمونه از آن در اينجا اشاره مى‌كنيم:

1- قُلْ هلْ يسْتوِي الّذِين يعْلمُون و الّذِين لا يعْلمُون: آيا دانايان با نادانان مساويند؟ (زمر آيه 9)

2- قُلْ هلْ يسْتوِي الْأعْمى‌ و الْبصِيرُ أ فلا تتفكّرُون: بگو آيا نابينا با شخص بينا مساوى است؟ آيا فكر نمى‌كنيد؟ (انعام آيه 50)

3- قُلْ هلْ يسْتوِي الْأعْمى‌ و الْبصِيرُ‌ام هلْ تسْتوِي الظُّلُماتُ و النُّورُ: بگو آيا شخص بينا با شخص نابينا مساوى است؟ آيا تاريكى با روشنايى يكسان است. (رعد آيه 16)

 بحث لغوی

رضوان: رضا، رضوان و مرضاة به معنى خشنودى است. سخط: (بر وزن فرس و قفل): غضب شديد كه موجب عقوبت است. مأوى: جايگاه. آن از «اوى» به معنى نازل شدن و انضمام است. مصير: صير: رجوع، انتقال و تحوّل. مصير در اينجا اسم مكان است يعنى محلّ انتقال و تحوّل (سرانجام) . انسان پس از ديدن تحوّلات بالاخره به جهنّم منتقل مى ‌شود نعوذ باللّه منها.

 پيام‌‌های آيه

1ـ هدف مجاهدان واقعى، به دست آوردن رضاى خداست، نه پيروزى و غنائم و خودنمايى. «أ فمنِ اتّبع رِضْوان‌الله... »

2ـ در جامعه اسلامى، نبايد مجاهدان و مرفّهان يكسان ديده شوند. (با توجّه به شأن نزول) «أ فمنِ اتّبع رِضْوان‌الله»، «كمنْ باء... »

3ـ رویگردانى از جبهه و جنگ، بازگشت به غضب خداست. «كمنْ باء بِسخطٍ»

4ـ خشنودى يا خشم الهى بايد تنها ملاك عمل يك مسلمان باشد. «رِضْوان‌الله»، «بِسخطٍ مِن‌الله»

مقاله

نویسنده آمنه اسفندیاری
جمع آوری و تدوین رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS