23 دی 1389, 0:0
كلمات كليدي : اسلام اصيل تنها راه نجات دنياي اسلام
نویسنده :حجت الله كریمی
نظری به جریان اصلاح طلبی دینی و احیای عظمت اسلامی
در مواجه با مسئله غرب و نیز برای جبران عقب ماندگیها در جوامع اسلامی در مقابل جریانی که شیفته تمدن غرب شده و خواستار غربی شدن و فرنگی مآبی از «فرق سر تا نوک پا» گردیدند، جریانی اصیل، اسلامی و بومی رویکرد دیگری مطرح ساخته و خواستار احیا و تجدید حیات اسلام و بیداری مسلمانان شد. این جریان با نام اصلاح طلبی دینی در قرون اخیر و به طور مشخص در سه قرن اخیر از سوی رهبران، علما، مصلحان و متفکران دینی جهان اسلام طرح و دنبال شد.
تفکر اصلاح طلبی دینی و احیای ارزشهای اسلامی و تجدید حیات با عظمت مسلمانان از نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تا دوره جنگ جهانی اول، اندیشه غالب بر جریانهای فکری و سیاسی و مسلمانان بود و تاثیری شگرف بر حیات فرهنگی و سیاسی ـ اجتماعی جهان اسلام بر جای گذاشت.
ریشههای تاریخی این جریان را باید در حوادث و وقایع صدر اسلام جستجو کرد. زمانی که شیعیان با محتوای فکری، کلامی، و فقهی ویژة خود علیه بدعتها، تحریفها و انحرافات صورت گرفته در دینی که منادی آن رسول گرامی اسلام بود به پا خاستند.
بیشک بزرگترین قیام در صدر اسلام که برای احیای دین و اصلاح بدعتها تحقق پذیرفت قیام امام حسین(ع) بود. اما در قرون معاصر صرف نظر از جریانها و جنبشهایی که تنها ادعای اصلاح طلبی دینی داشته و اکثرا منحصر به منطقه جغرافیای محدودی میشدند، جریان اصیل احیای تفکر دینی در واکنش نسبت به مسئله غرب و به طور مشخص هجوم و فشار استعمار غربی شکل گرفت. این جریان در قرن 13 هجری درست زمانی پای در عرصه گذاشت که بلاد اسلامی دچار انحطاط داخلی و مستقیما در معرض هجوم نظامی قدرتهای اروپایی قرار گرفته بودند. «مسلمانان بر اثر تکانهای شدید ناشی از هجومهای نظامی غربیان، پس از حمله ناپلئون به مصر به خود آمدند و در پاسخ به این مبارزه جویی غرب در صدد بر آمدند که از طریق اصلاح طلبی دینی از جامعه اسلامی دفاع کنند.» هدف اصلی جریان اصلاح طلبی دینی در قرن نوزدهم واکنش در برابر خطر فرهنگی و سیاسی اروپا و رفع سلطه و نفوذ استعمار غربی و بازگرداندن سیادت گذشته اسلام و قدرت سیاسی مسلمانان بود ولی پیش شرط این هدف، احیا و بازسازی تفکر دینی از نظر داخلی بود. از این رو این جریان آن طور که در نهضت سید جمال الدین اسد آبادی جلوه کرد، در برخورد با دو محور اساسی انحطاط داخلی و مسئله غرب دارای دو بعد فکری ـ فرهنگی و سیاسی ـ نظامی بود.
به تصریح هشام شرابی، سید جمال مسیر کلی احیا را ضابطه بندی کرد و عبده، شاگرد او، ضوابط دقیقی برای این مسیر تعیین؛ چرا که «وظیفه احیای اسلام راستین تقدم منطقی و عملی داشت و مستلزم تغییرات اساسی در رهیافت سنتی به صورت تفسیر تحلیل عقیدتی بود.» اصول و ویژگیهای مهم جریان اصلاح طلبی دینی را به این شرح میتوان دسته بندی کرد؛ یکی از اصلی ترین اصول جریان اصلاح طلبی دینی بازگشت به اسلام اصیل و پیراستن عقیده مسلمانان از بدعت ها، انحرافات و خرافات بود. متفکرین مسلمان جریان اصلاح طلبی دینی با مطالعه و مداقه در وضعیت جوامع مسلمین و تحلیل عقلی علل مشکلات مسلمین یکی از اصلی ترین علتهای زوال جامعه اسلامی را در حوادث تاریخی قرون اولیه جستجو کردند. آنان جنگ داخلی و فروپاشی وحدت و انسجام و فاصله گرفتن از اسلام اصیل و اولیه و رسوخ بدعتها و انحرافات در میان مسلمانان در طی قرون را از عوامل این ضعف بر شمردند. به همین دلیل آنان تنها راه کسب قدرت و سیادت مجدد مسلمانان را بازگشت به همان عصر طلایی و اسلام اصیل به دور از هر گونه بدعتهای وارده طی قرون و اعصار میدانستند تا بدین وسیله مسلمانان توانایی رویارویی با غرب را به دست آورند. دومین محور و اصل اساسی جریان اصلاح طلبی دینی تاکید بر وحدت و همبستگی مسلمانان در برابر خطر سلطه فرهنگی و سیاسی غرب میباشد. جریان اصلاح طلبی دینی که اساسا در واکنش به هجوم استعمار غرب شکل گرفته بود و بر خلاف جریان تجدد و غربگرایان بر چهره استعماری عرب تاکید داشت و با آن در مبارزه و ستیز بود. اکثر جنبشهای اسلامی اصلاحی در نیمه دوم قرن 13 و اوایل قرن چهاردهم دارای این جهت گیری ضد استعماری بودند.
در نظرگاه رهبران این جریان تنها راه مبارزه با استعمار غرب و مقاومت در برابر آن و دفاع از هویت جامعه اسلامی و وحدت اسلامی در چهارچوب ایدئولوژی اسلامی بود. آنان کوبندهترین شعارهای ضد استعماری را از موضع دین و جهاد اسلامی طرح کردند که شاید هیچ چهارچوب ایدئولوژیک دیگری تا دهههای اخیر به این اندازه در فراخوانی طرفدارانش به مبارزه تاثیر نداشته است. بارزترین شخصیت این جریان ضد استعماری سید جمال الدین اسد آبادی بود. این متفکر بزرگ جهان اسلام به «ایجاد وحدت سیاسی از راه بازسازی دینی» تاکیدی بسیار ویژه داشت.تاکید متفکرین مسلمان بر اسلام و وحدت اسلامی به گونهای بود که مخالفان به جعل اصطلاح «پان اسلامیسم» اقدام نمودند تا به این وسیله آن را یک جریان خشن، افراطی، تعصب آلود و شوونیستی و نفی کننده ادیان و ملل دیگر معرفی کنند؛ از این رو پیشروان و منادیان جریان اصلاح طلبی دینی که تاکیدی ویژه بر وحدت اسلامی داشتند از استفاده از این اصطلاح پرهیز کردند. هشام شرابی ضمن رد تحلیلها و وقالبهای غربی نسبت به جریان احیا و بیداری اسلامی و مسئله اسلامیسم و وحدت مسلمانان در این باره مینویسد: «انگیزهها و هدفهای اساسی اسلامیسم، تعصب آلود و شوونیستی نبودند. جهان بینی »عقب گرد« آن در واقع دلتنگی نسبت به جامع ایدآلی بود که بنا به اصول اسلامی باید به وجود میآمد. ضابطههای ایدئولوژیک اسلامیسم خصلتی سیاسی داشتند. اسلامیسم دعوت بود به عمل بر پایه تفسیر یوتوپیایی از عقیده اسلامی، اسلامیسم در تاکید بر ارزشهای مثبت خاص خود کوشید مانع ورود ارزشهای بیرونی شود که میاندیشید برای احیا زیان بخش هستند. با وجود آنکه آرزوی بازگرداندن قدرت اسلامی را داشت، به خشونت متمایل نبود، بلکه به پیوندهای برادری که همه مسلمانان را متحد میکرد اتکا کرد و وحدت اسلامی را شرط اساسی جلوگیری از تجاوز اروپا دانست.»
سومین اصل از اصول و محورهای اصلی جریان اصلاح طلبی دینی، هماهنگ کردن تعالیم و رهنمودهای دینی با عقل و مقتضیات زمان بود. اندیشمندان مسلمان در مقابل غربگرایان و در مقام دفع تجاوز فرهنگی ـ ایدئولوژیک اروپا، بیش از آنکه بی تناسبی و نارسایی اندیشهها و نهادهای سیاسی اروپایی را نقد و بررسی کنند، در صدد برآمدند تا اندیشهها و نهادهای بهتری را در اسلام و جامعه اولیه اسلامی و عصر طلایی آن جستجو کنند. آنان ضمن اثبات سازگاری اسلام با تمدن جدید در جنبههای مثبت، مترقی و سازنده آن نظیر پارهای مفاهیم و شعارهای دموکراسی و سوسیالیسم، نوسازی و اصلاحات سیاسی ـ اجتماعی را با مبانی فکری مستقل از اروپا و با الهام از تفکر دینی احیا و بازسازی کردند ودر بستر فکری اسلامی تجویز و دنبال کردند.
جریان اصلاح طلبی دینی و احیای حیات باشکوه اسلامی عمدهترین و مهمترین نقش را در حیات فکری و سیاسی مسلمانان از اواخر قرن 13 هجری تا دهههای اخیر داشته است. منادیان آن از محرکان اصلی اصلاحات سیاسی و اجتماعی در بلاد اسلامی بودهاند. آنها با عمق و غنای فراوان به عقل و اجتهاد و ابتکار و نو آوری و علوم جدید توجه کردند و در برخورد با مسئله غرب در عین مبارزه با چهره استعماری آن، به اخذ و اقتباس علم و تکنیک پیشرفته تمدن غرب معتقد بودند.
بسیاری از جنبشها و جریانات سیاسی ـ اجتماعی ملهم از جریان اصلاح طلبی دینی بودند اما در این میان انقلاب اسلامی ایران متکاملترین حلقه از سلسله جنبشهای اسلامی است که ریشه آن را باید در جریان اصلاح طلبی دینی جستجو کرد. این انقلاب بزرگ که نقطه عطفی اساسی در این زمینه به شمار میرود با هدایت و رهبری مصلحان و اندیشمندان بزرگ مسلمان و در راس آنها امام خمینی(ره) صورت گرفت.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان