10 مرداد 1390, 0:0
تبلور معنويت در كالبد سياست
یعقوب نعمتی وروجنی
اشاره: یکی از امتیازات مهم دین اسلام بر سایر ادیان الهی، خاتم و کامل بودن آن است؛ بنابراین مجموعه عقاید و برنامههای لازم زندگی سعادتمندانه را میتوان از دین مبین اسلام انتظار داشت. در هر عصر به تناسب نیازهای آن عصر، آموزههای مورد نیاز را میتوان از متون دینی برای عرصههای گوناگون زندگی از جمله حیات اقتصادی (در حوزههای تولید، توزیع و مصرف) جست. پیامبر اکرم(ص) و امیر مومنان(ع) در زمان کوتاهی کوشیدند تا اسلام را در ساحتهای مختلف زندگی بشر اجرا کنند. جاهلیت عرب به صورت مانع بزرگی در برابر پیامبر اسلام(ص) نمایان شد و در زمان امام علی(ع) به گونه ای دیگر بروز کرد. اگر اسلام در همه ابعادش در بستر زمانی آرام به مرحله عمل نرسید، از قرآن، گفتار و سیره معصومان(ع) بویژه از سیره و گفتار پیامبر(ص) و علی(ع) که عهده دار اداره حکومت الهی در همه عرصههای بشری بودند میتوان برنامه جامع و سعادتمندانه زندگی را برگرفت.
امیر مومنان هم به لحاظ معنوی و هم از جهت کار و تلاش اقتصادی در اوج کمال قرار داشت و نیز در سیاست و هدایت جامعه فوق العاده مینمود. انسانی که در اوج قله معنویت قرار داشته باشد، به یقین وقتی از اقتصاد سخن میگوید یا در صحنه اقتصادی به فعالیت میپردازد سخنان و رفتارهای اقتصادی اش بسیار متفاوت از سخنان و رفتارهای اقتصادی افرادی خواهد بود که از معنویت، اخلاق و فضیلتهای انسانی به دورند. پیامهای اقتصادی هر کدام از این دو روش برای بشر متفاوت خواهد بود و نتایج هر کدام نیز فرقهای فراوانی با هم خواهد داشت.
نوع رفتارهای انسان در عرصه اقتصاد از باورهای او به جهان، خدای متعال، جهان آخرت، مفهوم سعادت و... ناشی میشود. امیر مومنان(ع) درباره همه این مقولات باورهای ویژه ای دارد که با باورهای سردمداران مکاتب مادی متفاوت است. بنابراین میتوان ادعا کرد که باید اقتصاد و ضوابط اقتصادی برگرفته از سیره و گفتار اقتصادی علی(ع) از سایر دیدگاههای اقتصادی متفاوت باشد. اهداف چنین اقتصادی، انگیزه انسان هایی که در جایگاه شیعه حضرت در عرصه اقتصاد فعالیت دارند، روش و انگیزه دولتمردان در حکومتی که به نام حکومت شیعه و پیرو آن حضرت هستند، به طور چشمگیری باید متفاوت و برجسته تر از دیگران باشد.
دوران حکومت امیر مومنان(ع) بسیار کوتاهتر و همراه با درگیری ها و جنگهای فراوان داخلی بود؛ اما ایشان برای بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم فراوان همت کرد. حکومت حضرت علی(ع) میتواند الگو و نمونه شایسته ای برای تمام حکومتهای جهان باشد. ثمره این تلاشها، ارتقای چشمگیر سطح زندگی مردم کوفه (مرکز حکومت) بود. امیر مومنان(ع) خود وضعیت وخیم مردم را هنگامی که به حکومت رسید ترسیم میکند؛ آن گاه بعد از چند صباحی که از زمامداری وی میگذرد، بهبود قابل توجه وضعیت اقتصادی مردم کوفه را نیز باز میگوید. در آغاز حکومت میگوید: «گوشه چشمی به هر سو که خواهی به مردم بیفکن. آیا جز مستمندی بینی که با فقر، دست به گریبانگیر، یا دولتمندی که با نعمت خدا در کفران؛ یا آنکه دست بخشش ندارد و ندادن حق خدا را افزونی مال به حساب آرد، یا سرکشی که از سخن حق روگردان است، گویی گوش او از شنیدن موعظتها گران است...» حضرت امیر در این سخن، تقسیم جامعه به دو طبقه فقیر و ثروتمند، عدم ادای حقوق الهی، از دست دادن استعداد شنیدن گفتار حق و بی تقوایی در معاملات را از ویژگیهای آن زمان میشمارد. تغییر این وضعیت به سمت وضعیت مطلوب را هر رهبر الهی و از جمله حضرت علی(ع) از وظایف اصلی حکومت خود میشمارد، چنان که میفرماید: «خدایا! تو میدانی که ما فرمانروایی و ریاست را اراده نکرده ایم و آنچه میخواستیم تنها به پاداش حدود الهی و تحقق شرع تو و قرار دادن امور در جای خود و اصلاح شهرهایت بود تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی فراهم آید و حدود ضایع مانده ات اجرا گردد.» برخی از نتایج اقتصادی این قبیل تلاشهای علی(ع) در دوران حکوتش چیزی است که در کوفه واقع شد و خود حضرت آن را چنین وصف میکند: «ما اصبح بالکوفه احدٌ الّا ناعماً انّ ادناهم منزلهً لیکل البرّ و یجلس فی الظّلّ و یشر من ماء الفرات». همه مردم کوفه برخوردار از نعمت بودند؛ پایین ترین طبقات مردم، نان گندم مصرف میکردند و صاحب منزل و سرپناه بودند و از آب گوارا مینوشیدند. جامعهای که ضعیف ترین مردم آن از غذای خوب استفاده کنند و صاحب منزل مناسب و از آب گوارا و از محیط سالم زندگی بهره مند باشند، جامعه ای است که مردم آن از امکانات اقتصادی مناسب بهره مند هستند و هیچ کس برای امور ضرور اقتصادی در سختی و مشکل به سر نمی
برد. ایجاد چنین وضعیت اقتصادی در مدت کوتاه حکومت با وضعیت بحرانی و جنگ ، امری صعب و بدون دنبال کردن برنامههای اقتصادی صحیح، غیر ممکن است. امام علی(ع) در بخش کوتاهی از حیات بابرکت خود حاکم جامعه مسلمانان بود. مسلمانان در عصر حکومت حضرت به صورت اجتماعی زندگی میکردند و با یکدیگر تعاملات اقتصادی در حوزه تولید و توزیع داشتند. امیر مومنان(ع) برای تمام این تعاملات ضوابط ویژه ای تعیین میکرد. این ضوابط به یقین بر اساس قرآن و اهداف عالی اسلام تعیین میشد. امام برای عمل و اجرای آن ضوابط درهمه ساحتهای اجتماعی تاکید فراوان داشته و برای آن بهای گرانی پرداخته است. برای تعیین خلیفه، امیر مومنان(ع) به صراحت اعلام میکند که من در همه عرصه ها بر اساس اجتهاد خود و مطابق با کتاب خدا و سنت پیامبر عمل میکنم. امام در عمل نیز قواعد ویژه ای در بخش تولید و توزیع وضع و اجرا کرد که به طور کامل با ضوابط خلفای پیشین متفاوت بود.
حکومت حضرت علی(ع) نشان دهنده حکومت منتخب و شایسته انسانی و تجلی روح معنویت و عدالت در کالبد سیاست و اجتماع است. روش زمامداری ایشان بر اساس عدالت محوری و انسان مداری و نفی هرگونه فقر و محرومیت از جامعه و تشریفات بیهوده حکومتی میباشد. ایشان در مسائل و امورات حکومتی همواره به کتاب مقدس قرآن و روش پیامبر و اصل قانون الهی اهمیت میدادند به نحوی که در حکومت بر تقسیم بیت المال بر اساس عدالت بین تمامی مسلمانان اعم از عجم و عرب و پرهیز از بخششهای ناروای بیت المال تاکید داشتند به طوری که بخششهای ناروای بیت المال و تقسیم غیر عادلانه آن در «حکومت علوی» مردود و مطرود است.
علی علیه السلام نهایت توجه خود را در زمینه حفظ و حراست از بیت المال و بهره گیری صحیح از آن به کار گرفته؛ تا آنجا که به کارگزارانش دستور میدهد که حتی در نوشتن نامه ها از اسراف بپرهیزند. حضرت در روش کاری کارگزاران و اموال آنها دقت مینمود، اگر کارگزاری به ناحق از اموال بیت المال سهمی میگرفت با برخورد تند حضرت مواجه میشد به همین دلیل زیاده خواهان از آن حضرت جدا شده و به معاویه پیوستند. تقسیم مساوی بیت المال، موجب نارضایتی و اعتراض بسیاری از بیعت کنندگان و دوستان دور و نزدیک آن حضرت شد؛ آنها که به خاطر روابط خویشاوند یا دوستی خواستار سهم بیشتری بودند ولی با واکنش شدید حضرت مواجه شدند.
برخورد امام علی علیه السلام با برادرش عقیل- که سهم بیشتری از بیت المال میخواست- حاکی از رفتار قانونمدار و پرهیز از روابط خویشاوندی در تقسیم بیت المال است. بینش سیاسی حضرت علی و کارگزاران وی این است که حکوت امانتی است از طرف مردم که به آنها سپرده شده است و آنها خدمتگزاران مردم هستند. آنها در این بینش امانت هیچ گاه دست به خیانت نمیزدند بلکه همواره در راه خدمت به خلق و رفع فقر و توزیع عدالت در میان تمام اقشار جامعه قدم بر میداشتند.
ایشان در پی تحقق نظام اقتصادی ویژهای بود و میکوشید تا جامعه تحت حکومت حضرت بر اساس نظام اقتصادی مورد نظرش اداره شود. این امر حاکی از آن است که آموزههای علوی در حوزه اقتصادی (تولید، توزیع و مصرف) مجموعهای هماهنگ از مبانی اعتقادی و ارزشی، اهداف، اصول و قواعد اساسی و دستورالعملهای رفتاری به سمت اهداف معینی را تشکیل میدهد؛ بنابر این نمیتوان پذیرفت که امام علی(ع) فقط برای تنظیم روابط فردی افراد جامعه برنامه داشت؛ اما درباره روابط کلان اقتصادی جامعه آن زمان طرح و برنامهای نداشت. حضرت همواره سعی مینمود نظام اقتصادی آن عصر به سمت نظام اقتصادی علوی پیش رود. به طوری که در روایات فراوانی آمده است که نزد حضرت علی(ع) کتابی به نام الجامعه یا کتاب علی بود که آنچه مردم از حلال و حرام خدا تا روز قیامت به آن نیاز داشته باشند، در آن بیان شده است. حضرت علی(ع) به یقین به تمام امور جزئی و کلی آن کتاب عمل میکرد. در این کتاب حکم روابط و رفتارهای اقتصادی و رهنمودهای لازم برای حل مشکلات عظیم اقتصادی و مسائل اجتماعی زمانشان وجود داشت و امام به همه آنها عمل میکرد و اقتصاد جامعه آن روزگار را با توجه به آن امور به سوی اهداف اقتصادی هدایت میکرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان