22 دی 1389, 0:0
يشرفت، جهان، توسعه، جامعه اسلامي
محمد اسكندری
چیستی دومینوی پیشرفت اسلامی- ایرانی
«توسعه»، اصطلاحی متداول و مطرح در سطح جهان است و اکثر قریب به اتفاق مردم درک صحیحی از این واژه دارند به گونهای که غالب حکومتها و نظامهای سیاسی افزایش کمی و کیفی شاخصهای توسعه یافتگی در جوامع را از اصلی ترین کارویژههای خویش به حساب میآورند. با این حال هرچند واژه «توسعه» در ابتدا مفاهیمی مانند پیشرفت اقتصادی، افزایش رفاه عمومی و ... را در ذهن متبادر میسازد با این حال درک حقیقی و درست از مفهوم توسعه بسته به اقتضائات محیطی، عوامل فرهنگی و بسیاری از مولفههای زمانی و مکانی دیگر است که میتواند این مفهوم را دست خوش تغییرات متعددی سازد.
با این حال به اذعان اکثریت اندیشمندان و صاحب نظران در مفهوم توسعه یک اصل اساسی وجود دارد که بسته به عوامل محیطی و یا شرایط زمانی نیست و آن بومی بودن فرایند توسعه در هر جامعهای است. در واقع توسعه یک پروسه بلند مدت در جوامع است که غالبا دارای روند منطقی و الگوی پیش بینی شده است. در هر جامعه نیازهای متعددی وجود دارد که این نیازها برگرفته از شرایط پیرامونی و گفتمان غالب بر آن جامعه است. در حقیقت ایجاد نیاز در جوامع اولین جز از دومینوی توسعه است که به تدریج فرایند توسعه را نیز تعریف میکند. در حقیقت مبانی توسعه در هر جامعهای منوط به اعتقادات، ارزشها، هنجارها، سابقه تاریخی، شرایط جغرافیایی و ... است. به عنوان مثال نگاهی به مبانی توسعه غربی به خوبی فرایند و اجزای روند توسعه را هویدا میسازد. در غرب و پس از ایجاد جنبشهای پروتستانیسم علیه کلسیا به تدریج راه برای ایجاد تغییرات اساسی در فلسفه و علوم اجتماعی باز شد به نحوی که انسانی که تا چندی پیش برای دستیابی به بهشت باید به کلیسا باج میداد به تدریج خود را محور کاینات دید. با ایجاد چنین تغییر عمدهای در جهان بینی غرب، راه برای تحکیم بنیانهای نظام سرمایهداری که مبتنی بر لذت محوری بود هموار گشت و در نهایت لیبرالیسم توانست زمام هدایت جوامع را در غرب به دست گیرد. با آغاز قدرتیابی اندیشههای سکولار اومانیستی بر شدت و تمایلات اقتصادی در جوامع نیز افزوده شد و در نهایت روند توسعه غربی با تکیه بر آزاد بودن بی قید و شرط انسان و تقدیس تولید ثروت به هر طریق آغاز گشت و تمدنی به نام تمدن غرب در آغاز هزاره سوم شکل گرفت.
با این تفاسیر اگر به مقوله توسعه در کشورمان نگاه کنیم به خوبی متوجه میشویم که دومینوی توسعه در ایران نیز ابتنایی بر بسیاری از مولفههای حاکم بر جامعه ایرانی دارد. مولفه هایی که در حقیقت هویتساز مفهوم توسعه در ایران هستند. در حقیقت اگر جامعه ایرانی حقیقتا درصدد دستیابی به شاخصهای توسعه باشد آن گاه باید سیر تدریجی توسعه در کشور را مورد توجه قرار داد و بی محابا الگوهای توسعه غربی را که مبتنی بر نیازها، ساختها و ارزشهای جوامع غربی است به خورد فرایند توسعهای کشور نداد چرا که نتیجه چنین اقدامی چیزی جز دستیابی به یک پدید ناقصالخلقه شبه توسعهای نیست. متاسفانه امروزه در غالب کشورهای در حال توسعه، غرب و روند توسعه به سبک سرمایهداری به عنوان شاه کلید پیشرفت محسوب میگردد. شاخصه و ملاک اصلی توسعه یافتگی، در غرب تعیین میشود و به سایر کشورها نیز تسری مییابد. در واقع گفتمان غالب بر جهان امروز گفتمان پیشرفت براساس راههای
توصیهای غرب است. غرب سمبل پیشرفت در تمام زمینههاست و سایر جوامع نیز باید تمامی تلاش خود را برای رسیدن به این سطح از پیشرفت انجام دهند. با این حال همان طور که پیشتر نیز اشاره کردیم بنیانهای نظام سرمایهداری غرب بر اساس فرد گرایی inpidualism و لذتمحوری Hedonism شکل گرفته است. از این روست که به ضرس قاطع میتوان گفت نسخههای غربی توسعه نمیتواند پاسخی واقعی به نیازهای اقتصادی جوامع سنتی و علیالخصوص کشور ایران باشد چرا که توسعهای که مبتنی بر نفسانیت انسان است در یک جامعه والانگر و اسلامی قابلیت اجرا شدن را دارا نیست. غالب اندیشمندان بر این باورند که راه پیشرفت جامعه از درون افکار، آرمانها و عقاید همان جامعه نضج میگیرد و قطار پیشرفت در هر جامعه حرکت اولیه خود را از ایستگاههای داخلی آغاز میکند. با این حساب پاسخ درست و واقع بینانهای که به نیازهای توسعهای یک جامعه داده میشود نمیتواند کپیبرداری صرف از یک فرهنگ بیگانه باشد.
جامعه اسلامی خود دارای اهداف، آرمانها و بنمایههای فکری است که میبایست تمامی فعالیتهای توسعهای آن در چارچوب این مفاهیم مطرح گردد. شاید یکی از مهمترین وجه تمایزات توسعه غربی با پیشرفت اسلامی در موضوع عدالت اقتصادی پیش آید. در واقع مفهومی که از عدالت در دین شریف اسلام برگرفته میشود با تعریف عدالت در جامعه لذت گرا و منفعت طلب که اساس بنیان خود را در تامین فرصت برای کسب هر چه بیشتر سود افراد قرار داده است بسیار متفاوت است. در فرهنگ اقتصادی اسلام پیرامون واژه عدالت مفاهیم گستردهای مطرح میشود. در عدالت اسلامی علی رغم مسائلی مانند ایجاد فرصتهای برابر برای رشد اقتصادی افراد مفاهیم والای اخلاقی نیز مطرح میگردد. نقش یک فرد در سیستم اقتصاد اسلامی همواره با توجه به موضوعاتی مانند زکات، خمس، وقف، اطعام ایتام و حتی ولایت پذیری تعریف میگردد و در حقیقت مال همان کشتیای است که باید انسان را به ساحل امن آرامش رهسپار کند.
در حقیقت آنچه که در دین اسلام به نام توسعه و پیشرفت از آن یاد میشود مفهومی متضاد با توسعه غربی است. در دین مبین اسلام اصالت بر رابطه میان انسان و خدا قرار دارد و همه چیز در راستای بازگشت انسان به بارگاه الهی معنا مییابد. بی شک دستیابی به شاخصهای کمی و کیفی توسعه در ایران نیازمند یک سیر منطقی و منظم و تدوین یک الگوی کاملابومی است که بر آمده از خواست تمدن ایران اسلامی است. امروز صاحب نظران و اندیشه وران میبایست به درک صحیح و حقیقی از نیازها، آرمانها و شرایط اقلیمی ایران زمین بپردازند و با توجه به آرمانها دین اسلام که اصلیترین و جامعترین مانیفست پیشرفت ایران است و کاملا مورد اقبال مردم و همچنین مورد وثوق اندیشمندان میباشد به تدوین الگوی کاملا بومی بپردازند تا از این طریق راه برای دست یابی به شاخصهای توسعه حقیقی در کشور پدید آید. با این حال باید به این نکته نیز توجه داشت که دستیابی به چنین الگوی منطقی نیازمند تلاشهای چند دهه ای و یک بازه بلند مدت است و عجله و شتاب نمیتواند راهکاری در این زمینه محسوب گردد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان