روحيه حسيني عامل استمرار انقلاب اسلامي
ذات اقدس اله فرمود: دستگاه خلقتتان، دستگاه گوارشتان خیلی طبیبانه و عالمانه است. شما اگر مختصری سم به کودک بدهید ،آن را بالامی آورد !؟ چون دستگاه گوارش انسان سم را تحمّل نمی کند. این دستگاه گوارش مثل یک ظرف نیست! اگر در یک دبّه خالی بی ادراک، سم بریزی، میپذیرد؛ عسل بریزی، میپذیرد؛ چون اهل درک نیست ! برای هر دو هم ساخته شد. امّا این دستگاه درون اینچنین نیست که هم سم را قبول کند، هم عسل را قبول کند !! سم را بالاخره بالا میآورد. فرمود: همه تان بدانید ! آسمان بروید، حکم همین است؛ زمین باشید، حکم همین است: هو الّذی فی السّماء اله و فی الارضاله (1). در دستگاه قضائی باشی همین است، در اجرائی باشی همین است، در تقنینی باشی همین است، شغل آزاد داشته باشی همین است ! نظام هستی، مال حرام را بالا میآورد؛ آبرویتان را نریزید. ممکن نیست کسی خلاف بکند، رشوه بگیرد، کم و زیاد بکند، دیر بیاید و زود برود، از وقت اداری بکاهد و روزی آن را بالا نیآورد.
آبروی انسان مومن، متعلّق به خدای سبحان
فرمود: عمداً آبرویتان را نریزید، مگر آبروی شما مال شماست؟ حالااگر کسی خدای ناکرده قصد کرد، گفت: باشد، من میخواهم آبرویم را بریزم؛ مگر کسی مجاز است آبروی خودش را بریزد ؟ یا اگر آبروی خودش را ریخت، به جهنّم میبرندش؟! فرمود: آبروی شما مال شما نیست! شما خلیفه من هستید؛ خلیفه یعنی چه؟ یعنی نائب. نائب یعنی چه؟ یعنی از طرف من هستید. من به شما این آبرو را دادم. پس اگر کسی خدای ناکرده یک کاری کرد که آبرویش را ریخت؛ او در دنیا مسلوب الحیثیه است، در آخرت هم درجهنّم است.
منظور از «خود فعّال » و «خود اصیل»
این را از کدام آیه قرآن استفاده کنیم؟ از آن بخشهای فراوان قرآن که فرمود: اینها به ما ستم نکردند،بلکه به خودشان ستم کردند. به خودشان ستم کردند یعنی چه؟ ما دو تا خود داریم. یک « خود فعّال» داریم که کارها به دست اوست، تیغ به دست اوست؛ یک« خود اصیل » داریم که خلیفه الله است. این که ما در تعبیرات خود میگوئیم این به خودش ستم کرده، این را از قرآن گرفتیم. به خودش ستم کرده، ستم یعنی چه؟ یعنی یک کسی ظالم است، حق دیگری را میگیرد؛ چون به حق دیگری تعدّی کرده و تجاوز کرده، عنوان ظلم و ستم پدید میآید. اگر دو نفر باشند؛ یکی(الف) و دیگری(با)، هر کدام یک مرزی داشته باشند؛ (با) یک حقی داشته باشد، (الف) یک حقی داشته باشد؛ این (الف) از حق خود تعدّی بکند، به محدوده (با) برسد، حق (با) را بگیرد؛ میگویند: ظلم کرده! این معنی« ظلم» است.
در بسیاری از آیات قرآن است که این تبهکارها به خودشان ظلم کردند. به خودشان ظلم کردند یعنی چه ؟ یعنی یک خودی دارند که کار دست آنهاست که الآن دارند گناه میکنند. یک خود اصیل دارند که این خود اصیل خلیفه الله است، نائب است، مالک اصلی است، حیثیت مال اوست:ما ظلمهم الله و لکن کانوا انفسهم یظلمون(2)، اینها به خودشان ظلم کردند. پس معلوم میشود ما دو نفریم، نه یک نفر ! اگر یک نفر باشیم که ظلم معنا ندارد! ما دو تا حق داریم، نه یک حق؛ اگر یک حق باشد که ظلم معنا ندارد! پس معلوم میشود آبروی ما مال ما نیست. ما نسبت به دیگران آبرو داریم، امّا نسبت به خودمان اینچنین نیست که بر این آبرو مسلّط باشیم که هر جا خواستیم بریزیم!
چرا ا نتحار در اسلام حرام است، مگر انتحارهای استشهادی؟! چون این جان ما، مال ما نیست؛ ما امین ایم! لذا اگر کسی ا نتحار کرد، خودش را کشت؛ بعداً، یعنی بعد از خوردن قرص خواب و مانند آن وصیت کرد، آن وصیتهای او در فقه اسلامی و در حقوق اسلامی مقبول نیست. اگر کسی قرصهائی خورد که بعد از 2 ـ 3 ساعت میمیرد؛ بعد وصیت کرد، آن وصیت مثل کاغذ باطله است ! هیچ ارزش حقوقی در اسلام ندارد. معلوم میشود جان ما مال ما نیست؛ ما امینایم، نه مالک ! ما در بخش برون مرزی مالکیم، نه درون مرزی !
جامعیت انسان کامل، موجب جهانی شدن او
چنین دینی یک انسان ممثّلی پیدا کرد که همه اینها را داراست به نام «حسین بن علی». تمام آنچه که گفته شد و نگفته شد از معارف قرآنی، در حسین بن علی جمع بود. بنابراین او مال جهان بشریت است،اما نگذاشتند حسین بن علی روی کره زمین را پر از عدل و داد بکند! و گرنه جریان عباسیها و امویها و مروانیها و بعد فاطمیها و بعد جریان مغول پیش نمیآمد!!
شما وقتی به موزهها میروید، قسمت مهم این موزهها مال صفویه به بعد است. اگر چهار تا سنگ باقی مانده، چون آنها را نتوانستند ببرند ! آن آثار قدیم و عتیق و کهن و ارزنده، همه را بردند ! اینها شناسنامه یک کشور است؛ همه را بردند! آنچه را الان شما در موزهها میبینید، غالبش مال عصر صفویه به بعد است. وقتی که مغول آمد، آنجور قتل عام کرد. همه آثار را برد، آثار تاریخی را برد، آثار فرهنگی را از بین برد.
همه اینها برای این است که کربلا پیش آمده بود ! و گرنه کسی به مغول اجازه نمیداد اینجا غارتگری کنند و اینجور کشتار رسمی راه بیندازند! حالا معنای این شعار رسمی مشخص شد که به یکدیگر که میرسیم، عرض میکنیم: اجر همه ما با خدا: اعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحس ین (علیه السّلام) و جعلنا و یاکم من الطّال بین ل ثار ه ؛ یعنی من بازمانده حسین بن علی ام. برای اینکه او یک شخصیت حقوقی داشت، به ما هم تعلّق گرفته؛ من الان از ظلم رنج میبرم، من چون عدل را از دست دادم، از ظلم رنج میبرم. من میخواهم آن خونبها را از کسی بگیرم که باعث از دست رفتن عدل است و امروز خونبها را باید از استکبار و صهیونیست گرفت.
مخالفت صریح امام حسین (ع) با «ترور»
یک حادثه تلخی در نیویورک و واشنگتن پیش آمد که تلخ بود. همه مسئولان بلند پایه ما مبادرت کردند به محکوم کردن این کار و زشت داشتن این کار؛ ترور در همه جا محکوم است و سالار شهیدان در کربلافرمود: ما اصلاً با ترور مخالفیم. صریحاً به مردم آن روز میگفت: همه این دسیسهها مگر مال ابن زیاد نیست؟ مگر ابن زیاد طبل جنگ را، اتاق جنگ را در کوفه، در دارالعماره کوفه اداره نمی کند؟ مگر همین ابن زیاد چند شب قبل زیر دست شمشیر نماینده من مسلم بن عقیل در خانه هانی نبود؟ مگر بینشان یک پرده نازک بیشتر فاصله بود؟ اگر مسلم قیام میکرد، اثری از ابن زیاد باقی میماند؟ ولی پس ما آدمکش نیستیم ! ما مبادرت به خونریزی نمی کنیم؛ شما خونی از ما طلب ندارید. جرم سیاسی هم که نداریم، جرم حقوقی هم که نداریم!
لزوم حفظ روحیه حسینی، جهت استمرار انقلاب اسلامی
این شعار رسمی که هر کدام ازما به یکدیگر رسیدیم، میگوئیم: خدا آن توفیق را بدهد که ما خونبهای حسینی را بگیریم، خونبهای حسین را امروز باید از بوش و صهیونیست گرفت. تلاش و کوشش کنید روح فداکاری را، روح بزرگداشت عزاداری را، روح حسینی را، روح سالار شهیدان را حفظ بکنید و گرنه خدای ناکرده اگر همان جنگلیها ریخته بودند اینجا و این جوانهای فداکار نبودند، چیزی نمیماند! همین عزیزان جانباز دارند حفظ میکنند.
بیشتر تلاش کنید؛ هم بسیج را، هم پایگاه مقاومت را، هم خوی رزمی و مردانه بودنتان را تقویت کنید؛ مگر شما نمی خواهید با شرف زندگی کنید؟ اگر دیر بجنبید، مثل کشورهای دیگر میشود! استکبار باکی ندارد، چرا حجاز در اسارت اینهاست؟ چرا کویت در اسارت اینهاست؟ چرا بحرین در اسارت اینهاست؟ میگوید: فلان جا باید پایگاه بدهید، میگوید: چشم. میگوید: از پایگاه شما باید شلیک بکنند، میگویند: چشم. چرا ایران میگوید نه؟ این خوی را مردم از کربلا دارند، مردم از شهامت دارند، مردم از حسین بن علی دارند. این خوی اگر زنده باشد، این کشور برای همیشه زنده است.