فتوايي براي هميشه تاريخ
اكبر صفری
به مناسبت حکم امام(ره) درباره ارتداد سلمان رشدی
25 بهمن مصادف با سالروز صدور حکم تاریخی امام خمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی نویسنده خائن کتاب آیات شیطانی در سال 67 است. هرچند از آن زمان بیش از دو دهه میگذرد اما به لحاظ اثرگذاری، ظرافت، دوراندیشی و هوشمندی این حکم همچنان نقطه عطفی در دوران مرجعیت دینی امام خمینی به عنوان رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی و تاریخ جهان اسلام به شمار میرود.
جهان اسلام به لحاظ بهره مندی از منابع و ثروتهای کلان خدادادی، برخورداری از موقعیت استراتژیک و حساس، آمار جمعیتی بالا(به عنوان یک بازار مصرف مناسب) از دیرباز مورد توجه دنیای غرب قرار داشته است. طوری که تلاش برای حضور بلندمدت در این کشورها با هدف چپاول ثروت و سرمایه مسلمانان از شیوههای گوناگون و در قالب برنامههای هدفمند همواره ادامه داشته و بخش اصلی و راهبردی نقشه راه دنیای غرب را در تعاملات بین الملل شکل میدهد.
در این میان مکتب حیات بخش اسلام به لحاظ تزریق روحیه ظلم ستیزی و استقلال طلبی در میان مسلمانان و عدم تسامح و تساهل با چپاولگران و عوامل و عناصر بیگانه مانعی جدی در برابر برنامه و سیاستهای استعماری کشورها و رژیمهای سلطه جو در حوزه جغرافیایی جهان اسلام به شمار رفته است. پدیده انقلاب اسلامی، وجود جبهه مقاومت در سرزمینهای اشغالی و موج بیداری ملتهای منطقه با محوریت اسلام که اخیراً در منطقه شاهد آن هستیم مصادیق روشنی از وجود روحیه استکبارستیزی در میان مسلمانان است که به شدت حکام دست نشانده و عوامل بیگانه را در کشورهای اسلامی به هراس انداخته است.
اما از آنجا که مکتب حیاتبخش اسلام، یک مکتب جهان شمول است که در حصار مکان و زمان محدود نشده وچشم اندازی روشن را برای آینده جهان و زندگی بشریت در اقصی نقاط کره زمین ترسیم کرده است، لذا در خارج از حوزه جغرافیایی جهان اسلام نیز استعمارگران را به چالش کشید و همچنان در بیداری ملت ها نقش آفرینی میکند.
بنابراین تلاش برای حذف حقیقت اسلام از یک سو و ایجاد اسلامی بیتفاوت و سازگار با سیاستهای استکباری همواره مورد توجه تئوریسین ها و حکام غربی قرار داشته است. در این میان پایه ریزی «اسلام سراب» که نتواند انسان ها را از پرتو تعالیم حیاتبخش اسلام سیراب کند و آنان را همچنان تشنه نگه دارد یا «اسلام سایه» که نتواند انسان ها را از پرتو خورشید فروزان و رهایی بخش اسلام بهره مند سازد، بخش راهبردی در برنامههای جهان غرب را با محوریت صهیونیستها در تقابل با حقیقت اسلام شکل داده است.
نگاهی به پروژه ها و برنامههای اعمال شده در راستای تغییر و انحراف در ماهیت اسلام در طول سالیان متمادی نیز موید این مطلب است که تکثیر اسلامهای تقلبی و ترویج قرائتهای انحرافی از اسلام نیز در راستای سازگاری جهان اسلام با سیاستهای استعماری غرب و تبدیل اسلام حقیقی به چیزی شبیه مسیحیت مرسوم در اجتماع امروزی صورت میگیرد.
این موضوع به ویژه در دهههای اخیر که یک حکومت دینی با محوریت اسلام و مردم سالاری دینی در ایران شکل گرفت و توانست به آموزه ها و نظریههای اسلامی در حوزه منطقه ای و فرامنطقه ای شکلی میدانی و کاربردی ببخشد، با شدت مضاعفی وارد مرحله جدیدی شد. دشمن این بار برای مهار و انزوای انقلاب اسلامی که به عنوان جرقه بیداری ملل مسلمان موجودیت حکومت ها و رژیمهای وابسته را در منطقه همچون رژیم صهیونیستی به شدت تهدید میکرد، بسیار تلاش کرد، به طوری که انحراف در حقیقت اسلام و تلاش برای حذف روحیه انقلابی و جهادی در میان ملل مسلمان، با متهم کردن اسلام به خشونت و ظلم در قالب پروژه ها و برنامههای متعددی همچون اسلام ستیزی و اسلام هراسی در راستای محور اسلام و جلوگیری از گسترش آن به اقصی نقاط جهان همچنان از سوی غربی ها دنبال میشد.
دراین میان نقش امام خمینی به عنوان مرجعیت دینی و رهبری جامعه اسلامی که در راس حکومت نوپای انقلاب مردمی ایران با محوریت اسلام قرار داشت، بسیار مهم و حساس بود. چرا که موفقیت انقلاب مردمی ایران بر مبنای باورها و اعتقادات دینی و در پرتو رهبری یک اسلام شناس میتوانست این باور را که دین میتواند در عرصه اجتماعی ظهور و بروز نماید و از حالت انفرادی و انزوا خارج شود، به طور عملی ثابت کند.
لذا حضرت امام با حساسیت و دقت فراوان توطئه ها و برنامههای دشمنان در دو جبهه ترویج و تبلیغ اسلام انحرافی و تلاش برای محو و نابودی اسلام را رصد میکرد. امام خمینی از یک سو با پاسخگویی با هنگام و هوشیارانه، ترفندها و توطئههای دشمنان را برای انحراف در حقیقت اسلامی خنثی میکرد و از دیگر سو با تاکید بر اجرای صریح احکام اسلامی در زوایای پیدا و پنهان جامعه و حفظ ماهیت اسلامی حکومت به اسلام حقیقی عمل میکرد. صراحت کلام امام مبنی بر اجرای احکام اسلامی حتی در مورد نزدیکان و شخصیتهای مختلف که سالها در خدمت اسلام و انقلاب بوده اند نشان میداد که اسلام ناب و حقیقی خط قرمزهای مشخصی دارد که هیچ کس نمی تواند از آنها عبور یا مجوز عبور از آنها را صادر کند.
اندیشه جهانی سازی انقلاب اسلامی که در قالب صدور انقلاب در کلام امام جاری شد، تهدیدی جدی برای دنیای استکبار که در قالب آمریکا تبلور یافته بود به شمار میرفت. تهدیدی که نابودی حکومت ها و رژیمهای وابسته را به عنوان پل ارتباطی استعمار در اقصی نقاط جهان در ابعاد منطقه ای و فرامنطقه ای به همراه داشت. طوری که رژیم صهیونیستی که اصلی ترین تکیه گاه دولت آمریکا و کشورهای غربی در جهان اسلام و منطقه به شمار میرفت و سران آن از نفوذ بالایی در هیئت حاکمه آمریکا و اروپا برخوردار بودند، به شدت از بیم انقلاب اسلامی نگران بودند.
اما از آنجا که عمل در پرتو احکام اسلام حقیقی و اسلام اصیل مسبب اصلی بیداری ملل مسلمان به شمار میرفت و تزریق و تقویت روحیه ظلم ستیزی، استکبارستیزی و تکلیف گرایی در میان جامعه مسلمانان میتواند در ابعاد گوناگون قدرت مانور غرب را در جهان اسلام کاهش دهد، لذا تلاش برای انحراف در ماهیت و حقیقت اسلام و کم رنگ نمودن جذبههای معنوی و مادی اسلام در چهره انقلاب اسلامی و تزریق شکست و ناتوانی در ساختار حکومت دینی جدیتر از گذشته در پروژههای تقابل با اسلام مورد توجه قرار گرفت.
امام خمینی در تقابل با خط انحرافی ایجاد شده توسط دشمنان که قصد داشت اسلام انحرافی را با عناوین مختلف و با همکاری عوامل و عناصر غرب زده و روحانی نما در متن جامعه تزریق کند، به صحنه آمد و با تبیین «اسلام ناب محمدی» در مقابل «اسلام آمریکایی» و تاکید بر ویژگی ها و شاخصههای آنها ضمن ترسیم خطوط اصلی در جبهه مسلمین، طراحان و عوامل این نوع مرزبندی را نیز مشخص کرد.
اما تلاش برای دور کردن مسلمانان از عقاید و آرمانهای اسلام حقیقی و ایجاد انحراف در دین اسلام آنچنان برای دولتهای استعماری مهم بوده که در این راه از هیچ تلاش مادی و معنوی برای مهار این حقیقت ناب کوتاهی نکردند. فعالیت در قالب جنگ نرم همچون برنامههای فرهنگی، مذهبی و سیاسی تا فعال سازی گروههای تروریستی برای کشتار مسلمانان، تخریب اماکن مذهبی، تجزیه و اشغال کشورهای اسلامی و... بخشی از تلاشهای دشمنان اسلام بوده که در راستای برخورد با حقیقت اسلام روی داده است. در این بین تحریک ادیان مختلف جهان در برابر دین اسلام از جمله مسیحیت و ایجاد اختلاف در میان مذاهب اسلامی نسبت به گذشته تشدید شده است. بطوری که بنا به گزارش سی ان ان در سندی که در واتیکان منتشر شد پاپ بندیکیت شانزدهم از شعار جهانی «اسلام تنها راه حل» اظهار نگرانی کرده و آینده ای مبهم را برای مسیحیان خاورمیانه پیش بینی کرده است.
اما هتک حرمت به مقدسات اسلامی به عنوان اقدامی شنیع و بی شرمانه که دول استعماری زمینه آن را با حمایتهای مادی و معنوی خود فراهم کرده اند بخش دیگر پروژههای اسلام ستیزی را شکل میدهد. اقدامی که «سراحمد سلمان رشدی» نویسنده و مقاله نویس هندی الاصل تبعه انگلستان در چهارمین اثر خود تحت عنوان «آیات شیطانی» به نگارش درآورد از آن جمله است. اقدامی که با موضع گیری صریح و بهنگام بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی مبنی بر ارتداد وی همراه شد و صدور فتوای اعدام وی توسط امام خمینی باعث شد تا سلمان رشدی سالیان درازی به زندگی مخفیانه روی آورد و تنها در مناسبتهای خاص در انظار ظاهر شود.
هر چند جسارت و بی ادبی به مقدسات مسلمین در قالب فیلم، کاریکاتور، کالاهای مصرفی و اخیرا با سوزاندن کتاب الهی همچنان با حمایتهای همه جانبه دشمنان اسلام ادامه دارد، اما نگاهی به آنچه زمینه این جرات و جسارت را در میان دشمنان فراهم ساخته طوری که بتوانند آشکارا به مقدس ترین و عزیزترین ارزشهای مسلمانان جسارت کنند به غفلت و سهل انگاری حکام اسلامی و علمای اسلام باز میگردد. وظیفه ای خطیر و مهم که امام خمینی همواره برای پاسداشت آن به عنوان خطوط قرمز جهان اسلام لحظه ای غفلت نکرد و آن را در راستای تکلیف گرایی درست و دقیق انجام داد و از این بابت بر گردن آحاد مسلمانان و جهان اسلام حقی بزرگ دارد. در این میان دشمن تلاش دارد در گذر زمان این حکم تاریخی را کم رنگ جلوه داده و آن را تحت عناوین و شیوههای مختلف، بازتاب یک زمان خاص معرفی کند و در نهایت بی اعتبار کند. اما نام و یاد امام خمینی و نقشه راه امام با نام اسلام ناب همراه شده و همچنان زنده است و این حکم تاریخی همچون یک میراث معنوی ارزشمند در همه دوران ها نسل به نسل در میان فرزندان معنوی خمینی در اقصی نقاط جهان جاری و ساری است و در این راه چه جوانانی که حاضرند شهد شهادت بنوشند.