دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ماهیت و عوامل انقلاب اسلامی (بخش ششم)

No image
ماهیت و عوامل انقلاب اسلامی (بخش ششم)

ماهيت و عوامل انقلاب اسلامي (بخش ششم)

استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری

اینجا بی‌مناسبت نیست که خاطره‌ای برایتان تعریف کنم: چند سال پیش در دانشکده الهیات، یکی از استادها که ماتریالیست بود، به طور مرتب سر کلاس‌ها، تبلیغات ماتریالیستی و ضداسلامی می‌کرد. دانشجویان به این عمل اعتراض کردند و کم‌کم نوعی تشنج در دانشکده ایجاد شد.

من نامه‌ای به طور رسمی به دانشکده نوشتم ـ که عین این نامه را در حال حاضر در اختیار دارم و توضیح دادم ـ که: به عقیده من لازم است در همین جا که دانشکده الهیات است، یک کرسی ماتریالیسم دیالیکتیک تأسیس بشود و استادی هم که وارد در این مسائل باشد، و به ماتریالیسم دیالکتیک معتقد باشد، تدریس این درس را عهده‌دار شود. این طریق صحیح برخورد با مسأله است، و من با آن موافقم؛ اما اینکه فردی پنهانی و به صورت اغوا و اغفال بخواهد دانشجویان ساده و کم‌ مطالعه را تحت تأثیر قرار دهد و برایشان تبلیغ کند، این قابل قبول نیست.

بعد به همان شخص هم چند بار پیشنهاد کردم که: «شما به عوض آنکه حرفهایت را با چند دانشجوی بی‌اطلاع در میان بگذاری، آنها را با من در میان بگذار و اگر هم مایل باشی، می‌توانیم این کار را در حضور دانشجویان انجام دهیم و حتی اگر لازم باشد جمعیت بیشتری حضور داشته باشند، می‌شود از اساتید و دانشجویان دانشگاه‌ها دعوت کرد و در یک مجمع عمومی چند هزار نفری ما دو نفر حرفهایمان را مطرح می‌کنیم و به اصطلاح نوعی مناظره داشته باشیم.» حتی به او گفتم: «با اینکه من حاضر نیستم به هیچ قیمتی در رادیو صحبت کنم و یا در تلویزیون ظاهر شوم، ولی برای این کار حاضرم در رادیو یا تلویزیون با شما مناظره کنم ...»

و به اعتقاد من تنها طریق درست برخورد با افکار مخالف همین است. و الا اگر جلوی فکر را بخواهیم بگیریم، اسلام و جمهوری اسلامی را شکست داده‌ایم. اما البته همان طور که توضیح دادم برخورد عقاید غیر از اغوا و اغفال است. اغوا و اغفال یعنی کاری توأم با دروغ، توأم با تبلیغات نادرست انجام دادن؛ مثلاً فرض کنید کسی قسمتی از جمله‌ای یا آیه‌ای را حذف کند و قسمتی را خود به آن اضافه کند و بعد این عبارت تحریف شده را به عنوان حجت مطرح کند. یا آنکه از مسائل تاریخی قسمت‌هایی را بگوید و قسمت‌هایی را حذف کند و بعد با استفاده از این اطلاعات ناقص، نتایج دلخواه خودش را بگیرد، و یا فی‌المثل ادعای علمی بودن داشته باشد و حال آنکه حرفش اساساً تحریف علم باشد. اغفال کردن به هیچ عنوان نمی‌تواند و نباید آزاد باشد. اینکه در اسلام خرید و فروش کتب ضلال، حرام است و اجازه فروش هم داده نمی‌شود، بر اساس همین ضرر اجتماعی است.

راه تضمین انقلاب

آینده انقلاب ما در صورتی تضمین خواهد شد که عدالت و آزادی را حفظ کنیم. استقلال سیاسی، استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی، استقلال فکری و استقلال مکتبی را محفوظ نگه داریم. من در اینجا روی مسئله استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی بحثی نمی‌کنم، برای اینکه این مسائل را خود شما بهتر از من می‌دانید؛ ولی روی مسئله استقلال فکری و استقلال فرهنگی و به تعبیر خودم «استقلال مکتبی» مایلم که تکیه بیشتری داشته باشم و توضیح زیادتری بدهم.

انقلاب ما آن وقت پیروز خواهد شد که ما مکتب و ایدئولوژی خودمان را که همان اسلام خالص و بدون شائبه است، به دنیا معرفی کنیم. یعنی اگر ما استقلال مکتبی داشته باشیم و مکتبمان را بدون خجلت و شرمندگی آنچنان که واقعاً هست، به جهانیان عرضه کنیم، می‌توانیم امید پیروزی داشته باشیم؛ اما اگر قرار شود به اسم اسلام یک مکتب التقاطی درست شود و روشمان این باشد که از هر جایی چیزی اخذ کنیم، یک چیزی از مارکسیسم بگیریم، یک چیز از اگزیستانسیالیسم‌ بگیریم، و چیز دیگری از سوسیالیسم بگیریم و از اسلام هم چیزهایی داخل کنیم و از مجموع اینها آش شله‌قلمکاری درست کنیم و بگوییم این است اسلام، ممکن است مردم در ابتدا این امر را بپذیرند؛ زیرا که در کوتاه‌مدت شاید بشود حقیقت را پنهان کرد، ولی این امر برای همیشه مکتوم نمی‌ماند، افرادی پیدا می‌شوند اهل فکر و تحقیق که حقیقت را می‌فهمند و بعد شروع می‌کنند به خرده‌گیری که: آقا فلان حرفی که شما به نام اسلام می‌زنید، مشخص است که مال اسلام نیست منابع اسلامی معلومند، قرآن و سنت پیامبر و فقه اسلام و اصول معتبر اسلامی همه‌ و همه مشخص‌اند، از آن طرف آن حرف‌هایی را که شما به نام اسلام می‌زنید مشخص است. با مقایسه روشن می‌شود که این حرف‌ها را شما مثلاً از مارکسیسم گرفته‌اید و بعد یک روکش اسلامی روی آن کشیده‌اید. نتیجه این می‌شود که همین اشخاص که با شوق به اسلام روی آورده‌ بودند و همان افکار التقاطی را به نام اسلام پذیرفته بودند، بعد از معلوم شدن حقیقت، با شدت و سرعت از اسلام‌گریزان می‌شوند.

این است که به عقیده من این مکتب‌های التقاطی ضررشان برای اسلام از مکتب‌هایی که صریحاً ضد اسلام هستند، اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. و انقلاب ما اگر می‌خواهد پیروزمندانه راه خودش را ادامه دهد، باید خود را از همه این پیرایه‌ها پاک کند و در راه احیای ارزش‌های اسلام راستین ـ اسلام قرآن و اهل‌بیت ـ حرکت کند.

پرسش‌ها و پاسخ‌ها

شما از این انقلاب، به عنوان یک انقلاب اسلامی نام بردید، حال آنکه اقلیت‌های سیاسی و مذهبی هم در این انقلاب شرکت داشته و سهیم بوده‌اند. آیا می‌توان گفت که آنها هم گرایش‌های اسلامی داشته‌اند و آیا می‌توان سهم آنها را انکار کرد؟

در ضمن عرایضم نکته‌ای را به اختصار ذکر کردم که می‌تواند پاسخ این سئوال باشد، حالا همان مطلب را با تفصیل بیشتری عرض می‌کنم. معنای اینکه انقلاب اسلامی بوده، این نیست که همه شرکت‌کنندگان در این انقلاب بدون استثنا روح اسلامی داشته و یا همه آن کسانی هم که گرایش اسلامی داشته‌اند، گرایش اسلامی‌شان به یک اندازه بوده است. نه، ما روح و گرایش را در مجموع و در کل نهضت در نظر می‌گیریم و براین اساس است که می‌گوییم آنچه روح این نهضت را تشکیل می‌داده و استوانه این انقلاب به حساب می‌آمده، اسلام و اسلام‌گرایی بوده است.

شما اگر انقلاب صدر اسلام را هم در نظر بگیرید، باز هم نمی‌توانید بگویید که در آن انقلاب، فقط مسلمین شرکت داشته‌اند. در همانجا هم موارد متعددی می‌توان پیدا کرد که شرکت اقلیت‌های مذهبی و همکاری آنها را با مسلمانها نشان می‌دهد؛ مثلاً در ایران قبل از ورود اسلام در کنار اکثریت مذهبی که زرتشتی‌ها بودند، اقلیت‌های مذهبی مثل یهودی‌ها و مسیحی‌ها و مانوی‌ها وجود داشتند. در نبردهای مسلمین در ایران، این اقلیت‌ها با مسلمین همراه و همدست بودند، چرا؟ به این دلیل که آنها از دست مذهب حاکم، فوق‌العاده رنج می‌بردند و دریافته بودند که اگر اسلام حاکم بشود، با اینکه باز هم به صورت اقلیتی باقی خواهند ماند، ولی بودن در زیر لوای اسلام به مراتب بهتر از باقی ماندن در زیر لوای دین دیگری است.

تاریخ نشان می‌دهد که اقلیت‌های مذهبی در ایران ساسانی، مخصوصاً یهودی‌ها1 وقتی که مسلمین آمدند، به آنها کمک‌های فراوانی کردند. در مصر هم وضع بدین منوال بود. در آنجا مسیحیان در اکثریت بودند و یهودی‌ها از دست مسیحی‌ها، هیچ‌گونه آزادی نداشتند، با آمدن مسلمانان، یهودیان به کمک مسلمین شتافتند. پس این اقلیت‌ها در پیروزی مسلمین نقش داشتند؛ ولی این مقدار نقش داشتن سبب نمی‌شود که بگوییم نهضت صدر اسلام نهضت مشترک یهودی ـ اسلامی بوده است؛ زیرا روح نهضت را اسلام تشکیل می‌داد. در نهضت فعلی ما هم وضع به همین منوال است. در این نهضت هم اقلیت‌های غیرمسلمان، اعم از اقلیت‌های مذهبی و اقلیت‌های سیاسی، شرکت داشتند؛

اما آنها به دلیل اینکه اقلیتشان ناچیز بود، قهراً نقش عمده و تعیین‌کننده‌ای نداشتند.

مساله مهمی که در این میان قابل توجه است و به قسمت دوم این پرسش مربوط می‌گردد، بررسی نقش پاره‌ای اقلیت‌ها، به خصوص اقلیت‌های ماتریالیست است. تردیدی نیست که از میان این گروه‌ها نیز افرادی کشته شده‌اند و علی‌القاعده بسیاری از آنها هم صداقت داشته‌اند. در اینجا کاری به درصد این کشته شدگان3 و تعداد آنها ندارم؛ اما توجه به این نکته اهمیت دارد که هرگاه یک جوان مسلمان شهید می‌گردید، موج عظیمی در جامعه اسلامی ایجاد می‌کرد، حال آنکه وقتی یک کمونیست کشته می‌شد، این نگرانی ایجاد می‌شد که نکند ما به طرف کمونیست شدن پیش برویم! یعنی کشته شدن این افراد، عامل حرکت که نبود هیچ، تا حدی هم عامل توقف به حساب می‌آمد.

ادامه دارد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS