23 فروردین 1395, 9:4
ماييم و يك زبان و دنياي حرف؛ گاهي سخن به تعريف و تمجيد از كسي ميگشايیم، گاهي عبادت ميكنيم، گاهي غيبت ميكنيم و گاهي تهمت ميزنيم، اين زبان عضوي كوچك از بدن ماست كه تاثيرات زيادي در سرنوشت دنيوي و اخروي ما دارد. از آنجايي كه نميدانيم آنچه بر زبان ميآوريم چه اثري دارد بهتر است كه مدام زبانمان را كنترل كنيم كه بيهوده نچرخد. كنترل نكردن زبان پيامدهاي بسيار مخربي در زندگي دارد كه در پارهاي موارد، جبران آنها امكانپذير نخواهد بود. در روابط خانوادگي شاهديم كه اين زبان و كنترل نكردنش چه پيوندهاي عاطفي عميقي را از هم گسسته است، والدين را از فرزندانشان جدا كرده و همسران را از هم متنفر ساخته است. چه دوستيهاي عميقي كه توسط آن به دشمني تبديل شده است و چه بدبختيها كه به بار نياورده است. از همين رو در روايات ما بسيار به كنترل زبان سفارش شده است و از آفات زبان بر حذرمان ميدارند. آفات زبان بسيار زياد هستند و توضيح هر كدام مبحثي جدا ميطلبد، در اين مجال سعي ميكنيم به آفتي بپردازيم كه بسيار گزنده و تلخ است، و چون نيش مار تا عمق جان يك شخص فرو ميرود و دل آزرده و غمگين رهايش ميكند. صحبت از زخم زبان زدن است. عادت زشتي كه خيليها دارند كه با كنايه و اشاره نقطه ضعفهاي طرف مقابل را به رخ او ميكشند. آنچه ما در روايات نوراني اهل بيت عليهم السلام مشاهده ميكنيم از جمله سفارشهايي كه شده در رابطه با يك زندگي مسالمتآميز و در كنار هم زيستن اين است كه از هر نوع پرخاش، زخم زبان زدن، هر نوع تعبيراتي كه در شأن يك انسان نيست، پرهيز شده است. انسان گل سر سبد عالم هستي و داراي ويژگيهاي ممتازي است كه اين ويژگيها تا جايي وجود دارد كه زبان خوش كاربرد دارد. قاعدتا نبايد نيازي باشد انسان متوسل شود براي پيشبرد اهداف نفساني خودش به طعنه زدن، زخم زبان زدن به ديگران؛ چون به قول آن شاعر گفت كه: «جراحات السّنان لها التيام و لا يلتام ما جرح اللّسان»؛ جراحتهايي كه از طريق شمشير و نيزه و امثال ذلك بر بدن انسان آشكار ميشود اينها التيام پيدا ميكند بالاخره زخم است و مرحم و دارو ميگذارند و گذر زمان التيام بخش اين زخمهاست.
امام باقرعليه السلام درباره اين گفته خداوند كه «با مردم به زبان خوش سخن بگوييد» فرمود: بهترين سخنى كه دوست داريد مردم به شما بگويند، به آنها بگوييد، چرا كه خداوند، لعنتكننده، دشنامدهنده، زخم زبان زن بر مومنان، زشت گفتار، بد زبان و گداى سمج را دشمن مى دارد. (امالى صدوق، ص 326)
امام حسين عليه السلام: زبان آدميزاد، هر روز به اعضاى او نزديك مى شود و مى گويد: چگونه ايد؟ آنها مى گويند: اگر تو ما را به خودمان واگذارى، خوب هستيم و مى گويند: از خدا بترس و كارى به ما نداشته باش: و او را سوگند مى دهند و مى گويند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى يابيم و به واسطه تو، مجازات مى شويم. (بحارالأنوار، ج71، ص278، ح14) در مهارتهاي ارتباطي وقتي شخصي ميداند كه چگونه صحبت كند، از زخم زبان استفاده نميكند و پيامدهاي گفتار خود را در نظر ميگيرد. انسانهاي عصبي كه آستانه تحمل كمتري دارند، عموما متهم به اين مساله هستند كه زخم و نيش زبان بيشتري دارند.
جوابهاي سربالا و سرزنشآميز دليل بر پرعقده بودن و عصبيت پاسخدهنده است و ناشي از آن است كه وي شيوه برقراري ارتباط را نميداند. واكنشهاي كلامي كه با تعمق و منطقي و بدون حب و بغض باشد. قطعا ارتباط بهتري را رقم ميزند و موجب پايداري زندگي ميشود.
امام باقر عليه السلام: إِنّ هذا اللِّسان مِفتاحُ كُلِّ خيرٍ و شرٍّ فينبغى لِلمُومِنِ أن يختِم على لِسانِهِ كما يختِمُ على ذهبِهِ و فِضّتِهِ؛ براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مومن بر زبان خود مهر زند، همانگونه كه بر (كيسه) طلا و نقره خود مُهر مى زند. (تحفالعقول، ص 298)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان