فرجام خواهی،شکایت، دادگاه تجدید نظر، دادستان كل كشور
نویسنده : خسرو بهمن یار
فرجام یکی از طرق شکایت از حکم است و چون مرجع آن دادگاه عالیتری است که صادر کننده حکم نبوده از این رو عدولی نیست. تصحیحی نیز نمیباشد برای اینکه دیوان کشور رسیدگی را تجدید نمیکند و وارد در ماهیت نمیشود و حکم مجددی نمیدهد که جانشین حکم دادگاه بشود.
چرا که حاصل کار دیوان عالی کشور فقط نقض یا ابرام حکمی است که برای دعوا صادر شده است، بدین معنی که در حکم نظر کرده و مشخص میکند که رأی دادگاه مطابق قانون صادر شده یا خیر.
احکام قابل فرجام:
1-آراء دادگاه تجدید نظر
2-آراء دادگاههای بدوی؛ جز آنچه به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته مگر در موارد زیر:
الف) احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نَسَب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت و احکامی که خواستۀ آن بیش از 20 میلیون ریال باشد.
ب) قرارهای ابطال و رد دادخواست، قرار سقوط دعوا، قرار عدم اهلیت یکی از طرفین. مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد.
آرای غیر قابل فرجام:
1-احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
2-احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
3-احکام مستند به سوگند قاطع دعوا.
4- احکامی که طرفین حق فرجامخواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.
5- احکام مربوط به فرعیات دعوائی که قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
6-احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجامخواهی است.
مهلت فرجام خواهی
این مدت برای افراد مقیم ایران 20 روز برای افراد مقیم خارج دو ماه میباشد. در صورتی که محکوم علیه متعدد باشند و حتی فقط یک نفرشان ساکن خارج باشد برای همه 2 ماه مهلت فرجامخواهی وجود دارد.
ابتدای مهلت فرجام خواهی:
1- برای آرای دادگاه تجدیدنظر استان از روز ابلاغ رأی.
2- برای آرای قابل تجدید نظر دادگاه بدوی که نسبت به آن تجدید نظر خواهی نشده از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر.
انواع فرجام خواهی:
1-بیواسطه:
الف) فرجامخواهی اصلی (فرجامخواه)
ب) فرجامخواهی تبعی(فرجامخوانده)
بدین معنی که محکوم له به برخی از قسمتهای حکم دادگاه بدوی اعتراض دارد ولی به منظور صلح طلبی یا جلوگیری از اطاله دادرسی و .... از درخواست فرجام خودداری میکند ولی طرف او از حکم صادره درخواست رسیدگی فرجامی کرده، لذا او هم از قسمتهای مورد نظر درخواست رسیدگی فرجامی میکند.
2-فرجامخواهی باواسطه:
درخواست فرجام از دادستان کل کشور است که شرایط زیر را میطلبد:
الف)در مهلت مقرر فرجام خواهی نشده باشد.
ب)ذینفع مدعی خلاف شرع یا قانونی بودن رأی قابل فرجام باشد.
ج)درخواست فرجام مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینهدادرسی فرجامی است.
د)مهلت این کار، یک ماه از تاریخ انقضای مهلت فرجامخواهی یا قطعی شدن قرار رد دادخواست فرجامی یا ابلاغ رأی دیوان عالی در خصوص تأیید قرار رد دادخواست فرجامی است.
موارد نقض حکم یا قرار در دیوان عالی:
1-عدم صلاحیت ذاتی دادگاه
2- عدم صلاحیت محلی به شرطی که به آن ایراد شده باشد.
3-عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا به شرطی که به آن ایراد شده باشد.
4- آرای مغایر با یکدیگر، بدون سبب قانونی
5- در صورت نقص تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین.
6- ثبوت عدم صحت مدارکی که مبنای رأی بوده است.
7-اگر دعوا ناشی از قرارداد بوده و مفاد سند یا قانون مربوط به آن قرارداد معنای دیگری غیر از معنای مورد نظر دادگاه صادر کننده رأی داشته باشد.
تکلیف دیوان پس از نقض رأی:
1- اگر نقض به علت نقص تحقیقات باشد جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده رأی ارجاع میشود.
2-اگر نقض به علت عدم صلاحیت باشد، پرونده به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع میگردد.
3-در صورت مغایر بودن دو رأی در یک موضوع، رأی موخر نقض وبلا ارجاع میماند. (م 376).