دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرصت های بی نظیر برای تهذیب نفس

آنچه در پی می‌آید سخنرانی استاد میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در جمع فعالان فرهنگی است که پیرامون ضرورت بهره گیری فراوان از ایام خاص به ویژه در ماههای رجب، شعبان و رمضان به عنوان فرصتهای بی نظیر برای تهذیب و خودسازی نیز توجه به دعا و قرآن در این فرصتها ایراد شده است.
فرصت های بی نظیر برای تهذیب نفس
فرصت های بی نظیر برای تهذیب نفس
نویسنده: سیدمحمد مهدی میرباقری

آنچه در پی می‌آید سخنرانی استاد میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در جمع فعالان فرهنگی است که پیرامون ضرورت بهره گیری فراوان از ایام خاص به ویژه در ماههای رجب، شعبان و رمضان به عنوان فرصتهای بی نظیر برای تهذیب و خودسازی نیز توجه به دعا و قرآن در این فرصتها ایراد شده است.

ضرورت خودسازی بیشتر برای عالمان

اصلاح نفس و خودسازی از اموری است که پرداختن به آن برای همه مومنین ضروری است. ضرورت پرداختن به اصلاح نفس و خودسازی برای کسانی که به کارهای مهم اشتغال دارند بیش از سایرین است؛ چرا که نیاز چنین کسانی به استعانت از خدای متعال و توکل بر او بیشتر است؛ از سوی دیگر، دشمنی شیطان با آنها نیز شدیدتر است؛ شیطان با هیچ کس به اندازه یک عالم ربانی که حصن اسلام است، دشمن نمی کند و برای هیچ چیزی به اندازه انسانی که اهل علم و عمل الهی باشد، توان و نیرو صرف نمی کند. شیطان شش هزار سال عبادت خود را برای عداوت با اولیاء خدا به آتش کشیده است؛ بنابراین متناسب با دشمنی دیرینه شیطان، کسانی که می‌خواهند عالم الهی و عارف به زمان شده و گرهی از کار فرهنگی جامعه باز کنند، باید در امر خودسازی خود کوشا باشند.

اکنون که دشمنان اسلام به تهاجم فرهنگی روی آورده و برای گسترش و تثبیت فرهنگ مادی در همه ابعاد زندگی بشر برنامه ریزی کرده اند، عده ای باید خود را وقف مقابله با این تهاجم کنند و از دوستان اهل بیت(ع) پشتیبانی و دستگیری نمایند. بی شک کسانی که در این وادی قدم می‌گذارند با شیاطینی مواجه خواهند شد که موکل گمراهی آنها شده و به تناسب بالابودن اهمیت کار آنها قوی ترند بنابراین حاملان ماموریت‌های بزرگ، بیش از همه نیاز به تهذیب نفس دارند تا بتوانند با شیطان قدرتمند مربوط به خودشان مقابله کنند.

تحصیل علم و تهذیب نفس

تهذیب نفس و تحصیل علم هرگز نباید مزاحم یک دیگر تصور شوند. این دو در حقیقت موید و معاضد یکدیگرند. یکی از دام‌های شیطان این است که به بهانه تحصیل تقوا، مانع تحصیل علم و به بهانه تحصیل علم، مانع تحصیل تقوا می‌شود؛ این در حالی است که بزرگان عرصه علم و عمل، هر دو جنبه را با هم و به حد کمال داشته‌اند.

در این خصوص حضرت آیت الله بهجت(رض) می‌فرمودند: استاد ما مرحوم محقق اصفهانی، پیوسته تسبیح دستشان بود و ذکر می‌گفتند: از ایشان پرسیدند: شما چه می‌گویید؟ فرمودند: خواندن روزی هزار مرتبه سوره قدر خوب است. این در حالی است که حاشیه ایشان بر مکاسب و کفایه به عنوان محصول یک عمر تلاش علمی یک شخص قابل توجه و کافی است. مرحوم آقای کشمیری نیز که از شاگردان ایشان بودند، می‌فرمودند: مرحوم محقق اصفهانی در حرم حضرت امیر(ع)، هزار مرتبه سوره قدر را ایستاده می‌خواندند و بعد محاسنشان را دست گرفته و خطاب به حضرت عرض می‌کردند: «گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم خواجه مگر بنده سیاه ندارد»

بنابراین تحصیل علم و تحصیل تقوا قابل جمع و هر دو مکمل یکدیگر هستند؛ و شرط توفیق در این دو، مراقبه است

«قم اللیل الا قلیلا نصفه او انقص منه قلیلا او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا(مزمل/3)... ان لک فی النهار سبحاً طویلا» (همان 7)

برخی آیه شریفه فوق را اینگونه معنا کرده‌اند که توفیق انسان در ماموریت‌های روز، انس و خلوت شبانه با خداست؛ اگر کسی در انس و مناجات با خدا شب خوبی نداشته باشد، روز خوبی هم نخواهد داشت؛ کسی که نماز خود را اصلاح نمی‌کند، نمی‌تواند سایر امور زندگی خود را اصلاح کند، در روایات معصومین(ع) آمده است کسی که به نماز اهمیت ندهد، (که البته این اهمیت دادن، مراتبی دارد)، هم در دنیا، هم در هنگام مرگ و هم در قیامت، دچار آفاتی می‌شود. سپس می‌فرمایند: یکی از آفات دنیایی آن رفتن برکت از عمر است. عمر چنین انسانی نه برکت معنوی دارد و نه برکت ظاهری. عمر کسی با برکت است که مانند مرحوم مجلسی تا چندین قرن، فرهنگ عمومی جامعه تشیع بر محور آثارش شکل می‌گیرد و یا مانند حضرت امام خمینی(رض) با انقلاب خود خداپرستی و معنویت را در جهان زنده می‌کند. در مقابل هم کسانی هستند که با وجود تلاش علمی زیاد و تالیف کتاب هیچ اثری از آنها باقی نمانده و یا آثارشان مورد توجه و مرجع قرار نمی‌گیرد.

برکتی که خدای متعال به بندگان خود عنایت می‌کند به دلیل خودسازی‌ها و مراقبه‌هاست؛ بنابراین هر انسانی نیازمند فرصتی است تا بین خود و خدای متعال خلوت انسی داشته باشد؛ این خلوت در ابتدا از یک فرصت حداقلی آغاز می‌شود که اگر خلوت خوبی باشد، تمام شبانه روز انسان را فراگرفته و به خلوتی دائمی تبدیل می‌شود. در احوال مرحوم آقای قاضی نقل شده است که پدرشان به ایشان توصیه کرده بودند: در شبانه روز یک ساعت را برای خودتان بگذارید؛ چون اشتغالات دنیا انسان را با خود می‌برد و این یک ساعت همه 24ساعت را پر خواهد کرد. در احوالات یکی از شاگردان میرزای شیرازی آمده است که وقتی برای عهده داری امور اجتماعی مردم تبریز عازم بود از میرزای شیرازی بزرگ (صاحب فتوای تنباکو) یک توصیه خواست؛ میرزای شیرازی فرموده بودند: در آنجا که سرتان شلوغ می‌شود؛ در شبانه روز ساعتی را برای محاسبه و مراقبه خود بگذارید. ایشان بعدها فرموده بود: که آن یک ساعت مراقبه، تمام شبانه روز من را پر کرد.

دلیل قرار دادن فرصتی معین برای انس با خدای متعال این است که این انس، مبدا محبت و نورانیت قلب می‌شود.

خودسازی، توفیق و برنامه ریزی

البته پرداختن به این امر هم بدون برنامه ریزی، دقت و توجه امکان پذیر نیست. مراقبه و خودسازی بدون برنامه ریزی و خودبه خود تحقق نمی یابد؛ توفیق من الله در جای خود وجود دارد، اما از این سو نیز تلاش، محاسبه، مراقبه و جدیت لازم است؛ خلاصه اینکه این امر با مسامحه پیش نمی‌رود، حتی برای یک سفر زیارتی هم باید برنامه ریزی داشت؛ اگر زائر از ابتدا سست باشد بی تردید تا پایان سفر نیز سست خواهد بود.

«رجب، شعبان و رمضان» فرصتی برای تهذیب

بعضی از فرصت‌ها برای تهذیب و اصلاح نفس، ممتاز هستند بزرگان در سه ماه رجب، شعبان و رمضان به شکل ویژه با خداوند خلوت داشتند. حضرت امام(ره) در ماه رمضان حتی در دوره رهبری، دیدارهای عمومی خود را تعطیل می‌کردند و ده نوبت قرآن را ختم می‌کردند. پاسداری که ده سال محافظ ایشان بود می‌گوید: حضرت امام(ره) در شبانه روز دوازده نوبت تلاوت قرآن داشتند و توصیه می‌کردند: ابتدا نمازتان را اصلاح کنید و بعد با قرآن مانوس شوید و تلاوت قرآن داشته باشید.

بعضی ایام، ایام مخصوص هستند؛ مانند ماه‌های رجب و شعبان و ویژه ماه رمضان که ماه ضیافت الله و کرامت الله است. در این ماه، درهای بهشت باز و درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیرند؛ این به آن معناست که در ملکوت عالم، اتفاقات مهمی می‌افتد، این ماه، یک ماه عادی نیست؛ در ملکوت این ماه درهای فیض و رحمت الهی باز و درهای عقاب بسته است؛ اگر کسی بخواهد وارد جهنم شود باید تلاش کند تا قفل‌ها را باز کند و اگر بخواهد وارد بهشت شود، راه هموار است و درها باز. بعضی از بزرگان از عید فطر تلاش می‌کردند تا در سال بعد، ماه رمضان و شب قدری بهتر و شایسته‌تری داشته باشند و برای رسیدن به این مقصود، مراقبه‌های کاملی انجام می‌دادند. در این بین برای فرصت‌های از دست رفته جز استغفار و التجاء به خدای متعال برای جبران گذشته هیچ چاره‌ای نیست. امام سجاد(ع) در دعای وداع ماه رمضان، فضیلت‌های از دسته رفته ماه رمضان را می‌شمارند:

«اللهم لک الحمد اقراراً بالاسائه و اعترافاً بالاضاعه»؛

خدایا کار تو ستودنی است؛ نعمت را تو دادی؛ آنهایی که رسیدند با همین نعمت‌ها رسیدند؛ عیب از تو نیست؛ ما بد عمل کردیم که نتوانستیم به نتیجه برسیم؛ ما نعمت را تضییع کردیم. این اقرار و اعتراف باید با ندامت‌های داخلی پیوند خورده و زبان، صادقانه عذرخواهی کند؛ انسان باید به دلیل این اتلاف وقت‌ها و تضییع نعمت‌ها اعتذار حقیقی داشته باشد. انسان اگر به چنین نقطه ای برسد، درهای فضل الهی به روی او گشوده خواهد شد.

اگر خدا بخواهد با عدل خود رفتار و قضاوت کند هرگز هیچ کس نمی‌تواند به مقصد برسد؛ محاسبه یک ترک اولی کافی است که خدای متعال آدم را از بهشت بیرون کند و تا قیامت او و نسلش را در دنیا گرفتار نماید؛ بنابراین تنها راهی که باقی می‌ماند، فضل خدای متعال است. کسانی که فضل الهی را مشاهده می‌کنند، به امید و رجاء می‌رسند و سپس با این سرمایه خدادادی به مقصد دست می‌یابند. در حقیقت، سرمایه انسان برای سلوک، رجاء به خدای متعال و توکل به او است که آن هم با مشاهده فضل خدا واقع می‌شود. در حدیثی از معصوم(ع) آمده است که اگر انسان مشاهده فضل کند در او امید پیدا می‌شود؛ تا هنگامی که فضل الهی شهود نشود، امید پدید نمی آید. البته مشاهده فضل نیز مقدماتی می‌طلبد که به آن اشاره شد.

استغفار و جبران فرصت‌های از دست رفته

به هر حال عده ای که از فرصت‌ها استفاده کردند، باید شاکر باشند؛ آنها هم که فرصت را از دست دادند باید در فرصت‌های بعدی به حمد و اقرار و استغفار مشغول شوند تا درهای فضل الهی به روی آنها گشوده و با فضل خدای متعال همه آنها جبران شود. کسی که فرصت را از دست داده مانند کسی است که می‌خواهد در شب امتحان، دروس یک سال را با هم بخواند. این کار در ظاهر شدنی نیست مگر آنکه محاسبه دیگری پیش آید.

اگر محاسبه دیگری پیش آمد ممکن است آنچه در ظاهر محصول یک سال تلاش است، در یک لحظه به دست آید. در احوالات یکی از علما است که می‌گوید زمانی در نجف نوعی بیماری فراگیر شد؛ همه ساکنین نجف مهاجرت کردند و فقط من و یک نفر دیگر ماندیم. تا اینکه روزی به آقایی بزرگوار برخورد کردم که تا آن زمان در نجف ایشان را ندیده بودم؛ ایشان به من فرمود: خدای متعال به دلیل این کار، علم توحید را به شما عنایت می‌کند. ایشان می‌گوید: در خواب دیدم دو ملک با الواحی در دست از آسمان پایین آمدند؛ یکی از این دو ملک به دیگری گفت: ما ماموریم این الواح را به این آقا نشان دهیم. سپس ایشان می‌گوید: آن لوح را به من نشان دادند؛ وقتی از خواب بیدار شدم به قدری از معارف توحید به من عنایت شده بود که اگر هزار سال تحصیل علم می‌کردم این قدر از معارف را به دست نمی‌آوردم!

پس، اینکه خدای متعال فرصت‌هایی را گذاشته است که انسان جبران کند و آنچه را که آرام آرام از دست رفته، تدارک کند، امکان پذیر است؛ البته این عنایت، مخصوص کسانی است که به مقام مشاهده فضل می‌رسند. فضل الهی اگر شامل حال کسی شد، اندازه و حساب ندارد. «یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر». کسانی که در گذشته کوتاهی کرده‌اند می‌توانند با حمد خداوند، اقرار و اعتراف به گناه و اظهار و ابراز ندامت و اعتذار صادقانه، به مشاهده فضل الهی رسیده و به واسطه فضل خداوند، جبران همه فرصت‌های از دست رفته را درخواست کنند.

در حدیثی معروف، اباصلت از وجود مبارک حضرت ثامن الحجج(ع) چنین نقل می‌کند: آخرین جمعه ماه شعبان در محضر حضرت بودم؛ ایشان فرمودند: فرصت‌ها گذشته و این آخرین جمعه ماه شعبان است؛ حضرت دستوراتی دادند که انجام دهم. سپس فرمودند: کوتاهی‌هایی که در طول این ماه شده را جبران کن. حضرت چند دستور به ایشان دادند که یکی از آنها کثرت در استغفار است؛ استغفار خود را زیاد کنید؛ تلاوت قرآن و دعا را زیاد کنید، تا پاک و مطهر وارد ماه بعد شوید.

گاهی همه ریاضت‌های انسان به خاطر یک گناه به نتیجه نمی‌رسد؛ در نهایت هم تا هنگامی که آن گناه صاف نشود، انسان به نتیجه نمی‌رسد؛ برطرف کردن گناه نیز نیازمند توبه و توجه است. حضرت همچنین فرمودند: اگر امانتی از مردم به عهده دارید به صاحبش برگردانید. انسان باید به انواع امانات و دیونی که بر عهده دارد توجه کند؛ گاهی یکی از آنها، مانع بهره مندی [از فیوضات الهی] می‌شود؛ حضرت در ادامه فرمودند: بر ترک و رهایی از گناهانی که مرتکب شده اید، مصمم باشید. البته هر کسی باید متناسب با احوال خود عمل کند؛ ممکن است کسی گناه کبیره مرتکب شده باشد و دیگری اهل مکروه هم نباشد؛ اما بی تردید همه در درگاه خدای متعال، مذنب هستند. سپس فرمودند: برای ترک گناهان تصمیم بگیرید و سعی کنید به خوف الهی روی آورید؛ ترس از خدای متعال را در خود ایجاد کنید و به او توکل داشته باشید که این وادی بدون توکل پیمودنی نیست.

ضرورت خواندن ادعیه و قرآن

در نهایت باید به دو نکته توجه داشت: یکی خواندن ادعیه و دیگری تلاوت قرآن است. خداوند درباره قرآن می‌فرماید:

«لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیه الله»؛ (حشر/12)

اگر خدای متعال یک تجلی از این قرآن را بر قلب انسان وارد کند اگر کوه هم باشد متلاشی و خاشع می‌شود؛ خشوع قلبی با تجلیات قرآن واقع می‌شود. به تعبیر قرآن، تجلی عظمت الهی در قرآن قابل مشاهده است. حضرت آیت الله بهجت (رض) فرموده بودند: اگر چنین کتابی (قرآن) در چین هم بود و ما وصفش را می‌شنیدیم باید آن را پیدا می‌کردیم و با آن مانوس می‌شدیم؛ حال که این کتاب در اختیار ماست، باید استفاده کنیم.

کثرت تلاوت این کتاب، با ادب حضور و به خصوص در خلوت، بسیار موثر است؛ از امام سجاد(ع) ادعیه لطیفی مانند مناجات شعبانیه و صلوات شعبانیه نقل شده که معارف بلندی است؛ تداوم در خواندن این صلوات و مناجات حتی در غیر ماه شعبان هم آثار عجیبی دارد. حقیقت این دعا مانند حقیقت قرآن است.

حقیقت قرآن در منزلت بالایی است که قلب بشر ظرف دریافت تجلیات آن نیست، حقیقت این دعا، حالی است که تنها بین امام(ع) و خدای متعال است؛ حالی که در دسترس و قابل دریافت برای بشر نیست؛ امام(ع) این حال را تنزل داده و آن را قابل دریافت و درک کرده اند. دعا در حقیقت حال استکانت، تضرع، بندگی، فقر، افتقار، احساس نیاز و تمام حالات بین امام(ع) و خدای متعال است؛ اگر امام(ع) این حال را در عالم تنزل نمی‌دادند دست کسی به حقیقت آن نمی‌رسید. از کارهای امام سجاد(ع) که در صحیفه سجادیه ظهور دارد، تنزل آن حقایق در عالم است. حضرت از طریق این ادعیه عالم را وارد فضای درک آن حقایق کرده‌اند. همچنان که اگر حقایق قرآن، نازل نمی‌شد همیشه در پرده حجاب باقی بود اما نبی اکرم(ص) واسطه تنزل حقیقت قرآن به عالم انسانی شدند؛ به همین ترتیب، حقیقت دعا نیز به واسطه حال امام سجاد(ع) در عالم انسانی تنزل یافته است. دعا از خزاین غیب الهی که در محضر خدای متعال است از نیازها و ظرفیت‌های انسان، از ضعف‌ها و عقوبت‌هایی که در انتظار انسان است و از جمال و جلال الهی و افتقار انسان به این جلال و جمال الهی سخن می‌گوید.

اگر معصوم(ع) آن تلقی خود از خدای متعال، افتقار خویش، سختی راه و مراحل سلوک و مانند آن را، به عالم انسانی تنزل نمی‌دانند، هیچ گاه باب دعا به روی بشریت گشوده نمی‌شد و کسی نمی‌توانست با خدای متعال مناجات کند، بی تردید مناجات با حضرت حق به واسطه معصوم(ع) واقع شده و تنزل یافته است. حقیقت حال مناجات مومن نیز، تنزل حال معصوم(ع) در او و تجلی آن حقیقت در قلب اوست.

مقاله

نویسنده سیدمحمد مهدی میرباقری

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS