24 آبان 1393, 14:2
تعارض قوانین، تابعیت، تحصیل تابعیت، ترك تابعیت، تبعه، اصول تابعیت.
تابعیت و مقررات مربوط به آن از موضوعات بسیار مهم حقوق بینالملل خصوصی است. زیرا همانگونه که در تعریف حقوق بینالملل خصوصی آمده است: حقوق بینالملل خصوصی مجموعه قواعد و مقرراتی است که برای تنظیم روابط بین اتباع دولتهای مختلف (که دارای تابعیتهای مختلف هستند) وضع گردیده است. البته اختلاف و تعارض قوانین، که از دیگر مبحث عمده این رشته از حقوق است؛ از اختلاف تابعیت اشخاص که موضوع حقوق بینالملل خصوصی هستند، ناشی میگردد.
امّا این که تابعیت چیست و حدود آن تا چه حّد است و تحصیل و ترک تابعیت مستلزم چه قواعد و قوانینی است، هنوز مورد اختلاف کشورهای مختلف است و هر کشوری از نقطه نظر مصالح و منافع خود قوانین و مقررات خاصی برای تابعیت وضع کرده است. ولی در این شکی نیست که موضع کشورها نسبت به تابعیت و موضوع آن، این است که هر دولتی خودش تعیین کند چه کسانی تبعه و متعلق به این دولت هستند و چه کسانی بیگانهاند.
اما در مورد مفهوم حقوقی تابعیت، تقریباً همه علمای حقوق بینالملل خصوصی معتقدند که تابعیت عبارت است از: یک رابطه سیاسی، حقوقی و معنوی که فردی را به دولتی معین، مرتبط میسازد و آن فرد جزء عناصر اساسی و دائمی دولت مزبور میگردد.
بنابراین اوّلاً تابعیت یک رابطه سیاسی است؛ زیرا از حاکمیت دولت ناشی میشود. این دولت است که تعیین میکند چه افرادی تبعه او هستند، و یا برای کسب تابعیت آن کشور چه شرایطی لازم است. به همین جهت اغلب کشورها مانند ایالات متحده آمریکا اصول مهم تابعیت را ضمن قانون اساسی خود آوردهاند.
ثانیاً تابعیت یک رابطه حقوقی است؛ زیرا دارای اثرات حقوقی در حقوق داخلی و حقوق بینالملل است. در حقوق داخلی، یک تبعه دارای حقوق سیاسی مانند حق انتخاب شدن و انتخاب کردن است. و از طرف دیگر، از کلیه حقوق وضع شده توسط قوانین مدنی، تجاری و غیره برخوردار است. به علاوه در نظام بینالملل، تبعه یک کشور از حمایت سیاسی دولت خود در خارج و همچنین از حمایت کلیه قواعد و قوانینی که بین دولت خود و دول دیگر منعقد شده، مانند معاهدات و عهدنامهها، برخوردار میگردد.
ثالثاً تابعیت یک رابطه معنوی است؛ زیرا اتباع کشور را از نظر اهداف، عادات و رسوم مشترکی که دارند به کشورشان پیوند میدهد و مربوط به مکان و زمان مشخصی نیست. یک ایرانی در هر زمان و مکانی که باشد، ایرانی است و باز هم تبعه ایران است و نفس زمان و یا تغییر مکان سکونت و یا اقامتگاه وی در این رابطه معنوی که وی با دولت متبوعش دارد، تغییری حاصل نمینماید.
رابعاً بحث تابعیت با مسأله وضع بیگانگان که خود مبحث مهمی از حقوق بینالملل خصوصی است ارتباط مستقیم دارند؛ زیرا برای تعیین وضع حقوقی بیگانگان در قدم اول باید تابعیت آنها مشخص گردد. با توجه به چهار نکته فوقالذکر و دلایل دیگر، مبحث تابعیت با کلیه مسائل حقوق بینالملل خصوصی ارتباط نزدیک و مستقیم دارد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان