ترور، قتل، دهشت افگني، كنوانسيون، حقوق بشردوستانه و مبارزه
نویسنده : محمد علي ابراهيمي
ترور terror [1] در لغت ترس زیاد، هراس، خوف و وحشت را گویند.[2] این کلمه در زبان فرانسه به معنای هراس و هراسافگنی است.
در برخ موارد ترور به معنای دست زدن به اعمال خشونت آمیز مثل قتل، بمبگذاری، تخریب برای یک هدف همچون ترس انگیزی در دل ساکنان یک منطقه است که تا از آنجا بروند یا به زیر سلطه در آمده و به خدمت گرفته شوند.[3]
در برخ منابع آمده که تروریسم اصطلاحی است که بر سر تعریف آن توافقی میان حکومتها یا تحلیلگران دانشگاهی وجود ندارد، اما تقریباً به شیوههای گوناگون به تعبیری منفی به کار میرود؛ تا غالباً اقدامات گروههای فرا دولتی خود ساخته با انگیزه سیاسی علیه جان افراد را توصیف کند.[4]
از نظر حقوق بشردوستانه ترور یک اقدام جنگی نامشروع است. زیرا این کلمه متضمن یک عنصر نیرنگ آمیز میباشد و کشتن یا زخمی کردن یکی از افراد دشمن با توسل بهنیرنگ، یا توسط افرادی که سرباز دشمن محسوب نمیشوند، یا اعمالی که با عدم اعطای امان همراه باشد، ممنوع است.[5]
نیرنگ شامل اعمالی است که بهموجب آن اعتماد طرف بهگونهای جلب گردد که وی باور کند حق دارد از حمایتهای موضوع حقوق مخاصمات مسلحانه بهرهمند شود یا آنکه موظف است چنین حمایتهایی را اعطا نماید، با این انگیزه که قصد خیانت بر این اعتماد را داشته باشد.[6] یا نیتش این باشد که بهاین اعتماد خیانت شود.
از نظر حقوق بشر دوستانه بینالملل قتل یا مجروح کردن افراد، یا بهاسارت در آوردن آنان بهروش استفاده از نیرنگ ممنوع است[7] خدعههای که ممکن است در این موضوع مورد استفاده قرار گیرد عبارت از موارد زیر است:
1. وانمود کردن قصد مذاکرده تحت پرچم صلح.
2. وانمود کردن بر این که فرد مجروح یا کشته شده است.
3. فرد نیرنگباز خود را بهعنوان یک غیر نظامی قالب نماید.
4. یا ممکن است خود را در زمره افراد سازمان ملل متحد جابزند.
5. ممکن است با استفاده از آرم صلیب سرخ یا هلال احمر خود را تحت حمایت جلوه دهد.
6. یا اقدام بهاغوای دشمن نماید، تا وی خود را نشان دهد، و از این طریق وی را کشته یا اسیر کند. [8]
زیرا از نظر حقوق بشردوستانه بینالملل هیچ کسی حق ندارد از پرچم، علایم، نشانهای نظامی، یونیفرم طرفهای مخاصمه استفاده کرده و برای انجام حملات، محافظت از عملیات نظامی یا جلوگیری از حملات دشمن بهاین ترفندها متوسل گردد.[9]
براساس جمله دوم بند 1 ماده 33 کنوانسیون چهارم ژنو، هر عملی که هدف آن «ارعاب یا ترساندن» غیر نظامیان باشد ممنوع است. این اقدامات پیش از آن مشمول ممنوعیت کلی مندرج در ماده 27 هستند. ارعاب یا ترساندن در صورتی که حتی بهقصد ممانعت از مداخله جمعیت غیر نظامی در مخاصمات یا حتی در اعمال غیرقانونی باشد، نیز ممنوع است. زیرا این کنوانسیون اقدامات ارعاب آمیز تروریسم را صراحتا منع میکند.[10]
مقامات یا نیروهای مسلح باید بر اساس کرامت انسانی و قواعد حقوقی تدابیر دیگر اتخاذ کنند تا امنیت عمومی تضمین شود. اعمال ترهیبی و وحشتزا همواره کل جمعیت غیر نظامی را بدون هیچگونه تفکیک بین متخلفان بالقوه و شهروندان صلح جو بهطور یکسان تحت تأثیر قرار میدهد.[11]
جمله دوم بند دوم ماده 51 پروتکل الحاقی اول چنین قانونگذاری میکند: »اقدامات یا تهدیدهای خشونتبار که هدف اولیه آن گسترش رعب و وحشت بین جمعیت غیر نظامی باشد ممنوع است» این مقرره استفاده از ارعاب را بهعنوان اسلحهای که عامدا علیه جمعیت غیر نظامی بهکار برود ممنوع میکند. باید خاطر نشان شود که همه انواع ارعاب جمعیت غیر نظامی در حقوق بینالملل ممنوع نیست. عملیات نظامی علیه اهداف نظامی که در مجاورت تجمعی از غیر نظامیان قرار گرفته همیشه باعث ترس و وحشت میشود، بدون آنکه حمله الزاما غیر قانونی تلقی شود. تناسب بین مزایای نظامی مورد انتظار و صدمه بهجمعیت غیر نظامی باید در هر مورد خاص عامل تعیین کننده باشد.[12]
اقدامات یا تهدیدهای خشونت آمیزی که هدف اولیه آن گسترش ترس در میان جمعیت غیر نظامی باشد، ممنوع است. رویه دولتها این قاعده را بهمنزله یک قاعده عرفی حقوق بینالملل در هر دو زمینه درگیریهای مسلحانه بینالمللی و غیر بینالمللی قابل اعمال میدانند. بند 2 ماده 51 پروتکل که القا کننده این قاعده است، هیچ نوع قید و شرطی برای این ماده تعیین نکرده است. در کنفرانس دیپلماتیکی که ضمن آن پروتکل الحاقی بهتصویب رسید، مکزیک بیان داشت که ماده 51 پروتکل الحاقی اول آنچنان اساسی است که نمیتوان آن را موضوع هیچ قید تحفظی قرارداد. زیرا که هرگونه قید تحفظی مغایر با هدف و مقصود پروتکل بوده و بهمبانی آن خدشه وارد میکند.[13]
در پروتکل الحاقی دوم نیز تهدید بهخشونت را که هدف اصلی آن گسترش ترس در میان جمعیت غیر نظامی باشد ممنوع کرده است.[14] بهعلاوه این ممنوعیت در سایر اسنادی که ناظر بهدرگیریهای مسلحانه غیر بینالمللی هستند، هم درج گردیده است.
ممنوعیت اقدام یا تهدید بهخشونت با هدف ارعاب جمعیت غیر نظامی در دستورالعملهای نظامی که در درگیریهای مسلحانه غیر بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرند یا قرارگرفتهاند نیز گنجانده شده است. مطابق قوانین بسیاری از کشورها، تخطی از این قاعده در هر نوع درگیری مسلحانه جرم محسوب میشود. این قاعده در بیانیههای رسمی ناظر بهدرگیریهای مسلحانه غیر بینالمللی نیز مورد استناد قرارگرفته است.[15]
در حقیقت ممنوعیت اقدام یا تهدید بهخشونت با هدف گسترش ترس در میان جمعیت غیر نظامی بواسطه ممنوعیت گستردهتر «کلیه اقدامات تروریستی» مقرر در بند 2 ماده 4 پروتکل الحاقی دوم نیز مورد تأیید قرار گرفته است. اقدامات تروریستی مطابق مقررات اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری برای رواندا و دادگاه ویژه برای سیرالئون جنایات جنگی محسوب شده است. دبیرکل سازمان ملل متخد در گزارش ارائه شده در باب تشکیل دادگاه ویژه سیرالئون متذکر گردید که تخلفات صورت گرفته در زمینه ماده 4 پروتکل الحاق دوم، مدتها است که مطابق حقوق بینالملل عرفی جرم حساب شده است.
تحقیقات انجام شده توسط حقوقدانان نشان میدهد که در زمینه درگیریهای مسلحانه اعم از بینالمللی و غیر بینالمللی هیچ رویه رسمی مغایری مشاهده نشده است. تخلفهای ادعایی از این مقررات همگی از سوی دولتها محکوم گردیده اند و مجمع عمومی سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق بشر ملل متحد چندین قطعنامه در زمینه محکومیت اقدامات ارعاب آمیز در میان غیر نظامیان در جریان منازعه یوگسلاوی سابق بهتصویب رسانده است.[16]
خطر تروریسم خواب را از چشم جهانیان پرانده است. کشورهای زیادی قربانی اهداف تروریستی گردیدهاند. لذا اقداماتی را در قوانین داخلی خود بهعمل آوردهاند؛ از قبیلی تعهد و التزام بهعدم مساعدت مالی یا پناه دادن بهتروریستها. در عرصه بینالمللی، لشکرکشی و تهاجم نظامی آمریکا بهعراق و افغانستان بهقصد مبارزه با تروریسم بارزترین اقدام عملی علیه این پدیده است. پیش از این نیز کوششهای زیادی در سطوح ملی و بینالمللی انجام گرفته است.
وضع مقررات بینالمللی در قالب کنوانسیونهای توکیو[17]، کنوانسیون لاهه[18]، چندین کنوانسیونی که در مونترال[19] تصویب گردیده و کنوانسیونهای نیویورک، وین و رم برای جلوگیری و عقیم ساختن عملیات تروریستی بهعمل آمده است. کشورها با وضع و تصویب این کنوانسیونها در سطوح جهانی و ملی، سعی در ایجاد محدودیت و نابود ساختن خطر تروریستها دارند. علاوه بر موارد فوق مجمع عمومی در یکی از قطعنامههای خود چنین مقرر میکند: «اقدامات جنایی که با هدف بر انگیختن رعب و وحشت در میان مردم، گروهی از افراد و یا افراد خاص و با اهداف سیاسی انجام شده باشد، تروریسم تلقی شده و تحت هر شرایطی و با هر انگیزه سیاسی، فلسفی، ایدئولوژیکی، نژادی، قومی و مذهبی که باشد غیر قابل توجیه است»[20]
با همه این تلاشها خطر تروریسم مهار نا پذیر است. بهتناسب توسعه دانش، ارتباطات و تساهل حمل و نقل کالا و خدمات از یک نقطه بهنقطه دیگر جهان، تروریسم نیز گستره وسیع پیدا کرده است. تا جای که مبارزه با آن عملا موفقیت آمیز بهنظر نمیرسد.