5 شهریور 1393, 1:20
السلام علیک یا رسول الله امروز روز شنبه بود روز رسول الله. ما در قم در خدمت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(روحی له الفداه) متوسل به حضرت شدیم و در این مهدیه هم متوسل به رسول خدا می شوم. آقا پیغمبر اکرم خیلی مهربان است مردی گرفتار شد آمد خدمت رسول خدا یا رسول الله حاجتی دارم گرفتارم فرمود: «اذا کانت لک حاجت فلا تستحی»[1]؛ حدیث را شیخ صدوق نقل کرده یک دفعه صدای گریه کنیزی را شنید دقت بفرمایید دلش طاقت نیاورد بله رحمت العالمین است گریه بشنود و ادامه راه بتواند بدهد نه برگشت دید کنیزی است نشسته است و دارد گریه می کند؛ چرا گریه می کنی گفت: یا رسول الله مولای من پولی داده بود چیزی بخرم گم کردم گفت: من این پول را می دهم به تو البته حدیث آن مفصل است پیراهن مبارک را فروخت و این پول را داد بعد آمد دید دوباره گریه می کند دوباره چرا گریه می کنی دختر عرض کرد یا رسول الله شما پول را مرحمت فرمودید ولی چون وقت گذشته می ترسم من را به خاطر تاخیر عذاب کند خوب آن جا حضرت پول داده ولی این قسمت با پول درست نمی شود فرمود خودم می آیم سفارش می کنم تو را عذاب نکند رفتند در خانه مولای کنیز آن زمان سلام می گفتند از بیرون به معنای کسب اجازه السلام علیکم یعنی اگر کسی هست بیاید بیرون ما کار داریم اگر جواب نمی دادند یعنی کسی نیست یا نمی خواهند جواب دهند. حضرت فرمود السلام علیکم جواب ندادند بار دوم السلام علیکم باز هم جواب ندادند بار سوم صداها بلند شد علیک السلام یا رسول الله فرمود چرا بار اول و دوم جواب ندادید عرض کردند یا رسول الله صدای شما دلنشین بود می خواستیم بیشتر بشنویم اقا قربان قدم شما فرمود آمدم بگویم که این دختر را اذیت نکنید فرمودند یا رسول الله نه تنها اذیت نمی کنیم بلکه به یمن قدم شما آزادش می کنیم. یک نکته می خواهم اینجا بگویم نکته مهمی است نکته این است که بیست سال پیش این حدیث را که دیدم با خودم حرف زدم گفتم ای طلبه ای که کتاب ها دور تو را گرفته اند طلبه و شیعه و مسلمانی اما هنوز به پای این کنیز نرسیده ای به خودم گفتم که این کنیز یک گوشه ای پیدا کرد به حال خودش گریه کرد منتها این صدا به گوش پیغمبر رسید باعث شد این کنیز آزاد بشود به خودم گفتم ای بیچاره اگر تو هم یک گوشه پیدا کنی و قدری به حال خودت گریه کنی و این صدا به گوش پیغمبر برسد تو هم آزاد می شوی مگر سید الساجدین به ما یاد نداده در این شب ها به حال خودمان گریه کنیم بابا امام سجاد یاد ما داده هر شب این جا شما می خوانید «لاأبکی علی نفسی»[2]؛ یک استادی من داشتم از اولیای خدا بود می فرمود حساس ترین جای دعای ابوحمزه این جا است می فرماید:«و مالی و ابکی»[3]؛ چرا گریه نکنم«و لا ادری الی ما یکون مصیری»[4]؛ نمی دانم کدام طرفی هستم ، بله پیغمبر آنقدر مهربان بود و عالم سنی می نویسد که همان طور که کودکان در منزل گریه می کنند صدای گریه اینها به معابر و به گوش اینها که عبور می کنند می رسد امام حسین در سنین کودکی در منزل گریه می کرد رسول اکرم در مسیری در حرکت بود یک دفعه صدای گریه حسین را که شنید برگشت عالم سنی می نویسد می گوید در زد و حضرت زهرا را صدا زد یک عبارت دارد آدم دگرگون می شود فرمود دخترم، عبارت عالم سنی این است فاطمه دخترم نمی دانی گریه حسین من را رنج می دهد چرا ساکتش نمی کنی نکته ای برای شما بگویم آن این است که این طور فهمیدم از روایات که پیغمبر اکرم را صدا کردن یکی از دو خاصیت را دارد دقت کنید یا حاجت برآورده می شود یا آدم آرامش پیدا می کند طاقت پیدا می کند این است ای عزیزان، عمه امام زمان عالمه غیر معلمه زینب کبری سلام الله علیه وقتی کنار آن بدن نازنین رفت نمی دانم چی شد یک دفعه دیدند خانم برگشته رو به طرف مدینه دارد جدش را صدا می کند با زبان حال می گفت یا رسول الله این همان حسین است که طاقت گریه اش را نداشتی.
حجه الاسلام والمسلمین فاطمی نیا
منبع:پژوهه تبلیغ
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان