حقوق بين الملل، حقوق درياها، حقوق هوا و فضا، حقوق ديپلماتيك و كنوني، حقوق بشر و بشر دوستانه
نویسنده : امير جهانبازي
حقوق بین الملل مجموعه قواعد و مقررات لازم الاجرایی است که ناشی از روابط بین الملل و تنظیم کنندۀ مناسبات میان اعضای جامعۀ بینالمللی است. این رشته حقوقی بر حقوق ملی کشورها تقدم داشته و کشورها و سازمانهای بین المللی ملزم به رعایت این قواعد در روابط خود هستند. یکی از وظایف عمدۀ نظام معاصر بین المللی ایجاد و تنظیم قواعدی حقوقی بوده است که جامعه جهانی بتواند آن را بپذیرد و همین امر علت و فلسفۀ کنفرانسهای بین المللی همچون کنفرانسهای مربوط به حقوق دیپلماتیک و حقوق دریاها و...بوده است. هر چند این فعالیتها غالباً به معیارهای موجود اعتبار بخشیده ولی معیارهای جدید و تغییراتی در رویههای عرفی گذشته هم کم نبوده است
اگر بخواهیم مفاهیم حقوق بین الملل را به ترتیب اهمیت ذکر نمائیم به شرح زیر میباشد:
1- حقوق بشر human rights
اولین سند معتبری که در این زمینه تنظیم و منتشر شد اعلامیه حقوق بشر (1789) بود که در آن اعلام شده بود که افراد بشر آزاد متولد شدهاند، آزاد میمانند و از لحاظ برخورداری از حقوق اجتماعی یکسان میباشند. بعد از آن در سال 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر توسط کمیسیون حقوق بشر ملل متحد به تصویب رسید که در ماده دوم آن متذکر میشد همۀ انسان حق دارند از حقوق و آزادی خود بدون تبعیض نژادی، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی بهرهمند گردند.[1] ماده 55 منشور سازمان ملل احترام جهانی و رعایت حقوق بشر را متذکر میگردد.[2]
2- حقوق دریاها Law of the sea
عبارت است از مجموعه اصول و قواعد حقوقی عرفی و عهدنامهای است که رفتار متقابل دولتها را در دریاها و آبراههای جهان تنظیم میکند حقوق دریاها به عنوان جزیی از حقوق ملل از اولین قرنهای نظام نوین دولت سرزمین پدید آمد در مورد این حقوق 2 کنوانسیون ژنو 1958 و مونتگوبی 1982 وجود دارد.[3]
مناطق دریائی در حقوق دریاها به این شرح هستند:
1- آبهای داخلی
2- دریای سرزمینی.[4]
3- منطقه نظارت
4- منطقه انحصاری اقتصادی [5]
5- فلات قاره[6]
6- دریای آزاد[7]
7- اعماق دریاها[8]
کنوانسیون 1982 با کمک به هماهنگ و همسو شدن رویۀ دولتها در زمینههای گوناگون اثری ثباتآفرین در حقوق دریاها داشته است.
3- حقوق بشر دوستانه (حقوق جنگ) law of the war
در طول تاریخ، حقوق بین الملل نه تنها سعی کرده است با ارائه راهحلهای صلح آمیز از بروز هر نوع جنگ جلوگیری کند بلکه با وضع قوانین و مقررات سعی کرده است از شدت و توسعه جنگها کاسته و طرفین متخاصم را وادار به برخورد انسانی با ملتهای درگیر در جنگ بنماید. مقدمه منشور سازمان ملل متحد اهداف موسسین این سازمان را نجات شکلهای آتی از آفت جنگ، احترام به حقوق اساسی بشر و برابری انسانها ذکر میکند. دو کنفرانس لاهه (1899-1907) و کنوانسیونهای 1949 ژنو نشان دهندۀ ایجاد محدودیتهای حقوقی برای جنگ بود. پیمان بریان – کلوگ اوج تلاش در جهت غیرقانونی سازی جنگ تجاوز کارانه است.[9] حقوق بشر دوستانه هدفش حمایت از افرادی است که در زمان جنگ در مخاصمه شرکت نکردهاند میباشد و نیز محدود کردن روشها و وسایل مورد استفاده در جنگ میباشد.[10]
4- حقوق معاهدات بین الملل The law of treaties
طبق ماده 2 معاهدۀ وین 1969 عهدنامه عبارت است از یک توافق بین المللی که بین کشورها به صورت کتبی منعقد شده و تابع حقوق بین الملل باشد خواه در یک سند یا در چند سند مربوط به هم تنظیم شده باشد
مراحل انعقاد معاهده به این ترتیب است:
1. صدور اختیار نامه،
2. انجام مذاکره،
3. امضا،
4. تصویب،
5. مبادله اسناد.
در مقاوله نامه وین 6 سبب برای بی اعتباری معاهده ذکر گردیده است:
1. عدم اهلیت،
2. اشتباه،
3. تدلیس،
4. فساد،
5. اجبار،
6. تعارض با یک قاعده امری.[11]
5- حقوق بین الملل هوایی air law
قلمرو یک کشور نه تنها شامل سرزمین آن، بلکه شامل لایهای از هوا که بر فراز قلمرو زمینی و آبی آن قرار دارد، میگردد.[12] به منظور قانونمند ساختن استفاده از قلمرو هوایی کنوانسیونهای متعددی از قبیل پاریس (1919) ایبرو امریکن (1926) به تصویب رسیدند. کنوانسیون شیکاگو در سال 1944 در مورد هواپیمایی بین الملل کشوری به تصویب رسید که دو موافقتنامه در مورد حمل و نقل هوایی بین الملل و ترانزیت سرویسهای هوایی بین الملل منضم به آن است. ماده نخست این کنوانسیون، حاکمیت مطلق و انحصاری دولتها را بر فراز قلمروی خود به رسمیت میشناسد ولی به موجب ماده 6 این اجازه را به دولتها میدهد تا با موافقت یکدیگر پروازهای داخلی انجام دهند.[13]
سازمان هواپیمایی بین الملل کشوری «ایکائو» در سال 1947 تأسیس گردید که دارای اهدافی چون تضمین ایمنی پرواز، تشویق به توسعه راههای هوایی و بالا بردن درجه ایمنی پرواز میباشد.[14]
در مورد مخاطرات هوایی و هواپیما ربایی سه کنوانسیون توکیو (1963)، لاهه (1970) و مونترال (1971) به تصویب رسیده است.[15]
6- حقوق بین الملل فضایی space law
اصل حاکم به قلمرو فضایی اصل آزادی فضا است. آزادی فضا نیز به نوبه خود متضمن سه آزادی میباشد آزادی کاوش و بهرهبرداری، آزادی ارتباط از راه دور و آزادی نظارت بخش از راه دور.
حقوق حاکم بر فضای ماورای جو و کرات آسمانی با پرتاب نخستین قمر مصنوعی شوروی (اسپوتینک) در اکتبر 1957 موضوع تدوین قرار گرفت از جمله کنوانسیون راجع به اصول حاکم به فعالیت دولتها در امر کاوش و استفاده از فضای ماورای جو (1967).[16]
7- حقوق دیپلماتیک diplomatic law
پس از برقراری روابط دیپلماتیک، حقوق دیپلماتیک تدوین گردید. در 14 آوریل 1961 کنوانسیون روابط دیپلماتیک در وین به تصویب رسید
مسئولیت سفیر با تحویل و پذیرش استوارنامه وی در دولت پذیرنده رسماً آغاز میشود. از جمله وظایف این مأموران مذاکره، نمایندگی، کسب اطلاعات، حفظ منافع، روابط عمومی و کمک به توسعه و بسط روابط دوستانه میباشد.
این مأموران از مصونیتهای دیپلماتیک بهرهمند میگردند از جمله مصونیت از تعرض و مصونیت قضائی .[17]
8- حقوق کنسولی consular law
با کوششهای سازمان ملل متحد، عهدنامه وین مورخ 24 آوریل 1963 در مورد حقوق کنسولی تهیه و به تصویب کشورها رسید با این عهدنامه، مقررات دو جانبه کنسولی تکمیل گردید.
از وظایف مأموران کنسولی میتوان به حفاظت از منافع دولت فرستنده، پیشبرد بازرگانی، صدور گذرنامه و عمل به صورت سردفتر اسناد رسمی اشاره نمود.[18]
9- حقوق بین المللی اقتصادی Economics International law
این حقوق به آن دسته از قواعد حقوق بین الملل عمومی اطلاق میشود که مستقیماً به مبادلات اقتصادی میان تابعان حقوق بین الملل مربوط می گردد.[19] تمام منابع حقوق بین الملل میتوانند منابع حقوق بین الملل اقتصادی باشند.[20]
10- حل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی pacific settlement of dispute
دیوان دایمی بین الملل دادگستری، اختلاف بین المللی را عبارت از عدم توافق در مورد موضوع حقی و یا یک واقعیتی و یا تضاد در دیدگاههای حقوقی یا منافع بین دو شخص میداند. به موجب ماده 2 منشور ملل متحد، دولتها مکلفند دعاوی خود را از طریق مسالت آمیز حل کنند و از توسل به زور برای حل و فصل اختلافات خودداری کنند. طرق حل و فصل مسالمت آمیز دو نوع است:
الف) روشهای سیاسی
1- مذاکره
2- مساعی جمیله
3- میانجیگری
4- تحقیق
5- سازش
ب) روشهای حقوقی
1- دادگاه دادگستری بین المللی
2- داوری بین المللی[21]
11- مسئولیت بین المللی state responsibility
عبارت از یک نهاد حقوقی است که به موجب آن کشوری که به ارتکاب یک عمل نامشروع از نظر حقوق بین الملل دست میزند باید خسارت وارده به کشور زیان دیده را جبران نماید. [22] مسئولیت دولت تنها زمانی مطرح میشود که فعل یا ترک فعلی مورد شکایت قرار گرفته است «قابل انتساب» به دولت باشد. این مسئولیت فاقد خصوصیت جزائی است زیرا خصوصیت جبران خسارت، تعدیل و ترمیم است نه مجازات. [23]
12- حقوق بین الملل محیط زیست International environmental law
در اصل سوم اعلامیه ریودوژانیرو (1992) آمده است حق توسعه باید مشروط بر این باشد که نیاز نسل کنونی و آینده با توجه به توسعه و محیط زیست، به طور عادلانه مراعات شود. از جمله کنوانسیونها در این زمینه میتوان به کنوانسیون مارپول اشاره نمود.[24]