اختلافات بين المللي ، مذاكره، مساعي جميله، ميانجي گري، سازش
اختلافات بین المللی معمولاً به دو طریق سیاسی و حقوقی حل و فصل میشود. عمدهترین روشهای حل و فصل اختلافات از طریق سیاسی عبارتند از:
1) مذاکره: که از رایجترین شیوههای مسالمت آمیز حل وفصل اختلافات بینالمللی است.
مذاکره دارای دو ویژگی انعطاف پذیری و مؤثر بودن است. به طوریکه امروزه بر اساس اکثر معاهدات، کشورهای عضو در صورت بروز اختلاف، موظف به مذاکره هستند. مذاکرات معمولاً به یکی از طرق زیر انجام میشود:
أ) مذاکرات دو جانبه
ب) مذاکرات چند جانبه
ج) مذاکرات همه جانبه
مکان مذاکرات بسته به اینکه مذاکره چند جانبه، باشد متفاوت است و معمولاً در پایتخت یکی از کشورهای طرف مذاکره انجام میپذیرد، ولی مذاکرات همه جانبه معمولاً در مقر یک سازمان بینالمللی انجام میشود. مدت مذاکرات به عوامل مختلفی همچون عمق اختلافات، مسائل فنی؛ مشاوره و اوضاع و احوال سیاسی بستگی دارد. به همین دلیل وقت معین و دقیقی برای آن نمیتوان ذکر نمود.
2) مساعی جمیله: تلاش دوستانه دولت یا شخص ثالثی است که قصد دارد با فراهم کردن زمینههای گفتگو و تبادل نظر، اختلافات دو یا چند کشور را برطرف نماید.
دولت یا شخص ثالث دخالتی در ماهیت اختلاف ندارد، و فقط شرایط گفتگو را فراهم میکند. مثل اختلاف آمریکا با ویتنام که در آن مساعی جمیله فرانسه مؤثر واقع شد.
3) میانجیگری: به اقدام داوطلبانه و فعال یکی از تابعین حقوق بینالملل (دولتها، سازمانها، افراد) جهت دستیابی به زمینههای توافق و رفع اختلافات موجود، میانجیگری گفته میشود.
انواع میانجیگری:
أ) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی که هنوز منجر به جنگ نشده است.
ب) میانجیگری به منظور حل اختلافاتی که منجر به جنگ میان طرفین شده است.
ج) میانجیگری ارتباطی؛ که میانجی ارتباط دهندۀ طرفین اختلاف است چرا که با تیرگی روابط بین کشورها، انجام گفتگوهای مستقیم با مشکل مواجه میشود و در این موقعیت وظیفۀ میانجی، تبادل اطلاعات و برقراری تماس و ارتباط بین طرفین است.
د) میانجیگری پیشنهاد دهنده: در صورتی که اقدامات میانجی از طریق برقراری روابط بین طرفین با شکست مواجه شود، میانجی میتواند فعالیت خود را بیشتر نماید و اعمال زیر را انجام دهد: ترغیب طرفین به ادامه مذاکراه، اعلام نظر و درک خویش از مسائل مورد اختلاف، تنظیم و ابتکار جدید برای پیشبرد حل و فصل اختلافات و حتی نهایتاً مشارکت که بعضی اوقات میانجی عملاً در مسأله وارد شده و بهصورت یکی از طرفین اختلاف به چانهزنی میپردازد.
ه) میانجیگری تضمین دهنده: که در این صورت میانجی در مقام ضامن اجرای تصمیمات عمل میکند.
تفاوت میانجیگری با مساعی جمیله:
در میانجیگری شخص میانجی باید مورد قبول و تأیید طرفین اختلاف باشد ولی در مساعی جمیله چنین تأییدی لازم نیست. در میانجیگری، شخص میانجی فعال بوده و در مذاکرات شرکت میکند در حالیکه در مساعی جمیله، شخص ثالث فقط نقش کانال ارتباطی را ایفاء میکند. در میانجیگری، شخص میانجی وارد ماهیت دعوا شده و ارائه طریق میکند و لی در مساعی جمیله هدف شخص فقط ایجاد زمینههای لازم بهمنظور ایجاد جوی مساعد برای حل اختلاف است.
4) تحقیق:
یک روش مسالمت آمیز است و در مواردی بهکار گرفته میشود که ریشهیابی یک اختلاف، نیاز به بررسی کیفیت و چگونگی وقایع پیشین داشته باشد. تحقیق هم میتواند تنها روش حل مسالمت آمیز اختلاف باشد و هم بهطور همزمان با سایر روشهای حل اختلاف بهکار گرفته شود. این روش نخستین بار در کنوانسیون 1899 لاهه به عنوان مکمل روش داوری شناخته شد. ، روش تحقیق به علت این که، باعث روشن شدن خیلی از ابهامات میشود بارها مورد توصیه قطعنامههای سازمان ملل واقع شده است.
5) سازش یا آشتی:
این روش اقدامی است که به منظور نزدیک کردن مواضع اختلاف و از طریق ارائه پیشنهادات لازم توسط کمسیون سازش صورت میگیرد. سازش یا آشتی در فصل اول (سند عمومی داوری1928) به عنوان یک قاعده بینالمللی پذیرفته شده است. سازش از طریق کمسیونهایی صورت میگیرد که معمولاً از 3 یا 5 عضو مورد اعتماد طرفین تشکیل شدهاند. کمسیون سازش میتواند قبل یا بعد از اختلافات تشکیل شود.
هرگاه کشورها پیش از وقوع اختلاف، ضمن موافقتنامهای رضایت خود را مبنی بر رجوع به کمسیون سازش اعلام نمایند، به این امر سازش اجباری گفته میشود.