27 اردیبهشت 1396, 0:3
يكي از سازوكارهاي زندگي، اميدواري است. اگر روزي اميد از انسان گرفته شود، دوران خمودي و ايستايي او فرا ميرسد. اميدوار بودن، هنري است كه بايد همگان به ويژه نسل پوياي جوان آن را فراگيرند.
انسان به اندازهاي ميتواند براي خود اميدسازي كند كه به مرز خيالپردازي نرسد. اميدسازي هميشه با در نظر گرفتن واقعيات، امكانات و توان و طاقت فردي صورت ميگيرد، در حالي كه خيالپردازي فاقد اين ويژگي هاست؛ پس بايد در اميدهايمان تجديد نظر كنيم. بايد مرز بين اميدواري و خوشخيالي را به خوبي دانست تا يكي در جاي ديگري قرار نگيرد.
اميدواري مانند صفات پسنديده ديگر، اكتسابي است؛ يعني بايد با تلاش و تمرين آن را به دست آورد. راههايي كه جوانه اميد را در دل آدمي ميكارد عبارتاند از:
قدرت انديشه و تفكر، بر هيچ كس پوشيده نيست. انديشه نه تنها بر جسم انسان، بلكه بر آينده او نيز تأثير ميگذارد. تفكر مثبت، توليد انرژي، توانايي و دلگرمي ميكند و در عوض، تفكر منفي موجب اضطراب و تشويش افراد ميشود. اگر بخواهيم اميدوار زندگي كنيم بايد همواره نيمه پر ليوان را بنگريم نه نيمه خالي آن را و به آنچه مي توانيم كسب كنيم بينديشيم. زندگي بستري از تيغ و خار يا باغي از گل سرخ است، اما اينكه ما زندگي را از چه زاويهاي ببينيم مهم است. آيا هرگز متوجه شدهايد وقتي به شما شاخه گل سرخي هديه ميكنند كه ساقهاش خار دارد، اگر خارها را از آن جدا كنند، زود پژمرده ميشود؟ آيا هيچگاه به فردي كه شاخه گلي را به شما اهدا كرده ميگوييد كه چرا گلي با خار به شما مي دهد؟ شما از كنار خارها ميگذريد و از اهداكننده گل تشكر ميكنيد. به راستي آنچه در زندگي به هر يك از ما داده شده كمتر از گل سرخي است كه دوستي به ما اهدا ميكند و ما به خار آن توجهي نداريم؟ پس از كنار خارهاي زندگي، بزرگوارانه بگذريم و نگاه اميدوار خود را متوجه گلها كنيم. بزرگنمايي سختيها و نظر افكندن در كاستيها و كمبودها كه يك روي سكه زندگي است، باعث شده است كه از روي ديگر سكه كه خوشيها و زيباييها و داشتههاست، غفلت شود. اين نگرش منفي، افرادي را در كام يأس و افسردگي فرو برده است. امامهادي (ع) ابوهاشم جعفري را كه در تنگناي شديدي قرار داشت، با ذكر نعمتهاي الهي اميدوار ساخت و پيش از آنكه او چيزي بگويد، حضرت (ع) فرمود: كدام يك از نعمتهاي خدا را ميخواهي شكرگزاري كني؟ وي كه شگفت زده شده بود، خود را جمع كرد و ندانست چه بگويد. امام (ع) يكي پس از ديگري نعمتهاي وي را بازگو كرد و فرمود: خداوند به تو ايمان داده و با اين نعمت، بدنت را بر آتش حرام كرده و به تو تندرستي عطا فرموده و با اين وسيله تو را بر انجام فرامين الهي ياري رسانده و به تو قناعت ارزاني داشته، پس تو را از بذل و بخشش بيهوده حفظ كرده است. حضرت با بيان نعمتها، او را به آنچه در حال حاضر داشت آشنا كرد و به او فهماند آنچه دارد بيش از آن است كه ندارد، زيرا همواره در كنار هر نقمتي، نعمتي است. امام حسن عسكري(ع) ميفرمايد: هيچ بلايي نيست مگر آنكه خداوند در نهادش خيري نهفته كه آن را فرا ميگيرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان