دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فضایل اختصاصی و غیراختصاصی محمد(ص) از زبان خدای حمید

بی گمان بهترین راه شناخت پیامبر(ص) آیات قرآنی است که خداوند در آن به صفات و فضایل پیامبر(ص) پرداخته است.
فضایل اختصاصی و غیراختصاصی محمد(ص) از زبان خدای حمید
فضایل اختصاصی و غیراختصاصی محمد(ص) از زبان خدای حمید
نویسنده: فرشته محیطی

بی گمان بهترین راه شناخت پیامبر(ص) آیات قرآنی است که خداوند در آن به صفات و فضایل پیامبر(ص) پرداخته است. شناخت این صفات و فضایل تاثیرات گوناگونی در زندگی هر انسان به جا می‌گذارد؛ زیرا افزون بر شناخت جایگاه پیامبری و منزلت و مقام رفیع آن، موجب می‌شود تا انسان به این مطلب برسد که رسیدن به بسیاری از مقامات و فضایل، امکان پذیر و قابل دسترسی برای همگان است.

بی گمان یکی از علل تاکید خداوند بر صفات و فضایل پیامبر(ص) این است تا مردم شناخت از اسوه و سرمشق خویش، در این مسیر گام بردارند و در اندیشه تحقق این صفات و فضایل در خود باشند؛ هر چند که برخی از صفات، طبیعی و برخی از فضایل اختصاصی است؛ زیرا بسیاری از آنها این گونه نیست و هدف از طرح آنها ازسوی خداوند توجه دادن به امکان آن برای همگان و نشان دادن اسوه و سرمشقی برای الگوبرداری است.

بر همین اساس نویسنده به سراغ گزاره‌های قرآنی رفته تا این صفات و فضایل را شناسایی و معرفی نماید و الگویی عینی و ملموس برای شدن‌های کمالی بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می‌گذرانیم.

پیامبر(ص) اسوه کامل بشریت

حضرت محمد(ص) انسانی شگفت است و از این رو، به نظر می‌رسد که دور از دسترس بشر باشد. با این همه تاکید آن حضرت(ص) و خداوند بر بشر بودن ایشان به این معناست که نمی‌بایست این شگفتی‌ها را به دور از دایره انسانیت دید و اگر اختصاصات آن حضرت(ص) را به سبب پیامبری(ص) و یا صدور نخستین نوری و عقلی ایشان و یا مظهریت نخست و آغازین وی را به کنار بگذاریم، می‌توانیم بگوییم که آن حضرت(ص) اسوه بشریت است و هر انسانی می‌تواند با بهره گیری از ایشان و اتصال به حضرتش از طریق اطاعت، به کمالاتی برسد که ایشان به آن رسیده است.

این که خداوند او را مظهر تمام و کمال خویش دانسته است، به این معنا نیست که انسان‌های دیگر نمی‌توانند به این مقام برسند، بلکه به این معناست که این مظهریت برای همه به شکل تبعی فراهم است، از این رو به صراحت از همگان می‌خواهد تا از ایشان تبعیت کرده و به مقام محمود و محبوبی برسند که ایشان رسیده است: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم والله غفور رحیم؛ این پیامبر! به مردم بگو! اگر خدا را دوست می‌دارید، پس از من تبعیت و پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و از گناهان شما بگذرد؛ چرا که خداوند غفور و رحیم است. (آل عمران، آیه31)

بنابراین، هر کسی می‌تواند با رجوع به سوی خداوند محمدی(ص) در مسیر بازگشتی قرار گیرد که منتهای آن سیر و بازگشت، خداوند محمدی است. (نجم، آیه42 و نیز علق، آیه8) کسی که به خدای محمدی(ص) می‌رسد، در حقیقت توانسته است در جایگاهی قرار گیرد که حضرت محمد(ص) در آن قرار دارد که در آیات قرآنی از آن به مقام «تدلی» یا «قاب قوسین او ادنی» (نجم، آیه9) تعبیر کرده است. از این رو گفته می‌شود حضرت محمد(ص) همان صراط مستقیم، همان مقصد و مقصود بشر است؛ چرا که فراتر و برتر از ایشان نمی توان تصور کرد و مقامی برتر از آن نیست تا کسی از آفریده‌ها بدان برسد.

اگر انسان، اشرف آفریده‌های الهی است و برتر از وی آفریده ای نیست؛ همچنین در میان همه آفریده‌ها نمی توان اشرف و برتر از حضرت محمد(ص) یافت که در مقام مظهریت نخست و مظهریت تمام و کمال الهی نشسته است. این بدان معناست که سیر رجعی و بازگشت باید به ایشان ختم شود که همان منتهای رجعت و سیر بشر و بلکه همه هستی است. از این رو خداوند پیامبر(ص) را به عنوان اسوه کامل و تمام بشریت معرفی کرده است. به این معنا که انسان‌ها اسوه همه هستی هستند و در مقام خلافت الهی و مظهریت ربوبی نشسته اند و حضرت محمد و حقیقت محمدی (ص) اسوه همه انسان هاست که در مقام خلافت کلیه و ولایت مطلقه و مظهریت کامل نشسته است.

خداوند در آیه 21 سوره احزاب به صراحت می‌فرماید:« و لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»؛ و به تحقیق که برای شما در پیامبر خدا، اسوه نیک و کامل قرار داده شده است. هر کسی بخواهد به هر فضیلت و مقامی برسد، می‌بایست به او توجه داشته و به او متصل گردد و اطاعت او را عین اطاعت خداوند بداند:«و اطیعوا الله و الرسول (آل عمران، آیات 32 و 132 و نیز انفال، آیات 1 و 20 و46) بر این اساس، شناخت پیامبر(ص) و صفات و فضایل او به معنای آشنایی با راه و مقصد است؛ چرا که به یک معنا آن حضرت (ص) خودش راه و به یک معنا خودش همان مقصد است؛ زیرا مسیر بازگشت به خدای مطلق اوست و منتهای سیر بشر نیز خدای او می‌باشد و کسی را نرسد که از غیر راه ایشان که همان صراط مستقیم و اسلام حقیقی است به سوی خداوند بازگردد و یا فراتر از ایشان برود و نزدیک تر از ایشان به خداوند از نظر قرب معنوی برسد. بر این اساس باید او را راه و مقصد بشریت بلکه همه کائنات برشمرد. شناخت ایشان به معنای شناخت حقیقت راه و مقصد نهایی بشر و کائنات است.

فضایل و صفات اختصاصی پیامبر

چنان که گفته شد، برخی از صفات و فضایل پیامبر، اختصاصی است و نمی توان با هر گونه تلاش و کوشش به آن رسید؛ زیرا این دسته از صفات و فضایل، اختصاصی و ذاتی آن حضرت(ص) است. از جمله این که ایشان نخستین صادر و یا نخستین مظهر الهی است و خداوند اولین ظهور و بروزش را در ایشان تحقق بخشیده است. از این رو ایشان می‌فرماید: اول ما خلق الله نوری و یا در جای دیگر با توجه به یگانگی وجود نوری اهل بیت(ع) با ایشان، اهل بیت(ع) می‌فرمایند: نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا؛ ما صنعت و سازه مستقیم خداوندی و همه آفریده‌ها صنعت و سازه ما هستند که در مقام بعدیت قرار دارند. یا می‌فرماید: ان الله معنا و لافاقه بنا الی غیره و الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنا و نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا؛ خداوند با ماست و به جز ذات پروردگار به چیزی نیاز نداریم و حق با ماست. اگر کسانی با ما نباشند، هرگز در ما وحشتی ایجاد نمی‌شود، ما سازه‌های پروردگارمان و مردمان، سازه‌های ما هستند. (غیبت شیخ طوسی، ص 172) این گونه صفات، ذاتی ایشان است و عنایت خاصی است که به آنان روا داشته شده است و دیگران نمی‌توانند در این صفات با ایشان شریک و همانند باشند. از این رو آنان مظهر خداوند بی شریک و مثل و مثال هستند. این دسته از صفات همان چیزی است که در آیه به عنوان مشیت خاص الهی از آن یاد شده و درباره رسالت به عنوان یکی از اختصاصات می‌فرماید: الله یعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند خود می‌داند که رسالتش را کجا قرار دهد. برخی صفات و فضائل دیگر نیز از اختصاصات پیامبر است که از جمله آن‌ها وجوب نماز شب و تهجد شبانه است که در سوره مزمل و اسراء به آن اشاره شده و یا جواز تعدد ازدواج با بیش از چهار زن عقدی دایم در یک زمان که از اختصاصات آن حضرت به شمار می‌آید. از جمله اختصاصات دیگر نبی می‌توان به امی بودن، خاتمیت و مانند آن اشاره کرد. 

فضایل غیراختصاصی پیامبر

اما غیر از این‌ها می‌توان صفات و فضایلی را شناسایی کرد که هر انسانی باید آنها را سرمشق خود قرار دهد. از جمله این صفات می‌توان به اخلاص در همه امور (آل عمران، آیه20 و انعام، آیه162) خصوصاً اخلاص در عبادت و پرستش (انعام، آیات56 و 162)، تبلیغ و فعالیت‌های اجتماعی (بقره، آیه139 و انعام، آیه90 و شوری، آیه23) اشاره کرد. آن حضرت(ع) در اخلاص چنان سرآمد بود که همه چیزش برای خداوند بود. از این رو از همه بریده و به خدا پیوسته بود (مزمل، آیه8) چرا که تبتل به معنای انقطاع و بریدن در همه چیز از جمله در عبادت و نیت است (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص107 ذیل واژه بتل) آن حضرت(ص) چنان در این امر موفق بود که شبانه روز خود را وقف خدا کرده بود. از جمله این که بیش تر شب را در عبادت و تهجد و شب زنده داری به سر می‌برد (مزمل، آیه6) و هرگز خواب کامل به چشم آن حضرت نمی‌آمد.

از دیگر صفات آن حضرت احسان است که در آیاتی از جمله 37 سوره احزاب به نمونه‌ای از آن در آزادسازی زید از بردگی توجه داده شده است. (مجمع البیان، ج7و 8، ص563)

ادب و رعایت آن در همه امور، از جمله صفات پیامبر(ص) است که در آیاتی از جمله 54 سوره انعام و 125 سوره نحل به آن اشاره شده است. آن حضرت(ص) در هنگام مناظره با مخالفان، دریافت وحی (طه، آیه 114 و قیامت، آیات 16تا18) و دریافت زکات و همچنین دیدار با مومنان (انعام، آیه54) مراعات ادب می‌کرد. در برخی از موارد خداوند ادب خاص را به ایشان تعلیم می‌داد تا مراعات نماید که از آن جمله چگونگی ادب دریافت وحی است که در آیات پیش گفته به آن حضرت تعلیم داده شده و ایشان به آن عمل می‌کرده است.

امانت داری در زندگی از جمله صفات و ویژگی‌های پیامبر(ص) است. آن حضرت(ص) در همه امور زندگی از جمله در دریافت و تبیین و ابلاغ وحی (تکویر، آیات22و 24 و نیز مجمع البیان، ج9 و 10، ص678) و نیز جمع آوری و تقسیم غنایم (آل عمران، آیه 161 و نیز مجمع البیان، ج1 و 2، ص872) معروف به امانت داری و فرار از هر گونه خیانت بود.

از دیگر صفات آن حضرت(ص) می‌توان به استقامت و پایداری در کارها بویژه تبلیغ در شرایط سخت و دشوار اشاره کرد که دشمنان همه گونه توطئه و تحقیر و استهزاء و اذیت و آزار را در پیش گرفته بودند. این که آن حضرت از مواضع به حق خود کوتاه نمی‌آمد و همواره بر حق و اجرای آن تاکید داشت، خود بیانگر این معناست که استقامت در اوج را ایشان در خود پدید آورده بود. (هود، آیه112 و زمر، آیه39 و اسراء، آیه74 و انعام، آیه 135 و آیات دیگر)

بزرگواری و کرامت طبع از دیگر صفات آن حضرت است که در آیات2 و 4 سوره قلم به آن اشاره شده است. این خلق عظیم (مجمع البیان، ج9 و 10، ص500) به خوبی نشان می‌دهد که همه کمالات در حد نهایی و تمام و کمال آن، در آن حضرت(ص) جمع است. از این رو به عنوان اسوه کامل الهی برای بشریت معرفی شده است. (احزاب، آیه 21 و بقره، آیه143)

تقوا پیشگی (انعام، آیات 71 و 72) بصیرت (انعام، آیه50 و یوسف، آیه108)، پیشی گرفتن در کارهای نیک و پسندیده اخلاقی چون سلام (انعام، آیه 54 و نمل، آیه59)، تضرع در برابر خداوند (انشراح، آیه8 و اعراف، آیه205) انابه (شور، آیات 7و10)، تبری از زشتی‌های اعتقادی و رفتاری (توبه، آیات 1و 3 و نیز یونس، آیه41)، دلسوزی نسبت به همگان حتی مشرکان (هود، آیه3) و همچنین دلسوزی نسبت به امت و گرفتاری‌های آنان (توبه، آیه128) و رافت و مهربانی برای مومنان (همان و نیز انبیاء، آیه 107)، رحمت نسبت به همه جهانیان (همان)، زهد و قناعت در زندگی (احزاب، آیات 28 و 29) مهرورزی در برابر دوستان و سخت گیری در برابر دشمنان (بقره، آیات 135 و 139 و نیز آیات بسیار دیگر) استفاده از بهترین و نیکوترین سخن در مواجهه با مردم (فصلت، آیه 33)، شجاعت و شهامت (اعراف، آیه 195 و نیز توبه، آیه 40)، شرح صدر و شکیبایی و صبر در برابر مشکلات و فشارها (انشراح، آیات 1 تا 8 و توبه، آیه 61 و آیات دیگر)، شکرگزاری (کوثر، آیات 1 و 2 و انشراح، آیات 1 تا 8)، صداقت و صبر و نیز عبودیت محض در برابر خداوند (فرقان، آیه 1 و اسراء، آیه 1 و کهف، آیه 1 و آیات دیگر) رعایت عدالت در میان همه گروه‌ها و مردم از همه ادیان و شرایع (شوری، آیه 15) و اراده برای ایجاد عدالت و رفع ظلم از همه جهان (همان)، عفو و گذشت نسبت به گناهکاران و خطاکاران (اعراف، آیه 199 و مائده، آیات 12 تا 15)، فصاحت و بلاغت در گفتار (زخرف، آیه 39) نیکی و کرامت نسبت به دیگران (علق، آیه 3)، عزت مداری و پرهیز از ذلت (منافقون، آیه 8 و تحریم، آیه 8)، مدارا و ملایمت نسبت به دیگران حتی کافران (مومنون، آیه 96 و سبا، آیه 50)، مهربانی در حق مردم (آل عمران، آیه 159 و توبه، آیه 128)، هدایتگری مردم به حق و رستگاری (مائده، آیات 16 و 41 و نمل، آیات 91 و 92 و آیات بسیار دیگر) از جمله صفاتی است که خداوند در قرآن برای آن حضرت بیان کرده است.

این‌ها تنها گوشه‌ای از صفات آن حضرت(ص) است وگرنه می‌توان گفت که همه صفات و فضایل انسانی را نه تنها داشته بلکه به شکل تمام و کمال آن در خود تحقق داده بود؛ از این رو خود را ماموری می‌داند که وظیفه اکمال مکارم اخلاقی را در میان خلق از سوی خداوند به عهده گرفته است: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از آن جایی که هرگز رطب خورده‌ای نیست که منع رطب کند، او مکارم اخلاق را در خود تمام کرده و سپس دیگران را به آن دعوت می‌کند. 

اگر بخواهیم او را وصف کنیم، باید او را دارای خلق عظیم برشماریم که همه مکارم اخلاقی و انسانی و الهی را به تمام و کمال در خود گردآورده و متخلق به آن شده است. لذا نمی‌توان چیزی از کمالات را یافت که در او نباشد. خداوند در این آیات و آیات دیگر در حقیقت می‌کوشد تا تمامیت مکارم اخلاقی را در آن حضرت (ص) بیان کند.

از آن جایی که آن حضرت(ص) متاله کامل و تمام است، خداوند وی را اسوه همه بشریت قرار داده و اطاعت او را عین اطاعت خود شمرده است. بنابراین هر کسی که متاله شدن (خدایی گشتن) را می‌جوید، باید به این اسوه و سرمشق الهی و کامل نگاه کند و راه خویش را از او و در مسیر او بجوید.

هر یک از ما وظیفه داریم تا با شناسایی و معرفت نسبت به این صفات و فضایل پیامبر(ص) خود را در مسیر شدن الهی قرار دهیم و متاله شدن حضرت را الگویی برای متاله شدن خود قرار دهیم. باشد با این گونه نظر به صفات و فضایل محمدی(ص) گام‌های درستی را برداریم محبوب پیامبر(ص) و در نتیجه محبوب خداوند شویم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS