نویسنده: محمدوامق
و هو الذی یتوفاکم باللیل و یعلم ما جرحتم بالنهار ثم یبعثکم فیه لیقضی أجل مسمی ثم الیه مرجعکم ثم ینبئکم بما کنتم تعملون (سوره أنعام، آیه 60).
و اوست که جان شما را شب هنگام میگیرد، و هرچه در روز کردهاید میداند و پس از آن، شما را برمیانگیزاند تا اجل معین سرآید، آن گاه بازگشت ما به سوی اوست سپس به نتیجه آنچه کردهاید، شما را آگاه میکند.
در این آیه کریمه به صراحت اشاره دارد به اینکه در حال خواب، جان انسانها گرفته میشود.
توفی یعنی گرفتن با قدرت و اینکه میفرماید در هنگام شب شما را توفی میکند و روحتان را قبض میکند معنایش این است که در هنگام خواب این عمل اجرا میشود. و یعلم ما جرحتم بالنهار: جرح به معنای کسب است و به این لحاظ به آن کسب گفته میشود، که متضمن ضرر و زیان است زیرا هر کار و کسبی قطعاً زیان دارد و انسان باید متحمل خستگی و اذیت و سختی شود تا اینکه در اثر سختیها و رنجها مالی را به دست آورد و امرار معاش کند. و اما تعبیر به نهار یعنی روز، کنایه از بیداری و هشیاری است چنانکه لیل کنایه از خواب و بی حس بودن است. بنابراین کار و کردار و رفتار ما در حال هشیاری زیر نظر مستقیم پروردگار است و چنانکه مرحوم امام میفرمود: عالم محضر خدا است پس در محضر خدا گناه نکنید. و در این آیه تأکید میکند که خداوند به کارها و اعمال شما در روز یعنی در حال هشیاری و بیداری آگاه است، اشاره به همین معنی است و ما را هشدار میدهد که همانا خداوند آنچه را که انجام دهیم یا حتی نیّت انجامش را داشته باشیم، بر همه آن اعمال و نوایای ما اطلاع دارد یعلم خائنة الأعین و ما تخفی الصدور و همه را در نامه اعمال ما ثبت میکند و لذا قرآن کریم از زبان کفار نقل میکند که روز قیامت میگویند:
ما لهذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الّا أحصاه
این چه نامه عملی است که از هیچ کم و زیادی نمیگذرد و همه را چه کوچک و چه بزرگ ثبت میکند.
به هر حال خواب چنانچه از قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام بر میآید یک نوع قبض روح است ولی به طور ناقص یعنی همان گونه که با فرا رسیدن مرگ روح از بدن جدا میشود در حال خواب نیز روح از بدن به طور موقت و ناقص جدا میشود، از این روی است که انسان کاملاً بی حس میشود و قوه مدرکه نیز از کار میافتد. در آیه کریمه میخوانیم:
اللّه یتوفی الأنفس حین موتها و التی لم تمت فی منامه
خداوند جان آدمیان را هنگام مرگ میگیرد و آن نفس بشری که مرگش فرا نرسیده است در خواب روحش گرفته میشود.
و در تفسیر این آیه روایت بسیار ظریف و جالبی از امام باقر علیه السلام آمده است که فرمود:
ما من أحد ینام الّا عرجت نفسه الی السماء، و بقیت روحه فی بدنه، و صار بینهما سبب کشعاع الشمس، فان أذن اللّه فی قبض الارواح أجابت الروح النّفس، و اذا أذن اللّه فی قبض الارواح أجابت النفس الروح، و هو قوله سبحانه: اللّه یتوفی الأنفس حین موتها.
کسی نیست که بخوابد جز آنکه نفس او به آسمان بالا میرود در حالی که روحش در کالبد بدنش قرار دارد و در میان این نفس و روح، ارتباط و علاقهای مانند علاقه آفتاب به پرتواش وجود دارد، پس اگر خداوند فرمان قبض روح را دهد، روح دعوت نفس را میپذیرد و هنگامی که خداوند اجازه بازگشت روح را دهد آنجاست که نفس، دعوت روح را قبول میکند و به بدن انسان باز میگردد و این است معنای سخن خدای سبحان که میفرماید: اللّه یتوفی الأنفس حین موته.
و در کتاب معانی الأخبار آمده است که از امام جواد علیهالسلام سؤال کردند که حقیقت مرگ چیست؟ حضرت فرمود:
هو النوم الذی یأتیکم کلّ لیلة الّا أنه طویل مدّته لاینتبه منه الّا یوم القیامة
مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ شما میآید جز آنکه مدتش طولانی است و انسان از آن بیدار نمی شود مگر در روز قیامت.
بنابراین میشود گفت که خواب، مرگی است سبک و مرگ، خوابی است سنگین. ثم یبعثکم فیه: در اینجا تأکید میشود که بعثت و برانگیخته شدن در روز رستاخیز در نهار است کنایه از این که در حال بیداری انسان برانگیخته میشود. پس همانگونه که در حال خواب تمام اعضا از کار میافتد و انسان بدون احساس و درک به عالمی دیگر روانه میشود و پس از بیداری و بازگشت حواس، آماده کار و فعالیت مجدد میگردد، همین طور، پس از تمام شدن دوران مرگ و طی عالم برزخ، دوباره روح به بدن باز میگردد و انسان به جهان دیگر که همان مرحله آخرین است پا میگذارد و آماده پاسخگویی به اعمال و رفتار خویش میشود. ثم ینبئکم بما کنتم تعملون: بازگشت همه ما انسانها به سوی اوست و در آن روز تمام جن و انس از اولین مخلوق تا آخرین برانگیخته میشوند و هر کس اعمال خودش را مشاهده میکند، و چه مشاهده ای! با دید آهنین و بی پرده خود عمل را میبیند و قطعاً پاداش و کیفر او در گرو اعمالش است
فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّة شرّاً یره .